kayhan.ir

کد خبر: ۵۴۶۰۴
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۲
مستنداتی از سیر حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقایع پس از انتخابات

پدر ایدئولوژیک حزب مشارکت با طهارت آشنا نبوده و نماز را از روی کاغذ می‌خواند !(پاورقی)


فريده ماشيني: بايد روي تقلبي كه نشده تاكيد شود
بر اساس مستندات حزب مشاركت در جلسه روز بعد از انتخابات اخير، رئيس كميسيون زنان حزب بنام فريده ماشيني مي‌گويد: «الان بعضي از بچه هاي خودمان اين ذهنيت را دارند كه شايد اصلاً تقلبي صورت نگرفته باشد، ولي تقلب بايد تاكيد شود.»
محسن ميردامادي در ادامه اظهار مي‌دارد: «وارد مصاديق تقلب نخواهيم شد. در اين ترديدي نيست كه نتيجه اعلام شده واقعي نيست».
زهره آغاجري در اين زمينه بيان مي‌دارد: «شوري كه ايجاد كرديم خود موسوي ايجاد نكرده، جواناني كه الان دارند بيرون كتك مي‌خورند، مسئولشان ما هستيم چون همه را ما آورديم و ما آنها را وارد صحنه كرديم. ما بايد كار عملي كنيم، فراتر از بيانيه و ديدگاه اصلي، حكومت‌داري را از امروز بيان كنيم».
 جلايي‌پور مي گويد: «بايد كارهاي پشت پرده‌مان خيلي بيشتر از روي پرده باشد.»
آقاي صفائي فراهاني در تحريك ديگران به اقداماتي فراتر از بيانيه، خطاب به اعضاي شوراي مركزي مي‌گويد: «آن بچه‌اي كه امروز دارد در خيابان چوب مي‌خورد، آن بچه‌اي كه تير خورده مقصرش من هستم، شما هستيد. آن بچه‌ها كه سياسي نيستند. شما كه دور اين ميز نشسته‌ايد سياسي هستيد، شما‌ها آنها را تحريك كرديد راه بيافتند.»
 رمضان‌زاده: انتخابات در مسير قانوني و درست انجام شد
 رياست محترم دادگاه؛ اينها اقارير متهمان در بازجويي نيست كه كسي بخواهد به هر بهانه‌اي در آن تشكيك كند، آنچه تا كنون به استحضار دادگاه محترم رسيد غالباً مستند به مدارك حزبي قبل از دستگيري آنها است كه اسناد آن به دادگاه تقديم گرديده. اسنادي كه به وضوح نشان مي‌دهد ذهنيت تقلب، ساخته و پرداخته احزاب و گروهك‌هاي شكست‌خورده در جلب آراء مردم بوده است و آنان بودند كه با برنامه‌ريزي حساب شده و غير اخلاقي اين دروغ را اشاعه داده‌اند و تحريك هواداران به درگيري و مقصر آشوب‌ها و كشته‌ها و زخمي‌ها بنابه اقرار خودشان در جلسات درون گروهي همين احزاب و گروه‌ها هستند كه به طمع تحميل اراده خود به نظام و پايمال كردن حقوق و آراء اكثريت مردم ايران براي نشستن بر كرسي قدرت با سوء‌استفاده از احساسات برخي هواداران حزبي يا انتخاباتي به مرحله اجرا گذاشته شده است.
 آقاي رمضان‌زاده قائم مقام حزب مشاركت در اقارير خود مي‌نويسد: «هرگونه به مسئله انتخابات نگاه مي‌كنم به اين نتيجه مي‌رسم كه انتخابات در مسير قانوني و درست انجام شده و پذيرش آن براي همه تكليف قانوني است، نبايد در آن شبهه ايجاد كرد.»
