kayhan.ir

کد خبر: ۷۹۳۴
تاریخ انتشار : ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۲

آرایشگاه شیطان !(یادداشت روز)


فروشندگان کالای بنجل و به درد نخورو دلال‌هایی که به خدمت گرفته‌اند، با هزار ترفند و حیله، سعی در مجاب کردن مشتری به خرید کالای بنجل دارند. این ترفندها انواعی دارد؛ گاه، اوصاف و امتیازاتی به کالای بنجلشان نسبت می‌دهند که دروغ است! گاهی عیب‌های آن را پنهان می‌کنند و گاهی هم مشتری را می‌ترسانند که اگر این کالا را نخری چنین و چنان می‌شود و فلان مشکل یا زیان و خسارت برایت پیش می‌آید! خلاصه آنقدر از این روش‌ها و حیله‌های دیگر به کار می‌برند تا به مخاطبان خود بقبولانند که به این کالا با این اوصاف و مزایا احتیاج مبرم دارد و اگر نخرد، خطری حتمی تهدیدش می‌کند پس دست به جیب می‌شود و سرمایه‌اش را می‌دهد و کلاغ رنگ شده را به جای قناری می‌خرد و به خانه می‌برد! اما با اولین قارقار گوش‌خراش کلاغ،  تازه می‌فهمد چه کلاه گشادی به سرش رفته و البته پشیمانی سودی ندارد!
این تمثیل، حکایت کسانی است که این روزها قصد دارند کالای بنجل و آرزوی بر زمین مانده خود را به هر قیمتی به ملت ایران تحمیل کنند! خواسته‌ای که نهایت و پایان آن، تسلیم ملت بزرگ ایران در برابر آمریکاست و چون می‌دانند که تحمیل منافع بیگانگان به ملت رشید ایران  غیرممکن و محال است، دست به حیله‌ می‌زنند و هر از چندگاه مدام ترفند تازه‌ای به کار می‌برند تا  به خیال خود گامی به پیش آیند و ذره‌ای در عزم مردم خلل ایجاد کنند. این همان کاری است که رهبر معظم انقلاب با تعبیر «بزک کردن چهره دشمن» از آن یاد کردند و فرمودند: «یک عده سعی نکنند چهره آمریکا را بزک کنند، آرایش کنند، زشتی‌ها و وحشت‌آفرینی‌ها و خشونت‌ها را از چهره آمریکا بزدایند و در مقابل ملت ما، به عنوان یک دولت علاقه‌مند و انسان‌دوست معرفی کنند. اگر سعی هم بکنند سعی‌شان بی‌فایده است.»
تلاش ناکام و رویای تعبیر نشدنی این افراد به روش‌های گوناگونی انجام می‌شود که برخی از آنها عبارتند از:
1- گاهی چهره آمریکا را با به‌کارگیری انواع و اقسام لطایف و ظرایف هنری، چهره‌ای اخلاقی و مهربان نشان می‌دهند. مثلا تلاش آنها برای نجات چند دلفین به گل نشسته در ساحل را چنان با آب و تاب رسانه‌ای می‌کنند، اعزام فلان هنرپیشه هالیوود به آفریقای گرسنه را در صدر اخبار رسانه‌شان قرار می‌دهند، ساخت یک درمانگاه یا بیمارستان صحرایی در یک کشور محروم و درمان چند بیمار را در بوق می‌کنند و... تا به هر زحمتی هست به ما حالی کنند که آمریکا آنقدر هم که شما می‌گویید خشن نیست! و این همه کرامت و انسانیت، ذره‌ای از کرامات این دولت مهربان است! در این روش، سعی می‌شود حافظه تاریخی ملت را پاک کنند و نگذارند کسی گذشته پرجنایت آمریکا را به یاد بیاورد! آنها هرگز نمی‌گویند و نمی‌گذارند رسانه مستقلی هم بگوید که فقر آن مردم گرسنه‌ای که فلان هنرپیشه‌ آمریکایی به عنوان سفیر صلح در آنجاست ناشی از جنایت آمریکاست! نمی‌گویند بدبختی و بیماری مردمی که برایشان درمانگاه درست کرده‌اند، ناشی از بمباران هواپیماهای بدون سرنشین آنهاست و نمی‌گویند که دست‌اندازی آمریکا به ثروت کشورهای محروم و غارت و چپاول آن از سوی حکام دست‌نشانده، هرگز با حرکات نمایشی جبران نمی‌شود و دزدی از مردم و سپس صرف کردن یک سر سوزن از آن همه دزدی برای بستن دهان غارت‌شدگان، ترفندی نخ‌نما و حیله‌ای بی‌اثر است.
