گفتوگو با ایوب (عبدالله) سلحشور درباره کتاب درآمدی بر مبانی سینمای اسلامی
الگویی عملی برای تحول در تولیدات سینمایی و تلویزیونی
همزمان با دومین سالگرد درگذشت مرحوم فرجالله سلحشور از کتابی با عنوان «درآمدی بر مبانی سینمای اسلامی» رونمایی شد. کتابی که حاصل نظریات و تجربیات عملی آن مرحوم در زمینه فیلمسازی است. حجتالاسلام ایوب (عبدالله) سلحشور فرزند ارشد این کارگردان، متولی انتشار این کتاب است که درباره چگونگی گردآوری و محتوای آن با وی گفتوگو کردیم. ایوب سلحشور که با نام مستعار عبدالله شناخته میشود 45 سال سن دارد و هم اکنون مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی استان مرکزی است.
- با توجه به اینکه کتاب «درآمدی بر مبانی سینمای اسلامی» دو سال پس از درگذشت فرجالله سلحشور منتشر شده، مطالب آن قبلا کجا نوشته شده بود و چگونه گردآوری شد؟
بسمالله الرحمن الرحیم. مرحوم پدرم معمولا مطالبی را که به ذهنشان میآمد در قالب دست نوشته در یکی دو صفحه و گاهی چند صفحه یادداشت میکردند. یک بار هم در جلسهای به پیشنهاد استاد حسن رحیمپور ازغدی، مطالبی از پدر به صورت یک جزوه مستقل نوشته شد. بعد از درگذشت ایشان با همکاری برخی از دوستان، به ویژه آقای روحالله عباسی، دستنوشتهها و جزوه با هم ادغام و مطالب اضافه حذف شد و به صورت یک کتاب امروز در اختیار مردم قرار گرفته است.
- برای اینکه کتاب به عنوان یک الگوی عملی دراختیار سینماگران، دانشجویان و هنرجویان سینما قرار بگیرد چه برنامهای دارید؟
آنچه از دست ما برمیآمد این بود که مطالب را در اختیار مردم قرار دهیم. اینکه چه سیاست و راهبردی باید در نظر گرفته شود نیاز به امکانات و برنامهریزیهای ویژهای دارد. سوالی که از مسئولان باید پرسیده شود.
- مطالب کتاب تا چه حد در آثار فرجالله سلحشور عملیاتی شدند؟
واقعیت این است که در پایان این کتاب مطالبی تحت عنوان «چند تجربه در ساخت فیلم و سریال» آورده شده که این مطالب تجربیات شخصی خود ایشان در پروژه یوسف پیامبر(ع) است. تجربیاتی دینی- اخلاقی که برای افراد مختلف در زمینههای مختلف سینما قابل انجام است. نکات ناب و خواندنی بود و ما هم حیفمان آمد که این مطالب را حذف کنیم. اگرچه با مبانی سیمای سینمای اسلامی شاید مرتبط نباشد اما بیارتباط هم نیست. یعنی اگر کسی قصد استفاده از مبانی سینمای اسلامی را دارد از این مطالب هم به عنوان تجربه عملی میتواند استفاده کند.
- به نظر میآید برخی مطالبی که به عنوان تجربه عملی نوشتند تاحدودی آرمانگرایانه و دشوار است. با توجه به شرایط کنونی و وضع موجود در سینمای ایران، آیا امکان عملی ساختن این تجربیات هست؟
غالب مطالبی که در این بخش آمده، مطالبی بوده که در پروژهای مثل «یوسف پیامبر(ع)» اجرا شده بود. خیلی از این تجربیات را از زبان همکاران این پروژه هم میشد شنید. مثلا اینکه مرحوم سلحشور گاهی به اعضای گروه وام میداده یا حتی برای آنها مراسم ازدواج برگزار میکرده، کار را با تلاوت قرآن شروع میکردند یا نماز جماعت در حین کار برگزار میشده، سیگار کشیدن یا این گونه مسائل در حین کار پرهیز میشده و موارد این چنین. سلحشور، خودش به این حرفها عمل کرده و نتیجه گرفته و بعد به عنوان تجربه نوشته است. فرضیات و ذهنیات روی کاغذ نیست، بحمدالله به مرحله اجرا هم درآمده است.
