اخبار ویژه
باز هم که در دشمنی با کیهان به جدول زدید!
خبرگزاری ایسنا یادداشت 20 خرداد 1380 مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره انتخابات ریاست جمهوری آن سال را بازنشر داد. خاتمی در آن سال برای دومین بار رئیسجمهور شد.
مدیر مسئول کیهان در این یادداشت با عنوان پاسداشت رأی ملت آورده بود: حضور گسترده و کمنظیر مردم نشانه غیر قابل تردیدی از وفاداری، اعتماد آنان به نظام اسلامی است و حکایت از آن دارد که مردم، راه حل کاستیها و چاره مشکلات و دشواریهای موجود را در محدوده و چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران جستوجو میکنند چرا که انتخابات ریاست جمهوری مانند انتخابات دیگر، یک عملیات تعریف شده در ساختار نظام اسلامی است و با تکیه بر اصول مندرج در قانون اساسی صورت میپذیرد.
در ادامه این یادداشت تصریح شده بود: برخی از گروههای مدافع آقای خاتمی و شماری از مجامع و محافلی که به نفع ایشان و برای پیروزی وی تبلیغ میکردند، شعارها و مطالباتی را به عنوان برنامه اجرایی ایشان بر زبان و قلم داشتند که با قانون اساسی، مبانی نظام و ارزشهای اسلامی همخوانی نداشته و ندارد. این افراد و گروهها، با توجه به امکانات مالی و رسانهای فراوانی که در اختیار دارند، از این پس تلاش خواهند کرد تا پیروزی چشمگیر آقای خاتمی را به حساب خود بنویسند و رأی تودههای میلیونی مردم را به عنوان موافقت ملت با شعارها و مطالباتی قلمداد کنند که افراد و گروههای یاد شده، در مخالفت با برخی از مبانی نظام و ارزشهای اسلامی و انقلابی مطرح کرده بودند.
شریعتمداری با رد مواضع آن روزگار خاتمی در خیانت دانستن تغییر قانون اساسی و دفاع از آزادی در چارچوب ارزشهای اسلامی الزام تحقق عدالت و مبارزه با رانتخواهی نوشته بود: بنابراین کسانی که مطالبات اقتصادی مردم را در درجات چندم اهمیت میدانند و با بینزاکتی اقشار مستضعف و محروم را به «لشکر قابلمه به دستها»! تشبیه میکنند، نمیتوانند و حق ندارند آرای رئیسجمهور منتخب را به نفع دیدگاه انحرافی خویش مصادره کنند و...
یادآور میشود طیف پیروز در این انتخابات، 8 سال بعد به رأی مردم احترام نگذاشته و با اردوکشی خیابانی و ادعای تقلب، سعی کردند راه را بر حاکمیت رأی مردم ببندند. متاسفانه در این فتنه، خاتمی آلت دست فتنهگران واقع شد و به جریانی پیوست که روزگاری شعار عبور از وی را سر میدادند.
اگرچه به درستی معلوم نیست خبرگزاری ایسنا با چه منظوری یادداشت مزبور را بازنشر داده است ولی یادداشت آن روز مدیرمسئول کیهان شامل نکاتی است که از سلامت مواضع روزنامه کیهان خبر میدهد، از جمله اینکه؛ کیهان، رأی و نظر مردم را محترم میشمارد یعنی دقیقا برخلاف مدعیان اصلاحات و خبرگزاری وابسته به آنها - ایسنا - که در انتخابات 88 نه فقط به رأی مردم احترام نگذاشتند بلکه مطابق اسناد موجود تحت مدیریت آشکار آمریکا و انگلیس و اسرائیل علیه ملت و نظام دست به فتنه زدند، مدیرمسئول کیهان در آن یادداشت تاکید کرده بود که رأی مردم قبل از هر چیز رأی به نظام است و هشدار داده بود که برخی جریانات آلوده مدعی اصلاحات نباید این رأی را به حساب افکار انحرافی و دیدگاههای دیکته شده خود بنویسند. این پیشبینی کیهان هم درست از آب درآمد و جریان یاد شده کارش به رسوایی آشکار و علنی کشید و داغ ننگ پاکنشدنی وطنفروشی بر پیشانیاش نقش بست و اما ظاهرا ایسنا به عنوان خبرگزاری وابسته به جهاد دانشگاهی از افشاگری روز گذشته کیهان درباره جهاد دانشگاهی عصبانی است که البته حق دارد! توضیح آن که جهاد دانشگاهی مشهد یکی از اساتید همجنسباز و معروف به حمایت از صهیونیستها را برای سخنرانی درباره تبیین اندیشه استاد مطهری دعوت کرده بود که با افشاگری به موقع و مستند کیهان، ناچار به لغو مراسم شد.
