kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۴۴۴۴
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۴
از هراره تا تهران - ۶۶

روگردانی از سازش با ظالم محور اتحاد عدالتخواهان سراسر جهان



 
  مهمان بعدي «آصف علي زرداري» رئيس‌جمهور پاکستان است. او با لباس خاص پاکستاني‌ها که براي حضور در اماکن مذهبي بر تن مي‌کنند، به ديدار آيت‌الله‌خامنه‌اي آمده است. در صحبت با ايشان، از دخالت‌هاي غربي و آمريکا در مسائل کشورش مي‌نالد و اين‌طور جواب مي‌شنود: «آمريکا و قدرت‌هاي غربي هرجا پا بگذارند، شر و فساد و ناامني به همراه مي‌آورند.» و با ذکر ظرفيت‌هاي بالاي جنبش عدم‌تعهد، از ظرفيت اين جنبش براي مبارزه با تروريسم مي‌گويند: «بايد همه در مقابل زورگويي‌ها و تحميلات قدرت‌هاي بزرگ احساس مسئوليت کنيم و در مقابل آن بايستيم.» مردم و مقامات ايران احساس خوبي نسبت به ملت پاکستان دارند و اين در سيل دو سال قبل از آن در پاکستان نشان داده شد؛ که مردم ايران با اشارة رهبرشان براي کمک به مردم مصيبت‌زدة پاکستان لبيک گفتند و حجم بالايي از کمک‌هاي مردمي به پاکستان ارسال شد.
آيت‌الله‌خامنه‌اي در پايان ديدار، با بيان احساس مثبت ايرانيان به مسلمانان مؤمن، صميمي و بافرهنگ پاکستان، دعا مي‌کنند که «اميدواريم با ياري خداوند، مشکلات تحميل‌شده به پاکستان پايان يابد.»
دو ديدار بعدي با «عمر البشير» رئيس‌جمهور سودان و «عبدالقادر بن‌صالح» رئيس مجلسِ الجزاير است و ديدار آخر جمعه با «ياني بوني» رئيس‌جمهور بنين و رئيس دوره‌اي اتحادية آفريقا. بنين با اينکه کشور کوچک و فقيري در گوشة آفريقاست، اما مردم و مسئولانش، بعد از ديدار رئيس‌جمهورشان با آيت‌الله‌خامنه‌اي در هراره، نسبت به ايران و رهبر نظام اسلامي ارادت و علاقه دارند. آن زمان، رئيس‌جمهور بنين «ماتيو کريکو» بود که مجذوب معنويت و حکمت مقام معظم رهبري شد و يک بار ديگر هم سال 76 به ايران آمد و بدون هيچ ملاحظه‌اي، مانند يک شاگرد به محضر ايشان رسيد و طلب ارشاد و هدايت کرد. اين احساس در اين رئيس‌جمهور هم وجود دارد. به علت فشردگي ديدارها، زمان ديدار کوتاه است.
رئيس‌جمهور بنين صحبت‌هايش را با تعريف از سخنرانيِ افتتاحية رهبر انقلاب شروع مي‌کنند: «من به سخنان شما گوش دادم و پس از پايان سخنراني، سه نوبت متن مکتوب سخنان‌ شما را مطالعه کردم. حرف‌هاي شما، همان حرف‌هاي بنيان‌گذاران اولية نهضت عدم‌تعهد در سال 1955 ميلادي (سال 1334) بود؛ افرادي مثل سوکارنو، نهرو، ناصر و تيتو. اين سخنان ما را اميدوار کرده است.»
