kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۵۰۸۹
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۵۸
چین از بحران کره چه می‌خواهد؟

وضعیت مطلوب پکن درمعادله واشنگتن - پیونگ یانگ





سید محمد امین‌آبادی

اشاره
موضوع بحران هسته ای کره شمالی بسیار پیچیده تر از آن است که با یک دیدار ترامپ و اون حل و فصل شود.
نکته‌ای که «ریچارد هاس» رئیس ‌شورای روابط خارجی آمریکا نیز اینگونه به آن اشاره می کند «بیانیه نشست سران در سنگاپور اساسا آرزومندانه است: هیچ تعریفی از هسته‌ای‌زدایی، زمان ‌بندی و جزئیات راستی‌آزمایی نیست. نکته‌ای که بیش از همه نگران‌کننده قلمداد می‌گردد این است که آمریکا چیز محسوسی را بدون درنظر داشت مابه‌ازاء متوقف کرد، یعنی مانورهای نظامی بین آمریکا و کره‌جنوبی» اما سئوالی که ذهن تحلیگران را به خود مشغول کرده این است که موضع چین در این میان چیست؟ بسیاری معتقدند بحران کره زمانی حل و فصل خواهد شد که چین اراده کند. با قبول این پیش فرض چین از مذاکرات دو طرف چه چیزی می خواهد؟ آیا پکن به دنبال صلح در شبه جزیره کره است یا تمایل دارد وضعیت«نه جنگ، نه صلح» با خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی  همچنان ادامه یابد؟
بحران کره شمالی در حالی طی یک سال گذشته مسیر بسیار پرتنش و خطرناکی را طی می‌کرد که به ناگاه با تغییری شگرف در مسیر حل و فصل سیاسی قرار گرفت؛ سال گذشته همه از وقوع یک جنگ هسته‌ای در شبه جزیره کره ابراز نگرانی می کردند و امروز صحبت از سفر کیم جونگ اون به کاخ سفید می شود. چه تحولی روی داده که بحران در این مسیر قرار گرفت؟ یا بعد از این چه مسیری طی خواهد شد؟ آیا مذاکرات دو طرف به نتیجه خواهد رسید و کره تمامی سلاح های هسته‌ای و موشک ها و  زیر ساخت‌ها و تاسیسات مربوط به آن را نابود خواهد کرد یا مثل 4 دور مذاکرات قبلی که دو طرف به توافقاتی نیز رسیده بودند این بار نیز مذاکرات به بن‌بست خواهد خورد و پیونگ‌یانگ مسیر قبلی را با شدت بیشتری ادامه خواهد داد؟ کیم جونگ اون  سرنوشت  قذافی دیکتاتور  لیبی و ماجرای برجام  را پیش روی خود دارد؛ چندی پیش «جان بولتون» مشاور امنیت ملی ترامپ صراحتاً گفت در مذاکره با کره شمالی، آمریکا به دنبال پیاده کرده مدل لیبی است. اظهارنظری که باعث واکنش شدید پیونگ یانگ شد و چیزی نمانده بود که باعث به‌هم خوردن دیدار سران دو کشور نیز شود. تاکید مکرر و سفت و سخت کره شمالی بر لزوم گام به گام بودن توافق و اقدامات متناظر و متقابل، ناشی از همین تردید عمیق نسبت به نیات کاخ سفید است. تردیدی که به هیچ عنوان بی‌راه نیست و شاهدش آنکه ترامپ پس از دیدار با رهبر کره شمالی گفت؛ «احتمال دارد درباره این نشست ‌اشتباه کرده باشم و ٦ ماه دیگر آن را قبول نداشته باشم، آنگاه بهانه‌ای ‌برای برهم‌زدن توافق پیدا خواهم کرد!»