تائیدیه از انگلیس رسید
صلاحیت مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به تایید معاون وزیر ارشاد در دولت اصلاحات رسید.
علیاصغر رمضانپور معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دولت اصلاحات بود که چند سال پیش از کشور گریخت و هم اکنون به شکل روزمزدی با شبکه بیبیسی و برخی رسانههای مشابه همکاری میکند. وی در مصاحبه با رادیو فردا ارگان رسمی سازمان سیا از انتصاب علیاصغر سیدآبادی همکار نشریات زنجیرهای به عنوان مدیر دفتر مطالعات معاونت فرهنگی ارشاد استقبال کرد و او را فردی ضد سانسور توصیف کرد. همکار بیبیسی میگوید سیدآبادی در زمینه مبارزه با سانسور فعالیت میکند و نامه حذف سانسور خطاب به ارشاد را امضا کرده است.
سیدآبادی از همکاران نشریات توقیف شده اعتماد ملی و یاس نو (وابسته به حزب مشارکت) است که چند روز پیش توسط عباس صالحی معاون فرهنگی وزارت ارشاد به سمت مورد اشاره منصوب شد.
خاک بر سر اپوزیسیون که قهرمانش زیباکلام و علی مطهریاند
شبکه صهیونیستی بالاترین دو هفته پس از راهاندازی کمپین آزادی یواشکی و تبلیغ برداشتن روسری، اذعان کرد این کار رفتاری گوسفندوار است.
بالاترین در مجلس با عنوان «گوسفندوار در کف خواستهها و آزادیهایمان پایینتر آمدیم» که مزین به تصویر جمعی از گوسفندان است نوشت «برای بعضیها آزادی یعنی نقد کردن همهچیز اما برای بعضی دیگر پوشیدن روپوش بالای زانو و روسری رنگی که یک کم عقب رفته باشد کلی آزادی است. قصد، نکوهش کمپین «آزادی یواشکی» خانوم علینژاد نیست، فقط یادمان بماند که وقتی سقف آزادی کوتاه باشد، آدمهای دراز سرشان آنقدر به سقف میخورد که حذف میشوند. آدمهای کوتوله اما راحت جولان میدهند...! بعضی از آدمهای دراز هم برای بقا، آنقدر سرشان را خم میکنند که کوتوله میشوند. آنوقت سقفها مدام پایینتر و پایینتر میآیند و مردم مدام بیشتر و بیشتر قوز میکنند. قهرمانشان میشود آقای مطهری و زیباکلام و... کروبی میشود شیخشجاع و پدر حقوق بشرشان میشود منتظری... ووو... این چرخه معیوب همچنان تکرار میشود تا جایی که آزادی میشود برداشتن «یواشکی» روسری؟!
هاشمی چطور با کارگزاران جامعه روحانیت و ناطق را دور زد؟
حجتالاسلام والمسلمین ناطقنوری در خاطرات خود به انتخابات مجلس پنجم و هزینههای کلان کارگزاران سازندگی در این انتخابات اشاره کرده و از منابع مالی نامشروع کارگزاران سازندگی سخن گفته است.
