kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۷۳۲۳
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۲
در استقبال از پانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت

مبارزه فرهنگی روی رینگ سینما

تصویر روز-
کم‌توجهی به برگزاری جشنواره فیلم مقاومت و محدودسازی این گردهمایی درحالی است که جشنواره فیلم مقاومت، راهبردی‌ترین رویداد هنری-رسانه‌ای در ایران است. جشنواره مقاومت از یک طرف فرهنگ و آرمان‌های ملی سرزمین ما را جلوه می‌بخشد و بومی‌ترین آثار و مماس‌ترین فیلم‌ها با مسائل کشورمان را نمایش می‌دهد و از طرفی، کارزاری برای تجلی و حمایت از سینمای مستقل و ضدسلطه جهان است. به بیانی بهتر، آرمان‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، به ویژه ایستادگی در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، توسط این جشنواره در عرصه سینما پی‌گیری می‌شود.
جشنواره‌ای که پیش از این با عنوان «دفاع مقدس» برگزار می‌شد، اما از دوره دوازدهم که شش سال پیش برگزار شد، با گسترش موضوعات و بخش‌ها، به جشنواره مقاومت تغییر نام داد. به این ترتیب که علاوه ‌بر آثاری با مضمون مضمون دفاع مقدس و جنگ تحمیلی، فیلم‌هایی با موضوعاتی چون مبارزه در برابر امپریالیسم، داعش، گروه‌های تکفیری، جهاد در منطقه و جهان، مقاومت فلسطین و مبارزه با صهیونیسم، سبک زندگی ایرانی- اسلامی و... در این رویداد به نمایش در می‌آید.
سعید مستغاثی، منتقد و مستندساز و از سخنرانان بخش «اسلام‌هراسی» پانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت، در این باره به کیهان می‌گوید: «جشنواره فیلم مقاومت از معدود جشنواره‌هایی است که به منافع و آرمان‌های ملی و همچنین باورها، ریشه‌ها و هویت کشورمان می‌پردازد. چرا که از نظر اعتقادی، یکی از مبانی هویتی ما ایستادگی در برابر طاغوت است. همچنان‌که در آیت الکرسی آمده که «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤمِن بِالله...» مقاومت، این یکی از وجوه بارز اعتقاد و هویت ماست.»
وی می‌افزاید: «با سرمایه‌گذاری و تأمین بودجه بیشتر، می‌توان جشنواره فیلم مقاومت را به پناهگاه و ملجأ هنرمندان مستقل و آزاده جهان تبدیل کرد. این جشنواره می‌تواند آن دسته از فیلمسازهایی که از نظام سلطه فراری هستند را جذب کند. البته این تلاش صورت گرفته است. اما جذب فیلم برای این جشواره هم خودش حکایتی است. چون پخش فیلم در سطح جهان در انحصار نظام سلطه است. بنابراین برگزار‌کنندگان جشنواره باید چراغ دست بگیرند و با جست‌وجو در کشورهای مختلف، آنهایی که راهی به سیستم حاکم بر سینمای جهان ندارند را پیدا کنند و حتی هزینه فیلمسازی‌اش را بپردازند.»
این کارشناس سینما در پایان تصریح کرد: «جشنواره مقاومت در کنار جشنواره عمار و یکی دو رویداد سینمایی محدود دیگر تنها جشنواره‌هایی هستند که در زمین بازی خودمان فعالیت می‌کنند، برخلاف بسیاری دیگر از جشنواره‌ها مثل جشنواره فجر که در زمین بازی دیگران قرار دارند. یعنی رویدادی مثل جشنواره مقاومت است که می‌تواند کاملا اسلامی و ایرانی باشد و باب جدیدی را در سینمای جهان باز کند. بنابراین، آنهایی که ادعای دغدغه‌مندی سینمای انقلاب را دارند، به ویژه ارگان‌های عریض و طویل فرهنگی باید توجه بیشتری به جشنواره مقاومت کنند. چون این سینما و این جشنواره است که می‌تواند پرچمدار سینمای ما در جهان باشد.»
