kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۱۸۲۴
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۷
فرزندان کدام یک از رؤسای دانشگاه‌ها آن سوی مرزها تحصیل می‌کنند؟!

تحصیل فرزندان در خارج ریاست پدران در داخل!

یکی از مهم‌ترین مهاجرت‌های بین‌المللی که در آن کیفیت نیروی مهاجرت‌کننده دارای اهمیت است، مهاجرت نخبگان است و این مهاجرت خسارت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی به جامعه وارد می‌کند. آمار‌های رسمی و غیررسمی ارائه‌ شده درباره وسعت و دامنه پدیده فرار مغز‌ها در ایران گویای این واقعیت است که امروزه جریان خروج نیروی انسانی متخصص و برخوردار از سرمایه انسانی بالا و کارآمد، هم‌چون اساتید، دانشجویان، پژوهشگران و مهندسان و... به صورت یک معضل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور درآمده و بیم‌ها و نگرانی‌هایی را ایجاد کرده است.
براساس گزارش ۲۰۱۵ موسسه آمار یونسکو، بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ تعداد دانشجویان بین‌المللی دنیا بیش از ۲ برابر شده است، طبق این گزارش در سال ۲۰۱۳ بیش از 4/1 میلیون دانشجو در سراسر جهان برای ادامه تحصیل به خارج از کشور خود رفته‌اند. به استناد گزارش مدیرکل امور دانشجویان داخل وزارت علوم در بهمن‌ماه ۱۳۹۵، سالانه حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار نفر از دانشجویان دولتی با مراجعه به این اداره‌کل به دنبال تایید مدرک برای ترجمه و ادامه تحصیل در خارج از کشور هستند که در این بین بیشترین مراجعه از دانشجویان دانشگاه‌های صنعتی‌شریف، صنعتی اصفهان، تهران، صنعتی امیرکبیر، علم و صنعت ایران و فردوسی مشهد است.
همچنین مطابق آمار ارائه شده بنیاد ملی نخبگان در سال‌های ۸۲ تا ۸۶، ۳۰ درصد دارندگان مدال‌های المپیاد‌های علمی و حدود ۲۵ درصد برترین‌های آزمون سراسری به خارج کشور کوچ کرده‌اند.
به گزارش آنا؛ روسای دانشگاه‌های داخل و به ویژه روسای دانشگاه‌های برتر کشور همواره تاکید کرده‌اند و می‌کنند که دانشگاه‌های داخل نیز نسبت به بسیاری از دانشگاه‌های کشور‌های دیگر از سطح علمی بسیار مناسبی برخوردار هستند. اما تعدادی از دانشجویانی که قصد ترک ایران را برای ادامه تحصیل داشتند، به این مسئله اشاره داشتند که اگر دانشگاه‌های داخل از وضعیت مناسبی برخوردار هستند، چرا روسای دانشگاه‌ها، کسانی که برای ما برنامه‌ریزی می‌کنند، فرزندان خود را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور می‌فرستند؟ همین سوژه ما را برآن داشت تا درباره این مهم با روسای دانشگاه‌ها به گفت‌وگو بنشینیم و جواب این سوال را از آن‌ها پیگیری کنیم.
سیداحمد معتمدی، رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر می‌گوید: اول درباره خودم بگویم که من سال ۶۳ در زمان جنگ، بورسیه کشور فرانسه بودم، اما بعد از تحصیل به کشورم بازگشتم و به ایران و مردمم خدمت کردم. درباره فرزندانم باید بگویم که فقط یکی از آن‌ها در مقطع دکتری در دانشگاه برلین آلمان تحصیل می‌کند، ولی او هم مانند خودم بعد از دریافت مدرک به ایران باز می‌گردد و به کشورش خدمت خواهد کرد.
محمدعلی برخورداری، رئیس سابق دانشگاه علم و صنعت ایران نیز در این باره توضیح می‌دهد که دخترم دوره کارشناسی خود را در دانشگاه تهران گذراند و بعد از ازدواج با همسرش به آمریکا رفت و در آنجا ادامه تحصیل داد و دعا می‌کنیم که به کشورش بازگردد و به ایران خدمت کند. من هم مدرک کارشناسی خود را در دانشگاه علم و صنعت دریافت کردم و برای ادامه تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری به آمریکا رفتم، زیرا در آن زمان تحصیلات تکمیلی در ایران وجود نداشت.