به گزارش مشرق در خاطرات حجتالاسلام ناطقنوری آمده است: در جامعه روحانیت در رابطه با مجلس پنجم، قبلاً کار کارشناسی انجام و لیست هم تهیه شده بود. همچنین قرار شد در شورای مرکزی جامعه روحانیت، رایگیری مخفی یا علنی هم برای انتخاب عدهای انجام شود. تا اینکه مطرح شد جریانهای دیگری هم هستند و میخواهند لیست بدهند. استنباط من این است که- ظاهراً با آقای هاشمی- صحبت کرده بودند و تصمیم داشتند که یک تشکیلاتی راه بیندازند و فقط به دنبال بهانه بودند که توجیهی برای تشکیلاتشان بیابند. آقای هاشمی گفتند:«یک عدهای هستند که خواستهایی دارند و اگر شما به خواستههایشان عمل کنید، آنها لیست نخواهند داد. در غیر این صورت، آنها اقدام به تهیه لیست میکنند.» خواسته آنها این بود که حداقل پنج نفر از افرادی را که معرفی میکنند ما در لیست خودمان قرار دهیم. واقعیت این است که قبل از برنامهها ردیف بود و آنها هم کسانی را پیشنهاد داده بودند که ما نمیتوانستیم همه را به راحتی قبول کنیم. آقای هاشمی ادامه دادند: «آقایان امامیجمارانی، توسلی، محمدعلی انصاری، محجوب و یک نفر دیگر که بعداً گفتند عبدالله نوری» ابتدا اعضای جامعه این اسامی را نپذیرفتند و بیان کردند که بعضی از اینها از مجمع روحانیون هستند، مگر آنها کسی از ما را در لیستشان میگذارند، ولی در عین حال میگفتیم اگر هم قرار شد اینها بیایند، یک هماهنگی میشود و جریانی به وجود نمیآید. به دنبال این رفتیم که ببینیم جریان چیست؟ خودم به آقای امامیجمارانی تلفن کردم. ایشان گفت:«من اصلاً کاندید نیستم و نمیخواهم به مجلس بیایم؛ آقای توسلی و آقای انصاری هم همینطور.
وی ادامه میدهد: بنابراین معلوم شد که اصلاً موضوع چیز دیگری بوده و آن بحث کارگزاران بود که آقای هاشمی آنها را مطرح کرده بود... یقیناً در مورد این جریان قبلاً برنامهریزی و مطالعه شده بود زیرا یک حزب به این زودی تشکیل نمیشود و نمیتواند به این سرعت آنچنان سریع وارد میدان شود و تبلیغات گستردهای راه بیندازد. آقای هاشمی در یک مقطعی، به من گفتند:«فائزه- دختر ایشان- را هم در لیست بگذارید». من گفتم اصلاً جامعه روحانیت با این تفکر نمیسازد.
وقتی کارگزاران سازندگی اعلام موجودیت کرد، مقام معظم رهبری یک برخوردی با آنها کرد و فرمود:«آنهایی که وزیر هستند و مسئولیت دارند نمیتوانند در این تشکیلات باشند»، لذا چند وزیر که در لیست کارگزاران بودند، کنار رفتند و دیگران که ماندند وزیر نبودند، بلکه افرادی همانند مرحوم نوربخش رئيس بانک مرکزی، آقای کرباسچی شهردار تهران و آقای محمدعلی نجفی که آن موقع در آموزش و پرورش خدمت میکرد، بودند.
کارگزاران بدین نحو تشکیل و مدتی بعد هم وارد میدان تخریب شدند. حداقل تخریب آنها این بود که با حجم پول زیاد، روزنامه «بهمن» را راه انداختند که آقای مهاجرانی در آن حرفها و حملاتی علیه من داشتند. از جمله اینکه مطلبی را با عنوان «آرزو خواهی لیک اندازه خواه» در ارتباط با من نوشته بودند.
ناطق آنگاه ادامه میدهد: اگر کسی از کارگزاران میپرسید که شما از کجا پول میآورید، میگفتند: «ما با صنعت و صنایع ارتباط داریم، مراکز تولید به ما میدهند»؛ بنابراین آنهایی که از مرکز تجارت پول میگیرند، مشروع نیستند، اما از جای دیگر مشروع است؟! که البته لیست آن شرکتهایی که اینها پول گرفتند و خودشان هم نوشتند را من دارم. آقای کرباسچی لیست آن شرکتهایی که برای انتخابات از آنها پول گرفته بود را بنا به دستور رهبری به ایشان دادند. ما نیز لیست مالی خودمان را به ایشان دادیم. من مسئول کلی بودم و خودم در دریافت پول دخالت نمیکردم، اما کارهای مقدماتی و پیگیری آنها را خودم انجام میدادم. از لحاظ منبع مالی، ما نه کارخانه داریم نه تجارت، نه واسطه کاری نه رانتخواری، ناچار بودیم از همین آدمهای متدین که هم فکر ما هستند، پول بگیریم؛ البته آنها هم حاضر بودند برای تفکرشان پول خرج کنند.
