kayhan.ir

کد خبر: ۷۳۰۳۳
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۸

هنرمندی که از 57 آغاز شد



سال 87 بود.یکی از جشنواره‌های ادبی در آیین پایانی خود، استاد امیرحسین فردی و نویسنده‌ای دیگر را هدف تجلیل قرار داد.
استاد اما در اعتراض به تجلیل از نویسنده  غیرانقلابی، از پذیرش سکه‌های اهدایی خودداری کرد.
دبیر جشنواره که از شاعران شناخته شده‌ای است با نگارنده تماس گرفت و گفت می‌خواهد هدایای استاد را به روزنامه کیهان بفرستاد.استاد ...هیچ گاه آن سکه‌ها را نپذیرفت!
استاد فردی، نویسنده‌ای ثروتمند نبود ،نمی خواست هم از اهالی سیم و زر و دنیا شود. او هیچ گاه از خانه و محله قدیمی و مستضعف‌نشین پدری خود دست نکشید. دغدغه او نه بالا بردن تعداد آثار، نه درخشش در فلان جشنواره و نه گرفتن سکه که همه زندگی‌اش وقف انقلاب اسلامی بود؛ اگر قلم می‌زد و می‌نوشت؛ برای انقلاب می‌نوشت.
آشنایی می‌گفت:
«روزی به دفتر جناب فردی در حوزه هنری رفتم. دیدم ناراحت اند.استاد دلیل ناراحتی خود را نگرانی برای انقلاب توصیف کردند.» در تمام روزها و ماههای فتنه 88 این نگرانی در نگاه و رفتار و قلمشان به چشم می‌آمد. او که همواره از عصبانی بودن دوری می‌کرد، در نامه‌ای سرشار از قهر انقلابی، به دوست دوران نوجوانی و بچه محل خود که ننگ مزدوری اجنبی را به دوش می‌کشد، بی‌پروا و بی‌تعارف، صدای خود را بلند کرد و او را به آغوش انقلاب و مردم فراخواند.
استاد که بخوبی دریافته بود؛ آینده انقلاب در گرو تربیت نسل کودکان و نوجوانان انقلابی و آشنا با موضوع سیاست است، صفحه سیاسی را در کیهان بچه‌ها راه اندازی کرد.
علاقه وی به مخاطب خود – کودک و نوجوان – نیز به حدی بود که مطالب غیرمفید برخی رسانه‌ها برآشفته‌شان می‌کرد.  
به یاد دارم روز ی برگه‌ای را از کیهان بچه‌ها به تحریریه روزنامه فرستاد. در آن نوشته بود که فلان مجله نوجوانان، آدمی منحرف و بهایی را هدف معرفی و تجلیل قرار داده است. وی با قلم خود تاکید کرده
بود:
«...نباید نسبت به بی‌مسئولیتی متوالی  دست اندرکاران [...]نسبت به چاپ این گونه مطالب بی‌تفاوت ماند»!
وقتی هم آثار زنده یاد فردی را نگاه می‌کنیم در همه آنها «دردمندی انقلابی» و «دلواپسی‌های اخلاقی» موج می‌زند؛ از «سیاه چمن» تا «اسماعیل» و «گرگسالی»!
یکی از غصه‌های ایشان پراکندگی و دعواهای درونی برخی هنرمندان انقلابی بود.دامن زدن به اختلاف و درگیری‌های بچه مسلمانها را نمی‌پسندید و در حیطه موضوعاتی که به مرزبندی‌های دروغین میان انقلابی‌ها منتهی می‌شد، پا نمی‌گذاشت.
بی تردید  یکی ازاهداف استاد از پی ریزی هیئت نویسندگان مسجد جوادالائمه(ع) و جایزه ادبی شهید غنی‌پور، ایجاد همدلی میان هنرمندان مسلمان و تقویت قلم آنها بود!
ایشان سنگر اهالی هنر را مسجد معرفی کردند و زمینه بالیدن قلم را از گلستان فرهنگ مسجد تعریف نمودند.
آثار و مشی امیر حسین فردی گویای این است که ایشان با تعهد و قلم خود ادبیات داستانی انقلاب را جان و حرمتی داد و با تربیت نسلی از نویسندگان مسلمان، دامنه داستان ناب را بر کشید.
حالا، سه سال است که امیر قافله داستان انقلاب در میان نیستند؛ مردی مهربان، مودب ومتین، با وقار و آرام، صبور و... خوش قلم!
هنرمندی که زندگی اش از بهمن 57 آغاز شده بود!