نگاه چین به بحران کره
در این نوشتار ما به دنبال  پاسخ به این سئوال نیستیم که در  آینده چه سناریویی اتفاق خواهد افتاد؟ آیا مذاکرات شکست خواهد خود و کره بار دیگر به مسیر قبلی بازخواهد گشت؟ در این صورت واکنش ترامپ چه خواهد بود؟ آیا کره در ازای وعده های ترامپ تمامی توان هسته‌ای کره شمالی را نابود خواهد کرد ؟ یا  سناریوی دیگری روی خواهد داد. ما درصدد پاسخ به این پرسش مهم هستیم که نگاه چین به بحران کره شمالی اصولاً چگونه است؟
برخی کارشناسان چرخش این روزهای  رهبر کره شمالی را واقعی می دانند و معتقدند وی واقعا بعد از این که کشورش به دلیل تحریم ها به بن بست اقتصادی رسید تصمیم گرفت که مسیر دیگری را طی کند تا شاید بتواند کره شمالی را از این وضعیت بیرون بکشد. به باور این عده همراهی چین حامی و پشتیبان اصلی دهه های گذشته کره شمالی در اجرای سفت و سخت تحریم ها در رسیدن کیم جونگ ون به این تصمیم  بی تاثیر نبوده است.  بر اساس این تحلیل پس از آنکه چینی ها نتوانستند در چارچوب مذاکرات شش جانبه از سال ۲۰۰۳ میلادی به این طرف برای کره شمالی کار موثری انجام دهند، روابط دو طرف تیره تر شد و همزمان نیز قدرت و نفوذ چین در دستگاه حاکمه کره شمالی کاهش یافته است و از سال 2006 تاکنون نیز  تمامی  قطعنامه‌های شورای امنیت علیه برنامه هسته‌ای کره شمالی  تصویب شده و چین حتی یک مورد  از آنها را را وتو نکرده است. لذا کره شمالی با ناراحتی از این وضعیت و ناامیدی از چین به سمت آمریکا متمایل شده است.
تحلیل دیگری نیز در این میان وجود دارد که معتقد است کیم جونگ اون بعد از آزمایش موفقیت آمیز چندین سلاح هسته ای و حتی بمب هیدروژنی، اعتماد به نفس پیدا کرده و  فکر می‌کند که می‌تواند بدون چین مسائل و مشکلات خود را بی واسطه با جهان غرب حل و  فصل کند. براساس این تحلیل کیم جونگ اون بعد از این که فناوری هسته ای در این کشور تکمیل شد و دانشمندان کره ای به تکنولوژی ساخت سلاح‌های هسته‌ای و هیدروژنی دست یافتند و این سلاح‌ها ساخته و با موفقیت آزمایش شد رفت و پای میز مذاکره نشست و هر زمان که مذاکرات به شکست برسد کره می تواند از این برگه برنده خود که همان دانش بومی ساخت سلاح هسته‌ای است استفاده کند و  چینی‌ها نیز  همچنان که نقشی در هسته‌ای شدن کره نداشته‌اند و در این تصمیم کیم جونگ اون هم دخالتی ندارند. رهبر کره شمالی خود شخصا به این نتیجه رسیده است که با دستیابی کامل به سلاح هسته‌ای و ورود به باشگاه کشورهای دارندگان سلاح هسته ای از موضع برابر باید جنبه دیگری از رشد و توسعه کره شمالی را در حوزه اقتصادی کلید بزند.
اما تحلیل‌های دیگری نیز وجود دارد که می گوید مسبب تداوم بحران کره شمالی تاکنون خود چین است .چینی ها طی 6 دهه گذشته به کره شمالی همواره به چشم یک اهرم فشاری علیه آمریکا، کره جنوبی و ژاپن نگاه می کردند برای مدتها چین به عنوان حامی سنتی کره‌شمالی، نقش متوازن کننده را ایفا می کرد و باعث می شد تا حدودی وزن کره‌شمالی در مقابل ائتلاف سه گانه آمریکا، ژاپن و کره‌جنوبی حفظ شود. نفعی که چین از حمایت کره‌شمالی می برد، استفاده از این کشور به عنوان چماق در روابط خود با غرب بود و کره شمالی نیز با آگاهی از این نیاز استراتژیک برای ایجاد موازنه قوا در منطقه سیاست‌های هسته‌ای خود را  بی‌واهمه پیش می‌برد. بسیاری از کارشناسان معتقدند کره شمالی حیاط خلوت چین است و آمریکا برای هر اقدامی باید ملاحظات چین را نیز در این منطقه لحاظ کند. بر همین اساس نباید فراموش کرد که در جنگ کره بیش از 900 هزار سرباز چینی و از جمله فرزند مائو رهبر انقلاب چین  کشته شدند و مرز حائل دو کره به خون چینی‌ها آغشته شده است، چین به سادگی از این موضوع نمی‌گذرد.
