پرهیز از دوستی با منحرفین(حکایت خوبان)
ابوهاشم جعفری یکی از شاگردان امام رضا(ع) میگوید: از امام رضا(ع) شنیدم که به من فرمود: چرا تو را میبینم که با عبدالرحمن بن یعقوب همنشینی میکنی؟ جعفری گوید: عرض کردم، او دایی من است. امام فرمود: او درباره ذات پاک خدا مطالب نامناسبی میگوید که ساحت پاک خدا از آن منزه است. خدا را (به صورت اجسام و اوصاف آن وصف میکند) در حالی که خدا قابل توصیف نیست پس یا با او همنشین باش و ما را ترک کن و یا با ما همنشین باش و از او دوری کند. ابو هاشم گوید: عرض کردم، او هر عقیدهای دارد و هرچه میگوید، بر من چه زیانی دارد با اینکه من بر عقیده حق خود استوار هستم و از عقیده او دوری میکنم. امامرضا(ع) فرمود: آیا نمیترسی که بلایی به او برسد و تو نیز به بلای او بسوزی؟! آیا به این داستان آگاهی نداری که شخصی از یاران حضرت موسی(ع) بود، ولی پدرش از یاران فرعون بود، هنگامی که با سپاه موسی(ع) خواست پدرش را به خود ملحق سازد، ولی پدر سخن او را رد میکرد و همچنان با هم ستیز میکردند تا اینکه هر دو به کناری از دریا رسیدند، ناگاه بلای غرق شدن فرعونیان فرا رسید و آن پسر نیز همراه پدر غرق شد، وقتی که این خبر به موسی(ع) رسید، موسی(ع) فرمود: او در رحمت خداست ولی چون عذاب فرود آید، از آن کس که نزدیک گنهکار است، دفاعی نشود.(1)
_________________
1- اصول کافی، ج 2، ص 374