وقتی کارگزاران وارد شدند، با حجم عظیمی از تبلیغات، جامعه روحانیت را بایکوت کردند. دوستان ما میگفتند: «شما چطور تبلیغات ندارید»، میگفتیم: «داریم، ولی اینقدر تبلیغات آن طرف زیاد است که نمیتوانیم خود را نشان دهیم.» با این کیفیت، در انتخابات مجلس پنجم، خانم فائزه هاشمی وارد صحنه شدند که رای بالایی هم آورد. البته حرفهای خود او هم رایآور بود، در مجلس پنجم رای اول تهران از من بود، اما بعضیها قایل به آن بودند که رای اول برای خانم فائزه هاشمی بوده است.
روزنامه زنجیرهای پس از ابراز ندامت شاطهگری را دوباره از سر گرفت
روزنامه زنجیرهای اعتماد با وجود اذعان مدیر مسئول این روزنامه مبنی بر اینکه درباره اعتماد به آمریکا اشتباه کرده، مجددا به آمریکا خوشبینی نشان داد.
این روزنامه در نوشتهای تحت عنوان تابویی که شکسته شد، نوشت: یک سال قبل در چنین روزهایی ( قبل از انتخابات 24 خرداد) حتی تصور اینکه ایران و آمریکا اینگونه فارغ از جنجالها بتوانند دور یک میز رودرروی هم به گفتوگو بنشینند فرضی محال مینمود.
این روزنامه میافزاید: امروز و تنها یک سال پس از آن تاریخ، تابوی مذاکره به گونهای شکسته که گفت وگوی بین مقامات عالیرتبه ایران و آمریکا به اخباری نسبتا عادی تبدیل شده و تعجبی را برنمیانگیزد. قبلا در جایی نوشتهام که اگر بزرگترین دستاورد جدید مذاکرات ایران با قدرتهای جهانی موسوم به 5+1 را شکست این تابو بدانیم، بیراهه نرفته و سخن به گزاف نگفتهایم.
جاوید قربان اوغلی نویسنده تحلیل افزود: رصد رفتار آمریکا به خصوص رئیسجمهور آن طی یک سال گذشته از ارادهای قوی برای غلبه بر موانع و حصول توافقی آبرومندانه در مناقشه دیرپای پرونده هستهای ایران حکایت دارد(!؟) ورود ویلیام برنز که گفته میشود نقشی کلیدی در توافق ژنو داشت، به این دور از مذاکرات، شاید با همین رویکرد رئیسجمهور آمریکا همخوانی داشته باشد.
اقدام روزنامه اعتماد در بزک کردن دوباره سیمای شیطان بزرگ در حالی است که همین روزنامه 5 بهمن 92 در نوشتهای به قلم مدیر مسئول خود (الیاس حضرتی) تصریح کرد: با درایتی که ایران در مذاکرات 5+1 از خود نشان داد اکثر تحلیلگران بر این باور شدند که این رویکرد مثبت و سازنده بهانه را برای ادامه ادبیات بیادبانه، توهینآمیز و تهدیدآمیز از سیاستمداران آمریکایی خواهد گرفت. پیشبینی میشد آنان هم مثل وزیر مودب و توانمند امور خارجه ایران جناب آقای ظریف و رئیسجمهور محترم دکتر روحانی محترمانه با طرف مقابل صحبت خواهند کرد. متاسفانه سخنان تهدیدآمیز سیاستمداران آمریکایی که هر از چندگاهی بیان میشود، نشان میدهد که تحلیلگران سیاسی تصور و تصویر اشتباهی از اوضاع و احوال و رویکرد آمریکاییان داشته و دارند.