بنابر این تصور بر این هست که کنترل کره شمالی فقط از طریق چین امکان پذیر است  و باید نقش چین در حل و فصل این بحران به رسمیت شناخته شود. آمریکا هم باید امتیازاتی به چین دهد تا این کشور از نفوذ خود بر کره شمالی استفاده کند و رفتارهای سیاسی حاکمان کره شمالی را معتدل نماید. براساس این تحلیل آمریکا به هیچ عنوان نمی‌تواند بدون همراهی چین به این کار دست بزند و بحران کره  تنها زمانی حل و  فصل خواهد شد که  در چین تغییرات اساسی و ساختاری ایجاد شود. همان گونه که دیوار برلین پس از فروپاشی شوروی سابق فروریخت تغییر در کره شمالی نیز به وقوع تغییراتی در چین وابسته است و اینکه، تازمانی که چین یک حکومت کمونیستی است حتما اجازه یکپارچگی شبه جزیره کره و هر اتفاق غربی دیگری در کره شمالی را نخواهد داد. اگر این تحلیل را مد نظر قرار دهیم در مذاکرات سنگاپور و دیدار سران دو کشور  نیز  بعید است که «کیم جونگ اون» تصمیم گیرنده اصلی باشد و بازیگر اصلی در این صحنه چین است. و حل و فصل این بحران هم منوط به یک داد و ستد و معامله در پشت پرده میان آمریکا و چین است. آن چه که این تحلیل را به واقعیت نزدیک می کند این است که چین پیش از دیدار کیم جونگ اون رهبر کره شمالی با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سنگاپور، دو بار میزبان رهبر کره شمالی بوده است دو طرف مذاکرات مفصلی را که البته رسانه‌ای نشد انجام دادند.

نگرانی‌های چین
چینی ها چند دغدغه جدی در مورد بحران کره شمالی دارند که این دغدغه های متضاد وضعیت معماگونه ای برای این کشور  بوجود آورده است؛
1. آمریکا همواره به بهانه برنامه هسته ای کره شمالی و تهدیداتی که پیونگ یانگ علیه کره جنوبی و ژاپن ایجاد کرده حضور خود را در شبه جزیره کره تثبیت و چتر نظامی خود را در منطقه گسترش داده است. راهبرد نظامی و اعلامی آمریکا در قرن 21 مهار قدرت روز افزون چین است. آمریکا به خوبی می داند که چینی ها بعد از صعود آرام و موفقیت آمیز خود در هرم توزیع قدرت جهانی آن هم به هزینه آمریکا و  بعد از انباشت ثروت اقتصادی آن را به قدرت نظامی تبدیل کرده و در دهه های آینده به احتمال زیاد تبدیل به قدرت هژمون شده و آمریکا را از منطقه شرق آسیا بیرون خواهند کرد. چین در سه ماهه نخست 2018 رشدی 6/8 درصدی را تجربه کرد که بهتر از رقم اعلام شده 6/7 درصد نظرسنجی خبرگزاری فرانسه از اقتصاددانان به شمار می رود و نیز بالاتر از رشد سالانه 6/5 درصدی هدف گذاری شده توسط دولت این کشور است. در همین رابطه موسسه «پرایس واتر هاوس کوپرز» نیز پیش‌بینی کرده تا سال 2030 میلادی، آمریکا برتری خود را در حوزه اقتصاد جهانی از دست می‌دهد و تا سال 2050 میلادی، چین فاصله خود را با آمریکا به طرز قابل توجهی افزایش خواهد داد؛ این در حالی است که پیش‌بینی می‌شود تولید ناخالص داخلی چین تا سال 2050 میلادی، به 58 تریلیون و 500 میلیون دلار و آمریکا هم به 34 تریلیون و یکصد میلیار دلار برسد. پس چه بهتر که قبل از این که این احتمال عملی شود آمریکا جای پای خود را در این منطقه مستحکم کند و در این میان کره شمالی بهترین بهانه برای تداوم حضور واشنگتن  در بیخ گوش چین  و تشکیل ائتلاف توازن بخش بر ضد پکن  است. بر اساس این استدلال چین برای این که این بهانه را از آمریکا بگیرد بسیار راغب و خرسند خواهد بود که بحران کره شمالی حل و  فصل شود و تهدید هسته ای پیونگ یانگ از کشورهای منطقه برداشته شود تا اصلی ترین بهانه آمریکا برای حضور نظامی در منطقه و در نزدیکی مرزهای چین از بین برود و پایگاه های نظامی آمریکا در منطقه تعطیل شود و هزاران سرباز آمریکایی به خانه های خود بازگردند.
