kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۴۲۷۰
تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۹ - ۲۰:۵۶

معیار انسانیت(1)(پرسش و پاسخ)



پرسش:
اینکه در روایت آمده است اگر دین ندارید لااقل انسان و آزاده باشید، ملاک‌ها و معیارهای انسانیت و‌ آزادگی کدام است؟
پاسخ:
نگاه کلی به ملاک‌ها
1- اگر از نظر زیست‌شناسی، پزشکی و حتی روان‌شناسی بخواهیم معیار انسانیت را به دست آوریم کار ساده و آسانی است، و میان امام حسین(ع) و یزید نمی‌‌توان فرقی گذاشت.
2- در علوم انسانی سخن از انسان‌ کامل و انسان ناقص است. سخن از انسان منحط و انسان متعالی است. قرآن کریم انسان‌هایی را برتر و بالاتر از ملائکه و شایسته سجده ملائکه می‌داند و از طرفی در مورد برخی انسان‌ها، می‌فرماید که چهارپایان بر این‌ها برتری دارند در اینجا ملاک‌ها و مقیاس‌هایی این مقدار تفاوت را به وجود آورده است؟ این امر به دین و مذهب هم ارتباطی ندارد و حتی فیلسوفان مادی هم که به خدا و دین و مذهب اعتقادی هم ندارند باز مسئله انسان و انسانیت و مسئله انسان برتر و انسان فروتر را مطرح کرده‌‌اند. در اینجا سوال اصلی دین است که آنان چه ملاک‌هایی را برای انسان برتر و یا انسان فروتر مطرح کرده‌اند؟
دیدگاه‌های مختلف درباره معیار انسانیت
1- علم و آگاهی
آیا می‌توان علم و‌آگاهی افراد را ملاک و معیار انسانیت قرار داد؟ یعنی بگوییم انسان‌ها از نظر زیست‌شناسی و پزشکی با یکدیگر مساوی هستند ولی یک چیز هست که اکتسابی است و با آن معیار، انسانیت با غیر انسانیت تفاوت می‌کند و مرزی است میان انسان برتر و انسان فروتر و آن علم و آگاهی است. هر اندازه که انسان از دانش و آگاهی بیشتری برخوردار باشد، انسان‌تر است و هر اندازه که از علم و دانش کمتری بهر‌ه‌مند باشد انسان فروتر است آیا به تفاوت امام حسین(ع) و یزید در این بود که امام حسین(ع) دانش و ‌آگاهی‌اش بیشتر از یزید بود؟ آیا اینکه صرف علم و دانش معیار انسانیت است می‌تواند تنها ملاک انسانیت باشد؟
2- خلق و خوی
براساس این دیدگاه انسانیت انسان تنها با ملاک دانش و علم نیست، اگرچه آگاهی و دانش شرط و پایه‌ای است برای انسانیت اما کافی نیست. ملاک انسانیت به خلق و خوی آدمی است. بنابراین علم و دانش شرط لازم انسانیت است نه شرط کافی. یعنی ممکن انسانی مراتب دانش و آگاهی او بالا باشد ولی خلق و خوی او خلق و خوی انسانی نباشد.
این دیدگاه طرفداران بیشتری دارد. اما در اینجا باز هم این سوال مطرح می‌شود که کدام خلق و خوی معیار انسانیت است؟ دیدگاه‌های مختلفی در این رابطه مطرح است:
الف) انسان‌دوستی و محبت
انسان‌دوستی و محبت، آن خلق و خویی است که معیار انسانیت است و مادر همه خلق و خوی‌های دیگر است. پس اگر کسی خلق و خویش انسان‌دوستی و محبت به دیگران بود و به سرنوشت دیگران همان‌قدر می‌اندیشید که به سرنوشت خود، و بلکه به سرنوشت دیگران بیشتر از سرنوشت خود اندیشیدن (ایثار در منطق دین) این شخص انسان برتر است و مقام انسانیت در او شکوفا و متبلور شده است. به همین دلیل آموزه مشترک همه ادیان جهان همین عبارت است که؛ آن چیزی را که برای خود دوست می‌داری برای دیگران هم همان را دوست بدار و آن چیزی را که برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم آن را نپسند. در احادیث ما هم به این نکته کلیدی تاکید فراوان شده است: امام علی(ع) می‌فرماید: «احبب لغیرک ما تحب لنفسک واکره له ما تکره له» (نهج‌البلاغه- نامه 31)
ب) ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی
ما چرا علی‌(ع) را یک انسان کامل می‌دانیم؟ برای اینکه درد اجتماع را حس می‌کرد، برای اینکه «من» او تبدیل به «ما» شده بود. برای اینکه خود او خودی بود که همه انسان‌ها را جذب می‌کرد. او به صورت یک فرد مجزا از انسان‌های دیگر نبود بلکه واقعا خودش را به منزله یک عنصر،‌ یک انگشت، یک عصب در یک بدن احساس می‌کرد که وقتی ناراحتی در یک جای بدن پیدا می‌شود این عضو ناآرام و بی‌قرار می‌گردد. آری امام علی‌(ع) درد مردم را از درد خودش بیشتر احساس می‌کرد و ستایش ما از امام علی(ع) نه فقط به خاطر این است که باب علم پیامبر(ص) بوده «انا مدینه العلم و علی بابها» (غایه المرام، باب 29) بلکه بیشتر از این جهت ستایش می‌کنیم که این رکن از انسانیت را داشت که به سرنوشت انسان‌های محروم بیشتر می‌اندیشید و درد دیگران را احساس می‌کرد و از آنان غافل نبود.
ادامه دارد