رئیس دانشگاه تهران، اما می‌گوید که همه فرزندانش در ایران تحصیل کرده‌اند و هیچ کدام از آنان برای ادامه تحصیل به خارج از کشور نرفته‌اند. محمود نیلی احمدآبادی خود در دانشگاه توهوکو ژاپن تحصیل کرده است. وی می‌گوید بسیاری از هم نسل‌های ما بعد از فارغ‌التحصیلی به کشورشان برگشتند و تعداد کمی از افرادی که به کانادا رفته بودند به ایران نیامدند و در آنجا ماندند.
محمود فتوحی، رئیس دانشگاه صنعتی شریف نیز که تمایلی به پاسخ این سوال نداشت، خیلی کوتاه توضیح داد که خودش در کانادا تحصیل کرده و فرزندانش هم در ایران مشغول به تحصیل هستند.
سیدحسن صدوق، رئیس دانشگاه شهید بهشتی هم البته با اشاره به اینکه فرزندانش در ایران تحصیل می‌کنند بیشتر به توضیح تحصیلات خود پرداخت و گفت: مدرک کارشناسی‌اش را از دانشگاه تهران و مدارک کارشناسی‌ارشد و دکتری را از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرده است. صدوق می‌گوید من در فرانسه زمینه برای ماندنم مهیا بود، اما به ایران برگشتم.
رئیس دانشگاه تربیت مدرس یکی دیگر از روسایی بود که جواب این سوال را از وی پیگیر شدیم، محمدتقی احمدی می‌گوید من سه فرزند دارم که همه آن‌ها در دانشگاه‌های خوب کشور تحصیل کرده‌اند و من خدا را شاکرم که چنین شرایطی فراهم شد. اما وی تاکید کرد که آموزش در کشور ما تراز بسیار بالایی دارد، به طوری که در دوره‌های لیسانس و فوق لیسانس دانشجویان ما می‌توانند در دانشگاه‌های خوب دنیا وارد بشوند و این نشان می‌دهد که دانشگاه‌های ما بنیه بسیار قوی دارند. احمدی به این نکته هم اشاره داشت که در پژوهش هم تعدادی از دانشگاه‌های رتبه ۱ و ۲ کشور، ایران را اکنون به این مقام علم و فناوری در دنیا رسانده‌اند و در این زمینه هم در دوره کارشناسی‌ارشد و هم دکتری فارغ‌التحصیلانی داریم که جزو دانشمندان یک درصد برتر جهان هستند.
اما رئیس دانشگاه هرمزگان که بیشترین استقبال را از این سوال داشت و گفت که من دو تا فرزند دارم، دخترم دانشجوی کارشناسی ‌ارشد دانشگاه علامه طباطبایی است و کارشناسی وی هم در داخل بوده است. پسرم هم دانشجوی مهندسی صنایع دانشگاه مهندسی هرمزگان است.
علی‌اکبر شیخی اعتقاد دارد که دانشجویان حداقل تا دوره کارشناسی ‌ارشد را باید از ظرفیت داخل استفاده کنند. وی تعریف می‌کند که فرزندان ما هم گاهی می‌گویند که همکلاسی ما به فلان کشور رفته است ما که پدرمان رئیس دانشگاه است چرا نباید برویم و در خارج از کشور تحصیل کنیم. من می‌گویم که در مقطع کارشناسی و کارشناسی‌ارشد فرزندانمان در همین فرهنگ و همین کشور تحصیل کنند، البته برای دکتری من باز هم تاکید دارم که دانشگاه خوب و برتر در کشور داریم. من زمانی‌که فرصت مطالعاتی خود را در کشور انگلستان می‌گذراندم، فرزندانم همانجا به مدرسه رفتند، ولی پس از برگشت در ایران تحصیل کردند و صاد‌قانه می‌گویم که طمعی برای تحصیل در خارج ندارند، علی‌رغم اینکه آنجا هم تحصیل کرده‌اند.
رئیس دانشگاه تبریز هم دو پسر دارد که یکی از آن‌ها خارج از کشور است و تحصیلاتش هم تمام شده است، البته هدف وی هم ادامه تحصیل نبوده است. آن یکی هم داخل کشور است و در مشاغل مربوط به فناوری اطلاعات مشغول به کار است. محمدرضا پورمحمدی می‌گوید اگر فرزند ارشدم از ایران رفته، به این خاطر که وضعیت دانشگاه‌های ما خوب نبود، نبوده است. وی به ترکیه رفته است که همه می‌دانند از لحاظ علمی از ما برتر نیست.
