محمدبن یعقوب کلینی در حدیث قدسی نقل می‌کند که مردی از بنی اسرائیل چهل شب کوشید و خدا را خواند، اما دعایش مستجاب نشد، به نزد حضرت عیسی(ع) آمد و شکوه کرد و از او خواست که برایش دعا کند، عیسی(ع) با طهارت پروردگار متعال را خواند و خداوند به او وحی فرستاد: ای عیسی! همانا او از غیر دری که به او داده شده می‌آید، او مرا می‌خواند ولی در دلش نسبت به توشک دارد، پس اگر مرا بخواند تا آنجا که گردنش کنده شود و یا ناخن‌ها و سرانگشتانش بریزد، دعایش مستجاب نخواهد شد.
همچنین حبر از احبار و دانشمندان بنی‌اسرائیل آن چنان خدا را عبادت نمود که مثل یک چوب خشک شد. سپس خداوند به پیامبر زمان وی وحی کرد که به او بگو: به عزت و جلال و جبروتم سوگند، همانا اگر آن اندازه عبادتم کنی که همه بدنت آب شود، همان طور که چربی و دنبه در داخل دیگ آب می‌شود، آن عبادت‌ها را از تو نمی‌پذیرم، تا اینکه از همان دری بیایی که من به تو امر کردم. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سخن خدا «کلیات احادیث قدسی»، آیت‌الله سید حسن شیرازی، ص 133 و 134