- یکی از نکاتی که در این بخش از کتاب بر آن تأکید شده، رعایت عدالت است. مرحوم سلحشور چگونه عدالت را رعایت میکردند و عدالت چه تأثیری بر ایجاد فضای اسلامی در یک پروژه سینمایی دارد؟
یکسری تأثیرات فیزیکی و به قول ما طلبهها، خارجی و بیرونی است و برخی تأثیرات هم متافیزی است. آن طور که مرحوم ابوی را میشناختم معتقد بودند که رعایت خیلی از این آداب و نکات در کیفیت کار تأثیرگذار است. مثلا تأکید داشتند که دستمزد و حقوق اعضای پروژه سر وقت پرداخت شود؛ ما خیلی از این کارها را امروز در سینما نمیبینیم. حقوقها معمولا با تأخیر پرداخت میشود و گاهی اصلا داده نمیشود. اینکه از بازیگرانی استفاده نمیکرد که سابقه سوء داشتند یا بیتقید بودند و ... من حتی فکر میکنم چه بسا گیرایی و جذابیتی که در سریالهایی مثل اصحاب کهف و یوسف پیامبر(ع) وجود دارد معلول همین نوع رفتارهاست. یعنی تأثیرات متافیزیکی و خارج از مناسبات مادی شناخته شده ما نقش داشتند. نیت الهی قطعا تأثیرگذار است. یعنی یک سری امدادها و حمایتهایی که از جانب مسئولان نیست بلکه از جانب خدای متعال نسبت به بندگانش افاضه میشود. اینها درصورتی از سوی خدای متعال افاضه میشود که بندگان او نیز راه خوبی را در پیش بگیرند. حالا شاید به ظاهر ما نبینیم یا نتوانیم قضاوت کنیم که کجای کار معلول چه عاملی است. اما به طور کلی میتوانیم قضاوت کنیم که داشتن عدالت، روحیه اعتماد را در گروه افزایش میدهد و گروه با جان و دل مایه میگذارد نه از روی اجبار یا شرایط اضطرار که ما در آن گیر میکنیم.
- سریالهای فرجالله سلحشور، به ویژه «یوسف پیامبر(ع)» جهانیترین محصولات سینما و تلویزیون ایران هستند و هیچ فیلم یا سریالی نتوانسته این گونه بینالمللی شود. به نظر شما مبانی مطرح شده در این کتاب، چطور میتواند منجر به جهانی شدن یک اثر دینی یا اسلامی شود؟
زبان فیلمی مثل یوسف پیامبر(ع) یک زبان فطری است. زبان فطری زبانی است که همه انسانها بر حسب ساختار وجودی خود آن را میفهمند و با آن ارتباط برقرار میکنند. مرحوم فرجالله سلحشور هم در این کتاب بر سه محور و سه مبنای سینمای غرب اشاره میکند و آنها را به چالش میکشد و رد میکند؛ دروغپردازی، انسانمحوری (اومانیسم) و مادیگرایی. البته مبانی سینمای غرب بیش از اینهاست اما ایشان روی مهمترینها دست گذاشته بود. معتقد بود که سینمای دروغپرداز، انسانمحور و مادیگرا، سینمای ماندگاری نیست. لذا به جای این سه مبنای زودگذر و غیرصحیح سه مبنای جدید را ارائه میدهد. به جای دروغپردازی، حقیقتگرایی و راستگویی، به جای انسانمحوری خدامحوری و به جای مادیگرایی، ارزشمداری یا ارزشمحوری را پیشنهاد میدهد. معتقد است که اگر بر کاری، چه در عالم سینما و چه بیرون عالم سینما و مربوط به امورات جاری زندگی ما انسانها این سه اصل حاکم باشد قطعا کاری ماندگار خواهد شد. راز ماندگاری و محبوبیت آثار مرحوم پدرم هم همین بود.
- فیلمنامه سریال «موسی(ع)» به عنوان آخرین فعالیت فرج الله سلحشور چه دستاورد تازهای خواهد داشت؟
اگر این سریال انشاءالله آن طور که حق و شایسته آن است ساخته شود، با توجه به متنی که ایشان نوشته بودند و از محتوای آن فکر میکنم اثری به مراتب تأثیرگذارتر از یوسف پیامبر و بسیاری دیگر از فیلمها و سریالهایی که تا به حال ساخته شده خواهد شد.
