تعبیر جالب سید حسن نصرالله درباره رهبر انقلاب (زلال بصیرت)
درخصوص امربهمعروف و نهیازمنکر و اختلاف در روشهای انجام این فریضه و بحثهای نظری مربوط به آن، ابهامهایی وجود دارد.البته این گونه ابهامها، منحصر در مسئله امربهمعروف و نهیازمنکر نیست؛ بسیاری از احكام اسلامی مورد بیمهری قرار گرفته است و آنگونه که باید، نه در تحقیق، حقشان ادا شده و نه در عمل؛ البته شاید این بیمهریها بیشتر در مسائل اجتماعی اسلام بوده است.
یکی از علتهای بیمهری به مسائل اجتماعی اسلام حکومتهای ظالمی است که بر سر کار بودهاند، حتی در زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و بعد از رحلت ایشان، کارهایی انجام شد که مسائل اجتماعی اسلام را به حاشیه راند. واقعه عاشورا نیز ناشی از بیتوجهی به احکام اجتماعی اسلام بود و افرادی به عنوان خلافت پیامبر کارهای خطرناکی انجام دادند که حتی دشمنان نیز از عهده آن برنمیآمدند. امروز نیز نوادگان بنیامیه و بنیعباس وجود دارند و راه آنها را ادامه میدهند.
در بین اصحاب پیامبر، حضرت سلمان، ابوذر و مقداد بسیار ممتاز بودند، اما در عین حال همین سه نفر رفتارهای متفاوتی داشتند؛ مثلاً در رفتارهای جناب سلمان درگیری با حکومتهای وقت به چشم نمیخورد؛ اما جناب ابوذر به شدت با شخص خلیفه برخورد میکرد و این مخالفت به جایی رسید که ایشان را تبعید کردند. شناخت و درک این مسائل، احتیاج به تفسیر جامعهشناسانه و روانشناسانه دارد.
تفاوت وظایف براساس موقعیت اجتماعی
فیالجمله میتوان گفت وظایف اشخاص، با توجه به موقعیتهای اجتماعیشان فرق دارد. در واقع هدف یکی است، اما رفتارها متفاوت است و حتی گاهی در ظاهر با هم تضاد دارند؛ اما این تضاد به خاطر موقعیتهای آنان است، نه به خاطر اختلاف در شناخت و هدف.
با توجه به موقعیتهای اجتماعی افراد، وظایف آنها نیز با هم متفاوت است،گاهی نیز تفاوت در رفتار ناشی از اختلاف در فهم است؛ همانطور که گاهی دو نفر از یک سخن، دو برداشت متفاوت میکنند.
گاهی کسانی نمیخواهند فهم دقیقی از يك مسئله داشته باشند؛ یعنی چون مسئلهای را دوست ندارند، نمیخواهند آن را بفهمند و به دنبال آن نمیروند. این است که در عمل، به لوازم آن نیز پایبند نیستند و اين امر سبب اختلاف در رفتار میشود. بنابراین نباید توقع داشته باشیم همگان همانگونه بفهمند که ما فهمیدهایم.
برای کم کردن آثار سوء این اختلافات، باید آگاهی خودمان را بالا ببریم و به هیچ حدی از شناخت قانع نشویم، متأسفانه علیرغم کارهای انجام شده، در زمينه امر به معروف و نهی از منکر نیز کمبود شناخت و کمبود پژوهش وجود دارد. این کمبود، در مسائل مهمی مانند ولایتفقیه نیز وجود دارد، با اینکه ولایتفقیه یکی از مسائل مهم اجتماعی اسلام است. باید توجه داشته باشیم که یک فعالیت مهم و نسبتاً درازمدت، کار در زمینه شناخت است و در کنار ترویج امر به معروف و نهی از منکر عملی، باید این کار نیز در دستور کار قرار گیرد.
همچنین باید شناخت در زمینه امر به معروف و نهی از منکر را از راههای مختلفی همچون بحث و گفتوگو، برگزاری مسابقه بین جوانان و نوجوانان و راههاي مختلف ديگر ترویج دهیم.
اشتراک لفظی از اموری است که در تحقیق درباره امر به معروف و نهی از منکر باید مورد توجه قرار گیرد، به عنوان نمونه، در رسالههاي عمليه برای امر به معروف و نهیاز منکر شرایطی از جمله احتمال تأثیر و عدم خوف ضرر ذکر شده است. روشن است که این امر به معروف با امر به معروف و نهی از منکری که حضرت اباعبدالله(ع) انجام داد و در زیارت وارث نسبت به آن شهادت میدهیم، متفاوت است. آیا ما شهادت میدهیم که ایشان فريضه امر به معروف و نهی از منکر به معنای تذکر دادن، بدون خوف ضرر و شرایط مذکور ديگر كه در رساله عمليه آمده انجام دادهاند؟! یا امر به معروف دیگری مدنظر ايشان است که باید انجام شود، حتي اگر به شهادتشان منتهي شود؟ بايد روشن شود كه در امر به معروف و نهیازمنکر، خوف ضرر ساقطکننده وظیفه است یا باید تا پای فدا كردن جان پیش رفت؟ اگر اینها دو نوع امر به معروف و نهیازمنکر هستند، وظیفه ما انجام کدامیک است؟
عنوان امر به معروف و نهی از منکر، مفهومی تشکیکی است، مرتبهای از آن، واجب و مرتبهای از آن مستحب است؛ مرتبهای دیگر در شرایطی خاص، واجب و مرتبهای برایاشخاص خاص واجب است. از اینرو اگر برای امر به معروف و نهی از منکر در امور ساده، خوف از ضرر یا احتمال عدم تأثیر داشته باشیم، انجام آن لازم نیست؛ اما اگر اصل اسلام در خطر باشد، تا پای فدا كردن جان هم باید پیش رفت. بر همین اساس بود که امام راحل(ره) در اولین سخنرانیها و بیانیههایشان فرمودند که این کار واجب است، ولو بلغ ما بلغ.
