kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۳۳۹۶
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۷

سـلام بـر خرمــشهر




سی و شش سال پیش بود؛ سوم خرداد 1361... روزی که در تاریخ ایران به نام آزادی خرمشهر ثبت و جاودانه شد و اینک از پس سال‌ها، سوم خرداد، کتابی است عبرت آموز در گنجینۀ تاریخ، که هم از خاطرات تلخ و شیرین گذشته برایمان می‌گوید و هم هشدارمان می‌دهد از خطرات و خرمشهر‌های پیش رو...
سوم خرداد، در یادخانۀ اذهان نیز بافته‌ای است از بند بند وجود و تار و پود جان از روزگاری دور و نزدیک...
گاهی چنان دور که گویا از عصر فراموشی است و گاهی چنان نزدیک که نفس گرم آن جوانمردان را پشت گوش‌هایمان احساس می‌کنیم... دوری و نزدیکی را البته این ما هستیم که تعیین می‌کنیم و بعد دوری و نزدیکی، بستگی دارد به فاصلۀ قلب‌هایمان تا دریافت حقیقت محض و تا درک حضور در محضر حضرت باری تعالی... و فهم اینکه چرا امام خمینی(ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.»
و اما شعری که در پی می‌آید و اواسط دهۀ 60 سروده شده، برگ سبزی است تحفه درویش که تقدیم می‌شود به خاک پای شهیدان آزادسازی خرمشهر...

سلام بادا به تو، ‌ای شهر ایمان
تو‌ای خرم‌ترین، گلزار ایران
سلام و صد سلام بر تو که خاکت
بود رنگین، ز خون پور پاکت
ز کویت می‌وزد، باد بهاران
پیام آرد به ما، از سوی یاران
همان یاران، که با عشق خدایی
به خون بستند، ره فصل و جدایی
همه فهمیده، اما همچو مجنون
پی لیلا دوان، در آتش و خون
جهان آرا، چنان مهر درخشان
گرامی گوهران، لعل بدخشان
سلام بادا تو را، ‌ای وادی نور
که افکندی به دل‌ها، شادی و شور
سلام بادا به تو، کاندر زمانه
ز خوبان جهان، داری نشانه
ز نای عاشقان، نی می‌نوازی
حقیقت می‌سرایی، نی مجازی
زخون سرخ تو، سبز است هر جا
اگر گل رفته، عطرش مانده بر جا
روان دین احمد، در تو جاری
تو خرمشهر خوب، این دیاری
خدایت، خرم و خندان بدارد
و هر نخلت، بر شیرین بیارد
علیرضا چخماقی