kayhan.ir

کد خبر: ۴۹۱۳۶
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۶

امتحان سنت حتمی خدا و راه موفقیت در آن(زلال بصیرت)

 
 در دوران نوجواني بنده گمان مي‌کردم - شايد هم به ما القا مي‌شد – که دين آمده است تا امور دنيايي مردم را اصلاح کند، جامعه را سامان بخشد و جرم و جنايت را کاهش دهد تا مردم يک زندگي آرام و توأم با خوشبختي داشته باشند. اين يک بينش کلي بود که در فضاي فرهنگي آن زمان، دست‌کم در دوران نوجواني ما رایج بود. بر این اساس کساني توصيه مي‌کردند - احيانا خودمان هم همين عقيده را داشتيم - که بايد دين را ياد بگيريم و به ديگران ياد بدهيم و سعي کنيم به ‌درستی اجرا شود تا جامعه اصلاح و مفاسد و گرفتاري‌ها کاهش يابد. شايد کم نبودند و کم نيستند کساني که چنین اندیشه‌ای دارند. البته فکر غلطي هم نيست. اما در آن زمان گاهي سؤالي به ذهنمان مي‌آمد که در آن فضا چندان زمينه طرح آن وجود نداشت و چندان جرأت طرحش را هم نداشتيم و آن این بود که بالاخره خدايي که مي‌خواهد انسان را به ‌وسيله دين، پيغمبران، ائمه و مؤمنين اصلاح کند آيا امکان نداشت کاري کند که زحمت اينها کمتر شود؟ بالاخره برداشت ما اين بود که در عالم خلقت کساني مثل ائمه اطهار(ع) و انسان‌های نزدیک به آنها - کساني که تعداد آنها ‌نسبت به عموم مردم بسیار کم است - باید فدا شوند و آن گرفتاري‌ها، مصيبت‌ها، زندان‌ها و توهين‌ها را ببینند و با آن وضع فجيع کشته شوند تا ما کمتر ظلم و جنايت کنيم. از اين‌رو اين سؤال به ذهنمان مي‌رسيد که آيا امکان نداشت خدا کاري کند که اينها به خاطر ما اين اندازه آزار و اذيت نبینند؟ آیا حتما باید وجود عزیزی مثل امام حسين علیه‌السلام نه تنها خودش بلکه همه یارانش تا طفل شيرخواره‌اش همه شهيد شوند؟ آیا امکان نداشت خدا کاري کند که هزينه هدايت مردم کمتر شود؟ اين سؤال در همان عالم کودکی به ذهن من مي‌آمد و بعدها هم ادامه پيدا کرد و چندان زود هم به پاسخش نرسيدم. بعدها که به‌تدریج بيشتر به قرآن نزديک شدم - دروس ما اعم از مقدمات و سطوح فقه و اصول، ملازمه‌اي با خواندنِ زیاد قرآن و فراگیری معارف آن نداشت - و به دلائلي، که شايد مهمترين آنها وجود مرحوم علامه طباطبايي‌(ره) و شرفیابی به خدمت ایشان و توفيق شرکت در درس تفسير ايشان بود، بيشتر با معارف قرآن آشنا شدم و به ذهنم رسيد که گویا آن زمينه فکري ‌ما اندکی نقص داشته است. چراکه گمان می‌کردیم دین و پيامبران آمده‌اند تا جامعه را به‌گونه‌اي اصلاح کنند که مردم زندگي راحت و آسوده‌اي داشته باشند. گویا اين سخن يک ضميمه‌اي هم دارد و ما از آن غفلت داشتيم. حقيقت اين است که اين بينش يک پيش‌فرض ضمني ناگفته و نانوشته‌اي دارد و آن اين است که هدف ما خوشي در دنيا است و خدا مي‌خواسته است که مردم در زندگی دنيايي خویش، خوش، راحت و آسوده باشند. بر این ‌اساس، چاره‌اي انديشيده و دین و پيامبران را فرستاده تا مردم به دین و دستورات انبیا عمل کنند و هدايت شوند تا در دنيا زندگي مرفهي داشته باشند و اين هدف نهايي خلقت، تشريع دين، ارسال انبيا و انزال کتب است.
 امتحان، سنت همیشگی و همگانی
اما پس از اینکه با قرآن اندکی بيشتر مأنوس شديم ديديم که لحن قرآن اين‌گونه نيست. برای مثال اين آيه را ملاحظه بفرمائید:«أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَايُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ؛(1)، آيا مردم پنداشتند همین که گفتند ايمان آورديم، رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند؟ و به يقين، كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم، تا خدا آنان را كه راست گفته‏اند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.» اين لحن با لحن کسي فرق دارد که مي‌خواهد بگويد: ای مردم! کار خوب انجام دهید تا زندگي راحتی داشته باشید. خدای متعال در این آيات مي‌فرمايد: برخی گمان می‌کنند که با اظهار ايمان، کار تمام است و به بهشت می‌روند و ديگر کاري با آنها نداريم و آنها را دچار امتحان نمي‌کنيم. سؤال در این آیه، استفهام انکاري است. این آیه می‌خواهد بگوید اگر چنین گمانی داشته باشید گمان غلطي دارید. خدای متعال می‌فرماید: ما پيشينيان را مورد امتحان قرار داديم و شما را هم مورد امتحان قرار خواهيم داد. از اين سياقْ، آيات