2- گاهی به بزرگ‌نمایی و تبلیغ رفاه و آسایش دشمن روی می‌آورند و چنان در این مسیر می‌تازند که گویی بهشت وعده داده شده خدا، همان آمریکاست و هر آدمی باید لااقل آرزوی وصال این بهشت موعود را داشته باشد! صرفنظر از اینکه در هر فرهنگ و ملیت و قومی، ممکن است شاهد درجاتی از رفاه مادی باشیم، این سبک بزرگ‌نمایی، برای سوق دادن مردم- و به‌ویژه نسل جوان- به گام زدن در مسیر تعالی نیست و برعکس، در جهت ایجاد حس حقارت و خود کم‌بینی در مقابل آنها و القای این باور که ما بدون آنها هیچیم و آنها همه چیز دارند و کاش مثل آنها بشویم و...! اما همین حضرات هرگز از معضلات فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی که سالهاست گریبان آن کشور را گرفته سخن نمی‌گویند! معضلاتی که به شورش‌های اجتماعی گوناگون نظیر جنبش اجتماعی و اعتراضی وال‌استریت- که فریاد اکثریت مردم 99درصدی در مقابل اقلیت بهره‌مند یک‌درصدی بود- اشاره‌ای نمی‌کنند! راستی اگر آمریکا همان بهشت موعودی است که شما تصویر می‌کنید، چرا این همه قتل و جنایت و تجاوز در آن است!؟ ممکن است بگویید این فقط یک معضل فرهنگی است پس بگویید چرا با قطع چند ساعته برق و از کار افتادن دوربین‌ها، فروشگاه‌های مملو از غذا غارت شده و ساعتی بعد چیزی در آن یافت نمی‌شود!؟ این علامت رفاه و پیشرفت قبله آمال شماست؟
3- در کنار این روش‌ها، عده‌ای برای باز کردن پای دشمن، سعی در تخریب مبانی داخلی مخالفت ما با آمریکا می‌کنند. تردیدی نیست که روشنگری امام راحل و تبیین مبانی دشمنی ما با آمریکا در کلام مستدل و ماندگار آن عزیز سفر کرده، از محکم‌ترین برهان‌های ما و حتی همه ملت‌های ستمدیده و زجر کشیده از آمریکاست و تا این محکمات و تاکیدات وجود دارد، پای آنها به این کشور باز نخواهد شد. به خصوص که خلف صالح ایشان هم بارها و بارها بر این مبانی تاکید کرده‌اند. پس چاره چیست!؟ این جاست که عده‌ای با تحریف نظرات روشن و بی‌حاشیه امام و بستن پیرایه و دنباله به آن، به زعم خود سعی در متزلزل کردن این مبنای محکم دارند.گاهی از خاطرات خصوصی سخن به میان می‌آید، گاهی نامه‌نگاری‌های شخصی ملاک قرار می‌گیرد و گاهی نسبت‌های عجیب دیگر به امام(ره) داده می‌شود که مثلا ایشان مخالف اعدام فلان کس بوده یا مخالف فلان حرف و شعار و اقدام مردم بوده‌اند؟ این همه در حالی صورت می‌گیرد که امام راحل تا آخرین روزهای حیات مبارکشان، بر دشمنی با آمریکا با تکیه بر مبانی دینی و عقلی تاکید و پافشاری داشتند و هرگز سرسوزنی از این موضع عقب‌نشینی نکردند.
