نگاهی به فیلم «یک دور دیگر»
نمایش سعادتِ همراه با تباهی! (هالیوود زیر ذرهبین)
فاطمه قاسمآبادی
در حال حاضر و با وجود فشارهای اقتصادی که در زندگی اغلب مردم دنیا به ویژه شهروندان کشورهای نظام سرمایهداری، عدهای از فیلمسازان برای آرام کردن مردم خشمگین به ارائه درمانهای موقتی که بعدا به مشکلات دیگری در زندگی مردم تبدیل میشوند، روی آوردهاند.
یکی از این درمانها تشویق مردم به استفاده از مشروبات الکلی و اعتیاد به انواع مواد مخدر است که باعث می شود هیچ فکر و اندیشهای برای یک انسان باقی نماند.
در همین راستا فیلم «یک دور دیگر» به کارگردانی « توماس وینتربرگ» محصول سال 2020 ساخته شده است. این فیلم در جشنوارههای غربی مورد توجه و تقدیر زیادی قرار گرفته است.
داستان معلم های افسرده
مارتین مرد میانسالی است که در مدرسهای در کپنهاگ به تدریس تاریخ مشغول است و احساس میکند زندگیش یکنواخت و خستهکننده شده است، دانشآموزانش به کلاس او اهمیتی نمیدهند و روابط زناشویی او نیز ضعیف و سرد شده است. مارتین روابط صمیمی با سه تن از همکارانش تامی، پیتر و نیکلای دارد. در جشن تولد چهل سالگی نیکلای، بحثی در خصوص فرضیه «فین اسکاردرود» روانپزشک نروژی مطرح میشود. طبق فرضیه اسکاردرود وجود ۰/۰۵ الکل در خون انسان موجب افزایش خلاقیت و آسودگی فرد میشود.
روز بعد مارتین که به علت مشکلات خود در ازدواج و محل کار، افسرده شده است، تصمیم میگیرد فرضیه اسکاردرود را آزمایش کند و شروع به نوشیدن الکل در محل کار میکند... پس از اینکه موضوع را با دوستانش مطرح میکند آنها هم تصمیم میگیرند به عنوان یک تحقیق علمی صحت فرضیه اسکاردرود را بررسی کنند...
زندگی در لحظه
در فیلم «یک دور دیگر»، مخاطبین میبینند که مارتین به عنوان یک فرد افسرده، به محض شروع به مشروبخواری مداوم، احساس شادی و سبکبالی میکند و البته این فرد با وجود تداوم استفاده از الکل به شدت هم به قانون احترام میگذارد و در صحنهای نشان داده میشود که مارتین با آن درصد از الکل، حاضر نیست پشت فرمان بنشیند و از دوستش در این زمینه کمک میخواهد. البته فیلم بعد از این صحنههای تصنعی، دیگر نشان نمیدهد وقتی بقیه دوستان مارتین هم همگی، هر روز، مشروب میخورند این فرد چگونه با ماشین به محل کارش میرود و برمیگردد!
در ادامه مارتین به عنوان یک معلم تاریخ، برای از بین بردن عذاب وجدانش از این عمل خلاف قانون، در کلاس درسش از ماجرای الکلیهای موفق میگوید. از آنجایی که در یک کشور سرمایهداری اروپایی، مهمترین هویت یک فرد، شغل و درآمد اوست، فیلم سعی میکند جوری پیش برود که در آن، این معلمها شغل خود را در آن بازه کوتاه بدون هیچ خطایی و تازه با خلاقیت بیشتر ادامه بدهند پس تا زمانی که شغل در امان است، بقیه مسائل خیلی هم اهمیت ندارد.
مارتین برای شاگردانش از «ارنست همینگوی» و «وینستون چرچیل» مثال میآورد و آنها را با وجود الکلی بودن، انسان های موفقی مینامد که در شغل خود مورد تحسین بودند. حالا اینکه ارنست همینگوی چه زندگی ازهمگسیخته خانوادگی داشت و سرانجام کارش هم به افسردگی و خودکشی رسید و یا اینکه چرچیل هم به اندازه هیتلر در جنگ جهانی دوم مقصر بود اما چون به ظاهر پیروز ماجرا بود، مواخذه نشد را بیان نمیکند.
در یک کلام فیلم یک دور دیگر میخواهد به مخاطبینش بقبولاند که زندگی در لحظه وجود دارد و هرگونه وجدان و یا ارزش دیگری در این بین، بیمعناست.
