kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۹۹۶۳
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۳
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام -73

آمریکا و معضلی به‌نام تأمین امنیت رژیم صهیونیستی




  سهراب صلاحی
 افزون بر آن اقدام مسئولین آل‌سعود در بازداشت سعد حریری، رئیس‌جریان 14 مارس لبنان که از طرفداران آل‌سعود بود نیز باید اضافه کرد. این حادثه چنان برای جهان غرب نیز شرم‌آور شد که مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز دولت عربستان را مسئول بازداشت چندهفته‌ای نخست‌وزیر لبنان دانست. آل‌سعود با احضار سعد حریری به عربستان و مجبور کردن وی به استعفا، چنین می‌اندیشید که افکار عمومی لبنان را علیه حزب‌الله این کشور تحریک و به هیجان درخواهد آورد، اما افکار عمومی در منطقه و جهان و به‌خصوص لبنان چنان علیه آل‌سعود به حرکت درآمد که شخصیت‌های مختلفی از جریان 14 مارس، اقدام آل‌سعود را محکوم کردند و درنهایت نیز مردم لبنان به‌رغم هزینه دویست میلیون دلاری عربستان در انتخابات بهار 2018 میلادی (1397 شمسی) به لیست طرفداران مقاومت اسلامی و حزب‌الله در لبنان رأی دادند، همان‌گونه که در انتخابات مجلس عراق در همین فصل، مردم این کشور پاسخ دخالت‌های آمریکا را با رأی اکثریت به گروه‌های مقاومت و مخالف این کشور و دوست و همراه جمهوری اسلامی ایران دادند.
درهرحال مهم‌تر از هم‌پیمانان عرب آمریکا که درواقع یکی از موانع بزرگ این کشور برای ایجاد درگیری نظامی با جمهوری اسلامی است، زیرا در صورت وقوع جنگ، در هفته‌ها و شاید همان روزهای اولیه جنگ حیات سیاسی آن‌ها، همان‌طور که کالین پاول و ترامپ‌اشاره داشت درهم‌پیچیده شود و دیگر خبری از آل‌سعود و آل فلان و آل فلان در نقشه سیاسی منطقه نباشد، آمریکا با مشکل بزرگ دیگری نیز روبرو است و آن امنیت رژیم صهیونیستی است که اکنون به‌عنوان بزرگترین گروگان در دستان گروه‌های مقاومت اسلامی به شمار می‌رود.
رژیم صهیونیستی بزرگترین گروگان
نفوذ قدرتمند صهیونیست‌ها در ارکان سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا باعث شده است که دولت‌های دموکرات و جمهوری‌خواه آمریکا در پشتیبانی از رژیم صهیونیستی به‌خصوص در تبلیغات انتخاباتی خود که سیاست‌های اعمالی آنها نیز چنین است، از یکدیگر سبقت بگیرند و باید گفت که رابطه ویژه و راهبردی آمریکا و رژیم صهیونیستی ورای پیوندهای دولتی است. در کانون این رابطه جامعه یهودیان سازمان‌یافته آمریکا قرار دارد که همواره با سایر گروه‌ها و اعضای کنگره و سنای آمریکا یک مجموعه پرقدرت طرفدار رژیم صهیونیستی فراهم کرده است، کمیته امور عمومی آمریکا و رژیم صهیونیستی معروف به آی پک (AIPAC) ازجمله مهم‌ترین لابی‌های یهودی است که از سال 1951 کار خود را شروع کرده و با داشتن 60 هزار عضو فعال در سرتاسر ایالات‌متحده توانسته است از طریق تماس‌ها و ارتباطات سازنده با اعضای کنگره و سایر کانون‌ها و مراکز قدرت در آمریکا و به کار بستن شیوه‌ها و ترفندهای مختلف به شکل‌گیری ابتکارات قانونی به نفع رژیم صهیونیستی اقدام نماید که تأمین حدود شش میلیارد دلار کمک حیاتی سالانه به رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا ازجمله این ابتکارات است، به‌گونه‌ای که بخش اعظم تسلیحات و فناوری موردنیاز ارتش این رژیم و دیگر کمک‌های مالی و نظامی دریافتی از آمریکا، تاکنون باعث بقای موجودیت این رژیم شده است.
علاوه ‌بر آیپک، ازجمله دیگر محافل سیاسی طرفدار رژیم صهیونیستی در آمریکا باید از کمیته عملیات سیاسی حمایت از رژیم صهیونیستی نام برد که وظیفه این کمیته کمک مالی به کاندیداهای انتخاباتی طرفدار رژیم صهیونیستی است. همچنین باید از انستیتو یهودیان برای امور امنیتی که جمع‌آوری اطلاعات در مورد وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) و دیگر سازمان‌های نظامی، هدف اصلی این انستیتو است نیز به‌عنوان یکی از گروه‌های فعال و لابی صهیونیسم در آمریکا نام برد.