خبرگزاری ایسنا یادداشت 20 خرداد 1380 مدیر مسئول روزنامه کیهان درباره انتخابات ریاست جمهوری آن سال را بازنشر داد. خاتمی در آن سال برای دومین بار رئیسجمهور شد.
مدیر مسئول کیهان در این یادداشت با عنوان پاسداشت رأی ملت آورده بود: حضور گسترده و کمنظیر مردم نشانه غیر قابل تردیدی از وفاداری، اعتماد آنان به نظام اسلامی است و حکایت از آن دارد که مردم، راه حل کاستیها و چاره مشکلات و دشواریهای موجود را در محدوده و چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران جستوجو میکنند چرا که انتخابات ریاست جمهوری مانند انتخابات دیگر، یک عملیات تعریف شده در ساختار نظام اسلامی است و با تکیه بر اصول مندرج در قانون اساسی صورت میپذیرد.
در ادامه این یادداشت تصریح شده بود: برخی از گروههای مدافع آقای خاتمی و شماری از مجامع و محافلی که به نفع ایشان و برای پیروزی وی تبلیغ میکردند، شعارها و مطالباتی را به عنوان برنامه اجرایی ایشان بر زبان و قلم داشتند که با قانون اساسی، مبانی نظام و ارزشهای اسلامی همخوانی نداشته و ندارد. این افراد و گروهها، با توجه به امکانات مالی و رسانهای فراوانی که در اختیار دارند، از این پس تلاش خواهند کرد تا پیروزی چشمگیر آقای خاتمی را به حساب خود بنویسند و رأی تودههای میلیونی مردم را به عنوان موافقت ملت با شعارها و مطالباتی قلمداد کنند که افراد و گروههای یاد شده، در مخالفت با برخی از مبانی نظام و ارزشهای اسلامی و انقلابی مطرح کرده بودند.
شریعتمداری با رد مواضع آن روزگار خاتمی در خیانت دانستن تغییر قانون اساسی و دفاع از آزادی در چارچوب ارزشهای اسلامی الزام تحقق عدالت و مبارزه با رانتخواهی نوشته بود: بنابراین کسانی که مطالبات اقتصادی مردم را در درجات چندم اهمیت میدانند و با بینزاکتی اقشار مستضعف و محروم را به «لشکر قابلمه به دستها»! تشبیه میکنند، نمیتوانند و حق ندارند آرای رئیسجمهور منتخب را به نفع دیدگاه انحرافی خویش مصادره کنند و...
یادآور میشود طیف پیروز در این انتخابات، 8 سال بعد به رأی مردم احترام نگذاشته و با اردوکشی خیابانی و ادعای تقلب، سعی کردند راه را بر حاکمیت رأی مردم ببندند. متاسفانه در این فتنه، خاتمی آلت دست فتنهگران واقع شد و به جریانی پیوست که روزگاری شعار عبور از وی را سر میدادند.
اگرچه به درستی معلوم نیست خبرگزاری ایسنا با چه منظوری یادداشت مزبور را بازنشر داده است ولی یادداشت آن روز مدیرمسئول کیهان شامل نکاتی است که از سلامت مواضع روزنامه کیهان خبر میدهد، از جمله اینکه؛ کیهان، رأی و نظر مردم را محترم میشمارد یعنی دقیقا برخلاف مدعیان اصلاحات و خبرگزاری وابسته به آنها - ایسنا - که در انتخابات 88 نه فقط به رأی مردم احترام نگذاشتند بلکه مطابق اسناد موجود تحت مدیریت آشکار آمریکا و انگلیس و اسرائیل علیه ملت و نظام دست به فتنه زدند، مدیرمسئول کیهان در آن یادداشت تاکید کرده بود که رأی مردم قبل از هر چیز رأی به نظام است و هشدار داده بود که برخی جریانات آلوده مدعی اصلاحات نباید این رأی را به حساب افکار انحرافی و دیدگاههای دیکته شده خود بنویسند. این پیشبینی کیهان هم درست از آب درآمد و جریان یاد شده کارش به رسوایی آشکار و علنی کشید و داغ ننگ پاکنشدنی وطنفروشی بر پیشانیاش نقش بست و اما ظاهرا ایسنا به عنوان خبرگزاری وابسته به جهاد دانشگاهی از افشاگری روز گذشته کیهان درباره جهاد دانشگاهی عصبانی است که البته حق دارد! توضیح آن که جهاد دانشگاهی مشهد یکی از اساتید همجنسباز و معروف به حمایت از صهیونیستها را برای سخنرانی درباره تبیین اندیشه استاد مطهری دعوت کرده بود که با افشاگری به موقع و مستند کیهان، ناچار به لغو مراسم شد.