2. چین نگرانی دیگری نیز در مورد کره شمالی دارد و آن احتمال درگیری نظامی بین آمریکا و کره شمالی است. پکن  معتقد است هر گونه ناامنی و جنگ در شبه جزیره کره جدای از این که به یک فاجعه تمام عیار برای منطقه به واسطه مداخله گسترده آمریکا و خطر استفاده از سلاح هسته ای تبدیل خواهد شد بلکه خطر فروپاشی کامل کره شمالی و هجوم میلیون‌ها پناهجو و آواره کره ای به مرزهای چین را نیز به همراه خواهد داشت و از این منظر نیز چین خواهان حل و فصل سیاسی بحران کره است.
3. اما حل و فصل سیاسی بحران کره شمالی و خلع سلاح کامل این کشور نگرانی دیگری را نیز برای دولت چین به همراه دارد و آن این که کره شمالی در این مسیری که در پیش گرفته قرار است تا کجا پیش برود؟ آیا کیم جوان تنها به یک خلع سلاح هسته ای رضایت خواهد داد و در همان جا متوقف خواهد شد؟ یا این یک آغازی برای وحدت دو کره و در نهایت تغییر نظام سیاسی و اقتصادی کره شمالی به مدلی همانند کره جنوبی خواهد شد؟  بر این اساس چین نسبت به انگیزه‌های رهبر کره شمالی به شدت برآشفته و نگران است. رهبران چین نگران این مساله هستند که در صورت ادامه مذاکرات بین ترامپ و اون آیا می‌توانند کره شمالی را همچنان در مدار نفوذ پکن حفظ کنند یا نه. سناریوی دیگری نیز وجود دارد و آن حفظ ساختار سیاسی موجود  کره‌شمالی و آزاد سازی تجاری است اما اگر درها باز شود دیگر کنترل تغییرات بسیار سخت خواهد بود و ممکن است کشور با انقلاب فزاینده انتظارات رو به رو شده و کنترل کلا از دست کیم جونگ اون خارج شود.