- خود شما هم آیا فعالیت سینمایی کردهاید؟
خیر، بنده به لطف خدا و حمایت و تشویق عموی خودم حاج مهدی سلحشور که از مداحان اهل بیت(ع) هستند وارد عالم طلبگی شدم. از ابتدا هم عالم سینما را دوست نمیداشتم چون معتقدم عالم لغزنده و آسیبزایی است، به خصوص در زمینه اخلاقی و اعتقادی. شاید در آینده خدا این توفیق را بدهد که در برخی از عرصهها که به مسائل طلبگی ما ربط پیدا میکند وارد شویم، اما فعلا مشغول درس و بحث طلبگی هستم.
- با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما ممنون هستم. التماس دعا و موید باشید.
- با توجه به اینکه کتاب «درآمدی بر مبانی سینمای اسلامی» دو سال پس از درگذشت فرجالله سلحشور منتشر شده، مطالب آن قبلا کجا نوشته شده بود و چگونه گردآوری شد؟
بسمالله الرحمن الرحیم. مرحوم پدرم معمولا مطالبی را که به ذهنشان میآمد در قالب دست نوشته در یکی دو صفحه و گاهی چند صفحه یادداشت میکردند. یک بار هم در جلسهای به پیشنهاد استاد حسن رحیمپور ازغدی، مطالبی از پدر به صورت یک جزوه مستقل نوشته شد. بعد از درگذشت ایشان با همکاری برخی از دوستان، به ویژه آقای روحالله عباسی، دستنوشتهها و جزوه با هم ادغام و مطالب اضافه حذف شد و به صورت یک کتاب امروز در اختیار مردم قرار گرفته است.
- برای اینکه کتاب به عنوان یک الگوی عملی دراختیار سینماگران، دانشجویان و هنرجویان سینما قرار بگیرد چه برنامهای دارید؟
آنچه از دست ما برمیآمد این بود که مطالب را در اختیار مردم قرار دهیم. اینکه چه سیاست و راهبردی باید در نظر گرفته شود نیاز به امکانات و برنامهریزیهای ویژهای دارد. سوالی که از مسئولان باید پرسیده شود.
- مطالب کتاب تا چه حد در آثار فرجالله سلحشور عملیاتی شدند؟
واقعیت این است که در پایان این کتاب مطالبی تحت عنوان «چند تجربه در ساخت فیلم و سریال» آورده شده که این مطالب تجربیات شخصی خود ایشان در پروژه یوسف پیامبر(ع) است. تجربیاتی دینی- اخلاقی که برای افراد مختلف در زمینههای مختلف سینما قابل انجام است. نکات ناب و خواندنی بود و ما هم حیفمان آمد که این مطالب را حذف کنیم. اگرچه با مبانی سیمای سینمای اسلامی شاید مرتبط نباشد اما بیارتباط هم نیست. یعنی اگر کسی قصد استفاده از مبانی سینمای اسلامی را دارد از این مطالب هم به عنوان تجربه عملی میتواند استفاده کند.
- به نظر میآید برخی مطالبی که به عنوان تجربه عملی نوشتند تاحدودی آرمانگرایانه و دشوار است. با توجه به شرایط کنونی و وضع موجود در سینمای ایران، آیا امکان عملی ساختن این تجربیات هست؟
غالب مطالبی که در این بخش آمده، مطالبی بوده که در پروژهای مثل «یوسف پیامبر(ع)» اجرا شده بود. خیلی از این تجربیات را از زبان همکاران این پروژه هم میشد شنید. مثلا اینکه مرحوم سلحشور گاهی به اعضای گروه وام میداده یا حتی برای آنها مراسم ازدواج برگزار میکرده، کار را با تلاوت قرآن شروع میکردند یا نماز جماعت در حین کار برگزار میشده، سیگار کشیدن یا این گونه مسائل در حین کار پرهیز میشده و موارد این چنین. سلحشور، خودش به این حرفها عمل کرده و نتیجه گرفته و بعد به عنوان تجربه نوشته است. فرضیات و ذهنیات روی کاغذ نیست، بحمدالله به مرحله اجرا هم درآمده است.