تائیدیه از انگلیس رسید
صلاحیت مدیرکل دفتر مطالعات و برنامهریزی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به تایید معاون وزیر ارشاد در دولت اصلاحات رسید.
علیاصغر رمضانپور معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دولت اصلاحات بود که چند سال پیش از کشور گریخت و هم اکنون به شکل روزمزدی با شبکه بیبیسی و برخی رسانههای مشابه همکاری میکند. وی در مصاحبه با رادیو فردا ارگان رسمی سازمان سیا از انتصاب علیاصغر سیدآبادی همکار نشریات زنجیرهای به عنوان مدیر دفتر مطالعات معاونت فرهنگی ارشاد استقبال کرد و او را فردی ضد سانسور توصیف کرد. همکار بیبیسی میگوید سیدآبادی در زمینه مبارزه با سانسور فعالیت میکند و نامه حذف سانسور خطاب به ارشاد را امضا کرده است.
سیدآبادی از همکاران نشریات توقیف شده اعتماد ملی و یاس نو (وابسته به حزب مشارکت) است که چند روز پیش توسط عباس صالحی معاون فرهنگی وزارت ارشاد به سمت مورد اشاره منصوب شد.
خاک بر سر اپوزیسیون که قهرمانش زیباکلام و علی مطهریاند
شبکه صهیونیستی بالاترین دو هفته پس از راهاندازی کمپین آزادی یواشکی و تبلیغ برداشتن روسری، اذعان کرد این کار رفتاری گوسفندوار است.
بالاترین در مجلس با عنوان «گوسفندوار در کف خواستهها و آزادیهایمان پایینتر آمدیم» که مزین به تصویر جمعی از گوسفندان است نوشت «برای بعضیها آزادی یعنی نقد کردن همهچیز اما برای بعضی دیگر پوشیدن روپوش بالای زانو و روسری رنگی که یک کم عقب رفته باشد کلی آزادی است. قصد، نکوهش کمپین «آزادی یواشکی» خانوم علینژاد نیست، فقط یادمان بماند که وقتی سقف آزادی کوتاه باشد، آدمهای دراز سرشان آنقدر به سقف میخورد که حذف میشوند. آدمهای کوتوله اما راحت جولان میدهند...! بعضی از آدمهای دراز هم برای بقا، آنقدر سرشان را خم میکنند که کوتوله میشوند. آنوقت سقفها مدام پایینتر و پایینتر میآیند و مردم مدام بیشتر و بیشتر قوز میکنند. قهرمانشان میشود آقای مطهری و زیباکلام و... کروبی میشود شیخشجاع و پدر حقوق بشرشان میشود منتظری... ووو... این چرخه معیوب همچنان تکرار میشود تا جایی که آزادی میشود برداشتن «یواشکی» روسری؟!
هاشمی چطور با کارگزاران جامعه روحانیت و ناطق را دور زد؟
حجتالاسلام والمسلمین ناطقنوری در خاطرات خود به انتخابات مجلس پنجم و هزینههای کلان کارگزاران سازندگی در این انتخابات اشاره کرده و از منابع مالی نامشروع کارگزاران سازندگی سخن گفته است.
