kayhan.ir

کد خبر: ۶۳۶۱۷
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۱۸:۱۹
شبکه ملی اطلاعات

گروگان استراتژیک باند نفوذی وزارت ارتباطات!(اجتماعی)


 اگر بگوییم دولت یازدهم پرحاشیه‌ترین دولت‌ در حوزه فناوری اطلاعات است، سخن بیراهی نیست. دولتی که اعضای کابینه‌اش فعالیت محسوسی در شبکه‌های اجتماعی خارجی داشته و در رفتاری خلاف مولفه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیت ملی کشور، ناباورانه شبکه دریافت اطلاعات و اخبار را از منابع رسمی همچون رسانه‌های شناسنامه‌دار و مجوز‌دار به فضای پرحاشیه، ناامن و سیال شبکه‌های اجتماعی سوق دادند. کار به جایی رسیده که بخشی از اخبار روزانه کشور به پخش تکذیبیه‌های شایعات منتشر شده در تلگرام توسط مسئولان کشوری و لشکری اختصاص یافته است!
این‌گونه شد که جامعه بر بستری از شایعات بی‌پایان و فضاسازی‌های خطرناک، رها گردید و به وضوح پیش‌بینی می‌شود میوه مسموم چنین سیاست‌ورزی پر اشتباهی به زودی در بزنگاه‌های انتخاباتی و حساس اجتماعی برداشت شود.
در حوزه کارآفرینی نیز زیرساخت اشتغال مبتنی بر فناوری یا همان «استارتاپ ها» دربست با مدیریت و مشارکت جمعی از مدیران دولتی شناخته شده به آمریکایی‌ها واگذار شده است. کار به جایی رسیده که گوگل و مایکروسافت و کوکاکولا همچون سایر کشورهای خاورمیانه، در ایران «استارتاپ ویکند تحولات اجتماعی» برگزار می‌کنند و با تکمیل مدیریت حلقه‌های کسب‌و‌کار، به عرصه شبکه‌سازی اجتماعی و مدیریت خواسته‌های زنان و مردان و جوانان ایرانی ورود پیدا کرده‌اند. مفهوم باز گذاشتن دست زیرساخت اقتصادی نظام سرمایه‌داری برای فعالیت اجتماعی در ایران این است که امکان مهندسی اهداف و آرمان‌های «انقلاب اسلامی ایران» که از ابتدا با رویکرد ضدسرمایه‌داری، شکل گرفت در اختیار نظامات شکست‌خورده نئولیبرالیسم قرار گرفته است! آیا مفهومی دقیق‌تر در تبیین پروسه «نفوذ» می‌توان بیان کرد؟!
مدیران عالی‌رتبه نفوذی
این یعنی دستگیری سرشاخه‌هایی همچون نزار ذکا و مدیران کفشدوزک و برخی وابستگان به شاخه هیفوس هلند که در ایران در حوزه‌های مختلف مهندسی اجتماعی جامعه ایرانی فعالیت می‌کردند، بدون قلع و قمع باند نفوذی داخلی که بر کرسی‌های بالادستی سیستم تکیه زده‌اند، مثمر فایده نبوده و نخواهد بود.
ایران در شرایط نابسامان اجتماعی با نسل‌کشی نظام سرمایه‌داری و تخم‌ریزی مادر نئولیبرالیسم در کشور مواجه است و در چنین شرایطی زیرساخت‌های بومی کارگشا همچون «شبکه ملی اطلاعات» که از قابلیت حذف دست‌های آلوده و مدیریت یکپارچه تقاضا در کشور برخوردار است، با کارشکنی ویژه باند نفوذ، قفل شده است.
در شرایطی که اصل ماجرای تقاضای عمومی برای «شبکه ملی اطلاعات» به عنوان بستر کارآفرینی مبتنی بر وب با فعالیت قاچاقی شتاب‌دهنده‌های آمریکایی استارتاپ‌ها، همراه با دزدی اقتصادی از ایده‌های جوانان کشور، رو به فراموشی سپرده، ابهام‌آفرینی در چیستی و چرایی ایجاد شبکه ملی اطلاعات نیز بالا گرفته است. واعظی می‌گوید: «شبکه ملی اطلاعات هیچ‌گاه به انتها نمی‌رسد و همیشه در حال بروز شدن است. الان زیرساخت‌های فنی آن آماده است و هر دستگاهی که بخشی از اطلاعات خود را روی آن می‌گذارد، این شبکه به مرور کامل می‌شود. گمرک و مالیات چند ماه قبل تمام خدمات‌شان را بر این بستر قرار دادند، قرار است دفترچه‌های بیمه روی این شبکه قرار گیرند و وزارت علوم برای شبکه علمی کاری را هم‌راستا با این شبکه شروع کرده است.»
