kayhan.ir

کد خبر: ۵۳۶۲۱
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۶
اجازه ندهید فوتبال دکان دو نبش عده‌ای منفعت‌طلب باشد

ریشه آفات لیگ، جدی نگرفتن آن است!

لیگ امسال خوب شروع شده و از لحاظ کیفی تیم‌ها و مسابقات‌ آن، رشد داشته‌اند، اما این حرف فقط در مقایسه لیگ امسال با لیگ دو، سه سال اخیر است نه در ارزیابی و مقایسه با بیش از 40 سال برگزاری لیگ. برای حرکت در مسیر بایسته و رو به هدف پیشرفت باید خیلی بیشتر از اینها کار کرد.
سرویس ورزشی -

با نگاهی به چهار هفته برگزاری لیگ برتر (جام خلیج فارس) می‌توان گفت: تا اینجای کار تیم‌ها و در نتیجه مسابقات از کیفیت قابل قبولی برخوردار بوده و می‌شود به روزها و هفته‌های آینده که تیم‌ها بیشتر جا می‌افتند، مربیان بهتر آرایش دلخواه را تشخیص می‌د‌هند و... امیدوار بود. این حرفی تکراری است. اما یادآوری آن هرچند وقت یک بار لازم و بلکه واجب وضروری است که وضعیت فوتبال یک کشور بیش از هر جا در آینه لیگ قابل رویت و ارزیابی است. بر همین اساس هم هست که همواره از سال‌ها پیش، روی لیگ، جدی گرفتن آن و به استاندارد نزدیک کردن آن در همه جنبه‌ها و زمینه‌ها، تکیه داشته‌ایم.
امروز هم حرف ما همان است که پیش از این بود. امروز هم می‌گوییم لیگ را جدی بگیرید. از طرق و روش‌های مختلف و شناخته شده بر کیفیت آن بیفزاییدو استانداردهای لازم را در حد لیگ‌های مطرح دنیا حتی‌‌الامکان رعایت کنید و... خلاصه کاری کنید که دیگ لیگ بیش از هر چیز برای فوتبال ایران، در خدمت تقویت تیم ملی و شاد کردن دل مردم بجوشد. اجازه ندهید لیگ به دکانی دو نبش تبدیل شود برای این که عده‌ای که جز به منفعت و نام و نان خویش نمی‌اندیشند به اهداف خود برسند و فوتبال ایران و دوستداران پرشمار آن را «مچل» و «مضحکه» خود کنند. ما اگر راست می‌گوئیم و می‌خواهیم فوتبال ملی را تقویت کنیم و جایگاه آن را احیاء‌ نمائیم و افتخارات گذشته را تکرار کنیم و در یک کلام فوتبال را در مسیر بایسته  و رو به پیشرفت قرار دهیم،‌ چاره‌ای نداریم جز اینکه لوازم و ابزار آن را فراهم آوریم. نگاه کنیم ببینیم، کشورهای صاحب فوتبال چه کرده‌اند چه روش‌ها و راه‌هایی را در پیش گرفته و آزموده‌اند. فوتبال خود را از چه راه‌هایی برده‌اند. ما هم با تکیه بر ارزش‌های فرهنگی و هنجارهای اخلاقی جامعه، تجربه‌ای بیش از 70 سال که در این باره داریم و استفاده از تجارب و آموزه‌های دیگران، راه فوتبال را به سمت پیشرفت هموار نمائیم.
فوتبال، مستعد برای افتخارآفرینی
پیش از این بر این نکته که باور عمیق بوده است بارها تکیه  و تاکید کرده‌ایم که فوتبال ما برای رشد و پیشرفت، مستعد است، برای افتخارآفرینی تواناست و از پتانسیل لازم برخوردار است. این را هم از سر احساسات و براساس نظرات شخصی نمی‌گوئیم، بلکه بر مبنای واقعیات و اتفاقات روشن که هنوز در یادها و اذهان باقی است، عرض می‌کنیم. فوتبال ایران پیش از این، خیلی زودتر از والیبال و تکواندو و... نشان داده و ثابت کرد که رشته‌ای است که در صورت توجه لازم و برنامه‌ریزی مبتنی بر منطق و عقلانیت و رو به سوی اهداف تعیین شده، با توجه به استعدادهای فراوانی که در بخش‌های زیادی از مملکت وسیع‌مان به این رشته مشغول و علاقمند هستند و با توجه به پشتوانه مردمی و جمعیت میلیونی هوادار، قادر است جزء رشته‌های مطرح ورزش ایران باشد و به سهم و اندازه خود در میادین بزرگ افتخارآفرینی کند و به نوبه خود شادی و نشاط را که ناشی از غرور ملی است به جسم و جان جامعه و مردم تزریق کند.
بهترین شیوه برگزاری مسابقات
یکی از راه‌هایی که دنیا رفته و ما نیز تجربه آن را داریم، برگزاری مسابقات فوتبال داخلی و رقابت‌های باشگاهی به صورت «لیگ» است.