بعد هم به‌عنوان رئيس اتحادية آفريقا مي‌گويد: «من از جانب 53 کشور آفريقايي مي‌گويم که ما نگران اين اعمال نفوذ آمريکا و ابرقدرت‌ها و استفادة آنها از حق وتو در شوراي امنيت هستيم. ما معتقديم مشکلات و نبود امنيت در دنياي امروز، ناشي از سوءمديريت جهاني، از جمله ساختار غلط شوراي امنيت و تسلط برخي قدرت‌ها از جمله آمريکا بر سازمان‌هاي بين‌المللي همچون بانک جهاني و صندوق بين‌المللي پول است.» بعد هم از حق هسته‌اي ايران دفاع مي‌کند.
آيت‌الله‌خامنه‌اي هم از روحية نشاط، اميد و اعتماد به نفس و تحليل صحيح «ياني بوني» از شرايط جهاني و مشکلات آن، تعريف مي‌کنند و به او مي‌گويند: «جمهوري اسلامي ايران، همواره براي هر شخص و ملتي که داراي چنين روحياتي باشند، احترام فراوان قائل است.»
* * *
اجلاس سران، روز جمعه تمام مي‌شود، اما چند نفر از سران در ايران باقي مي‌مانند تا با آيت‌الله‌خامنه‌اي ديدار داشته باشند. صبح شنبه، سه نفر ديگر مهمان رهبر انقلاب مي‌شوند؛ «تساخياگين البگ دورج» رئيس‌جمهور مغولستان که از ديدن ايران و پيشرفت‌ها و زيبايي‌هايش متحير مانده و تصميم گرفته بعد از دوران رياست جمهوري‌اش، در مغولستان تورهاي ايرانگردي راه بيندازد؛ «مانوئل سريفو ان‌هاماجو» رئيس‌جمهور گينة بيسائو؛ و «کيم يونگ نام» رئيس مجمعِ عالي کرة شمالي. کيم يونگ نام در ديدارش مي‌گويد: «سفر شما در دورة رياست جمهوري (سال 68) به کرة شمالي، نقطة عطف روابط دو کشور بود. اميد داريم اين روابط بيشتر شود.»
* * *
دومين حضور آيت‌الله‌خامنه‌اي در اجلاس سران جنبش عدم‌تعهد، نقطة نوراني ديگري مي‌شود در تاريخ اين جنبش؛ نقطه‌اي که اگر به هدايت‌هاي ايشان عمل شود، تبديل به يک خط نوراني خواهد ‌شد. سخنرانيِ افتتاحية رهبرِ انقلاب اسلامي در افقي بسيار بالاتر از آنچه بنيان‌گذارانِ عدم‌تعهد در نظر داشتند، در اوج عزت و استقلال واقعي است و اين‌بار، فقط به يکي از مصاديق جهاني وارد مي‌شود؛ به ريشة فساد در دنيا، يعني جريان صهيونيست و اوج ظلم، يعني جريان فلسطين.
اين سخنراني هم مانند 26 سال قبل، با نام خدا و درود بر
 پيامبر اعظم آغاز مي‌شود:
بسم الله الرحمن الرحيم‌
اَلحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالَمينَ وَ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلَى الرَّسولِ الاَعظَمِ الاَمينِ وَ عَلى آلِهِ الطّاهِرينَ‌ وَ صَحبِهِ المُنتَجَبينَ وَ عَلى جَميعِ الاَنبياءِ وَ المُرسَلينَ
به شما مهمانان گرامى، سران و هيئت‌هاى نمايندگى کشورهاى جنبش عدم‌تعهد، و نيز، ديگر شرکت‌کنندگان در اين اجلاس بزرگ بين‌المللى خوش‌آمد مي‌گويم.
ما در اينجا گرد آمده‌ايم تا به هدايت و کمک پروردگار، حرکت و جريانى را که در شش دهة قبل، با هوشمندى و موقعيت‌شناسى و شجاعت چند تن از رهبران سياسىِ دلسوز و مسئوليت‌پذير پايه‌گذارى شد، به اقتضاى موقعيت‌ها و نيازهاى امروز جهان، ادامه دهيم و بلکه به آن، جانى تازه و تحرکى دوباره ببخشيم.