البته تصویرسازی غلط پیرامون چیستی «شبکه ملی اطلاعات» و خلط آن با مبحث «دولت الکترونیک» سبقه‌ای طولانی دارد. به نحوی که «ن.ج» مجری شبکه مذکور به حکم آقای وزیر، پیش از این مدعی شده بود: «ثبت‌نام یارانه بارزترین سرویس بر بستر شبکه ملی اطلاعات بود(!)»
تقدیم زیرساخت به دشمن؟!
حقیقت این است که اگر کشور ما پیشرانه ملی و نظامات درونی خود در حوزه فضای مجازی را در قالب یک برنامه بزرگ و یک شبکه به‌هم‌پیوسته، در اسرع وقت راه‌اندازی کرده بود اکنون فعالیت شتاب‌دهنده ها و استارتاپ ویکندهای آمریکایی در جامعه تا این حد مهم نبود. چرا که رقابت بیگانه در خاک حریف و با زیرساخت‌های ملی، فرآیند بسیار مشکلی است که اساسا به علت دست بازی حریف در خاک خودی، محکوم به شکست است.
 اما وقتی دولت از ارائه کمترین و کوچک‌ترین خدمات به جوانان بیکار و صاحب ایده سر باز می‌زند، اصلا رقابتی به وجود نمی‌آید! کما ‌اینکه هم اکنون ایده‌های جوانان ایرانی با کمک حداقلی شتاب‌دهنده‌های گوگلی براساس قوانین ضداقتصادی حاکم بر این حوزه، به مالکیت غول‌های شناخته شده خارجی در‌می‌آیند. اما آیا ما مسیری برای نجات جوان ایرانی از این پروژه ضد اقتصادی ایجاد کرده‌ایم؟
رقابت با هیچ!
چه کسی در این میانه به جوانان صاحب فکر و ایده ایرانی راهکار «ثبت ایده» را در استارتاپ ویکندهای آمریکایی آموزش می‌دهد؟ کدام مدیر دولتی برای افشای ایده جوانان ایرانی و واگذاری مالکیت آنها به خارجی‌ها از فرط بی‌پولی، دل می‌سوزاند؟ چه کسی نگران حاصل جمع سهم شرکت‌های آمریکایی در زیرساخت فناوری اطلاعات اقتصاد ایران است؟ اینجا مدیران نفوذی از تفکر مدیریت جهان سومی نیز  پیشی گرفته‌اند و آزادانه و آگاهانه برای بیگانه بستر‌سازی می‌کنند. خزانه بانک‌ها را به روی جوان ایرانی قفل کرده‌اند تا عملیاتی ساختن ایده‌های فناورانه، مسیری به جز واگذاری مالکیت به گوگل و مایکروسافت و اپل نداشته باشد و برای 20 میلیون تومان وام اجرای ایده، 30 درصد از کل دارایی و هستی مالک ایرانی را به نام بیگانه آمریکایی سند بزنند! مهندسی اقتصادی- اجتماعی بدتر از این سراغ دارید؟
ذات این مسیر به «سیستم‌‌ستیزی» و «سرمایه‌دار‌پرستی» می‌انجامد. چرا که در سخت‌ترین دوره کارآفرینی، سرمایه‌داری آمریکایی به کمک جوان ایرانی شتافته و دولت و نظام منابع خود را به روی جوان ایرانی مسدود ساخته‌اند!
اما روضه «شبکه ملی اطلاعات» جانگداز‌تر است، چرا که تنها بستر ظهور ایده‌های فناورانه ملی نیست و گارد دفاعی ملت در حوزه پر نفوذ سایبر را بناست ایجاد کند. ادامه دهید...
گوشت قربانی هفته
بالغ بر یک دهه از مطرح شدن طرح به ‌ظاهر آرمانی شبکه ملی اطلاعات می‌گذرد و دولت‌های مختلف رویکردهای متفاوتی نسبت به آن اتخاذ کرده‌اند و همین منجر به بروز برخی اختلاف‌نظرها بر سر مباحث اجرایی این پروژه ملی شده است.
