kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۲۸۵۸
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۰
کیهان بررسی می‌کند

چرا دولت دوازدهم باید از به‌کارگیری فعالان فتنه پرهیز کند‌؟


سرویس سیاسی‌-
تجربه تلخ بکارگیری برخی فعالان فتنه با ظهور پدیده مدیران نجومی‌بگیر، تجمل‌گرا،‌ اشرافی و دلبسته به غرب با ماحصل ناکارآمدی دولت یازدهم‌، در ایامی که نوبت به انتخاب معاونین و استانداران رسیده گواه روشنی است که شرط نخست برای موفقیت و کارآمدی پرهیز از بکارگیری این افراد در دولت جدید است.
حدود یک هفته‌ای از تشکیل دولت دوازدهم با حواشی پر حرف و حدیث رای اعتماد نمایندگان مجلس به 16 وزیر کابینه می‌گذرد و وزرای جدید نیز پس از برگزاری مراسمات تودیع و معارفه یک به یک در راس وزارتخانه‌های دولت دوازدهم ساکن می‌شوند. اکنون نوبت به انتخاب معاونین و مدیران وزارتخانه‌ها‌، استانداران و فرمانداران دولت رسیده که بعد از وزرا مهم‌ترین گزینش دولت است و توجه و حساسیت ویژه‌ای را معطوف به خود می‌سازد.
فتنه همچنان خط قرمز
در این بین انتظار جدی از وزرا آن است که در گزینش‌های خود در کنار توجه به تخصص،  جوان‌گرایی و داشتن روحیه مدیریت جهادی،  با رعایت خطوط قرمزهای نظام از به‌کارگیری فعالان فتنه خودداری کنند، چرا که از یک سو حضور فعالان فتنه ۸۸ در مناصب دولتی آنهم در دولت مدعی اعتدال، نقض روح اعتدال‌گرایی است و سوابق و عملکرد این عده که حتی برخی از آنها سوابق محکومیت نیز دارند، نشان می‌دهد نه‌تنها اعتقادی به گفتمان اعتدال ندارند بلکه در صورت امکان افراطی‌ترین حرکات را در جهت خلاف منافع نظام و در راستای براندازی و ضربه زدن به جمهوری اسلامی و رای مردم به نمایش خواهند گذاشت.
از سوی دیگر برخلاف عقیده برخی جريانات و شخصيت‌هاي سياسي که معتقدند نبايد به گذشته پرداخت و بايد از اختلافات سياسي آن دوره عبور كرد! فتنه‌گران زنده و فتنه همچنان خط قرمز است.
تاکیدات رهبری به موضوع فتنه
فتنه مسئله‌ای بود که انقلاب اسلامی را تا لب پرتگاه برد و رهبری معظم انقلاب نیز به موضوع فتنه حساس هستند و آن را مدام خط قرمز اعلام می‌کنند. مقام معظم رهبری فرمودند: «مسئله فتنه و فتنه‌گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است، (شهریور 93) و همچنین به مسئولان دستور دادند که: «از افرادی که نامطمئن بودن خودشان را اثبات کردند، مطلقا استفاده نکنید....... همین‌هایی که در سال 88 آن بازی را راه انداختند، این‌ها با جمهوریت نظام جمهوری اسلامی مخالفت کردند،(رمضان 94).
متأسفانه دولت یازدهم به فعالان فتنه و شرکای آن و همچنین ساکتین فتنه توجه ویژه نمود و راه را برای ورود آنان به دولت و مسئولیت‌های مهم باز کرد و نتیجه و دستاورد آن برای دولت جز ناکارآمدی نبود.
عدم موفقیت و دستاورد ولو ناچیز در حوزه اقتصاد، مسکن، عمران و آبادی، معیشت، تولید داخلی، رشد علمی، سیاست خارجی از یک سو و برجسته بودن مباحثی همچون عدم شفافیت مالی، حقوق نجومی، رکود، تناقض‌‌گوئی و حاشیه‌سازی از سوی دیگر، همه و همه به علت نفوذ این افراد در دولت یازدهم بوده است.
خیانت فتنه‌گران
 این درحالی است که کاربست تحریم‌ها علیه ملت ایران، هم یکی از نتایج بد عملی گروهی از فتنه‌گران و هم نشأت گرفته از آدرس‌ها و گراهایی بود که برخی دیگر از سران فتنه به دشمنان دادند؛ گروهی دشمن را تشجیع کردند و گروهی گرای دقیق دادند. چنانکه رابرت گیتس وزیر وقت دفاع آمریکا (رئیس‌اسبق سیا) در آن ایام گفته بود «ما چنین شکاف‌هایی را در 30 سال گذشته ندیده بودیم. به همین دلیل احتمالا تحریم بیش از گذشته جواب می‌دهد» و روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز و مجله تایم با ‌اشاره به مواضع برخی عناصر فراری نماینده جنبش سبز در خارج نوشتند «برخلاف غرور ملی ایرانی‌ها، اپوزیسیون سبز از فشار تحریم‌های غرب راضی است» و «سبزها از آمریکا خواستند برای کمک به آنها بر فشار تحریم‌های اقتصادی بیفزاید.» لس‌آنجلس ‍ تایمز بود که نوشت «نمایندگان جنبش سبز می‌گویند تحریم‌ها باید هرچه شدیدتر اعمال شود اما نه به صورت تدریجی عمل کند بلکه برای اثرگذاری باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن.»!