به گزارش مشرق در خاطرات حجتالاسلام ناطقنوری آمده است: در جامعه روحانیت در رابطه با مجلس پنجم، قبلاً کار کارشناسی انجام و لیست هم تهیه شده بود. همچنین قرار شد در شورای مرکزی جامعه روحانیت، رایگیری مخفی یا علنی هم برای انتخاب عدهای انجام شود. تا اینکه مطرح شد جریانهای دیگری هم هستند و میخواهند لیست بدهند. استنباط من این است که- ظاهراً با آقای هاشمی- صحبت کرده بودند و تصمیم داشتند که یک تشکیلاتی راه بیندازند و فقط به دنبال بهانه بودند که توجیهی برای تشکیلاتشان بیابند. آقای هاشمی گفتند:«یک عدهای هستند که خواستهایی دارند و اگر شما به خواستههایشان عمل کنید، آنها لیست نخواهند داد. در غیر این صورت، آنها اقدام به تهیه لیست میکنند.» خواسته آنها این بود که حداقل پنج نفر از افرادی را که معرفی میکنند ما در لیست خودمان قرار دهیم. واقعیت این است که قبل از برنامهها ردیف بود و آنها هم کسانی را پیشنهاد داده بودند که ما نمیتوانستیم همه را به راحتی قبول کنیم. آقای هاشمی ادامه دادند: «آقایان امامیجمارانی، توسلی، محمدعلی انصاری، محجوب و یک نفر دیگر که بعداً گفتند عبدالله نوری» ابتدا اعضای جامعه این اسامی را نپذیرفتند و بیان کردند که بعضی از اینها از مجمع روحانیون هستند، مگر آنها کسی از ما را در لیستشان میگذارند، ولی در عین حال میگفتیم اگر هم قرار شد اینها بیایند، یک هماهنگی میشود و جریانی به وجود نمیآید. به دنبال این رفتیم که ببینیم جریان چیست؟ خودم به آقای امامیجمارانی تلفن کردم. ایشان گفت:«من اصلاً کاندید نیستم و نمیخواهم به مجلس بیایم؛ آقای توسلی و آقای انصاری هم همینطور.
وی ادامه میدهد: بنابراین معلوم شد که اصلاً موضوع چیز دیگری بوده و آن بحث کارگزاران بود که آقای هاشمی آنها را مطرح کرده بود... یقیناً در مورد این جریان قبلاً برنامهریزی و مطالعه شده بود زیرا یک حزب به این زودی تشکیل نمیشود و نمیتواند به این سرعت آنچنان سریع وارد میدان شود و تبلیغات گستردهای راه بیندازد. آقای هاشمی در یک مقطعی، به من گفتند:«فائزه- دختر ایشان- را هم در لیست بگذارید». من گفتم اصلاً جامعه روحانیت با این تفکر نمیسازد.
وقتی کارگزاران سازندگی اعلام موجودیت کرد، مقام معظم رهبری یک برخوردی با آنها کرد و فرمود:«آنهایی که وزیر هستند و مسئولیت دارند نمیتوانند در این تشکیلات باشند»، لذا چند وزیر که در لیست کارگزاران بودند، کنار رفتند و دیگران که ماندند وزیر نبودند، بلکه افرادی همانند مرحوم نوربخش رئيس بانک مرکزی، آقای کرباسچی شهردار تهران و آقای محمدعلی نجفی که آن موقع در آموزش و پرورش خدمت میکرد، بودند.
کارگزاران بدین نحو تشکیل و مدتی بعد هم وارد میدان تخریب شدند. حداقل تخریب آنها این بود که با حجم پول زیاد، روزنامه «بهمن» را راه انداختند که آقای مهاجرانی در آن حرفها و حملاتی علیه من داشتند. از جمله اینکه مطلبی را با عنوان «آرزو خواهی لیک اندازه خواه» در ارتباط با من نوشته بودند.
ناطق آنگاه ادامه میدهد: اگر کسی از کارگزاران میپرسید که شما از کجا پول میآورید، میگفتند: «ما با صنعت و صنایع ارتباط داریم، مراکز تولید به ما میدهند»؛ بنابراین آنهایی که از مرکز تجارت پول میگیرند، مشروع نیستند، اما از جای دیگر مشروع است؟! که البته لیست آن شرکتهایی که اینها پول گرفتند و خودشان هم نوشتند را من دارم. آقای کرباسچی لیست آن شرکتهایی که برای انتخابات از آنها پول گرفته بود را بنا به دستور رهبری به ایشان دادند. ما نیز لیست مالی خودمان را به ایشان دادیم. من مسئول کلی بودم و خودم در دریافت پول دخالت نمیکردم، اما کارهای مقدماتی و پیگیری آنها را خودم انجام میدادم. از لحاظ منبع مالی، ما نه کارخانه داریم نه تجارت، نه واسطه کاری نه رانتخواری، ناچار بودیم از همین آدمهای متدین که هم فکر ما هستند، پول بگیریم؛ البته آنها هم حاضر بودند برای تفکرشان پول خرج کنند.