فراوان داريم. اين يک بينش دیگری است. بر این ‌اساس، هدف اين نبوده که مردم در اين دنیا خوش باشند و زندگي کاملا راحت و بی‌جرم و جنايتي داشته باشند و دیگر تمام. اين‌گونه نيست. بايد مردم امتحان شوند: (لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا) (2) آن هم نه امتحاني ساده به اين معنا که تکليفي ساده برای آنها معين شود تا معلوم شود چه کسی به آن عمل می‌کند و چه کسي عمل نمي‌کند، بلکه امتحان‌هاي پيچيده‌اي که اشخاص خيلي بافراست را متحير و گيج مي‌کند و نمي‌دانند چه کنند. خدای متعال می‌فرماید این‌گونه امتحان‌ها، هم براي پيشينيان بوده و هم براي شما خواهد بود: ام حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ؛ (3) «آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى‏شويد و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر سرِ پيشينيان شما آمد، بر سرِ شما نيامده است؟ آنان دچار سختى و زيان شدند و متزلزل شدند تا جايى كه پيامبر و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: يارى خدا كى خواهد بود؟» گمان مي‌کنيد همين که يک زندگي آرامي داشته باشيد و بياييد و برويد و درسي بخوانيد، تجارتي و کسب و کاری براي مردم توليد کنيد و با تحريم‌ها مبارزه کنید ديگر تمام می‌شود؟! اينها همه يک مقدمه، يک ابزار امتحان و یک برگه امتحان است. کل دوره زندگي شما و زندگی هزاران ساله بشر، يک جلسه امتحان است تا از اين امتحان چگونه بيرون بيایيد و بعد از اين امتحان، نتايج آن را دريافت خواهيد کرد. نتايج، بعد از این امتحان مشخص می‌شود. اگر گمان کنید که هدف زندگی شما در این دنیا راحتی و رفاه است اشتباه کرده‌ايد. اينجا دار امتحان و جلسه امتحان است و هر روز یک‌گونه امتحان گرفته می‌شود و هر کسی استعداد و ظرفیت بیشتری داشته باشد امتحان سخت‌تری از او گرفته می‌شود و این هم امری طبيعي است. چراکه از دانش‌آموز ابتدايي يک‌ طور امتحان مي‌گیرند و براي ورود به دانشگاه طور دیگری و در پایان هم برای دادن مدرک دکتري به گونه دیگری امتحان برگزار مي‌کنند و این امتحان‌ها مرحله به مرحله سخت‌تر مي‌شود. هر چه انسان رشد کند و ظرفيتش بيشتر شود و امکان تکامل‌ بيشتری پیدا کند امتحان‌های او سخت‌تر خواهد شد.
 امتحان جامعه اسلامی در کلام مولا علی‌(ع)
در ادامه به چند نمونه از روايات هم اشاره مي‌کنم. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: «امتحان شما مانند روزى كه خدا پيغمبرش‌(ص) را مبعوث ساخت رجوع كرده است. سوگند به آن كسي که او را به‌حق برانگيخت كه شما وساوس و آراء مختلف پيدا كنيد و غربال شويد، تا آنجا كه افراد پائين از شما بالا آيند و بالایي‌ها به ‌زير روند و پيشى‏گيرندگانى كه كوتاهى مي‌كردند، به‌ پيش تازند و پيشى‏گيرندگانى كه پيش مي‌تاختند كوتاهى كنند.» (4) مولا علي(ع) قسم مي‌خورد به آن کسي که پيغمبر را به پيغمبري مبعوث کرد که شما زير و رو خواهيد شد و مثل حبوباتي مي‌شويد که در ديگ‌ غذا ريخته مي‌شوند. وقتي آب به جوش مي‌آيد آن حبوبات زير و رو مي‌شوند و مدام پائيني‌ها بالا و بالایي‌ها پایين مي‌آيند و از يک طرف به طرف ديگر مي‌روند. امام علي(ع)مي‌فرمايد: آنقدر شما را حرارت مي‌دهند که زير و رو مي‌شويد و کساني که در يک دوراني جزو سابقان و پيشگامان و راهنماي ديگران بودند عقب مي‌مانند و سقوط مي‌کنند و کساني که در گذشته اشتباهات و کوتاهي‌هايي‌ داشته‌اند در اثر اين فتنه‌ها و زير و رو شدن‌ها به پيش مي‌آيند و ترقي مي‌کنند. خداي متعال انسان‌ها را بي‌امتحان رها نمي‌کند: أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا؛ «آيا مردم گمان مي‌کنند که همين‌که بگويند ايمان آورديم رها مي‌شوند؟» گمان مي‌کنيد اگر گفتيم ما مؤمن، انقلابي و حزب‌اللهی هستيم کار تمام مي‌شود وَ هُمْ لَايُفْتَنُونَ؟! خداي متعال مي‌فرمايد: ما اصلا اين عالم دنيا را براي همين امتحان کردن آفريديم. اشتباه مي‌کنيد اگر گمان کنيد که اينجا براي راحت زندگي کردن و خوش‌گذراني آفريده شده است.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام عزه)  در همايش 9 دي؛ قم؛ 8/10/1393

1. عنکبوت، 1-3.
2. ملک،‌ 2.    
3. بقره،‌214.
4. نهج‌البلاغه، للصبحي صالح، خطبه 16.
زلال بصیرت در ماه مبارک رمضان  روزهای  فرد منتشر می‌شود.