به خاطر تحليل غلط از مردم عذرخواهي كنيم
 همچنين نامبرده مي‌نويسد: «به هيچ وجه شرايط ايران قابل قياس با كشورهايي كه در آن انقلاب رنگين رخ داده نيست و حضور گسترده مردم در انتخابات اخير نشانه عملي اعتماد به نتيجه مشاركت سياسي در كشور پس از 30 سال است. ما بايد بخاطر تحليل غلط از مردم عذرخواهي كنيم، چون قبلاً به مردم گفتيم اگر مشاركت حداكثري شود، ما پيروزيم، ولي حالا كه مشاركت حداكثري شد ما پيروز نشديم، بنابر اين تحليل ما اشتباه بود و از اين بابت بايد عذرخواهي كنم.»
رياست محترم دادگاه
 هر چند درك حقيقت و عذرخواهي و بازگشت به راه راست هيچ گاه دير نيست و اصلاح مواضع در هر زمان و شرايطي موجب تكامل است اما نه اين عذرخواهي و نه مجازات خاطياني كه پرونده آنان تقديم گرديده است نمي تواند خسارات سنگين وارده به ملت را جبران و يا از حوادث سوء مشابه در آينده پيشگيري كند.
 پيشگيري از وقوع جرم از وظايف پيش‌بيني شده قوه قضائيه در قانون اساسي است، فلذا من‌باب اجراي اين وظيفه اجازه مي‌خواهم نكاتي را كه ضمن مدخليت در پيشگيري و تنبه عموم، در روشن‌تر شدن ابعاد قضيه جهت صدور راي مناسب از سوي دادگاه محترم نيز موثر است را به استحضار برسانم.
چرا افرادي كه بسياري از آنها روزي خود افراد مسئول در دستگاه‌هاي امنيتي، اطلاعاتي و اجرايي بوده‌اند و با تجاربي كه دارند حتي بدون تحقيق و براساس تجارب خود و اشراف بر امور انتخاباتي يقين دارند تقلبي در انتخابات صورت نگرفته است و حتي آنرا، مكرراً در جلساتشان مي‌گويند بخود اجازه مي‌دهند، يك ادعاي دروغين و ساختگي را در بوق‌ها بدمند و هواداران خود را احساسي كرده به خيابان‌ها بريزند؟ و حاضر مي‌شوند براي تسلط بر اريكه قدرت جان‌ها و اموال و حيثيت افراد و مهم‌تر از آن حيثيت ملي را در معرض خطر قرار دهند؟
 اسناد حزبي انحرافي و بيانيه‌ها و اعلاميه‌هاي كاملاً ساختار شكنانه و ضد انقلابي چگونه در چنين حزبي تصويب مي‌شود؟ غفلت از تزكيه و خودسازي و دوري از معنويات همه مسئله نيست. از جمله عوامل موثر دراين انحرافات خودباختگي فرهنگي و مرعوب شدن در مقابل غرب و روابط مفصل و تنگاتنگ با قدرت‌هاي غربي و پذيرش بي‌چون و چراي انديشه‌هاي وارداتي ليبراليسم است.
 رياست محترم دادگاه
 آغوش اين حزب براي پذيرش بي‌چون و چراي انديشه هاي وارداتي و استعماري به حدي باز است كه غريبه‌اي تازه وارد از آمريكا به راحتي در بالاترين سطوح حزب نفوذ و القائات بسيار موثري بر مركزيت حزب دارد.
تاج‌زاده و زمينه‌سازي براي سخنراني نماينده بنياد سوروس
در ايران
بنياد سوروس از نهادهاي پوششي سازمان سيا براي مداخله در كشورها، كه چند كودتاي مخملي موفق و شكست‌خورده را تا به حال راه‌اندازي كرده است براي جنابعالي و مردم ناشناخته نيست.
مشاور ارشد يا به عبارتي نماينده اين بنياد در ايران فردي است به نام يحيي كيان تاجبخش، كه از متهمان حاضر در دادگاه است. ايشان فرزند كارمند دفتر فرح ديبا همسر شاه معدوم بوده و از كودكي در انگلستان و سپس در آمريكا بزرگ شده پس از ورود به ايران توسط آقاي مصطفي تاج‌زاده به دفتر ايشان در وزارت كشور دعوت مي‌شود .
