نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
جنایات فرانسه علیه ایران را فراموش کنید /پروندهها خاک گرفته است!
سرویس سیاسی ـ
یک روزنامه زنجیرهای دیروز به منتقدان دولت حمله کرد و جنایات فرانسه علیه ایران را پروندههای خاک گرفته نامید! روزنامه مدعی اصلاحطلبی دیگری به گفته جهانگیری مبنی بر اینکه «لازم باشد موتور را مجدد روشن میکنم»اشاره کرد و نوشت که روحانی و جهانگیری باید موتور را روشن کنند درباره عملکرد هشت ماهه دولت دوازدهم. روزنامه زنجیرهای دیگری هم با وجود اثبات مکرر عهدشکن بودن آمریکا و اروپا، باز از مذاکره نوشت و مذاکره مستقیم ایران با آمریکا را پرامتیازتر و مطلوبتر دانست!
روزنامه زنجیرهای بهار دیروز با حمله به منتقدان و کارشناسان دلسوز منافع ملی و ماله کشی بر جنایات فرانسه علیه ملت ایران، ارادت و دلباختگی خود را نسبت به این کشور خالصانه ابراز کرد. این روزنامه نوشت: «همانطور که میشد حدس زد حضور وزیر امورخارجه فرانسه در ایران با واکنشهای منفی اقلیت تندرو روبرو شده است... با نگاهی به اظهارنظرها و اقدامات صورت گرفته از سوی اینان درباره سفر وزیر امور خارجه فرانسه به کشورمان شاهد آن هستیم که تمام تلاش و برنامهریزی خود را به کار بستند تا با ایجاد جوّی سنگین علیه دولت فرانسه و بازخوانی پروندههای خاک گرفته گذشته در صداوسیما و دیگرتریبونهای در اختیارشان مانع ثمربخش شدن این سفر و ملاقات میان مقامات ایرانی و فرانسوی شوند.»
گفتنی است، پیش از سفر وزیر امور خارجه فرانسه به ایران، مقامات فرانسه بارها از لزوم فشار بر ایران به دلیل برنامه موشکی و حضور منطقهای کشورمان حرف زدند. هدف از این سفر هم مذاکره برای ایجاد محدودیت در این مؤلفهها بود. آن وقت افراطیون مدعی اصلاحات، منتقدان دلسوز و رسانههای ارزشی را که برای حفظ منافع ملی، بر ضرورت پافشاری بر توانمندیهای کشورمان تأکید کرده و در این زمینه تذکر و هشدار میدادند را اقلیت تندرو مینامند! این جماعت به جای اینکه فرانسه را به دلیل جنایات متعددش علیه کشورمان بازخواست و مؤاخذه کند، به منتقدان حمله میکند و شرارتهای فرانسه علیه ایران را پروندههای خاک گرفته مینامد!
جالب است که این روزنامه در ادامه مطلبش، ریشه هشدارهای منتقدان را مربوط به ستیز و مخالفت آنان با غرب میداند در حالیکه خودش عوض حمایت از ملت ایران در برابر خباثتهای فرانسه وکیل مدافع این کشور شده و این موضوع از غرب پرستی و غربزدگی آنان ناشی میشود. جنایتهایی نظیر فروش تسلیحات به صدام در جنگ تحمیلی، فروش خونهای آلوده، حمایت از گروهک منافقین که قاتل ۱۷ هزار ایرانی هستند، بالا کشیدن سهم ۱۰ درصدی ایران در شرکت اتمی«اوردیف»، کینهتوزی در مذاکرات هستهای، اهانت شارلی ابدو به رسول اکرم(صلالله علیه و آله و سلم)، دفاع از داعش و اغتشاشگران، حمایت از وطنفروشان در فتنه ۸۸ و...
چنین کنشهایی به وضوح ثابت میکند که این وطن فروشان خائن برای رسیدن به رؤیاهای نامشروع اروپایی خودشان حاضرند چوب حراج به مصالح و منافع کشور بزنند. پس این جماعت اگر این مزخرفات و اباطیل و اراجیف و موهومات را ننویسند باید تعجب کرد.
