هزار وعده برجام یکی وفا نکند!(نگاه)
مسعود اکبری
جناب آقای ظریف، وزیر محترم امور خارجه کشورمان در انديشكده شوراي روابط خارجي آمریکا گفت: «تيم مذاكرهكننده و دولت به مردم وعده خورشيد و ماه يا هر آنچه كه در اين مابين است را نداده بود و هرگز هم نگفته بود كه اين توافق، تحريمهاي اوليه آمريكا را هم برميدارد». اظهارنظر آقای ظریف از چند منظر قابل بررسی است.
1- با استناد به اظهارات متعدد مقامات ارشد دولت یازدهم و اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان، قرار بود برجام دو نتیجه عمده داشته باشد. نتیجه اول و به تعبیری مهمترین نتیجه عبارت بود از «لغو تحریمها». برای نمونه جناب آقای روحانی بعدازظهر روز سهشنبه 23 تیرماه 94 پس از اعلام جمعبندی و توافق نهایی در مذاکرات هستهای در گفتوگوی زنده تلویزیونی در سالن اجلاس سران گفت: «تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
نتیجه دوم نیز «گشایش اقتصادی» بود و در همین جهت، مشکلاتی از قبیل اشتغال، صنعت، ازدواج جوانان و حتی آب خوردن مردم نیز به برجام گره زده شد.
2- در طول مذاکرات هستهای ایران و 1+5 دلسوزان نظام و منتقدان روند مذاکرات- که رسانههای بزککننده شیطان بزرگ تعمدا این گروه را مخالفان هرگونه توافق معرفی میکردند- به دفعات نسبت به عدم توازن در تعهدات طرفین تذکر و هشدار دادند. منتقدان تاکید کردندکه در برجام، تدبیری برای مقابله با عهدشکنی آمریکا اندیشیده نشده است. علاوه بر این، به این موضوع نیز تاکید شده بود که طرف مقابل- با سابقهای طولانی در عهدشکنی- با اتمام مذاکرات هستهای، ضمن سرپیچی از انجام تعهدات ذیل برجام، موضوعات دیگری همچون توان موشکی ایران، حقوق بشر و محور مقاومت در منطقه را مطرح خواهد کرد.
در این میان، دولت یازدهم با اتهامزنی به منتقدان- از جمله کاسب تحریم خواندن آنها- و بدون توجه به تذکر دلسوزان نظام، بیآنکه تضمین محکم و غیرقابل تغییری از حریف بگیرد، بسیاری از تعهدات خود را به صورت کاملا یکجانبه و به گونهای که اغلب قابل بازگشت نیست، عملیاتی کرد. خروج بیش از 12 هزار سانتریفیوژ از چرخه غنیسازی، توقف تحقیق و توسعه برای غنیسازی در فردو، بتنریزی در قلب رآکتور اراک و خروج 9700 کیلوگرم از دههزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده زیر 5 درصد- که طی ده سال با تلاش دانشمندان هستهای کشورمان به دست آورده بودیم- از کشور از جمله این اقدامات است که هزینههای سنگینی را در پی داشت.
3- هنوز ساعاتی از آغاز اجرای تعهدات 1+5 ذیل برجام- در دی ماه 94- نگذشته بود که وزارت خزانهداری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام شرکتها و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد. پس از آن نیز غارت دو میلیارد دلاری اموال ایران، تصویب بیش از 70 طرح ضد ایرانی در کنگره آمریکا، اجرای سفت و سخت قانون محدودیت ویزا و پابرجاماندن تحریم سوئیفت نیز به کارنامه عهدشکنیهای آمریکا در پسابرجام اضافه شد.
4- با وجود آنکه مقامات دولت یازدهم، برجام را فتحالفتوح، آفتاب تابان، معجزه قرن و حلال تمامی مشکلات معرفی کرده بودند، با گذشت چندین ماه از اجرای برجام با به فراموشی سپردن وعدههای فانتزی پیشین، پا به دنیای واقعیتها گذاشتند و با تغییر موضعی 180 درجهای تاکید کردند که «مگر ما برجام را آوردیم؟ برجام را خدا آورد»! و در ادامه تصریح کردند که «از باز شدن سوئیفت انتظار معجزه نداشته باشید»! و «به برجام نگاه اقتصادی نداشته باشید»!. دولتمردان و حامیان برجام در اقدامی موازی، به دستاوردسازی پرداختند. «برطرف شدن سایه جنگ به واسطه برجام» و «اجرای سیاست نفت در برابر غذا در صورت عدم اجرای برجام» از جمله دستاوردهای فرضی است که به برجام نسبت داده شد.
