kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۸۸۲۱
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۴

فراموش شدن دین ریشه مشکلات جامعه(زلال بصیرت)

متأسفانه مشکلات کشور ناشی از ندانستن مسئله و یا نبود راه‌حل نیست، بلکه عده‌ای حاضر نیستند عمل کنند؛ یک نمونه ساده آن، ربا در جامعه است و هیچ مسئولی هم از آن احساس نگرانی نمی‌کند؛ بلکه بالاتر گاهی منت بر سر مردم می‌گذارند که وام ربوی را با نرخ کمتر به آنها اختصاص می‌دهند.



در برخی کشورهای غربی و لیبرال، انجمن‌هایی وجود دارند – اعم از رسمی و غیر رسمی – که در آنها بحث و نتیجه گیری می‌شود و گاهی نیز نتیجه آن استفاده از راهپیمایی‌ها و تظاهرات است. چه بسا در کشور ما نیز به خاطر گرفتاری‌هایی که در مسائل مادی در کشور به وجود می‌آید، چنین روشی انجام شود. اما آیا راهی که از اسلام و منابع دینی آموختیم، همین است؟
آیا ما هم باید در بخش‌های مختلف خانواده، اخلاق، امور سیاسی و نظامی و نظایر آن، همین‌گونه عمل کنیم و نهایتا اعتصاب و اعتراضی بکنیم که طبیعتا مدت آن نیز به توان و امکانات ما بستگی دارد؛ نتیجه آن هم قاعدتا برخوردها و گاه صدمات مالی و جانی است. به نظر می‌رسد با این روش، چندان نمی‌توان امیدی به ثمر رساندن اصل کار داشت.
وضعیت این روزهای فرانسه به عنوان مهد تمدن غربی را می‌بینید، البته در آمریکا هم وضع بهتر نیست؛ حدود 80 درصد آمریکایی‌ها رئیس‌جمهورشان را دوست ندارند بلکه او را مایه ننگ خود می‌دانند. ولی همان‌گونه که ملاحظه می‌فرمایید این راه‌حل‌ها،  حتی در پیشرفته‌ترین کشورها نیز آنچنان موفقیت‌آمیز نبوده است.
ضرورت دسته بندی مشکلات و شناخت ریشه آنها
 یک راه حل برای حل مشکلات کشوراین است که متخصصان در گروه‌ها و بخش‌های مختلف با نظرات گوناگون جمع شوند و مشکلات و نظرات خود را بگویند و تبیین کنند؛ هر چند برخی به تقلید از برخی کشورهای دیگر، دست به اقداماتی می‌زنند، اما به معنای این نیست که دشمن کشور و مردم جامعه خود باشند؛ آنها نیز چه بسا برای خود دلایلی داشته باشند. البته قرار نیست که با بحث و تبادل نظر نیز همه مسائل حل شود و همگی به صورت جمعی، نظر واحدی را بپذیرند.
رویکرد دیگر این است که مجموعه مشکلات کشور در بخش‌های مختلف از آموزشی گرفته تا اقتصادی و پزشکی جمع‌آوری شود و مورد بررسی قرار گیرد؛ سپس آنها را اولویت‌بندی کنیم؛ ببینیم آیا این مشکلات در عرض هم هستند که هر کدام باید جداگانه مورد بررسی قرار بگیرند و یا پلکانی است و حل برخی بر حل دیگری متوقف است.
پیش از انقلاب نیز گاهی علما به خاطر برخی مشکلات به شاه نامه می‌نوشتند و یا اقدامی انجام می‌دادند، دستگاه پهلوی نیز گاهی با تعیین کردن نماینده و گفتگو، برخی را با یکسری امور راضی می‌کرد و جریان تمام می‌شد؛ اما امام (ره) چنین عمل نکرد؛ او بر مسائل جزئی تکیه نکرد و  ریشه مشکلات را خود شاه می‌دانست و لذا در صدد کنار زدن رژیم برآمد. ایشان به خوبی می‌دانست که تا شاه بر سر کار باشد، این مشکلات نیز ادامه خواهد داشت. در این مسیر حتی مارکسیست‌ها را نیز رد نکرد و از آنها استفاده کرد. از این‌رو شعار همه باهم برای ساقط کردن رژیم را سر داد.
ریشه مشکلات ، فراموش شدن دین
اما فراموش شدن دین مشکل اصلی جامعه است. حتی برخی از کسانی که دم از دین می‌زنند، به خاطر دنیا، دم از دین می‌زنند؛ اما اینکه دین چیست؟ ما برای چه آفریده شدیم؟ انبیا چرا آمدند؟ سؤالاتی اصلی‌ است که تنها در صورت پاسخ صحیح به آنهاست که می‌توان برای اصلاح بقیه امور اقدام کرد. خطا در این مسائل بنیادین باعث مشکلات بسیاری خواهد شد؛ حتی اگر به بالاترین پیشرفت‌ها نیز برسیم. وضع امروز دنیا که نمونه آن در فرانسه و آمریکا و کشورهای دیگر قابل مشاهده است، ناشی از وجود همین ریشه اصلی مشکلات است.