4- افزون بر همه این تلاش‌ها و البته ناامید از تاثیر آن در عزم پولادین ملت، نمایش چهره‌ای مقتدر و توانمند از دشمن، نوعی دیگر از اقدامات این جماعت برای تسلیم مردم در برابر آمریکاست. در این شیوه توانمندی‌های دشمن بیشتر از واقع نشان داده می‌شود. چه در بعد نظامی و چه در بعد اقتصادی. بدیهی است که یک مدیر مردمی اگر واقع‌بینانه توانایی دشمن را رصد کند، متناسب با آن برنامه‌ریزی می‌کند و خود را برای رویارویی با هر ترفندی آماده می‌کند؟ اما در تبلیغات طیف مورد اشاره، سخن از واقع‌بینی نیست! مجریان این روش تلاش دارند که دشمن را به مراتب توانمندتر از آنچه که هست نشان دهند تا ما باور کنیم که تحریم‌ها اثر کرده و هیچ چاره‌ای جز تسلیم مطلق و بالا بردن دست‌ها وجود ندارد! باید بپذیریم که آمریکا در چند دقیقه می‌تواند تمام زیرساخت‌های کشور، را از بین ببرد! و بپذیریم که تحریم حتی جلوی رشد علمی و تحقیقاتی ما را گرفته است! باید این سخنان ناشی از عجز و رعب را پی‌درپی در سخنرانی‌های رسمی و  در ملأ عام! تکرار کنیم تا مردم مجاب شوند که چاره‌ای نیست و باید در جامعه جهانی حل و هضم شد و حرمت کدخدا را نگه داشت! و حتی مانور و حرکت نظامی نکرد که به کدخدا بر بخورد و سبب رنجش او بشود! این ادعاها- و در اصل این اوهام- در حالی است که ملت ما هرچه به دست آورده، در سایه ایمان و تلاش و مجاهدت خود در روزهای سخت و تحریم و فشار همه‌جانبه دشمن برای پشیمان کردن ما از انقلابمان بوده است. بزرگ‌نمایی قدرت نظامی دشمن در حالی است که افغانستان و عراق، نمونه‌‌هایی روشن از این توانمندی پوشالی است، مقاومت یک گروه کوچک از حزب‌الله بزرگ در لبنان در برابر اسرائیل غاصب و شکست مفتضحانه آنها در جنگ 33 روزه و... ماهیت تهدیدهای نظامی را پیش روی ما گذاشت و تجربه تاریخی و پرافتخار هشت سال دفاع مقدس‌، راه بر هرگونه تردید و توهمی بسته است. پس این سخنان، جز جاده صاف کردن و خالی کردن دل مردم- به خیال خام آنها- چه مفهومی دارد؟! گرچه نباید از شناسایی و جدی گرفتن توان دشمن در هیچ عرصه‌ای غافل شد و در عالم خیال به سر برد اما امروز برخلاف این مدعیان، خود غرب با شگفتی‌ و نگرانی به پیشرفت‌های علمی و نظامی ما اذعان می‌کند و همه تلاش خود را برای توقف این روند نورانی و مبارک به کار گرفته است.
این‌ها تنها چند شگرد دشمن برای آراستن چهره دشمن یا مرعوب کردن مردم و نهایتا پیاده کردن رویای تعبیرنشدنی بازگشت آمریکاست. یقینا ملتی که سخت‌ترین روزها را با سربلندی پشت سر گذاشته، با این غوغاها میدان را خالی نخواهد کرد چرا که دست دشمن و عوامل داخلی‌اش برای ما رو شده است.

حسین شمسیان