«لیگ» شیوه‌ای است که در حال حاضر بهترین است و هنوز روش و شیوه‌ای که بتواند رقیب آن باشد و کشورهای صاحب فوتبال را مجاب کند که آن را جایگزین «لیگ»  کنند، ابداع و اختراع نشده است. منتها باید دانست صرف این که ما اسم مسابقات خود را «لیگ» بگذاریم، حتی شیوه برگزاری را تقلید کنیم، کار و بار فوتبال ما راه نمی‌افتد.
خلق را تقلیدشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
باید شیوه آزموده شده و موفق را با مقتضیات  فرهنگی، جغرافیایی و روانی و جامعه‌شناسی خودمان به کار بندیم تا کارمان صرفا تبدیل به ادا در آوردن و تقلید کورکورانه نشود. مثلا این که ما گاهی روی زمان بعضی مسابقات که ظاهرا موضوع کوچکی هم هست - حرف داریم و ایراد می‌گیریم، قصد مته به خشخاش گذاشتن نداریم، بلکه از آن روی است که از آن سخت بوی ادا و تقلید صرف استشمام می‌کنیم. برای اینکه ضروریات فرهنگی، جغرافیایی و... را ندیده‌ایم و فقط خواسته‌ایم «مثل خارج» باشیم!! موضوعی که به ظاهر کوچک است اما از وجود یک نوع دیدگاه و نگرش در فوتبال ما آن هم در سطح برنامه‌ریزی حکایت می‌کند. دیدگاهی که اصل ماجرا را جدی نگرفته و مشغول بازی در آوردن با موضوع مهم و تاثیرگذاری مثل «لیگ» است.
علت واقعی پیشرفت نکردن لیگ
در هر حال آنچه مسلم است این جدی نگرفتن‌ها که خود علت «وادادن‌ها» و آفات دیگر هم هست، اجازه نمی‌دهد - چنانکه تاکنون اجازه نداده - ما لیگی داشته باشیم که بتواند موجب شکوفایی و رشد فوتبال کشورمان شود. این در حالی است که ما الان چیزی حدود بیش از 40 سال تجربه برگزاری لیگ را در فوتبالمان داریم. اما همه می‌دانیم فوتبال ما به اندازه چهل سال پیشرفت نکرده است و خیلی‌‌ها حسرت وضعیت فوتبال ایران و سال‌های اولیه برگزاری لیگ را می‌خورند! علت عدم پیشرفت بایسته که هم بالاتر ذکر شد. علت نه امکانات و کمبود آن است، نه فقدان استعداد انسانی و لیاقت‌های جوانان و توانایی مربیان است و نه... چیزهایی از این قبیل، ما امکانات به قدر کافی و آنقدری که اسب خود را برای جلو رفتن زین کنیم، داریم، بیشتر هم داریم، استعداد جوانان ما در اکثر عرصه‌ها و از جمله ورزش و در اکثر قریب به اتفاق رشته‌های ورزشی از جمله و علی‌الخصوص فوتبال زبانزد عام و خاص است و خودی و بیگانه به آن اعتراف می‌کنند و توانایی مربیان ما بارها اثبات شده و بیشترین و مهمترین افتخارات فوتبال ما در سطح ملی و باشگاهی به دست مربیان با درایت، متعهد و عاشق وطنی خلق شده است و... بنابراین اینها، چنانکه بعضی‌ها طبق معمول مغرضانه با تحلیل‌های  غلط و انحرافی خود یا از سر ناآگاهی و نداشتن قدرت تحلیل و فقدان قوه تشخیص، سعی می‌کنند علت اصلی مشکلات قلمداد کنند مشکل اصلی و علت نیستند.
به سبک اجنبی‌پرست‌های قاجاریه!
جالب است که راه حل و پیشنهادی که صاحبان این‌گونه تحلیل‌ها  بلافاصله مطرح می‌کنند به سبک دوره قاجاریه، دست به دامن خارجی و اجنبی شدن است و به قول آن روشنفکر غربزده  دوره مشروطه و پهلوی که می‌گفت برای آدم شدن و نجات جامعه باید  از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شد!، اینها معتقدند اگر همه چیز ما به‌ویژه در فرم - آن هم نه در محتوا!! - «خارجی» شود، مربی و بازیکن از خارج بیاوریم. حتی «مدیر» از خارج وارد کنیم، مشکلات فوتبال جملگی و یک شبه حل می‌شود، باز تاکید می‌‌کنیم، صاحبان این تحلیل یا آدم‌های مغرض و دارای دیدگاه‌های ضد ایرانی و حتی وابسته به جریانات بدخواه خارج از کشور هستند، که نقاب «ایرانی» و ژست دلسوزانه به خود گرفته و به لطف وادادگی مسئولان مربوطه در رسانه‌ها جولان می‌دهند و خط و ربط تعیین می‌کنند و... یا آدم‌های ناآگاه و بالاخره لمپن‌مآب و آویزان هستند که حاضرند  فقط برای «دیده شدن»! - و البته مزایای مادی پس از دیده شدن!! - برخلاف نظر و تجربه خود، نظر بدهند و علیه صنف و خاستگاه خود حرف بزنند و برای کسانی که می‌توانند کاری کنند تا آنها «دیده»! شوند خود شیرینی کنند و حتی اگر لازم شد پشتک هم بزنند و حرکات موزون انجام دهند! و...