بهار در ادامه نوشت: «اما پرسش اساسی این است که آیا این جناح تندرو با لودریان، مکرون و فرانسه مشکل دارند که هنگام این سفر این چنین «دلواپس» شدهاند؟! به نظر میآید که پاسخ این سؤال منفی است و میتوان گفت که مشکل اساسی نه با کشوری خاص و یا یک مقام غربی بلکه با کلیت مفهومی به نام «غرب» است. آنان بدون شناخت از پیچیدگیهای آنچه «غرب» مینامند یکسره در ستیز و مخالفت با آن هستند و بیتوجه به واقعیتهای چند لایه و متضاد پدیدهای به نام «غرب» آن را یکسره رد کرده و با نوعی واهمه با هر آنچه رنگ و بویی از آن را داشته باشد مواجه میشوند. اصل و اساس ماجرا این است که ستیز با غرب را یکی از ویژگیهای ذاتی انقلاب 57 تصور میکنند و هر تلاشی برای تنشزدایی با کشورهای غربی را در عمل به معنای عدول از آن آرمان تلقی خواهند کرد.»
این روزنامه مدعی شده که دلواپسها غرب را نمیشناسند! پس حتما مدعیان اصلاحات غرب را میشناسند که تیتر زدند «امضای کری تضمین است»! و خسارت محض برجام را آفتاب تابان و فتح الفتوح و معجزه قرن نامیدند!
آقای جهانگیری، موتور را برای گزارش عملکرد هشت ماهه دولت روشن کن
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور در روزهای گذشته در همایش استانداران، مدیران کل سیاسی و فرمانداران کل کشور بااشاره به افشاگری از دولت قبل، گفت: «لازم باشد موتور را مجدد روشن میکنم.»
روزنامه آفتاب یزد بااشاره به این اظهارنظر در تیتر اصلی شماره دیروز با عنوان «موتور را روشن کن!» نوشت: «حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و دیگر دولتمردان باید موتور را روشن کنند اما نه برای نبش قبر دولت احمدینژاد که دیگر تاثیری بر صحنه سیاسی ایران ندارد بلکه درباره عملکرد هشت ماهه دولت دوازدهم!...این روزها بسیاری میگویند بذر ناامیدی پاشیده نشود اما اولین بذر یأس، همان ترکیب کابینه بود.»
لازم به ذکر است که بر طبق نظرسنجی اخیر مرکز دولتی ایسپا، ۶۹ درصد شرکت کنندگان، بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار را خواستار شده و پاسخ ۷۴.۸ درصد از شرکت کنندگان به این پرسش که آیا از شرایط اقتصادی رضایت دارید، منفی بوده است.
اکنون مطالبه اصلی مردم حل مشکلات معیشتی است و دولت میبایست از تمام ظرفیتهای خود برای رفع این مشکل بهره ببرد. اما متاسفانه در شرایط فعلی، حاشیه سازی جای اقدام و عمل را گرفته است. انتظار از دولت این است که به نظر مردم تمکین کرده و به مطالبات آنها توجه کند، نه اینکه برای طفره از مسئولیت پاسخگویی، تولید مسئله و حاشیه سازی کند.
هنوز یک سال نشده، استیضاح نکنید!
با گذشت نزدیک به 5 سال از آغاز فعالیت روحانی در مقام ریاست قوه مجریه، روزنامه زنجیرهای شرق دیروز با این استدلال که هنوز کمتر از یک سال از آغاز به فعالیت دولت دوازدهم گذشته است، به نقد تصمیم نمایندگان برای استیضاح آخوندی و ربیعی وزرای راه و کار پرداخت.