این جرم بزرگ و خیانت کم‌سابقه‌ای است که یک طبقه سیاسی خودکامه و خودخواه، غیر از کشیدن ترمز پیشرفت ملت و تبدیل اتحاد آن به تفرقه، گرای فشار و خرابکاری اقتصادی را برای تنگ کردن زندگی مردم بدهند. بنابراین به این معنا آنان حتی در نقطه معارضه دولت جدید نیز قرار می‌گیرند هر چند که مدعی و متظاهر به حمایت از او هستند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که رژیم تحریم‌های فعلی ایران، ریشه در قطعنامه 1929 شورای امنیت دارد که 25 خرداد 1389 (ژوئن 2010) صادر شد. تمام تحریم‌های یکجانبه‌ای که اکنون به‌عنوان تحریم‌های موثر علیه ایران از آنها یاد می‌شود (تحریم‌های انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است.
بنابر مستندات و شواهد متعدد، قطعنامه 1929 که دقیقا در سالگرد فتنه 88 تصویب شد، محصول تعامل راهبردی آمریکا و متحدانش درباره نحوه کمک به فتنه 88 در ایران بود و یکی از خروجی‌های بازنگری استراتژیک آمریکا در سیاست خود درباره ایران پس از فتنه 88 است.
با وجود ظاهرسازی بی‌سابقه آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی و برخی دنباله‌های داخلی درباره هدف قطعنامه 1929 و تلاش به ظاهر وسیع برای مرتبط نشان دادن آن با سیاست هسته‌ای ایران، مرور روند تحولات و مطالعه مجموعه اظهارات و تحلیل‌های منابع و مقام‌های غربی در فاصله زمانی فروردین 89 تا روز تصویب قطعنامه، حاوی نشانه‌های بسیار روشنی است در این باره که هدف اصلی این قطعنامه یک تنفس مصنوعی و ایجاد فرصت برای فتنه‌گران و با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
گرای مجدد برای تحریم
همچنین این جریان که بارها و بارها از سوی مقامات آمریکا و اسرائیل به عنوان «سرمایه اجتماعی» اپوزیسیون در ایران یاد شده‌اند‌، طی هفته اخیر و همزمان با شروع به کار دولت دوازدهم نیز با برخی اقدامات و مواضع خود بدنبال تسهیل در تحقق اهداف بازی جدید آمریکا علیه ایران در وضع تحریم‌های جدید هستند.
 تحریک یک از سران فتنه به اعتصاب غذا دقیقا بعد از تحریم‌های اخیر آمریکا که به بهانه نقض حقوق بشر وضع شده به عنوان تلاشی در جهت سند‌سازی آنان برای تحریم‌های حقوق بشری آمریکا علیه ایران و از سوی دیگر توئیت اخیر یکی از محکومان فتنه 88 مبنی بر تولید موشک و بمب اتمی و تبدیل ایران به کره شمالی اسلامی، در حالیکه «نیکی هیلی» نماینده آمریکا در سازمان ملل با سفر به وین، پروژه بازرسی از مراکز نظامی را کلید زده است؛ نمونه‌ای دیگر از خیانت ماندگار فتنه‌گران به منافع ملی است.
این درحالی است که گزارش اخیر موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل مبنی بر سیاست آمریکا درباره تغییر رژیم در ایران، از تحرکات اخیر فتنه‌گران رمزگشایی کرده است، آنجا که با تاکید بر اهمیت نقش اصلاح‌طلبان برای تحقق این هدف ، حمایت‌های بیشتر آمریکا از این جریان را منوط به ارسال پالسهای بیشتر از داخل ایران کرده و می‌نویسد: «دولت آمریکا به احتمال زیاد تنها در زمانی از نیروهای مخالف در ایران حمایت خواهد کرد که پایه‌های نظام بر اثر روندی داخلی تضعیف شده باشد. در نتیجه به احتمال زیاد دولت آمریکا ترجیح خواهد داد که صبر کند تا ببیند که آیا اپوزیسیون ایران از خود قدرت لازم را نشان می‌دهد و بعد این تصمیم را بگیرد که آیا می‌خواهد از آن حمایت کند یا خیر، و در صورت حمایت به چه شیوه‌ای می‌خواهد آنرا به سرانجام برساند».
شرط نخست موفقیت
بنا بر آنچه ‌اشاره شد سابقه فتنه‌گران نشان داده آنها به چیزی کمتر از فروختن شرف و عزت وطن راضی نیستند. آنها بودند که انتخابات باشکوه ملت را به جنگ خیابانی تبدیل کردند. آنها بودند که زمینه را برای حضور آمریکا در کشور فراهم کردند و آرزو کردند دولت آمریکا همان کاری که با عراق کرد را با ایران هم بکند. آنها بودند که بعد از دادن بهانه به دشمن،خودشان گرای تحریم دادند و بدترین تحریم‌ها را با راهنمایی دقیق و مو به مو به ملت ایران تحمیل کردند.
اکنون طبیعی است که وجود آنها در هر مجموعه صد در صد سالمی هم می‌تواند آن مجموعه را فاسد و آلوده کند. در کنار این مسئله بی‌شک فتنه گران در صورت قرار گرفتن در مناصب حساس و بروز شرایط فتنه مجدد‌، از هیچ تلاشی برای تکرار حملات براندازانه به جمهوری اسلامی و استفاده از مسئولیت خود در این راستا ابایی نخواهند داشت.لذا شرط نخست برای کارآمدی دولت‌، پرهیز از بکارگیری این افراد است.