وي مي‌گويد: « وقتي براي سخنراني به دفتر آقاي تاج‌زاده دعوت شدم چون هنوز تازه به ايران آمده بودم و فارسي خوب نمي‌دانستم فكر كردم براي شنيدن سخنراني دعوت شده‌ام نه براي انجام سخنراني، بدون آمادگي به آن جلسه رفتم،  12-10 نفر از مديران وزارت كشور هم آمدند، آقاي تاج‌زاده مرا بالا نشاند و از من خواست سخنراني كنم. من با تعجب مجبور شدم سخنراني كوتاهي داشته باشم. با كمال تعجب ديدم آقاي تاج‌زاده و ساير مديران با سرعت و دقت همه سخنراني مرا يادداشت مي‌كنند، از آقاي تاج‌زاده پرسيدم چرا اين‌قدر يادداشت از صحبت من بر مي‌داريد، ايشان گفت فردا همين سخنان شما را خيلي بهتر در جايي سخنراني دارم مطرح مي‌كنم.»
 سعيد حجاريان: به واسطه ناصر هاديان
با نماينده بنياد سوروس آشنا شدم
 سعيد حجاريان ديگر متهم اين جريان در خصوص نحوه ارتباط با موسسه سوروس مي‌گويد :«به واسطه آقاي ناصر هاديان استاد دانشكده حقوق دانشگاه تهران با نماينده بنياد سوروس (كيان تاج‌بخش) آشنا و دو مرحله نيز با وي ملاقات نمودم».
حجاريان مي‌افزايد در ديدارهاي به عمل آمده قرار بود سازمان‌هاي غير دولتي را در ايران فعال كنيم و نيز يكي از اهدافمان قدرتمند نمودن جامعه مدني بود و قرار بود از تجارب بنياد سوروس در جهت انقلاب رنگي استفاده نمائيم .
وي همچنين مي‌افزايد: «در جلسه اول آقاي تاج‌بخش كتاب پانتام را به من داد و من پس از تورق احساس كردم كه جاي آن در كتب درسي دانشگاهي خالي است و از او خواستم كه آن را ترجمه نمايد تا از آن در دروس دانشگاهي استفاده نمائيم در جلسه بعد هم قصد مطالعه در خصوص سرمايه اجتماعي در ايران را داشت كه مقدمات آن را فراهم كرديم».
 رفت و آمد گسترده بعضي اعضاي مركزي حزب
به آمريكا و اقامت مستمر در آنجا
 شركت فراوان اين اعضا در كنفرانس‌هاي بين‌المللي تدارك ديده شده توسط موسسات پوششي سازمان سيا در كشورهاي مختلف.حضور نظريه‌پردازان كودتاي مخملي و تحريك‌كنندگان تعارضات ملت‌ها با دولت‌ها نظير جان‌كين انگليسي مشهور به وابستگي به دستگاه جاسوسي انگليس و هابر مارس در ايران و ملاقات با بعضي اعضاي مركزي حزب مشاركت و القائات فكري به آنان در كنار ضعف‌هاي اساسي در علوم انساني دانشگاه‌ها كه غالباً متكي به اسناد ترجمه شده وارداتي است احزابي مانند مشاركت و مجاهدين انقلاب را به‌طور كامل از آبشخورهاي زلال اعتقادي و منابع اصيل اسلامي بريده و از اين احزاب مجموعه هاي بسيار آسيب‌پذير ساخته است كه مي‌توان با كوچك‌ترين تغيير آن را به جهات خطرناك سوق داد.
حجاريان و مذاكره با جان كين براي انقلاب مخملي در ايران
 آقاي سعيد حجاريان عضو مركزيت حزب مشاركت در پاسخ به اين سئوال كه تردد جان كين به ايران و ملاقات با برخي احزاب در راستاي جامعه مدني چه توجيهي دارد پاسخ مي‌دهد: «قطعاً پروژه دموكراتيزه كردن ايران به سبك غربي است. اين‌طور فكر مي‌كنند كه تكنيك‌هاي انقلاب رنگي كه در بعضي جاها كارگر افتاده در ايران نيز قابل پياده شدن است.»
