kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۹۳۹۳
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۴

عقل و سیاست یا نفاق(زلال بصیرت)



یکی از مشکلات آدمی این است که زیاد به شک و شبهه می‌افتد و لذا خداوند در آیات ابتدایی سوره بقره، قرآن را کتابی یقینی از جانب خدا می‌داند که سبب هدایت متقین می‌شود.
خداوند در این آیات بعد از ‌اشاره به مؤمنان و کافران، به بیان ویژگی‌های منافقان می‌پردازد، این افراد نه مؤمن هستند و نه کافر؛ بلکه می‌خواهند زندگی کنند و منافعشان تأمین شود؛ یعنی لزوما به دنبال شناخت حق و یا دشمنی با حق نیستند، بلکه به دنبال راحتی خودشان هستند.
خداوند این عده را از کفار بدتر می‌داند، چرا که انسان تکلیف خود را در مقابل کافر و مؤمن می‌داند، اما در مقابل منافقی که نه معلوم است ایمان دارد و نه کفر وی معلوم است، بلاتکلیف است و این عده خطرناک هستند.
دسته‌بندی انسان‌ها در قبال حق و باطل
هر کجا پای حق و باطلی در میان باشد، این سه دسته وجود دارند؛ عده‌ای حق را پذیرفته و با دل و جان آن را حمایت می‌کنند، دسته دیگر مقابل حق می‌ایستند، اما دسته سوم در میانه حق و باطل حرکت می‌کنند؛ با هر یک از اهل حق و باطل نیز همراه شوند، سخن آنها را تأیید می‌کنند.
چنین کسانی در عباداتی مثل نماز هم که شرکت می‌کنند، از روی ناچاری و با بی‌حالی و خستگی است. خود را طرفدار انفاق معرفی می‌کنند، اما بهانه‌هایی می‌تراشند تا انفاق نکنند؛ وقتی هم پای جهاد در میان باشد، بهانه می‌آورند و همان طورکه قرآن فرموده است مثلا برداشت محصول را بهانه می‌کنند. یعنی جهاد را رد نمی‌کنند، اما  در این مسیر نیز قدم بر نمی‌دارند. لذا در پایان جنگ اگر مؤمنین پیروز شدند می‌گویند ما هم با شما بودیم و قصد داشتیم در جنگ شرکت کنیم؛ و اگر شکست خوردند، مؤمنان را سرزنش می‌کنند.
حال هر یک از ما باید خود را ارزیابی کند و ببیند جزء کدام دسته است؟ آیا جزء دسته اول هستیم که تحقیق کرده تا حق را بشناسیم و بعد از شناخت، حاضرهستیم تا پای جان برای آن تلاش کنیم؛ چنانکه شهدا تا پای جان بر سر آرمانشان ایستادند؟  و مثل مادران آنها که فرزندان خود را تقدیم اسلام کردند و به جای‌ گریه و زاری، به آن افتخار کردند؟
در مقابل دسته اول، دسته دیگری نیز وجود دارند که از ابتدا مخالف انقلاب بوده اند؛ اما دسته‌ای هم هستند که خود را اهل جهاد می‌دانند، اما به دنبال کسب منافع و زندگی خود هستند!
این دسته‌بندی افراد، برای هر یک از پدیده‌ها و مسائل اجتماعی وجود دارد، برخی هر مسئله اجتماعی پیش می‌آید، تحقیق می‌کنند تا حق را بشناسند و برای آنچه می‌خواهند انجام دهند، حجت شرعی داشته باشند. در مقابل، عده‌ای هم معتقدند جنگ چه فایده‌ای دارد؛ امام (ره) نیز – العیاذ بالله -  آدم لجوجی بود که با آمریکا درافتاد و سبب شد تا شهرهای ما خراب شود. اما دسته سوم گاهی، ریش جا می‌گذارند و خود را طرفدار نظام جلوه می‌دهند و در عین حال به دنبال منافع خود هستند و در مسائل سیاسی و سخنانشان یکی به نعل و یکی به میخ می‌زنند؛ چون بالاخره می‌خواهند زندگی کنند.