4. نگرانی دیگر چین که در راستای نگرانی سوم است این است که آمریکا  تنها به دنبال هسته‌ای‌زدایی کره شمالی نباشد بلکه در نهایت هدف تغییر رژیم را در این کشور دنبال کند. خلع سلاح کامل هسته‌ای کره‌شمالی راه را برای تغییر نظام سیاسی نیز هموار خواهد کرد و   ترغیب کره شمالی به باز کردن درهای اقتصاد در نهایت به تعدیل وضعیت سیاسی این کشور نیز منجر خواهد شد. در این میان بدترین سناریو برای چین تغییر نظام سیاسی کره شمالی به سبک کره جنوبی و اتحاد دو کره خواهد بود. تکنولوژی  و دانش فنی کره جنوبی اگر با 25 میلیون کارگر کره شمالی ترکیب شود کشور کره متحد را به یک قدرت بزرگ اقتصادی و رقیبی جدی برای یکه تازی چین در منطقه شرق آسیا تبدیل خواهد کرد. اكنون كره جنوبي يكي از قطب هاي اقتصادي آسيا محسوب مي شود، درصورتي كه يكپارچگي شبه جزيره تحقق يابد به شدت جايگاه اقتصادي چين درصحنه جهاني و به تبع آن توسعه داخلي را تحت تاثير قرار خواهد داد. يكپارچگي دو كره به اين معناست كه كره جنوبي با جمعيت ٥٠ميليوني به يك بازار بكر ٢٥ ميليوني ورود خواهد كرد. بنابراين با افزايش سطح توليد در اقتصاد كره جنوبي قدرت رقابت چين در صحنه اقتصاد جهاني را با چالش جدي مواجه مي سازد. و چینی ها نمی خواهند حل و  فصل بحران این نقطه برسد که دو کره متحد شوند. کشور تازه تاسیس نیز قطعا به عنوان متحد آمریکا خواهد شد و احتمال این که کره متحد در مدار چین قرار بگیرد بسیار ضعیف است.

نه جنگ نه صلح
با توجه به موارد گفته شده به نظر می رسد راهبرد چین در بحران کره شمالی راهبرد«نه جنگ و نه صلح» است. چین می خواهد اولا نقش ویژه این کشور در حل و فصل این بحران به رسمیت شناخته شود؛ ثانیا در مورد  «خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی» کاملا با آمریکا هم نظر است چرا که خلع سلاح هسته ای کره شمالی جدای از این که این سیگنال را برای رهبران کره نخواهد فرستاد که می‌توانند از مدار نفوذ چین خارج شده و تبدیل به یک بازیگر مستقل شوند بلکه مانع یک رقابت تسلیحاتی در منطقه شده و بهانه حضور آمریکا را نیز در شرق آسیا از بین خواهد برد . از این منظر چین خوشحال هم هست که مسیری برای دیپلماسی جهت خلع سلاح هسته ای کره شمالی باز شده است اما این مسیر نباید به صلح ختم شود و باید در همان موضوع خلع سلاح متوقف شود مسئله ای که با توجه به سابقه آمریکایی ها بسیار بعید است که اتفاق بیفتد بدترین سناریو برای چین این است که خلع سلاح هسته ای در صورت انجام به گشایش سیاسی و اقتصادی و در نهایت فروپاشی سیستم کمونیستی کره شمالی و در نهایت به اتحاد دو کره منجر شود. بنابراین چین نمی‌خواهد این مذاکرات و دیدار ها به صلح بین دو طرف منتهی شود. چین از بحران کره شمالی جنگ نیز نمی‌خواهد چرا که جنگ نیز نه تنها به فروپاشی کامل کره شمالی منتهی خواهد شد بلکه منطقه را به واسطه استفاده از سلاح های هسته ای به ورطه نابودی خواهد کشاند.بازارهای تجاری و مالی شرق آسیا را به شدت متزلزل خواهد کرد مساله ای که برای تداوم رشد اقتصادی چین بسیار ضروری است و از سوی دیگر میلیون ها جنگ زده و آواره کره ای را راهی مرزهای چین خواهد کرد.چینی ها تا اطلاع ثانوی به دنبال رشد  بی سر و صدای اقتصادی خود هستند و تاکنون نیز نشان داده اند که به هیچ وجه خواهان درگیری یا تنش جدی با آمریکا سر موضوعات مختلف تجاری ، سیاسی و نظامی نیستند بنابر این کره شمالی هرگز نباید انتظار داشته باشد که چین به عنوان یک حامی و پشتیبان در مقابل آمریکا ظاهر شود. منافع چین ایجاب می کند که پیونگ یانگ در حوزه هسته‌ای خلع سلاح شود اما در مدار آمریکا قرار نگیرد تا پکن بتواند همچنان از این کشور به عنوان سپر و چماقی در مقابل آمریکا در شرق آسیا استفاده کند.