kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۲۸۴۹
تاریخ انتشار : ۰۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۹
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

شهردار الدوله پس از وکیل‌الدوله /چشم تهران روشن!


 سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیره‌ای بهار در یادداشتی با عنوان « تفاهم دولت ملی و دولت محلی» نوشت‌: «انتخاب چهره‌های نزدیک به دولت برای شورای شهر پنجم بسیاری را از این جهت امیدوار کرد که بالاخره اداره کلان شهر تهران پس از سال‌ها با نوعی هماهنگی بین مدیریت شهری و دولت همراه خواهد شد.... شهرداری تهران دورانی را هم تجربه کرده است که شهردار وقت (کرباسچی) روابط حسنه‌ای را با دولت و شخص رئیس‌جمهور آن سال‌ها داشته است و همین هماهنگی چه در برنامه‌ها و چه در اختیار گرفتن منابع مالی سبب پیشرفت و آبادانی تهران شد. برگزیدن محمدعلی نجفی به عنوان شهردار تهران... بسیاری را امیدوار کرده است که حضور این چهره‌ها که از نزدیک‌ترین افراد به رئیس‌جمهور روحانی هستند می‌تواند از بار مشکلات شهری کاسته و برخی موارد را که به نقطه بحرانی رسیده است سامان دهد.»
اینکه روزنامه اصلاح‌طلب بهار دوره مدیریتی غلامحسین کرباسچی(مفسد اقتصادی دیروز و باج‌گیر لیستهای انتخاباتی امروز) بر شهرداری تهران و هماهنگی وی با دولت اصلاحات را موجب آبادانی و پیشرفت تهران دانسته در حالی که در خردادماه 77 که هنوز بیش از چند ماه از شروع دولت اصلاحات نگذشته بود، افشای ماجرای فساد گسترده و سرسام آور در شهرداری تهران مهم‌ترین رویداد عرصه داخلی کشور بود و پرونده این فساد با داشتن 104 متهم و هزاران صفحه، بزرگ‌ترین فساد مورد رسیدگی در قوه قضاییه جمهوری اسلامی تا آن زمان بود محل بحث نیست ، نکته آنجاست که این ادعای روزنامه زنجیره‌ای اصلاح‌طلب تاییدی است بر نگاه قبیله‌ای جریان مدعی اصلاحات که در صورت رسیدن به قدرت نه تنها تعاملی با مدیران غیر همسو ولو جهادی و کارآمد ندارند بلکه با قربانی کردن منافع ملی به پای نگاه سیاسی و قبیله‌ای خود چوب لای چرخ کسانی که مشغول کار و خدمتند می‌گذارند.درهمین رابطه گفتنی است که محمد باقر قالیباف از مدیران جهادی و انقلابی پس از 12 سال مجاهدت و خدمات ارزشمند در حوزه شهری که با انواع تهمتها و تخریبها و کارشکنی‌های اصلاح‌طلبان مواجه شده بود گفت که دولت یازدهم حتی یک ریال هم به شهرداری کمک نکرد.
ظاهرا پس از پدیده وکیل‌الدولگی باید منتظر ظهور شهردارالدولگی نیز در دوره اخیر باشیم!
مظلوم‌نمایی برای سرپوش گذاشتن بر کارنامه مافیای اقتصادی
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«محسن هاشمی هم از دانشگاه آزاد خداحافظی کرد... شاید او تنها بازمانده و یادگار آیت‌ا... هاشمی در این دانشگاه بود که او هم رفت. دانشگاه آزاد پس از رحلت آیت‌ا... هاشمی دیگر آن دانشگاه سابق نیست. نه نشانی از رفتارهای تعاملی سابق در آن هست که اگر بود هر روز، برخی رفتارها سبب خداحافظی یاران آیت‌ا... نمی‌شد و نه نیروهایی که به تازگی درآن حضور پیدا کردند خود را متعهد به رعایت مصلحت می‌دانند».