سرخوشی خوشبختی است
کارگردان فیلم «یک دور دیگر»، برای اینکه خیلی هم داستان فیلمش بیسر و ته نباشد، در بین این دوستان تازه به مشروب روی آورده، نمونه یک الکلی واقعی با فرجامی که معمولا برای بیشتر الکلیها اتفاق میافتد را نشان میدهد و مرگ با ذلت که ایستگاه آخر است را برای او رقم میزند ولی این مرگ برای دوستانش حتی لحظهای تفکر را بوجود نمیآورد و به جایش پیشروی بیشتر در الکل را به آنها یادآور میشود!
در حقیقت یک دور دیگر زبالهای تزئین شده است که به مخاطبین خود تباهی را با پوشش شادی عرضه میکند... در حال حاضر پوچگرایی، بیاعتقادی و فشارهای اقتصادی باعث شده تا چیزی به عنوان شادی و مهمتر از آن آرامش، در زندگی مردم دنیا باقی نماند، این وضعیت برای کشورهای غربی که در قلب نظام سرمایهداری و مادیگرایی زندگی میکنند، روز به روز بدتر هم میشود، به خاطر همین هم استقبال از هر چیزی که باعث فراموشی این زندگی پرزجر شود، با آن تفکر، مجاز شمرده میشود و فیلم یک دور دیگر هم دقیقا روی همین قضیه دست میگذارد.
کمپینهای مبارزه با الکل
فیلم یک دور دیگر با صحنههایی از نوجوانان دبیرستانی دانمارکی شروع میشود که برای تفریح در حال مصرف بیرویه مشروبات الکلی هستند و این افراط، به اذیت و آزار مردم معمولی میانجامد.
تصویر جوان بیقید و شاد اروپایی که زندگی مرفهی دارد و تنها دغدغهاش لذت بیشتر است، بیشتر از یک دههای میشود که برای خود این مردم هم تَرَک برداشته چرا که مردم اروپا دیگر آن مردم سرخوش و مرفه در فیلمهای قدیم نیستند که از روی زندگی بدون مشکل و مرفه افسرده شدند.
در حال حاضر فشارهای زندگی برای غالب مردم طوری است که حتی کسانی که زندگی آرامتری از نظر اقتصادی دارند، دغدغه فردا را در ذهن خود حمل میکنند. از طرف دیگر کمپینهای ضد مشروبخواری که در اروپا و آمریکا از طرف خانوادههای آسیبدیده از الکل، به شدت حمایت و دنبال می شود، باعث شده تا مصرف مشروبات الکلی دیگر مانند قبل نباشد و این مسئله به شدت به جیب سرمایهداران بزرگ این تشکیلات، که اغلبشان را یهودیان ثروتمند تشکیل میدهند، ضرر زده است. با وجود این تفاسیر، ساخت فیلمی مانند یک دور دیگر بیشتر شبیه فیلمی دستوری است که باید دوران خوش نوشیدنهای قدیم را به مخاطبینش یادآور شود و آنها را دوباره به سمت مصرف افراطی الکل سوق بدهد.
بدی که خوب میشود
در فیلم «یک دور دیگر»، مخاطب با موضوعی روبروست که در عمل جز تباهی نتیجهای برای زندگی مردم دنیا نداشته است ولی این موضوع در این فیلم، با رویکردی کاملا متفاوت بررسی میشود.
«مدس میکلسن» بازیگر نقش اصلی فیلم یک دور دیگر، قبلا هم در فیلمی به کارگردانی تماس وینتربرگ، نام «شکار» بازی کرده بود که در آن فیلم نقش مردی را داشت که به دروغ از طرف یک دختربچه کودکستانی به آزار جنسی محکوم میشود!
انتخاب موضوعاتی که کاملا خلاف با جریانهای یک جامعه هستند، در کارنامه هنری این کارگردان و بازیگر خودنمایی میکند.
ساخت فیلم شکار هم در حالی بود که در اروپا آمار کودکآزاری به شدت در حال پیشرفت بود و جدیدا هم که رسمی و غیر رسمی، مسئله پدوفیلی از طریق رسانههای غربی تبلیغ میشود.
مدتی میشود که سینمای غرب و بخصوص اروپا، با وجود شدت گرفتن معضلات جامعه در حال فروپاشیاش، به سراغ موضوعاتی رفته که بد را خوب و قربانی را جنایتکار نشان بدهد، این نقشها که در دنیای واقعی شاید یک در میلیون، اتفاق بیفتد، وقتی به دست نویسندگان و فیلمسازان غربی میافتند، جوری به تصویر کشیده میشوند که گویی قرار است تنها یک دیدگاه را به نمایش بگذارند ولی در واقعیت این دیدگاههای مسموم باعث میشود که دردهای واقعی آن جامعه و تلاش برای پیدا کردن درمان، مانند صورت مسئله در ذهن مخاطبین پاک شوند.