باید اضافه کرد که جهان امروز، تشنه سینمایی است که تصویری متفاوت از سینمای غرب را نشان می‌دهد. سینمایی که ضمن پاک بودن از خشونت و وقاحت، چراغ راه رستگاری، آزادگی و عدالت هم باشد. جشنواره‌های خارجی از میل روشنفکران و نخبگان غربی به سینمایی متفاوت با هالیوود سوء استفاده کرده و جریانی انحرافی را ایجاد کرده‌اند. جریانی که در ایران به نام سینمای شبه روشنفکری یا سینمای جشنواره‌ای شناخته می‌شود. یعنی سینمایی که در عین برخورداری از مولفه‌هایی غیرهالیوودی اما تصویری هماهنگ با منافع غرب را به نمایش می‌گذارد؛ سینمایی سترون و ناتوان از ایجاد شور و حرارت برای روشنایی‌بخشی به دنیای بلازده امروز.
اما سینمای مقاومت را باید راه سومی ورای هالیوودزدگی و روشنفکرنمایی دانست. سینمایی که هم از خشونت و اخلاق‌ستیزی رهاست و هم اینکه برخلاف سینمای شبه روشنفکری، هدفش توده‌های ستم‌دیده و مردم رنج‌دیده است و نه نخبگان و برج‌عاج‌نشینان.
همچنان‌که کامران ملکی، دبیر بخش 40 سال سینمای مقاومت، در نشست خبری این جشنواره درباره اهمیت و رسالت فرهنگی این جشنواره بیان کرده بود: متاسفانه جامعه به تدریج دچار فراموشی می‌شود و کم کم به یاد نمی‌آوریم که چه کسانی در سال‌های نه چندان دور در این دیار چه‌ها کردند. روزگاری می‌خواندیم: «مرا اسب سپیدی بود روزی - شهادت را امیدی بود روزی.» اما در این روزگار جای اسب سپید را «پورشه» گرفته، «شهادت» به ویزا برای اقامت تبدیل شده و «امید» فقط به فراکسیونی در مجالس و شوراها بدل شده است. روزگاری فیلمسازی در این عرصه فریضه بود اما امروز بیزنس است. روزگاری سینمای ما بستر صدور آرمان­‌های‌مان بود و پیشانی فرهنگ میهنمان در عرصه‌های جهانی محسوب می‌­شد. اما الان انتخاب و صادرات فیلم‌های‌مان بر مبنای پسند فرهنگ جهانی است.
وی یادآور شد: سینمای امروز ایران مدیون سینمای دفاع مقدس و مقاومت است و این گونه سینمایی، باعث نجات و استمرار فعالیت‌های سینمای نوین کشورمان بوده و هست، با همه سادگی و بی‌تکلف بودنش.
این کارشناس سینما تاکید کرد: بخش چهل سال سینمای مقاومت در پانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت بهانه‌ای است برای توجه به اینکه چگونه است برخی از فیلم‌های دفاع مقدسی پس از سال‌ها برای ما خاطره‌انگیز و ماندگار هستند، فیلم‌هایی که بدون اتکا به تکنولوژی مدرن، بدون اسپانسرهای متموّل و بدون تکلف ساخته شده‌اند.
ملکی افزود: متاسفانه الان محتوا به نفع تکنولوژی، کنار زده می‌شود و به جای توجه به فرهنگ، اسپانسرها مورد توجه قرار می‌گیرند. در حالی که بهترین آثار ماندگار عرصه دفاع مقدس با کمترین توسل به تمهیدات تکنولوژیکی، تجهیزات و امکانات ساخته می‌شدند، درست مثل رزم حماسه‌آفرینان عرصه دفاع مقدسمان. در دوران جنگ تحمیلی هر کجا و هر وقت به ایثارگری، به اعتقادات و به آرمان‌های‌مان فکر می‌کردیم پیروز میدان می‌شدیم. فیلمسازی عرصه دفاع مقدس هم همین طور بود و همین طور باید باشد. و تصور اینکه هرچه هزینه بالاتر باشد فیلم محبوب‌تر خواهد بود، تصور مناسبی نیست...
وی تصریح کرد: مسئله دیگر این است که ما در حال حاضر فیلم‌های آرمانی‌مان را به جشنواره‌های خارجی نمی‌فرستیم فقط به این دلیل که تصور می‌کنیم مخاطب جهانی ندارند در صورتی که فیلم‌های جنگی در دنیا از پرفروش‌ترین فیلم‌ها هستند و باز هم متاسفانه در حال حاضر به جای پیدا کردن راه‌کار برای صدور فیلم‌های آرمانی و ارزشمندمان که در آنها فرهنگ مقاومت و ایثار و ارزش‌های معنوی جاری است، اجازه می‌دهیم که فرهنگ خارجی برای انتخاب و ارسال فیلم‌های‌مان تصمیم بگیرد.