در ادامه مطلب آمده است:«پس از رحلت آیت‌ا... برخی دانشگاه آزاد را سهم خود و جریان خود دانستند و اعتدال و رفتارهای دور از افراط مردان آیت‌ا... را سدی در برابر اجرای برنامه‌های خود ارزیابی می‌کردند. پس به تدریج درصدد حذف آنها بر آمدند. پروژه حذف از میرزاده در جایگاه ریاست این دانشگاه آغاز شد و به یاسر هاشمی فرزند کوچک آیت‌ا... رسید».
گفتنی است روزنامه‌های مدعی اصلاحات از همان زمانی که-۶ اردیبهشت- حمید میرزاده با نظر هیئت امناء دانشگاه از ریاست دانشگاه کنار رفت، سعی کردند با پیش بردن این خط که دانشگاه «میراث» هاشمی رفسنجانی است، با ایجاد فضای روانی و تبلیغاتی، جلوی تغییر و تحولات بنیادین در این دانشگاه و جمع شدن حلقه‌های قدرت، ثروت و نفوذ وابسته به جریان‌های خاص را بگیرند.
فرهاد رهبر-رئیس‌جدید دانشگاه آزاد- با وجود مسئولیت‌های اقتصادی مهمی که در کارنامه خود داشته، به عنوان چهره‌ای پاکدست و سلیم به لحاظ اقتصادی در بین موافقان و مخالفان خود معروف است. او در حوزه مدیریتی هم قائل به انضباط مالی و سلامت مالی مجموعه‌های وابسته به بیت‌المال است؛ اما گویا عزم فرهاد رهبر برای برخورد جدی با مافیای اقتصادی، برای عده‌ای اصلاً خوشایند نیست.
در حقیقت حسابرسی مالی و عزل برخی مدیران دانشگاه آزاد صدای روزنامه‌های زنجیره‌ای را درآورده است. آن‌هایی که واهمه دارند جزئیات بیشتر حیف‌ومیل چند ده ساله‌شان با شهریه‌های گزاف دریافتی از دانشجویان بیشتر ازاین‌رو شود، به فرافکنی و مظلوم‌نمایی روی آورده‌اند.
گزینه‌های جدید وزارت نیرو به روایت روزنامه زنجیره‌ای
روزنامه زنجیره‌ای شرق در شماره دیروز خود به گزینه‌های مطرح برای معرفی به عنوان وزیر نیرو به مجلس از سوی رئیس‌جمهور پرداخت و نوشت: تا لحظه نگارش این گزارش، بیش از ٣٠ نفر برای نشستن بر این جایگاه، به‌عنوان گزینه‌های احتمالی از سوی گروه‌های مختلف مطرح شده‌اند از این تعداد چهار نفر به‌عنوان مهم‌ترین گزینه‌ها یاد می‌شود؛ رضا اردکانیان، معاون وزیر نیروی سابق، وفا تابش، مدیر ساخت سد کرخه و کارون ۳، عباس علی‌آبادی، معاون وزیر نیروی سابق در امور برق و انرژی و مدیر‌عامل پیشین شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و سیدمحمد صادق‌زاده، معاون وزیر پیشین نیرو در امور برق و انرژی و رئیس‌ساتبا (سازمان انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی برق) که خبر رسیده تابش و علی‌آبادی، پشتوانه برخی وزرای سابق را به‌عنوان پشت‌گرمی دارند.
بر اساس گزارش شرق « ستار محمودی که با حکم رئیس‌جمهور به‌عنوان سرپرست وزارت نیرو اکنون مشغول به کار است، جزء گزینه‌های با اولویت مطرح نمی‌شود و حتی در روزهای اخیر در مواجهه با پرسشی درباره احتمال وزارت، گفته: «برنامه شخصی برای وزیرشدن تا امروز به دولت نداده‌ام». در بین گزینه‌های مطرح‌شده، سه جوان هم خودنمایی می‌کنند. به نظر می‌رسد پس از گذشتن محمدجواد آذری‌جهرمی از سد وزرای با سنین بالا و ورود به کابینه، تمایل برای حضور گزینه‌ جوان در کابینه هم افزایش پیدا کرده است. کاوه مدنی، استاد مدیریت آب و محیط ‌زیست امپریال‌کالج لندن، اتابک جعفری، جوانترین مدیر ارشد آب کشور در سیستان‌وبلوچستان، امین معاضدی، مدیر گروه، طراح و سازنده کنتورهای هوشمند آب و برق سه جوان در فهرستی هستند که این روزها بین فعالان حوزه آب و برق برای نشستن بر کرسی وزارت نیرو، دست به دست می‌شود.»