نفوذ لابی‌های صهیونیستی در ساختار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری به حدی است که حتی پیش‌نویس قانونی طرح یا لایحه را برای نمایندگان کمیته‌ها و کنگره تهیه می‌نمایند. اعمال قدرت رژیم صهیونیستی و پیچیده بودن آن در ساختار قدرت آمریکا تا حدی است که جورج بوش پدر در دسامبر ۱۹۹۱، یعنی در شرایطی که به‌سختی می‌کوشید برای واداشتن رژیم صهیونیستی به همکاری در روند صلح خاورمیانه، تصویب پرداخت وام به آن کشور در کنگره را به تعویق اندازد، طی مصاحبه‌ای گفت: «در برابر نیروهای سیاسی نیرومندی قرارگرفته‌ام. ما با گروه‌های بسیار نیرومند و مؤثری مواجه هستیم که به کنگره می‌روند. امروز شنیدم که حدود هزار لابی در کنگره در مخالفت با من فعال بودند، درحالی‌که من در اینجا یک فرد کوچک تنها هستم». ازاین‌رو است که قدرت رژیم صهیونیستی در انجام فعالیت‌های سیاسی در آمریکا به موضوعی بسیار پیچیده و غامض تبدیل ‌شده و به همین جهت است که بسیاری معتقدند که آمریکا سپر بلای رژیم صهیونیستی است.
به دلایل فوق و همچنین با قدرت‌یابی مقاومت اسلامی در منطقه در پی انقلاب اسلامی است که با قاطعیت می‌توان گفت، اکنون رژیم صهیونیستی بزرگترین گروگان غرب در دستان پرقدرت جمهوری اسلامی ایران و دوستان آن در منطقه است؛ زیرا در صورت ایجاد درگیری نظامی با جمهوری اسلامی ایران، قبل از شلیک موشک‌های جمهوری اسلامی شهرهای مهم این رژیم از سوی نیروهای حزب‌الله و دیگر دوستان جمهوری اسلامی در منطقه مورد هدف قرار خواهد گرفت. حزب‌الله که به تعبیر بعضی از تحلیلگران نظامی آمریکا، قدرت نظامی آن از توان نظامی همه ارتش‌های کشورهای عربی بیشتر است، این واقعیت را در جنگ 33 روزه 2006 اثبات نمود. علاوه‌بر دولت‌های وابسته به آمریکا در منطقه و رژیم صهیونیستی، سومین گروگان غرب در منطقه «انرژی» است که اقتصاد و امنیت جهان به آن وابسته است.
 وابستگی اقتصاد و امنیت جهان به انرژی منطقه
وابستگی اقتصاد و امنیت جهان به انرژی منطقه خلیج‌فارس در فصل دوم به تفصیل گذشت و تأکید شد که یکی از دو دلیل طراحی طرح خاورمیانه آمریکا برای تسلط بر کانون انرژی جهان بود که از آن می‌توان به‌عنوان سومین گروگان غرب در اختیار گروه‌های مقاومت اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی ایران دانست که بارها آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) اعلام کرده است که درصورتی‌که امنیت جمهوری اسلامی مورد تهدید قرار گیرد، قطره‌ای از نفت از این منطقه به خارج صادر نخواهد شد که معنای آن خاموشی بیش از نیمی از جهان خواهد بود و بنابراین نه فرانسه و نه آمریکا و نه هیچ قدرت دیگری این ریسک بسیار خطرناک را نخواهند پذیرفت. علاوه‌بر نقاط قوت جمهوری اسلامی برای دفاع همه‌جانبه از کیان اسلامی و ملت بزرگ ایران، غرب در منطقه از ضعف‌های بزرگی برخوردار است که در صورت ایجاد درگیری نظامی با جمهوری اسلامی ایران، همه آنها اهداف موشک‌های جمهوری اسلامی ایران و گروه‌های مقاومت اسلامی که از کشمیر تا مدیترانه و از دریای سرخ تا خزر امتداد دارند، قرار خواهد گرفت و جهان نیز از خون صنعت و تجارت خود، یعنی انرژی منطقه محروم خواهد شد.
البته پس از خروج آمریکا از برجام و تلاش این کشور برای ایجاد ترس در مشتریان نفتی ایران و فشار بر آنها برای قطع واردات نفت از کشور، اگرچه دیرهنگام، اما در اقدامی ستودنی دکتر روحانی در جریان سفر به سوئیس و در جمع ایرانیان این کشور ضمن اظهار این مطلب که رساندن صادرات نفت ایران به صفر گزافه‌گویی آمریکایی‌ها است، اعلام داشت «آمریکایی‌ها مدعی شده‌اند که می‌خواهند جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آنها معنی این حرف را نمی‌فهمند، چراکه این اصلاً معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن‌وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید، این کار را بکنید تا نتیجه‌اش را ببینید».