پورمحمدی توضیح می‌دهد که بعضی اوقات شاید اینکه اساتید هم سن‌ و‌ سال ما، فرزندانشان به خارج می‌روند، مربوط به گذشته باشد. وی می‌گوید مثلا بعد از انقلاب در داخل کشور دوره‌های دکتری نداشتیم و همه ما خارج از کشور تحصیل کرده‌ایم. وقتی خارج از کشور بودیم فرزندان ما با آن سیستم آموزشی درس خواندند که مطمئنا در انتخاب‌های بعدی‌شان بی‌تاثیر نبوده است. ولی باز هم تاکید می‌کنم اینکه دانشجویان برای تحصیل به خارج از کشور می‌روند به هیچ وجه نشانه ضعف دانشگاه‌های داخل نیست.
لازم به یادآوری است، همزمان با روی کار آمدن دولت اعتدال در بهار 1392، تارنمای آمریکایی «بیزنس اینسایدر - Business Insider» طی مقاله ای مفصل با اشاره به مصادیقی از تحصیل فرزندان یکی از مسئولان دولتی در کشورهای غربی نوشت: «[...]»، دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه کلمبیای آمریکا بوده و پس از آن با دریافت بورس تحصیلی موسوم به «لُرد دارندورف
 - Lord Dahrendorf» توانست در کالج مشهور «مدرسه اقتصاد لندن
 - London School of Economics» مشغول به تحصیل شود. این بورس، در قالب بورسیه‌هایی که «دویچه بانک آلمان - Deutsche Bank» به دانشجویان فقیر کشورهای نوظهور اعطا می‌کند، به وی داده شده است. جالب آنکه هدف از اعطای این بورس تحصیلی، کمک به دانشجویان نیازمند کشورهای در حال توسعه است و بر همین اساس، اعطای آن به نامبرده که ظاهراً از وضعیت مالی مناسبی هم برخوردار است، تعجب‌برانگیز به نظر می‌رسد. لازم است بدانیم وی هم اکنون در شعبه لندن دویچه بانک نیز مشغول به کار شده است. ضمن اینکه شوهر وی که پسر یکی از دیپلمات‌های ایرانی حاضر در اروپا نیز هست، هم ‌اینک در مقطع دکترا دانشگاه آکسفورد مشغول به تحصیل می‌باشد.»!
نویسنده «بیزنس اینسایدر» در پایان با نام بردن از چند تن از فرزندان و وابستگان مسئولان ایرانی، ضمن تشریح سوابق تحصیلاتی نامبردگان در آمریکا و اروپا، تصریح می‌کند: «سوالی که باید از دولتمردان ایرانی پرسید این است که مگر آنها فرزندانشان را دوست ندارند که ایشان را به دامان غرب فاسد می‌فرستند؟!»
علاوه بر این اوایل سال 2013 میلادی، وب‌سایت خبری-تحلیلی آتلانتیک در یادداشتی به قلم «موسز نعیم»، با اشاره به سطح تحصیلات و محل اخذ مدرک دانشگاهی اعضای کابینه دولت یازدهم در قیاس با همتایان ایشان در سایر کشورها می‌نویسد: «تعداد افرادی که در کابینه رئیس‌ دولت ایران، مدرک دکترای خود را از آمریکا گرفته‌اند، حتی بیش‌تر از کابینه‌ باراک اوباما است.[!] در واقع، تعداد اعضای کابینه‌ دولت یازدهم ایران که دارای دکترا از دانشگا‌ه‌های آمریکا هستند به تنهایی از مجموع افراد دکترا گرفته از آمریکا در کابینه‌‌ کشورهای فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، روسیه و اسپانیا بیشتر است.»!
و این همه در حالی‌است که بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در بخش‌هایی از وصیت‌نامه عبادی- سیاسی خویش خطاب به دانشگاهیان می‌فرمایند: «ما باید فکری بکنیم که جوان‌های ما در همین جا خوب تحصیل بکنند و بر فرض احتیاجی به خارج رفتن باشد، به کشورهایی بروند که استعماری نباشد و طمع اینکه ما تحت سلطه آنان باشیم نداشته باشند. استفاده از علوم و گرفتن آن از دیگران مانعی ندارد ولی باید توجه داشت که از جایی علوم را بگیریم که نخواهند ما را منحرف کنند. دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استثمارگر نیستند، بفرستید و از فرستادن به آمریکا و شوروی و کشورهایی که در مسیر این دو قطب هستند، احتراز کنید.»!