کسانی که در دنیا مدعی آزادی و حقوق بشر هستند، باید با وجود این فجایع و کشتار در کشوری مانند فرانسه، از خجالت بمیرند که در این عصر با این شعارها، این‌گونه ا‌نسان‌ها را می‌کشند. تا زمانی که یک درصد جامعه از خون بقیه جامعه می‌مکند و بر جمع‌آوری ثروت، حریص‌تر می‌شوند، این کشمکش‌ها و نزاع‌ها ادامه خواهد داشت. امروز در بسیاری از کشور‌ها،  حزب‌های مارکسیستی در حال ایجاد شدن هستند. چه بسا در کشورهای اسلامی نیز احزاب مارکسیستی – که هیچ اعتقادی به دین ندارند - دوباره احیا شوند.
اگر وجود رهبر معظم انقلاب و تدبیر ایشان نبود،‌ شاید در کشور ما نیز چنین حزب‌هایی ایجاد شده بود. تدبیر حکیمانه ایشان است که با توجه به اولویت‌ها،  وضع را کنترل کرده‌اند و شعار را از دست سوسیالیست‌ها گرفته است. این در حالی است که مشخص است که اسلام فقط برای معیشت مردم نیامده است.
مسائل و مشکلات جامعه، فقط در حوزه پزشکی و جمعیت نیست، امروز مسائل حادتری نیز وجود دارد. از سوی دیگر، مشکلات حوزه سلامت و جمعیت نیز لزوما به خاطر وضع برخی قوانین نیست؛ ممکن است برخی زوج‌ها به خاطر تأثیر پذیرفتن از فرهنگ غربی، به دنبال راحتی باشند و اصلا میلی به فرزندآوری نداشته باشند. ریشه همه این مشکلات، نبود فرهنگ صحیح یعنی بی‌توجهی به دین است؛ لذا باید کاری کرد که دین زنده شود؛ اگر اعتقاد به ارزش‌های انسانی که دین آن را مطرح می‌کند، وجود داشته باشد، سایر مشکلات، قابل اصلاح خواهند بود، وگرنه استفاده از راهکارهای دیگر، صرفا چند روزی سر مردم را به اموری گرم می‌کند و بعد از خاموش شدن ماجرا، دوباره همان کار عملی خواهد شد.
متأسفانه در دهه اخیر، ارزش‌های دینی روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود؛ بخصوص با وجود فضای مجازی و رسانه‌ها - که علی‌رغم ایجاد فرصت – تهدید بسیار مهمی نیز برای کمرنگ کردن ارزش‌های دینی در جوانان و حتی کودکان هستند. امروز حتی در خانواده‌های مذهبی، بچه‌های کوچک سرشان با تلفن همراه گرم شده است و دائم با آن سروکار دارند و توجهی به پدر و مادر ندارند؛ یعنی حتی ارزش‌های خانوادگی در حال از بین رفتن است. آیا این مشکلات نیز مربوط به قانون‌های اشتباه در زمینه سلامت و ربا و... است؟!
باید هنرمندانی تربیت کنیم که بتوانند با زبان بازی، نمایش و کارتون به کودکان آموزش دهند. کسانی برای پول برنامه‌های هنری تولید می‌کنند و به فکر فرهنگ و دین نیستند و می‌گویند چرا ما برای دین کار کنیم، انگیزه‌ای برای این کار نداریم؟!
باید ابتدا فکر خود را اصلاح کنیم، باور کنیم که ریشه همه مسائل، باورها و ارزش‌ها،  یعنی دین است. متأسفانه ما از آن غافل هستیم. بگذریم که خداوند گرایش و عشق به دین را در جوانان ما قرار داده است که گاهی سبب تعجب انسان می‌شود، ولی بر اساس اسباب ظاهری و با توجه به عوامل و ابزارهای موجود، خطر بزرگی دین و فرهنگ نسل آینده را تهدید می‌کند. فرهنگ غربی که شبانه‌روز از راه‌های مختلف به مردم ما القا می‌شود، زمینه‌ساز خطر بزرگی در آینده خواهد بود؛ باید متوجه این خطر باشیم و برای این خطر، فکر و برنامه‌ریزی کنیم.
 سخنرانی آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) دردیدارجمعی
 از کارشناسان و فعالان عرصه زنان و خانواده ؛ قم ؛ 6/10/97
* زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر می‌شود.