- یکی از نکاتی که در این بخش از کتاب بر آن تأکید شده، رعایت عدالت است. مرحوم سلحشور چگونه عدالت را رعایت میکردند و عدالت چه تأثیری بر ایجاد فضای اسلامی در یک پروژه سینمایی دارد؟
یکسری تأثیرات فیزیکی و به قول ما طلبهها، خارجی و بیرونی است و برخی تأثیرات هم متافیزی است. آن طور که مرحوم ابوی را میشناختم معتقد بودند که رعایت خیلی از این آداب و نکات در کیفیت کار تأثیرگذار است. مثلا تأکید داشتند که دستمزد و حقوق اعضای پروژه سر وقت پرداخت شود؛ ما خیلی از این کارها را امروز در سینما نمیبینیم. حقوقها معمولا با تأخیر پرداخت میشود و گاهی اصلا داده نمیشود. اینکه از بازیگرانی استفاده نمیکرد که سابقه سوء داشتند یا بیتقید بودند و ... من حتی فکر میکنم چه بسا گیرایی و جذابیتی که در سریالهایی مثل اصحاب کهف و یوسف پیامبر(ع) وجود دارد معلول همین نوع رفتارهاست. یعنی تأثیرات متافیزیکی و خارج از مناسبات مادی شناخته شده ما نقش داشتند. نیت الهی قطعا تأثیرگذار است. یعنی یک سری امدادها و حمایتهایی که از جانب مسئولان نیست بلکه از جانب خدای متعال نسبت به بندگانش افاضه میشود. اینها درصورتی از سوی خدای متعال افاضه میشود که بندگان او نیز راه خوبی را در پیش بگیرند. حالا شاید به ظاهر ما نبینیم یا نتوانیم قضاوت کنیم که کجای کار معلول چه عاملی است. اما به طور کلی میتوانیم قضاوت کنیم که داشتن عدالت، روحیه اعتماد را در گروه افزایش میدهد و گروه با جان و دل مایه میگذارد نه از روی اجبار یا شرایط اضطرار که ما در آن گیر میکنیم.
- سریالهای فرجالله سلحشور، به ویژه «یوسف پیامبر(ع)» جهانیترین محصولات سینما و تلویزیون ایران هستند و هیچ فیلم یا سریالی نتوانسته این گونه بینالمللی شود. به نظر شما مبانی مطرح شده در این کتاب، چطور میتواند منجر به جهانی شدن یک اثر دینی یا اسلامی شود؟
زبان فیلمی مثل یوسف پیامبر(ع) یک زبان فطری است. زبان فطری زبانی است که همه انسانها بر حسب ساختار وجودی خود آن را میفهمند و با آن ارتباط برقرار میکنند. مرحوم فرجالله سلحشور هم در این کتاب بر سه محور و سه مبنای سینمای غرب اشاره میکند و آنها را به چالش میکشد و رد میکند؛ دروغپردازی، انسانمحوری (اومانیسم) و مادیگرایی. البته مبانی سینمای غرب بیش از اینهاست اما ایشان روی مهمترینها دست گذاشته بود. معتقد بود که سینمای دروغپرداز، انسانمحور و مادیگرا، سینمای ماندگاری نیست. لذا به جای این سه مبنای زودگذر و غیرصحیح سه مبنای جدید را ارائه میدهد. به جای دروغپردازی، حقیقتگرایی و راستگویی، به جای انسانمحوری خدامحوری و به جای مادیگرایی، ارزشمداری یا ارزشمحوری را پیشنهاد میدهد. معتقد است که اگر بر کاری، چه در عالم سینما و چه بیرون عالم سینما و مربوط به امورات جاری زندگی ما انسانها این سه اصل حاکم باشد قطعا کاری ماندگار خواهد شد. راز ماندگاری و محبوبیت آثار مرحوم پدرم هم همین بود.
- فیلمنامه سریال «موسی(ع)» به عنوان آخرین فعالیت فرج الله سلحشور چه دستاورد تازهای خواهد داشت؟
اگر این سریال انشاءالله آن طور که حق و شایسته آن است ساخته شود، با توجه به متنی که ایشان نوشته بودند و از محتوای آن فکر میکنم اثری به مراتب تأثیرگذارتر از یوسف پیامبر و بسیاری دیگر از فیلمها و سریالهایی که تا به حال ساخته شده خواهد شد.
- خود شما هم آیا فعالیت سینمایی کردهاید؟
خیر، بنده به لطف خدا و حمایت و تشویق عموی خودم حاج مهدی سلحشور که از مداحان اهل بیت(ع) هستند وارد عالم طلبگی شدم. از ابتدا هم عالم سینما را دوست نمیداشتم چون معتقدم عالم لغزنده و آسیبزایی است، به خصوص در زمینه اخلاقی و اعتقادی. شاید در آینده خدا این توفیق را بدهد که در برخی از عرصهها که به مسائل طلبگی ما ربط پیدا میکند وارد شویم، اما فعلا مشغول درس و بحث طلبگی هستم.
- با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما ممنون هستم. التماس دعا و موید باشید.