قطعا دولت‌های قبلی کوتاهی‌های بسیاری بر سر اجرای شبکه ملی اطلاعات داشته‌اند تا جایی که تنها اقدام به ارائه دیدگاه‌ها و نظریات‌شان در ارتباط با این پروژه کردند و عملا چیزی اجرایی نشد؛ دولت کنونی هم که از ابتدا با شعار پیاده‌سازی و تکمیل این طرح عظیم ملی کار خود را آغاز کرد تنها مفاهیم قبلی را دریافت نمود.
حال دو راه پیش روی آنها بود؛ یا باید مفاهیم قبلی و انتزاعات مسئولان پیشین را سرلوحه قرار می‌دادند یا راهی جدید را برمی‌گزیدند تا روند اجرا تسهیل شود.
اما با توجه به اینکه نوعی اختلاف‌نظر بین نهاد حاکمیتی فضای مجازی و وزارت ارتباطات در دوره قبل شورای عالی فضای مجازی وجود داشت، مانع ارائه دیدگاه دولت نسبت به این پروژه شد و دولت روحانی هم در مرحله اجرا نهایتا اقدام به ارائه پاورپوینت درخصوص چیستی شبکه در جلسات شورای عالی فضای مجازی کرد و روند مذکور را به حرکت در مسیر ایجاد شبکه با میلیاردها تومان هدر رفت بودجه، تعبیر نمود!
شبکه ملی که نیست!
این اختلاف‌نظرها تا جایی ادامه یافت که محمود واعظی ــ وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ــ فروردین ماه سال جاری برای پاسخ گویی به نمایندگان مجلس درباره مباحث مختلف و از جمله تأخیر در اجرای شبکه ملی اطلاعات، عدم شفافیت در اجرای این پروژه و روشن نبودن سیاست دولت در قبال آن و همچنین پاسخ‌گویی درباره این مسئله که چرا شبکه ملی اطلاعات تاکنون تنها پنج درصد پیشرفت داشته است، به مجلس فراخوانده شد و در نهایت نیز به‌دلیل عدم اجرای شبکه ملی اطلاعات از مجلس کارت زرد گرفت.
پس آنچه شواهد نشان می‌دهد، شبکه ملی اطلاعاتی در کار نیست و ماهیت رفتار با آن مثل گذشته بوده است.
محمدحسن انتظاری ــ دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی ــ نیز با انتقاد از ارائه نشدن گزارش پیشرفت و برنامه زمانبندی اجرای پروژه شبکه ملی اطلاعات، کم‌کاری وزارت ارتباطات را دلیل اصلی عدم اجرای این پروژه عنوان کرد.
وی عنوان کرد: آنچه وزارت ارتباطات به‌عنوان گزارش پیشرفت شبکه ملی اطلاعات به این شورا ارائه کرده، در حد پاورپوینت بوده و گزارشی نبوده است که بتوان براساس آن قضاوت کرد.
قلع و قمع تاریخی!
نتیجه این شد که لابی نفوذی وزارت ارتباطات صدر تا ذیل مدیران مرکز ملی فضای مجازی از جمله خود انتظاری را با رویکردی برنامه‌ریزی شده، در کمتر از دو سال حذف کرد و نزدیکان و برخی اقوام «ن.ج» کرسی‌های مرکز را اشغال کردند. البته افشای برخی انتصابات اعلام نشده دبیر جدید شورا در رسانه‌ها، منجر به شکست بخشی از طرح شد. با این حال برنامه‌های اصلی شورا از جمله نظارت و برنامه‌ریزی برای تکمیل طرح بسیار مهم شبکه ملی اطلاعات و فرامین رهبر انقلاب در این حوزه و ماجرای انحلال شوراهای موازی، دست کم تاکنون بر زمین مانده است. هر چند برای قضاوت درخصوص عملکرد دبیر جدید هنوز راه درازی باقی است.
تاکنون طبق برآوردهای مالی انجام شده در دولت‌های نهم، دهم و کنونی بالغ بر 2200 میلیارد تومان هزینه راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات شده است، اما تا به حال گزارش مستدلی در ارتباط با میزان پیشرفت آن ارائه نشده است؛ هرچند که «ن.ج» پیش از این گفته بود پیشرفت شبکه ملی اطلاعات مسئله‌ای نیست که نیازمند گزارش باشد چرا که عینیت این شبکه جلوی چشم همه است و همه آن را احساس می‌کنند(؟!)
وزیر ارتباطات نیز در دفاع از عملکرد خود، افزایش ظرفیت پهنای باند اینترنت، راه‌اندازی اینترانت استان قم و ارائه خدمات الکترونیکی دستگاه‌ها بر شبکه اینترانت داخلی کشور را از جمله اقدامات انجام شده در این زمینه عنوان کرده بود که به گزارش عملکرد دستیابی به اهداف اجلاس سران اطلاعاتی-wsis- شباهت بیشتری داشت.