وقتی کارگزاران وارد شدند، با حجم عظیمی از تبلیغات، جامعه روحانیت را بایکوت کردند. دوستان ما میگفتند: «شما چطور تبلیغات ندارید»، میگفتیم: «داریم، ولی اینقدر تبلیغات آن طرف زیاد است که نمیتوانیم خود را نشان دهیم.» با این کیفیت، در انتخابات مجلس پنجم، خانم فائزه هاشمی وارد صحنه شدند که رای بالایی هم آورد. البته حرفهای خود او هم رایآور بود، در مجلس پنجم رای اول تهران از من بود، اما بعضیها قایل به آن بودند که رای اول برای خانم فائزه هاشمی بوده است.
روزنامه زنجیرهای پس از ابراز ندامت شاطهگری را دوباره از سر گرفت
روزنامه زنجیرهای اعتماد با وجود اذعان مدیر مسئول این روزنامه مبنی بر اینکه درباره اعتماد به آمریکا اشتباه کرده، مجددا به آمریکا خوشبینی نشان داد.
این روزنامه در نوشتهای تحت عنوان تابویی که شکسته شد، نوشت: یک سال قبل در چنین روزهایی ( قبل از انتخابات 24 خرداد) حتی تصور اینکه ایران و آمریکا اینگونه فارغ از جنجالها بتوانند دور یک میز رودرروی هم به گفتوگو بنشینند فرضی محال مینمود.
این روزنامه میافزاید: امروز و تنها یک سال پس از آن تاریخ، تابوی مذاکره به گونهای شکسته که گفت وگوی بین مقامات عالیرتبه ایران و آمریکا به اخباری نسبتا عادی تبدیل شده و تعجبی را برنمیانگیزد. قبلا در جایی نوشتهام که اگر بزرگترین دستاورد جدید مذاکرات ایران با قدرتهای جهانی موسوم به 5+1 را شکست این تابو بدانیم، بیراهه نرفته و سخن به گزاف نگفتهایم.
جاوید قربان اوغلی نویسنده تحلیل افزود: رصد رفتار آمریکا به خصوص رئیسجمهور آن طی یک سال گذشته از ارادهای قوی برای غلبه بر موانع و حصول توافقی آبرومندانه در مناقشه دیرپای پرونده هستهای ایران حکایت دارد(!؟) ورود ویلیام برنز که گفته میشود نقشی کلیدی در توافق ژنو داشت، به این دور از مذاکرات، شاید با همین رویکرد رئیسجمهور آمریکا همخوانی داشته باشد.
اقدام روزنامه اعتماد در بزک کردن دوباره سیمای شیطان بزرگ در حالی است که همین روزنامه 5 بهمن 92 در نوشتهای به قلم مدیر مسئول خود (الیاس حضرتی) تصریح کرد: با درایتی که ایران در مذاکرات 5+1 از خود نشان داد اکثر تحلیلگران بر این باور شدند که این رویکرد مثبت و سازنده بهانه را برای ادامه ادبیات بیادبانه، توهینآمیز و تهدیدآمیز از سیاستمداران آمریکایی خواهد گرفت. پیشبینی میشد آنان هم مثل وزیر مودب و توانمند امور خارجه ایران جناب آقای ظریف و رئیسجمهور محترم دکتر روحانی محترمانه با طرف مقابل صحبت خواهند کرد. متاسفانه سخنان تهدیدآمیز سیاستمداران آمریکایی که هر از چندگاهی بیان میشود، نشان میدهد که تحلیلگران سیاسی تصور و تصویر اشتباهی از اوضاع و احوال و رویکرد آمریکاییان داشته و دارند.