ملکی ادامه داد: کم‌کم فراموش می‌کنیم که فیلمسازی ما در راستای چه هدفی بوده و باید باشد و چه آرمان‌هایی را برای حضور در محافل جهانی دنبال می‌کردیم و چه استراتژی مهمی را مد نظر داشتیم و مهم‌تر اینکه نهایتا چگونه می‌بایست به تکلیف‌مان برای زنده نگه‌داشتن و احیای آرمان‌های اعتقادی و رسالت اجتماعی‌مان عمل کنیم و....
حضور چند فیلم
از سینمای مستقل جهان
واقعیت این است که جشنواره مقاومت می‌تواند به قطب مرکزی تمام جریانات سینمایی ضدسلطه و ضدصهیونیسم در منطقه و جهان تبدیل شود و به تعبیر یک رسانه آمریکایی کانون و کعبه فیلمسازان مستقل ضدآمریکایی و ضداسرائیلی شود.
از جمله فیلم‌های مهم این دوره از جشنواره مقاومت، می‌توان به «فقط خاشقجی تنها نیست» ‌اشاره کرد. این فیلم نه تنها به جنایات حکام سعودی در قتل و مثله کردن جمال خاشقجی و ابهام‌های موجود در پرونده قتل خاشقجی می‌پردازد بلکه به نمونه‌های مشابه دیگری که به این شیوه کشته شدند نیز ‌اشاره دارد. این اثر جنجالی رازهایی از پشت‌پرده این جنایت فجیع را افشا می‌کند. ضمن اینکه تصریح می‌کند که خاشقجی یک نمونه از ده‌ها و صدها جنایتی است که حکام سعودی در جهان مرتکب می‌شوند.
از دیگر اتفاقات قابل توجه این دوره از جشنواره مقاومت، حضور فیلمی با ۱۰۰ بازیگر سوری در این جشنواره است. در فیلم «زندان حلب» نجدت أنزور کارگردان سوری که اکنون در قامت عضو پارلمان سوریه فعالیت می‌کند، گوشه‌هایی از روزهای پرالتهاب زندان مرکزی حلب و ایستادگی و مقاومت مدافعان این زندان برابر شدیدترین هجمه‌های تروریست‌ها در قالب یک اثر 2 ساعته را به تصویر کشیده است. در این فیلم 100 بازیگر سوری بازی می‌کنند.این فیلم در بخش‌های بین‌الملل و عماد مغنیه پانزدهمین جشنواره فیلم مقاومت حضور دارد.نجدت أنزور در طول سال‌هایی که از بحران سوریه می‌گذرد، فیلم‌های متعددی ساخته است که مهم‌ترین آنها فیلم «مملکه الرمال» (پادشاهی شن‌ها) بود که جنجال زیادی در محافل سعودی و جهان عرب به دنبال داشت؛ فیلمی که به تاریخ تاسیس آل‌سعود و پشت پرده آن پرداخت. این فیلم باعث شد که این کارگردان به مرگ تهدید شود. یکی دیگر از آثار مطرح أنزور، فیلمی است که اوایل سال جاری میلادی با عنوان «فانیه و تبدد» درباره گروه تروریستی داعش ساخت. این اثر به جنایات این گروه تکفیری در سوریه پرداخته است. این کارگردان سوری تمام ‌آثار خود در پنج سال اخیر را با هدف بررسی ابعاد بحران و مطلع کردن افکار عمومی از دخالت‌های خارجی در سوریه و تلاش‌ها برای تجزیه و تخریب جبهه سوریه ساخته است.
همچنین فیلم‌های «پدر» ساخته کارگردان مطرح سینمای عرب باسل الخطیب، «تایگر زنده است» از هند با بازی سلمان خان و مضمونی ضدداعشی، «شب دوازده‌ساله» ساخته الوارو برچنر، روایتی از دوران دیکتاتوری اروگوئه در سال 1973 و... از دیگر آثار مهمی هستند که در این جشنواره به نمایش در می‌آیند.