kayhan.ir

کد خبر: ۱۲۲۳۶۷
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۴

ترامپ آمریکا را به کجا می‌برد؟


دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا روز چهارشنبه 15 آذر ماه در یک سخنرانی در کاخ سفید قدس را پایتخت فلسطین اشغالی اعلام کرد و به دولتش دستور داد مقدمات کار برای انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس را فراهم کنند. این تصمیم ترامپ با محکومیت‌های جهانی مواجه شد. حتی متحدین نزدیک آمریکا نیز مخالفت خود را با این تصمیم ترامپ اعلام کردند. نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل در شورای امنیت نیز قطعنامه حمایت از قدس را وتو کرد تا به نوعی ترامپ نشان دهد که قصد عقب‌نشینی از تصمیم خود را ندارد. اما مخالفت‌ها با این تصمیم ترامپ به همین‌جا ختم نشد و مجمع عمومی سازمان ملل به صورت قاطع در برابر این تصمیم ترامپ ایستاد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد پنج‌شنبه پیش‌نویس قطعنامه مخالفت با تغییر وضعیت قانونی قدس را تصویب کرد. بر اساس این قطعنامه، 128 کشور به این پیش‌نویس رأی مثبت و 9 کشور رأی مخالف دادند و 35 کشور نیز رأی ندادند. این قطعنامه تأکید می‌کند که هرگونه اقدامات با هدف تغییر بافت شهر قدس، باطل و بی‌اثر است. این قطعنامه همچنین بر ضرورت لغو هرگونه تصمیمی که با هدف تغییر بافت شهر قدس صورت می‌گیرد، تأکید دارد. همچنین به‌رسمیت شناختن قدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل توسط آمریکا طبق این قطعنامه  محکوم شد. این قطعنامه در حالی تصویب شد که آمریکا دوشنبه ‌شب در نشست شورای امنیت، قطعنامه‌ پیشنهادی مصر درباره قدس را وتو کرد. در قطعنامه پیشنهادی مصر به شورای امنیت تأکید شده بود مسئله قدس باید از طریق مذاکرات حل شود و هرگونه تصمیم و اقدامی که منجر به تغییر ماهیت، موقعیت، یا ترکیب جمعیتی بیت‌المقدس شود، هیچ وجهه قانونی ندارد، فاقد ارزش و اعتبار است و باید مطابق قطعنامه‌های شورای امنیت به حالت اول بازگردد. مخالفت اکثریت اعضای سازمان ملل با تصمیم ترامپ برای آمریکا پیامدهای زیادی به دنبال خواهد داشت.
بازگشت به دوران انزواگرایی
اساس سیاست خارجی دولت آمریکا از سال 1823 تا درگیر شدن این کشور در جنگ جهانی اول در سال 1917 و جنگ جهانی دوم، بر پایه سیاست انزواگرایی استوار بود. این سیاست انزواگرایی به دکترین مونرو (Monroe-Doctrine) موسوم است. در شرایط کنونی نیز به نظر می‌رسد دونالد ترامپ در حال بازگرداندن آمریکا به دوران انزواگرایی است. البته در دوره جدید آمریکا با خواست خود این سیاست را برنخواهد گزید و در واقع یک ابتکار از سوی آمریکا نخواهد بود. بلکه اقدامات اشتباه و دخالت‌های آمریکا در مسائل مختلف آمریکا را به سمت منزوی شدن سوق خواهد داد. مهمترین مصداق در این مورد نیز اقدام ترامپ در مورد قدس است. کشورهای مختلف این اقدام ترامپ را به عنوان تخطی آمریکا از اصل همکاری بین‌المللی برای حل مشکلات می‌دانند و به همین دلیل در مجمع عمومی سازمان ملل جز چند ریز کشور همه اعضا در برابر آمریکا قرار گرفتند. آمریکا، کانادا، جمهوری چک، رژیم صهیونیستی، جزایر مارشال، میکرونزی، نائورو، پالائو و پاناما تنها بازیگرانی بودند که به این قطعنامه رای منفی دادند.