مدیریت چوپان قراریط!
سرویس ورزشی کیهان هم مثل خیلی از دردشناسان و کاربلدان و سینه‌سوختگان این ورزش معتقد است ریشه و علت اصلی عدم پیشرفت لازم فوتبال و دردسرهایی که با آن دست به گریبان است و آنان که چون خوره شیر جانش را می‌مکند و... «مدیریت» است. امروز دیگر این امری بدیهی و کاملا اثبات شده است که برای ثابت کردن آن نیازی به صغری و کبری‌چینی نیست. مدیریت  همیشه و به‌ویژه در جهان پیچیده امروزی یک «اصل غیر قابل انکار» در تحلیل توفیق‌ها و ناکامی‌هاست. یک علت تعیین‌کننده در زنجیره علت و معلول‌هاست. این قدرت مدیریت و درایت و اقتدار ناشی از آن بود که مردی دست تنها از غار حرا سرازیر شده و در حالی که همه قدرت و توان و اسلحه و پول و امکانات  در دست دشمن اوست به سرعت و ظرف چند سال  بسیاری از اهداف و آرمان‌های خود را عملی و عینی می‌سازد. امروز در تحلیل مسائل صدر اسلام و رمز و راز موفقیت تحسین‌برانگیز و شگفتی‌آفرین «چوپان قراریط» حتی کسانی که تحلیل «وحیانی» از مسائل ندارند،‌ موضوع مدیریت آخرین مبعوث خدا، محمد مصطفی(ع) را به عنوان علت‌العلل آن پیشروی‌ها و پیشرفت‌ها مطرح می‌کنند.
اصلاح مدیریت فوتبال
در دنیایی که مدیریت تعیین‌‌کننده است و حتی رسول خدا(ص) سعی می‌‌کند از طریق «اسباب» و رعایت «اصول» نهضت الهی خود را به پیش ببرد - نه با سحر و معجزه و اجی‌مجی و...! - و در این راه چه سختی‌ها و رنج‌ها و مهاجرت‌ها و جهادها و مصیبت‌ها و شکنجه‌های روحی و جسمی و... را تحمل می‌کند، تکلیف خیلی روشن است. امروز هم در دنیا - بحث ما ورزشی است - کسانی پیشرفته هستند و جلودار هستند و صدر جدول و سکوها را به اشغال خود درمی‌آورند که «اسباب» را «قانون» را و «اصول» را بیشتر باور داشته باشند. موفقیت به ضرب شناسنامه کسی و به خاطر اصل و نسب و نوع دین و... به دست نمی‌آید فقط با کار، آن هم کار اصولی و آن هم کار مبتنی بر مدیریت توانمند، با انگیزه و جهادی، امکان‌پذیر است و... برگردیم سر بحث خودمان، اینها را گفتیم، تا باز تاکید کنیم اگر واقعا در گفته و شعار خود مبنی بر پیشرفت فوتبال، صادق و رو راست هستیم، چاره‌اش خیلی روشن و مشخص است. مدیریت فوتبال را اصلاح کنید. اشتباه نشود، نمی‌گوئیم، عمرو را عوض کنید، زید را بیاورید. فلانی برود، بهمانی بیاید، می‌گوئیم مدیریت فوتبال را «اصلاح» کنید.
تغییر افراد، آخرین اقدام است
اصلاح مدیریت هم در اصلاح و تجدیدنظر در روش‌ها و نگرش‌هاست که خود منجر به تجربه و تغییر رفتارها و عملکردها می‌شود. تغییر افراد آخرین اقدام و راه حل است. وقتی که مدیر حاضر به تغییر نگرش و روش نیست و علی‌رغم خرابی‌ها و ضعف ها خیلی خود را عقل کل و محق هم می‌داند و... آن وقت برای اصلاح مدیریت، اولین کار، حذف و عزل آن مدیر است که به ناتوانی و ضعف‌های خود آگاه نیست چه رسد به ناتوانی و ضعف های سیستم و مجموعه تحت نظر خود! باز هم تاکید می‌کنیم، لیگ امسال خوب شروع شده، به نظر می‌رسد از لحاظ کیفی تیم‌ها و مسابقات آن رشد داشته‌اند، اما این حرف فقط در مقایسه لیگ امسال با لیگ دو، سه سال اخیر است نه در ارزیابی و مقایسه با بیش از 40 سال برگزاری لیگ و آنچه در لیگ‌های استاندارد دنیا، جاری و در حال انجام است. برای حرکت در مسیر بایسته و رو به هدف پیشرفت باید خیلی خیلی بیشتر از اینها کار کرد و...