kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۶۰۳۱
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۵

ارتباط «بهشت» و«جهنم» با «اعمال» انسان

در «أمالي‌» صدوق‌ با سند متّصل‌ خود روايت‌ مي كند از علاء بن‌ محمّد بن‌ فضل‌ از پدرش‌ از جدّش‌ كه‌ او گفت‌: قَيس‌ بن‌ عاصِم‌ گفت‌: من‌ با جماعتي‌ از بني‌ تميم‌ بر رسول‌ خدا (صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ وسلّم‌) به‌ عنوان‌ ميهمان وارد شديم‌. چون‌ من‌ داخل‌ بر آن‌ حضرت‌ شدم‌، ديدم‌ صَلْصال‌ بْن‌ دَلَهْمَس‌ نيز در حضور آن‌ حضرت‌ نشسته‌ است‌.عرض‌ كردم‌: اي‌ پيغمبر خدا! ما را موعظه‌اي‌ فرما كه‌ از آن‌ نفع‌ ببريم‌، چون‌ ما قومي‌ هستيم‌ كه‌ در صحرا زندگي‌ مي‌كنيم‌ و خدمت‌ شما كمتر مي رسيم‌!
رسول‌ خدا فرمود: «اي‌ قيس‌! به درستي‌ كه‌ با هر عزّتي‌ ذلّتي‌ است‌، و با زندگي‌ مرگ‌ است‌، و با دنيا آخرت‌ است‌، و براي‌ هرچيزي‌ حسابگري‌ است‌، و بر هر چيزي‌ مراقب‌ و پاسداري‌ است‌، و براي‌ هر كار نيكوئي‌ ثوابي‌ است‌، و براي‌ هر كار زشتي‌ عِقابي‌ است‌، و براي‌ هر أجلي‌ كتاب‌ و تقديري‌ است‌. اي‌ قيس‌! حتماً و حقّاً بدون‌ شكّ با تو همدمی است‌ كه‌ با تو دفن‌ مي شود و او زنده‌ است‌ و تو نيز با او دفن‌ مي‌شوي‌ در حالی که تومرده‌ هستي‌. پس‌ اگر آن‌ همدم، كريم‌ باشد، تو را از گزند حوادث‌ مصون‌ خواهد داشت‌ و گرامي‌ خواهد داشت‌ و اگر لئيم‌ باشد تو را دستخوش‌ خطرات‌ و آفات‌ نموده‌ به‌ طوفان‌ بلا خواهد سپرد. او در روز قيامت‌ محشور نمي‌شود مگر با تو، تو نيز برانگيخته‌ نخواهي‌ شد مگر با او، از تو بازپرسي‌ نخواهد شد مگر از او، پس‌ او را صالح‌ قرار بده‌، چون‌ اگر صالح‌ باشد با او انس‌ خواهي‌ گرفت‌ و اگر فاسد باشد از هيچ‌ چيز وحشت‌ نداري‌ مگر از او؛ آن همدم،‌ كردار و عمل‌ تو است‌.» قيس‌ عرض‌ كرد: ‌ای پیامبر خدا! دوست‌ دارم‌ كه‌ اين‌ مواعظ‌ شما در ابياتي‌ از شعر درآيد تا ما با اين‌ أشعار بر افرادي‌ از عرب‌ كه‌ به‌ ما حكومت‌ كنند افتخار كنيم‌ و آنها را حفظ‌ نموده‌ و از نفائس‌ ذخائر خود قرار دهيم‌. رسول‌ خدا(ص)‌ به‌ يكي‌ از حضّار امر فرمودند كه‌ برود و حسّان‌ بن‌ ثابت‌  را بياورد.
 قيس‌ مي گويد: همين‌كه‌ منتظر آمدن‌ حسّان‌ بوديم‌، در اين‌ فاصله زمانی‌ ،در تفكّر فرو رفتم‌ كه‌ اين‌ مواعظ‌ را خودم به‌ شعر درآورم‌. شعرها را ساخته‌ و پرداخته‌ و جزماً آماده‌ ساختم‌ و قبل‌ از اينكه‌ حسّان‌ برسد عرض‌ كردم‌: يا رسول‌ الله‌ من‌ شعرها را خودم‌ سرودم‌ و چنين‌ گمان‌ دارم‌ كه‌ مطابق‌ پسند شما باشد و براي‌ آن‌ حضرت‌ خواندم‌:
تَخَيَّرْ خَليطًا مِنْ فِعالِكَ إنَّما
قَرينُ الْفَتَي‌ في‌ الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَل‌
وَ لابُدَّ بَعْدَ الْمَوْتِ مِنْ أنْ تُعِدَّه
لِيَوْمٍ يُنادَي‌ الْمَرْءُ فيهِ فَيَقْبَلُ
فَإنْ كُنْتَ مَشْغولاً بِشَيْءٍ فَلا تَكُن
بِغَيْرِ الَّذي‌ يَرْضَي‌ بِهِ اللَهُ تَشْغَلُ
فَلَنْ يَصْحَبَ الإنْسانُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ
وَ مِنْ قَبْلِهِ إلاّ الَّذي‌ كانَ يَعْمَلُ
ألا إنَّما الإنْسانُ ضَيْفٌ لاِهْلِهِ
يُقيمُ قَليلاً بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَرْحَلُ
- از اعمالت همدمى انتخاب كن كه در قبر، فقط وفقط عمل، همدم و همراه انسان است.
- و چاره‌ای نیست پس از مرگ از اینکه آماده کنی آن را برای روزی که انسان را ندا می‌زنند و او می‌آید.
 - پس، اگر مى‏خواهى مشغول كارى شوى، به كارى بپرداز كه خشنودى خدا در آن است.
- همراه انسان در حيات و ممات، چیزی جز كردارش نخواهد بود.
- بدان كه انسان در اين دنيا نزد خانواده‌اش براى اندك مدتى ميهمان است و پس از آن بايد به سوى قرارگاه اصلى خود کوچ کند.
اين‌ روايت‌ را مجلسي‌ در «روضۀ بحار» از «أعلام‌ الدّين‌» ديلمي‌ نقل‌ كرده‌ است‌ با اين‌ اختلاف‌ كه‌ طبق‌ اين‌ نقل، سرايندۀ ‌اشعار شخصي‌ از اصحاب‌ بوده‌ كه‌ در مجلس‌ حضور داشته‌ و او را صَلْصَال‌ مي‌گفتند.
*کتاب معادشناسي، آيت الله سيد محمد حسين حسيني طهراني ،ج سوم، ص296؛ معانى الاخبار، ص‏233؛ الخصال، ج‏1، ص‏115