مهمانان ما از مناطق جغرافيايى دور و نزديک، در اينجا گرد آمده و متعلق به مليت‌ها و نژادهاى گوناگون و داراى تعلقات اعتقادى و فرهنگى و تاريخى و وراثتىِ متنوعند؛ ولى همان‌طورکه «احمد سوکارنو»، يکى از بنيانگذاران اين جنبش، در کنفرانس معروفِ باندونگ، در سال 1955 گفت، مبناى تشکيل عدم‌تعهد، نه وحدت جغرافيايى يا نژادى و دينى، بلکه وحدت نياز است. آن‌ روز کشورهاي عضو جنبش عدم‌تعهد، به پيوندى که بتواند آنها را از سيطرة شبکه‌هاى اقتدارگرا و مستکبر و سيرى‌ناپذير، مصون بدارد، نيازمند بوده‌اند؛ امروز با پيشرفت و گسترش ابزارهاى سلطه‌گرى، اين نياز همچنان پابرجاست.
من مي‌خواهم حقيقت ديگرى را مطرح کنم:
اسلام به ما آموخته است که انسان‌ها، با وجود ناهمگوني‌هاى نژادى و زباني و فرهنگى، فطرت همسانى دارند که آنها را به پاکى و عدالت و نيکوکارى و همدردى و همکارى فرامي‌خواند و همين سرشت همگانى است که اگر از انگيزه‌هاى گمراه‌کننده، به‌سلامت عبور کند، انسان‌ها را به توحيد و معرفت ذات متعالى خداوند رهنمون مي‌گردد. اين حقيقت تابناک داراى چنان ظرفيتى است که قادر است پايه و پشتوانة تشکيل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پيشرفت و عدالت ـ توأماً ـ گردد و شعاع معنويت را بر همة فعاليت‌هاى مادى و دنيايى انسان‌ها نفوذ دهد و بهشتى دنيايى ـ پيش از بهشت اخروىِ موعود اديان الهى ـ براى آنان فراهم آورد. و نيز همين حقيقت مشترک و همگانى است که مي‌تواند شالوده‌ريز همکاري‌هاى برادرانة ملت‌هايى باشد که از نظر شکل ظاهرى و سابقة تاريخى و منطقة جغرافيايى، شباهتى به يکديگر ندارند.
همکاري‌هاى بين‌المللى هرگاه بر چنين شالوده‌اى استوار باشد، دولت‌ها ارتباطات ميان خود را، نه بر اساس ترس و تهديد، يا افزون‌طلبى و منافع يک‌جانبه، يا واسطه‌گرىِ افراد خائن و خودفروش، بلکه بر پاية منافع سالم و مشترک، و برتر از آن، منافع انسانيت بنا مي‌کنند و وجدان بيدار خود و خاطر ملت‌هاى خود را از دغدغه‌ها آسوده مي‌سازند.
اين نظم آرمانى، در نقطة مقابل نظام سلطه قرار دارد، که در قرن‌هاى اخير قدرت‌هاى سلطه‌گر غربى، و امروز، دولت زورگو و متجاوز آمريکا، مدعى و مبلّغ و پيش‌قراول آن بوده‌ و هستند.
مهمانان عزيز!
امروز آرمان‌هاى اصلى جنبش عدم‌تعهد، با گذشت شش دهه، همچنان زنده و پابرجاست؛ آرمان‌هايى مانند استعمارزدايى، استقلال سياسى و اقتصادى و فرهنگى، عدم‌تعهد به قطب‌هاى قدرت و ارتقاء همبستگى و همکارى ميان کشورهاى عضو. واقعيت‌هاي امروز جهان با آن آرمان‌ها داراى فاصله است؛ ولى ارادة جمعى و تلاش همه‌جانبه، براى عبور از واقعيت‌ها و دست يافتن به آرمان‌ها، هرچند پُر چالش، ليک اميدآفرين و ثمربخش است.