حکایت اهل راز
کسب کرامات بر اثر ترک گناه
جناب شيخ رجبعلی خیاط در ديداری كه با حضرت آيتالله سيد محمدهادی ميلانی داشته تحول معنوی خود را چنین بازگو میکند: «در ايام جوانی (حدود 23 سالگی ) دختری رعنا و زيبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانهای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: «رجبعلی! خدا میتواند تو را خيلی امتحان كند، بيا يك بار تو خدا را امتحان كن! و از اين حرام آماده و لذتبخش بهخاطر خدا صرف نظر كن. سپس به خداوند عرضه داشتم: «خدايا! من اين گناه را برای توترك میكنم، تو هم مرا برای خودتتربيت كن.» آنگاه دليرانه، همچون يوسف(ع) در برابر گناه مقاومت میكند و از آلوده شدن دامن به گناه اجتناب میورزد و به سرعت از دام خطر میگريزد. اين كف نفس و پرهيز از گناه، موجب بصيرت و بينايی او میگردد و ديده برزخی او باز میشود و آنچه را كه ديگران نمیديدند و نمیشنيدند، میبيند و میشنود. به طوری كه چون از خانه خود بيرون میآيد، بعضی از افراد را بهصورت واقعی خود میبيند و برخی اسرار برای او كشف میشود.
* کتاب: کیمیاي محبّت، محمدی ری شهری.