هیچ کس مانند سیدالشهدا (ع) به این زیبایی، به وصف دسته سوم نپرداخته است. طبق فرمایش ایشان، مردم برده دنیا هستند و به دنبال این هستند که چگونه زندگی کنند که بیشتر لذت ببرند و کسب و کارشان بچرخد. اینان مادامی که از دین برای دنیایشان استفاده کنند، دیندار هستند، اما اگر ببینند دین به ضررشان تمام می‌شود، خبری از دینداری نخواهد بود؛ البته این افراد نمی‌گویند با دینداری مخالفیم، اما تا زمانی از انقلاب و دین دفاع می‌کنند که به نفعشان باشد. لذا در شرایط حساس، انسان‌های دیندار کم هستند.
باید با خودمان بیندیشیم چه اندازه دین، انقلاب و امام زمان (عج) را قبول داریم،آیا واقعا کار امام (ره) را صحیح می‌پنداریم یا فکر می‌کنیم او ‌اشتباه کرد که دعوا راه انداخته و سبب شد تا خون جوانانی ریخته شود و شهرهایی خراب شود؟ اگر حساب خود را مشخص نکنیم، روزی خیلی پشیمان می‌شویم؛ لذا تا دیر نشده باید به حساب کار خود بپردازیم.
برخی، باری به هر جهت بودن و به همراه باد بودن را عقل و تدبیر و سیاست می‌دانند،اما در منطق قرآن، اینها سیاست نیست؛ بلکه نفاق است.
لزوم عمل به تکلیف در مسائل اجتماعی
اول باید تحقیق کنیم تا واقعا مسئله برای ما مشخص شود و جای شکی برای ما باقی نماند و بعد از شناخت حق، باید پابرجا مانده و در عمل به حق و دفاع از آن، مسامحه نکنیم؛ اما دسته سوم خیلی از مسائل را جدی نمی‌گیرند و به دنبال حق و باطل نیستند؛ شاید شما هم در زندگی چنین افرادی را زیاد دیده باشید.
باید یک بار برای همیشه حساب خود را صاف کنیم. بالاخره امام (ره) درست می‌گفت یا شاه؟ چنین نباشد که طرفدار انقلاب باشیم و وقتی گرانی شد و کمی فشار آمد، بگوییم زمان شاه بهتر بود! اگر با این روحیه زمان پیامبر (ص) حضور داشتیم، وقتی با مشرکان مکه مواجه می‌شدیم، چه می‌کردیم؟ آیا در دوران خانه‌نشینی علی(ع)  کنار او می‌ماندیم؟
برخی می‌گویند دنیا ارزش این حرف‌ها را ندارد، بروید با هم بسازید، چه تفاوتی می‌کند که علی(ع) حاکم باشد یا غیر او؟! تو نماز خودت را بخوان. از همین رو، در زمان جنگ صفین کسانی که اهل نماز و روزه بودند، در مقابل دستور علی(ع) برای جنگ با معاویه می‌گفتند: ما نمی‌خواهیم در خونریزی مسلمانان شریک شویم! حتی به امیرالمؤمنین نیز توصیه می‌کردند با گفت‌وگو و مذاکره قضیه را حل کند و وارد جنگ نشود؟
باید در مسائل مختلف اجتماعی، تحقیق کنیم تا حق را بشناسیم، اما بعد از اینکه حق برایمان ثابت شد، باید مردانه بایستیم؛ نه اینکه چند روزی طرفدار باشیم و بعد پشیمان شویم. اگر کاری غلط است، از ابتدا نباید پا در آن راه گذاشت، اما اگر حق است باید تا پای جان برای آن ایستاد.
 بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) 
در دیدار با جمعی از نیروهای انتظامی مرکز؛ قم؛1/8/96
زلال بصیرت روزهای  پنج‌شنبه منتشر می‌شود.