5- نمیتوان انکار کرد که دولت تاکنون به آنچه از برجام انتظار داشته دست پیدا نکرده است و واقعیت این است که منطقا در آینده هم تغییر وضعیتی را مشاهده نخواهیم کرد. در حال حاضر دستاورد تقریبا هیچ برجام حتی از سوی مقامات ارشد دولت یازدهم نیز مورد تاکید قرار گرفته است. اما در این میان، بهجای اعتراف به «خسارت محض برجام» و «اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی»، متاسفانه سیاست «تعدیل مطالبات اقتصادی مردم» و «سرگرم کردن افکار عمومی به مسائل حاشیهای» از سوی برخی دولتمردان و رسانههای حامی دولت به صورت جدی در حال پیگیری است. از سوی دیگر، اکتفاکردن به «گلایه» و «برگزاری جلسات نمایشی» با طرف مقابل و پرهیز از عکسالعمل قاطع به عهدشکنی آمریکا و مهمتر از همه «پرهیز از اعلام نقض برجام توسط آمریکا»، طرف مقابل را به استمرار عهدشکنی مصممتر کرده است.
6- درست است که علیرغم وعدههای بیشمار اقتصادی از سوی دولت یازدهم، برجام برای مردم آب و نان نشد، اما افکار عمومی با استدلالهایی همچون «به مردم وعده خورشيد و ماه نداده بودیم» و «نگفته بودیم که تحریمهای اولیه را برمیداریم» قانع نمیشود. اکنون زنگ حساب دولت و نوبت تحقق وعدهها است. وعدههایی که از روز انتخاب دولت جدید تحقق آنها منوط به برداشته شدن تحریمها و گشایش اقتصادی کشور پس از آن شده بود و امروز ظاهرا دیگر بهانهای نیست. امروز دیگر برخی مدیران و مسئولان اجازه نخواهند داشت همچون گذشته دست روی دست گذاشته و به بهانه مذاکرات و تحریمها، انجام بسیاری از امور داخلی کشور را به تأخیر انداخته یا از مسئولیت آن شانه خالی کنند چرا که دیگر از این پس مردم منتظر عمل و گشایشهای اقتصادی وعده داده شده هستند.
از سوی دیگر مقامات ارشد دولت باید پاسخگو باشند که آیا گذاشتن تمام وقت و توان کشور بر سیاست مذاکره با کدخدا صحیح بود؟ و آیا همه مشکلات اقتصادی کشور به امضای توافق مربوط بود؟
در مردادماه سالجاری خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی نوشت: «تاکنون از شغل و پرداخت بهتر که به گفته دولت روحانی با اجرای برجام برای مردم فراهم خواهد شد، اثری دیده نشده است. نتایج یک نظرسنجی که از سوی وبسایت نظرسنجی ایران پول در تورنتو کانادا در مرکز دانشگاه مریلند انجام شده نشان میدهد 74 درصد از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند شاهد بهبود وضعیت زندگی خود نیستند. نزدیک به سه چهارم از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند نیز معتقدند روحانی در کاهش نرخ بیکاری در این کشور موفق نبوده است. این در حالی است که پس از امضای توافق هستهای 63 درصد دیدگاههای رئیسجمهور پس از توافق هستهای را مطلوب عنوان کرده بودند این آمار اکنون به 38 درصد رسیده است. از سوی دیگر یکی از تغییرات چشمگیر افکار عمومی مرتبط با توافق هستهای به نقش آمریکا در این رابطه برمیگردد. سال گذشته ۴۵ درصد ایرانیان تصور میکردند که آمریکا تعهداتش در قالب برجام را انجام میدهد، اما هماکنون تنها ۲۶ درصد مردم چنین باوری دارند. در مقابل ۴۱ درصدی که فکر میکردند آمریکا تعهداتش را انجام نمیدهد به ۷۲ درصد افزایش یافتهاند».