 در پاسخ به سؤال ديگر مبني بر اينكه آيا از تئوري‌هاي جان كين در راستاي انقلاب رنگين اطلاع داريد آقاي حجاريان پاسخ داد: «جان كين فقط درباره فاز اول اين پروژه با من صحبت كرد كه همان جامعه مدني و تقويت نهادهاي آن است»
 اينكه كسي كه سي سال در ايران نبوده است و بيشتر از ايراني بودن يك آمريكايي بوده است، يكباره به عنوان مشاور ارشد يك بنياد استعماري از راه مي‌رسد و در عالي‌ترين سطح يك حزب رسوخ فكري مي‌كند مسئله كوچكي نيست. البته افراد مركزيت حزب مشاركت نيز مانند هر ايراني در انتخاب فكر و انديشه و دنباله‌روي از هر مكتب آزاد هستند، ولي اينكه حزب و جرياني مدعي پيروي كامل از انديشه‌هاي امام(ره) باشد و عده‌اي را با همين ادعا جذب كند ولي در يك تناقض آشكار انديشه خود را از جرياناتي كاملا معارض فكر و انديشه امام(ره)مانند بنياد سوروس يا بشيريه بگيرد نوعي فريبكاري و اغواگري قابل پيگرد است.
آيا مي‌شود مرتباً با انتقاد از مسئولان عالي نظام، آه و افسوس كشيدن بخاطر دور شدن آنان از مرام امام(ره) ناله سرداد، آنگاه زمام فكر خود را به آقاي كيان تاجبخش كه كوچكترين تناسب و تقارني با انديشه امام خميني(ره) ندارد سپرد؟
رياست محترم دادگاه
آقاي تاجبخش چند روز پيش به كارشناس پرونده خود اظهار مي‌دارد من تا به حال كلمه الله را بر زبانم جاري نكرده بودم و از گفتن اين كلمه احساس عجيبي به من دست مي‌دهد، آنگاه با ابراز علاقه از بازجوي خود طهارت و نماز مي‌آموزد و بحمد‌الله اينك از روي كاغذ نمازش را مي‌خواند، چگونه اعضاي مركزيت حزبي كه ادعاي فرهيختگي دارند القائات فكري و ايدئولوژيك فرد ناآشنا با همه مباني و ارزش‌هاي اسلامي و يا فرد ديگري راكه قبلا نام برده شد مي‌پذيرند، ولي در مقابل پذيرش افكار برجسته‌ترين دانشمندان اسلامي كه در ابعاد بين الملل شناخته شده‌اند، شديداً مقاومت مي‌كنند و به جاي اينكه خط مشي خود را از رهبران ملي خود فرا گيرند به چنين افرادي متمسك مي‌شوند.
 همين نوع انحرافات و واگرايي نسبت به انديشه خودي و وابستگي به فكر غربي وارداتي، منشاء خطاهاي جبران‌ناپذير ميداني و قرار گرفتن ظرفيت‌هاي قابل اعتنا نخبگان در مقابل همه اصالت‌هاي نظام و زمينه‌ساز شكل‌گيري آشوب‌ها و تمردهاست.
سطح نشست و برخاست‌هاي مفصل و بيش‌از اندازه سران حزبي با سفرا و نمايندگان كشورهاي بيگانه كه پيش از اين در تاريخ احزاب مستقل ايران به هيچ وجه مرسوم نبوده است، و تماس‌هاي گسترده عناصر مرموز و وابسته به سرويس‌هاي اطلاعاتي بيگانه، با عناصر مهم و تشكيلاتي اين احزاب با استنادات كافي مشهود است.
 رياست محترم دادگاه
از ديگر علل انحراف حزب مشاركت ارتباط پيوسته و مستمر عناصر اصلي و تاثير‌گذار حزب با جريان منحرف و آمريكايي نهضت آزادي و خط‌گيري و تاثير‌پذيري حزب از اين جريان منحرف است.
احزاب و تشكل‌هاي موجود در جهان غالبا هدفي متعالي را براي خود برمي‌گزينند اما متاسفانه حزب مشاركت در سند رسمي و كتبي خود در موضعي عجيب هدف همه اقدامات و انديشه‌هاي خود را دستيابي به قدرت عنوان مي‌كند.