در واقع این مسئله به خوبی نشان داده که ترامپ در حال سوق دادن آمریکا به دوران پیش از جنگ جهانی  اول است. چرا که عدم حمایت فرانسه و انگلیس از آمریکا در این مسئله به خوبی نشان‌دهنده شکاف موجود بین این کشور با کشورهای اروپایی است.  نکته جالب این است که تصویب این قطعنامه در حالی صورت گرفت که نماینده آمریکا در سازمان ملل در اقدامی عجیب و در آستانه برگزاری نشست فوق‌العاده مجمع عمومی سازمان ملل در‌باره اقدام ترامپ راجع به قدس، خطاب به تمام کشورهای شرکت‌کننده در این نشست اعلام کرد، هرکس علیه اسرائیل رای بدهد، باید منتظر واکنش آمریکا باشد! بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز پیش از رأی‌گیری و حتی قبل از تصویب قطعنامه مجمع عمومی در مورد قدس موضع‌گیری کرد و سازمان ملل را «خانه دروغ» نامید. وی در بیانیه‌ای که از سوی دفترش منتشر شد گفت: «با این قطعنامه مخالفت می‌کنیم و با کشورهایی که به این قطعنامه رای نداده‌اند به خوبی رفتار خواهیم کرد.» با این حال روزنامه صهیونیستی هاآرتص در همین رابطه نوشت، این اقدام خشم علیه اسرائیل و سیلی محکمی به ترامپ بود.
شبکه تلویزیونی سی.ان.ان. نیز در واکنش به تصویب این قطعنامه اعلام کرد که اسرائیل و آمریکا در خصوص بیت‌المقدس در عرصه سیاست خارجی منزوی ماندند. امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز به انتقاد از نقشه راه آمریکایی‌ها اظهار داشت: «جایگزینی برای راه‌حل دو دولت وجود ندارد و بر سر بیت‌المقدس باید توافق دو طرف‌(فلسطین و رژیم صهیونیستی) وجود داشته باشد.» همچنین وی تصویب این قطعنامه با رأی مثبت اکثریت قاطع کشورهای عضو را پیروزی بزرگ قلمداد کرد. رئیس‌جمهوری فرانسه افزود: «درباره کلیت مسئله اسرائیل و فلسطین‌، فرانسه و اتحادیه اروپا از راه‌حلی متوازن و عادلانه حمایت می‌کنند.»
پایان سخن
دوران اوج آمریکا به عنوان قدرت تعیین‌کننده و فائقه جهان با ظهور ترامپ به سر رسیده است. هرچند نشانه‌های پایان عصر آمریکایی پیش از ترامپ نیز مشخص بود اما با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری این مسئله شتاب بیشتری به خود گرفته است. ترامپ در یک سال ریاست جمهوری خود نشان داده است که آمریکا در برابر تعهدادت بین‌المللی هیچ‌گونه احساس مسئولیتی ندارد و به راحتی از توافق‌نامه‌هایی که روسای جمهور پیش از ترامپ امضا کرده‌اند خارج می‌شود. این مسئله باعث تشدید روند بی‌اعتمادی به آمریکا خواهد شد. اقدام ترامپ در مورد قدس نیز اوج اقدامات یکجانبه وی در مورد یک پرونده و مسئله بین‌المللی است. در واقع ترامپ با این اقدام تیر خلاصی به اعتبار آمریکا شلیک کرد، تیر خلاصی که می‌تواند آمریکا را به سال 1823 و دوران انزواگرایی بازگرداند. نشانه‌های این مسئله نیز قابل رویت است. همراهی تنها 7 کشور با آمریکا در مورد قدس در مجمع عمومی نشان‌دهنده افول جایگاه و اعتبار آمریکا است چرا که کشورهایی با آمریکا همراهی کرده‌اند که حتی اسم این کشورها نیز به راحتی قابل تلفظ نیست و مجموع جمعیت همه آنها به زحمت به میلیون می‌رسد.
نهادهای مختلف آمریکایی در کنار رسانه‌ها و مقامات سابق بارها اقدامات ترامپ را مورد انتقاد قرار داده‌اند. چرا که این اقدامات را باعث تضعیف آمریکا می‌دانند. در یک سال ریاست جمهوری ترامپ آمریکا در مسئله سوریه به معنای کامل به حاشیه رفته و توان هیچ گونه تاثیرگذاری بر روند حل بحران سوریه را ندارد. در جهان عرب نیز تنها محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و امارات و بحرین با ترامپ همراهی کرده‌اند و سایر کشورهای دیگر سعی دارند خود را از همراهی با آمریکا تبرئه کنند. همه این نشانه‌ها حکایت از ورود آمریکا به دوران جدیدی است، دورانی که آمریکا در بهترین حالت تنها یک قطب قدرت در کنار قطب‌های دیگر در نظام بین‌الملل خواهد بود. مسئله فلسطین نیز نقطه عطف این دگرگونی در جایگاه آمریکا خواهد بود.