به نظر می‌رسد مدعیان اصلاحات پس از ناکام ماندن برای گرفتن رای اعتماد بیطرف از مجلس به دنبال جا انداختن گزینه‌های جدید خود برای این وزارتخانه مهم هستند، زنجیره‌ای‌ها از شوک روزهای اولیه پس از جلسات رای اعتماد عبور کرده و در حال برنامه نویسی برای آینده‌اند و این کار را با طرح گزینه‌های احتمالی شروع کرده‌اند.
دولت یازدهم آموزش عالی را بازسازی کرد!
مجیزگویی‌ها از دولت و نادیده گرفتن ناکارآمدی‌ها و خسارت‌های وارد آمده به کشور در دوران فعالیت دولت روحانی و تخریب دولت نهم و دهم برای پوشاندن سوءمدیریت‌های فراوان، رویه نخ نما و ناپسند حامیان دولت شده است.
روزنامه ایران دیروز بحث‌های مطرح شده در میزگردی درباره «مطالبه دانشگاهیان از فصل دوم اعتدال» را منتشر کرد. یکی از اعضای شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در این میزگرد می‌گوید: «وقتی که نهاد دانشگاه نظاره‌گر نیست بلکه خود، کنشگر است، یعنی با نهاد سیاست و فرهنگ «تعامل» دارد. به نظر من، آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته این است که در مدیریت آموزش عالی دولت نهم و دهم دانشگاه تخریب شد. و کار مهمی که در دولت آقای روحانی انجام گرفت بازسازی این نهاد بود. و انصاف هم این است که تلاش‌های مؤثری هم انجام گرفت. از جمله این تلاش‌ها، همین حساسیت در مورد تعیین وزیر علوم است و پرسش شما که چرا فقط وزارت‌علوم، بی‌وزیر است؟ واقعیت این است که وزارت علوم دستگاهی است که در دولت یازدهم، آقای روحانی ظرف کمتر از یکسال چند وزیر خود در را از دست داد.»
بجاست یادآور شد که پیش از دولت یازدهم، ایران 11 برابر متوسط جهانی رشد علمی داشت که سبب حیرت جهانیان شده بود، اما در دوران فعالیت دولت یازدهم رشد علمی کشور با افت تکان دهنده‌ای مواجه شد که انتقادات صریح رهبر معظم انقلاب را نیز در پی داشت.
سؤال اینجاست که اگر دولت یازدهم دانشگاهِ تخریب شده در دولت‌های نهم و دهم را بازسازی کرده، چطور رشد علمی خیره‌کننده کشور با افت شدیدی مواجه شده است؟ البته این نزول و سقوط علمی با بی‌توجهی دولت به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های کشور و ورود وزارت علوم به حواشی و جنجال‌های سیاسی همزمان بود. این افراد خودشان را نسبت به تهمت وزارت علوم دولت یازدهم به دولت پیش از خود و سه‌هزار دانشجوی بورسیه به فراموشی زده‌اند. طبعا دولتی که حل مشکلات کشور و حتی آب خوردن مردم را هم وابسته به توافق هسته‌ای بداند، اعتنا و اهتمامی به پیشرفت علمی نخواهد داشت چراکه چنین امری مستلزم اعتقاد دولت به استعدادهای درونی یک ملت و عزم راسخ برای استفاده از این پتانسیل بزرگ برای ترقی و پیشرفت است.