متن سند اينچنين است: «اقداماتي كه يك حزب انجام مي‌دهد و تاملات و انديشه‌هايي كه قبل و بعد از هر اقدام مي‌كند همگي با اين هدف صورت مي‌گيرند كه امكان و زمينه دستيابي به قدرت، سهيم شدن در آن و تاثير‌گذاري نظام يافته بر آن را فراهم آورند». اين نظريه و هدف‌گذاري كه نه تنها هيچ سنخيتي با يك تشكل اسلامي ندارد بلكه حتي با هدف تشكل سوسياليستي و ليبراليستي هم مغاير است. بيشتر ملهم از انديشه ماكياولي است و رسيدن به قدرت كه در همه تشكل‌هاي تعالي‌گرا تنها وسيله محسوب مي‌شود براي حزب مشاركت هدف است و اين واقعيت تنها در اين جمله سند حزبي خلاصه نمي‌شود كه تصور كنيم اشتباهي رخ داده است بلكه بخش اعظم مباحث دروني حزبي و ترجيع بند مباحث اغلب جلسات مركزيت حزب، چگونگي رسيدن به قدرت است نتيجه اين تفكر جز درگيري و تنش دائمي چيز ديگري نيست.
ضمناً گزيده‌اي از بيانيه‌ها و اطلاعيه هاي صادره از سوي حزب مشاركت كه در آن به وضوح القاي جعل و تقلب در انتخابات و تشويق و تحريك به آشوب و بلوا و ايجاد فتنه، مطرح گرديده است را به عنوان نمونه به استحضار مي‌رساند. بيانيه مورخ 25 خرداد 1388 جبهه مشاركت «جبهه مشاركت انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري تماماً مخدوش و غيرقابل دفاع است و خواستار ابطال انتخابات شده‌اند»  بيانيه مورخ 27 تیر 1388 جبهه مشاركت «مردم انتظاري جز اين ندارند كه مشروعيت دولت برآورده از تقلب در اركان نظام به رسميت شناخته نشود.»
بيانيه مورخ 14 مرداد 1388 جبهه مشاركت «‌نظام جمهوري اسلامي در آستانه ورود به دهه چهارم عمرش عملكردهايي را از خود به نمايش گذاشته است كه نه تنها هيچ غرابتي با اين ارزش‌هاي الهي و اخلاقي ندارد بلكه فقط به رفتار حكومت طاغوتي استبدادي شباهت دارد.»
 فلذا از دادگاه محترم استدعا دارم براي انحلال اين تشكل تنش آفرين و مخل امنيت كشور اقدام لازم مبذول گردد.
همچنين از كميسيون ماده 10 قانون فعاليت احزاب مصوب سال 1360 درخواست مي‌گردد با عنايت به ارتكاب موارد مصرحه در ماده 16 قانون صدرالذكر، مطابق بند 4 ماده 17 قانون مزبور عمل نمايند.
 رياست محترم دادگاه
 اما در مورد سازمان مجاهدين انقلاب هم با توجه به مباني مشترك فراوان با حزب مشاركت و حتي اعضاي مشترك مركزيت و ائتلاف در حوادث اخير اكثر آنچه در مقدمه رفت و به‌ويژه آنچه مربوط به انتخابات گفته شد عينا براي سازمان مجاهدين نيز مدخليت دارد لكن براي تكميل عرايض و ذكر ويژگي‌هاي خاص اين جريان بحران آفرين در حوادث اخير، لازم مي دانم با كسب اجازه از محضر رياست محترم دادگاه نكاتي را اضافه برآنچه گفته شد به عرض برسانم :
 الف) نقش سازمان مجاهدين در تشويش اذهان عمومي و تشكيك در سلامت انتخابات
سازمان مجاهدين طي چند سال اخير سلامت، تمامي انتخابات كشور، را كه در آنها ناكام ماندند مورد ترديد قرار داده لكن به دليل اهميت و اصالت دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در اين پرونده ابتدا به مواضع فتنه‌انگيز اين سازمان در انتخابات مذكور اشاره مي گردد. سپس مصاديقي از رفتار مشابه در انتخابات‌هاي گذشته ذكر خواهد شد.