یک موفقیت یواشکی!
تمام این موضوعات یک طرف و اظهارات جدید «ن.ج» در ارتباط با اجرایی شدن شبکه ملی اطلاعات یک طرف! وی در افتتاحیه نمایشگاه بین‌المللی الکامپ در پاسخ به این سؤال که «چه ‌میزان از مردم در حال حاضر به شبکه ملی اطلاعات دسترسی دارند؟» گفت: در حال حاضر تمامی کاربران در تمام نقاط کشور و حتی روستاها به شبکه ملی اطلاعات دسترسی دارند(!)
رئیس سازمان فناوری اطلاعات با بیان اینکه در شبکه ملی اطلاعات پایداری، ظرفیت، کیفیت، قیمت، سرعت و امنیت در قالب یک برنامه جامع طراحی شده است، گفت: «گام‌به‌گام به‌ سمت نقاط تعیین شده پیش می‌رویم و در این راستا برای رسیدن به اهداف سه برنامه شش ‌ماهه تهیه شده است.»معاون وزیر ارتباطات تصریح کرد: به‌ زودی گزارش‌های کتبی که در این خصوص وجود دارد، اعلام می‌شود اما باید در نظر داشت که شبکه ملی اطلاعات دارای روندی تکاملی است. اکنون در فاز اول که مربوط به دسترسی به این شبکه می‌شود تمهیداتی اندیشیده شده تا مردم در نقاط مختلف به اینترنت دسترسی داشته باشند؛ اما در گام‌های بعدی موضوعاتی مانند ظرفیت دسترسی، سرعت، امنیت، قیمت و مواردی از این دست مورد توجه قرار خواهد گرفت چرا که در این زمینه یک برنامه جامع تهیه کرده‌ایم و براساس آن گام‌به‌گام این طرح را پیش خواهیم برد.
وی همچنین اظهار کرد: «امیدواریم تا اواسط سال آینده در خصوص شبکه ملی اطلاعات به شرایط مطلوب نزدیک شویم.»
هنوز زمان زیادی از نطق جدید وی نگذشته بود که یکی از اعضای حقیقی شورای عالی فضای مجازی به نقد این اظهارات پرداخت.
حجت‌الاسلام والمسلمین حمید شهریاری اتفاقا در همان نمایشگاه الکامپ در پاسخ به سؤالی مبنی بر «گزارش پیشرفت شبکه ملی اطلاعات به کجا رسید و آیا طبق اظهارات معاون وزیر ارتباطات، اجرای این شبکه محقق شده است؟» گفت: به ‌عقیده بنده شبکه ملی اطلاعات هنوز راه‌اندازی نشده است.
این عضو شورای عالی فضای مجازی گفت: اگر قرار باشد شبکه ملی اطلاعات را در بستر اینترنت راه بیندازیم که دیگر شبکه ملی نیست، زیرا اگر سوئیچی از اینترنت را ببندند این شبکه از دسترس خارج می‌شود!
براساس اهداف کمی ترسیم شده در برنامه پنجم توسعه، شبکه ملی اطلاعات باید تا پایان سال جاری راه‌اندازی شود و طی آن 60 درصد خانوارها و 100 درصد کسب‌و‌کارها به این شبکه متصل شوند.
علاوه بر این 80 درصد پرداخت‌ها نیز باید به‌صورت الکترونیکی انجام شده و امکان دسترسی کاربران ایرانی به پهنای باند 20 مگابیت بر ثانیه نیز در این شبکه محقق شود.اکنون «ن.ج»، متهم پرونده نزار ذکا و امضا‌کننده اسناد اجلاس سران جامعه اطلاعاتی- wsis – مشهور به باشگاه بازندگان حوزه حاکمیت اینترنت؛  دبیر شورایعالی فناوری اطلاعات، مجری شبکه ملی اطلاعات، مدیر و مجری زیرساخت شبکه ملی اطلاعات و رئیس کارگروه 4 نفره تحقق شبکه ملی اطلاعات است! وی از موسسین و اعضای حزب منحله مشارکت و از عناصر نزدیک به دفتر هاشمی ‌رفسنجانی است که به صورت عملیاتی، دانسته یا نادانسته نقشه «اشغال سایبری ایران» را دنبال می‌کند.
 آیا با مدیریت عناصری همچون «ن.ج» می‌توان به تحقق اهداف نظام در حوزه سایبر و فناوری اطلاعات امیدوار بود؟