ضرورت شناخت مصادیق اهم و مهم
اختلاف موقعیت افراد، در انجام وظایف اجتماعی تاثیرگذار است.یکی از دغدغههای قشر مؤمن و انقلابی نیز به همین مسئله برمیگردد؛ برای مثال، از طرفی امر به معروف و نهی از منکر حتی نسبت به مسئولان واجب معرفي ميشود و از سوی دیگر رهبری بر لزوم وحدت تأکید میکنند؛ این است که ممكن است كساني متحیر شوند که بالاخره چه باید بکنند. در اینجا افراد نسبت به چنین بیاناتی چند دسته میشوند؛ کسانی هستند که با شنیدن این سخنان، شانه از زیر بار تکلیف خالی میکنند و این سخنان را بهانهاي براي رفع تكليف از خود قرار میدهند؛ بدتر از اين گروه، کسانی هستند که این سخنان را وسیلهای برای تضعیف رهبری قرار میدهند و میگویند سخنان رهبر با هم تضاد دارد.
گاهی ما وظایفی داریم که ناخودآگاه از آن غفلت میکنیم،گاهی در شرایطي خاص، مفاسدی بر انجام برخی تکالیف مترتب میشود، یا زمینه سوءاستفاده خاصی از آن فراهم میشود؛ در چنین شرایطی کسی که میخواهد تکلیفش را انجام دهد، باید بتواند مصداق اهم و مهم را بشناسد و مصلحت مهم را فدای مصلحت اهم کند.
درایت و تیزبینی رهبر معظم انقلاب
همچنین گاهی رهبری از برخی مسائل یا افراد حمایتهایی انجام میدهند، در حالی که میدانیم از برخی از آنها رضایت کامل ندارند؛ اما این امر مربوط به مصاديق خاصی است که رهبری میدانند كه اگر اين حمایت نباشد، مفاسدی به بار ميآيد. از اینرو با دوراندیشی، جلوی مفاسد و ضررها را میگیرند. اصلاً یکی از فلسفههای مهم وجود ولایت فقیه همین است که مردم در امور پیچیده از ایشان تبعیت کنند. رهبر معظم انقلاب هم در طول این 40 سال نشان دادهاند که در حساسترین شرایط، صائبترین و عمیقترین نظرها را ارائه کرده است.
آیا از آغاز نهضت اسلامی تاکنون چند اشتباه بیّن از رهبری سراغ دارید؟ در حالي كه همه مسئولانی که از ابتدای انقلاب کاري را بر عهده گرفتند و چند سالی مسئولیت داشتند، اشتباهات متعددي را مرتكب شدهاند؛ البته ممکن است خطاهايشان ناشي از سوء نیت نباشند، اما بالاخره اشتباه کردهاند.
بزرگترین کفران نعمت این است که قدر چنین رهبری، با این تیزبینی و دوراندیشی را ندانیم و حتی خدای ناکرده نسبت به ایشان دچار شک و ترديد بشويم یا گلایهمند باشیم. البته باید بدانیم خدای متعال هم کسی را که عمر و سرمایه و دار و ندارش را برای خدا بر کف دست گرفته، به حال خود وا نميگذارد.
سید حسن نصرالله به بنده میفرمود ما نه فقط خود را ملزم به انجام دستورات رهبری ميدانيم، بلکه اگر احتمال بدهیم که ایشان تمايل به انجام کاری توسط ما داشته باشند، قبل از آنکه آن را بیان کنند، در حد توان برای انجام آن اقدام میکنیم.
باید قدر این نعمت الهي را بدانیم و هر وقت امری دارند، آن را انجام دهیم؛ البته گاهی موضوعات تغیير ميكند و ایشان هم سخن دیگری میگویند؛ این، به معنای تضاد در سخنان معظمله نیست؛ بلکه موضوع و شرایط تغيير كرده و لذا حکم آن هم عوض میشود؛ در حالي که ممكن است ما از آن تغيير غافل باشيم.
یکی از واجبترین واجبات برای نسل جوان ما این است که معلومات خود را افزایش دهند؛ هم نسبت به دین، هم نسبت به مسائل اجتماعی و هم نسبت به موقعیتهای افراد و شرایط اجتماعی.
رمز موفقیت در همه کارها این است که انسان وظیفهاش را فقط برای رضای الهی انجام دهد؛ اگر این اخلاص باشد، کارهای کوچک هم اثرات بزرگی را خواهد داشت و اگر اخلاص نباشد، حتی کارهای بزرگ، اثر چندانی نخواهد داشت.
بیانات آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در دیدار با جمعی از مربیان و فعالان ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر؛ قم؛97/6/19
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.