در بخشی از این یادداشت آمده است: «ممکن است افراد در سطوح مختلف جامعه، به تحليلي برسند و بر مبناي آن، يک مسئول يا يک قوه را اسبابالعلل همه مشکلات فرض کرده و از آن انتقاد کنند؛ اما يک نماينده از حدود وظايف در چارچوب قوانين عادي و اساسي و همچنين تأثيرگذاري عوامل ملي، سياسي و اجتماعي و البته مسائل خارجي بر عملکردها اطلاع کافي دارد. در شرايطي که دولت دوازدهم نيمي از سال اول فعاليت خود را گذرانده، به نظر ميرسد ميتوان همچنان مسائل را با جلسات درونکميسيوني و نوعي همراهي به پيش برد تا اينکه کار به استيضاح کشيده شود.»
در بخش دیگری از این یادداشت تصریح شده است: «نبايد با موضوعات پرچالش امروز کشور به شکلی مکانيکي مواجه شد و گفت چون حق استيضاح وجود دارد، هر آن ميتوان از اين اهرم استفاده کرد و شرايط اجتماعي، اقتصادي و سياسي را در نظر نگرفت. صاحبنظران اتفاق نظر دارند که برخي مشکلات ايران وارد فاز بحران يا ابربحران شده است.»
نویسنده در ادامه استدلال اولیه خود یعنی گذشت کمتر از یک سال از آغاز فعالیت دولت دوازدهم، به استدلال کهنه روزنامههای زنجیرهای میپردازد که تقصیرها متوجه دولت قبلی است!
در بخشی از این یادداشت در این زمینه میخوانیم: «آيا با وجود علم به مشکلات عديده برخي دستگاهها و وزارتخانهها، استيضاح حتي اگر منجر به تغيير يک وزير شود، ميتواند مشکلي را حل کند؟ هر دو وزير موضوع اين يادداشت، در کابينه اول دکتر روحاني نيز حاضر بوده و تا حد زيادي به زير و بم دو وزارتخانه خود -که از قضا از وزارتخانههاي ادغامي دوران احمدينژاد هستند و ميراثدار آن تصميماشتباه- مطلع بوده و سرمايه اجتماعي و مديريتيای را در اين بخش اندوختهاند.»
نویسنده تغییر برخی وزرای دولت سابق از جمله وزیر اقتصاد را نیزاشتباه دانسته و نوشته است: «اگر وزير اقتصاد دولت يازدهم نيز در کنار آنان ميماند، شانس رفع بحرانها بهمراتب بيشتر بود؛ چراکه بهخوبي مسائل را ميشناخت و براي رفع آنها صاحب تئوري بود. حال حضور فرد جديدی در سه سال آينده، قرار است چه مشکلي را حل کند؟»
در این زمینه باید گفت اگر استیضاح و سؤال از اختیارات نمایندگان مجلس میباشد و ظاهرا روزنامههای زنجیرهای به این اختیار قائل هستند چرا باید در اعمال این حق نمایندگان را محدود کرد؟ شاید جواب این سؤال را در نوشتههای قبل از برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بیابیم؛ آنجا که زنجیرهایها به نقل از برخی مدعیان اصلاحات نوشته بودند به دنبال مجلسی هستیم که نه سؤال بپرسد و نه استیضاح کند!
5 سال فرافکنی بس نیست؟
روزنامه اعتماد در شماره دیروزش مصاحبهای را با محمد عطریانفر معاون سیاسی وزیر کشور در دوره اصلاحات و عضو مرکزی حزب کارگزاران منشر کرده است.
در قسمتی از این مصاحبه آمده است: «طبيعي است كه دولت آقاي روحاني در هربخشي كه ميخواست ورود كند، ميفهميد با چه وانفسايي مواجه است و با چه مشكلاتي بايد دست و پنجه نرم كند. از اين رو بود كه سمت و سوي نقدآميز همچنان به سمت دولت احمدينژاد مطرح ميشد. در اين بين آقاي جهانگيري در مقطعي تلاش كرد تا از سطح سخنان نقدآميز بكاهد. به هر صورت به عنوان يك اقدام سياسي و هوشمندانه اين امر پذيرفته شده است. ليكن سكوت دولت و معاون اول يا رئيسجمهور مبناي اين نميشود كه چهرههايي كه در گذشته پرونده تباهي داشتهاند، جرأت كرده و دوباره به صحنه شانتاژهاي تبليغاتي بازگردند. در چنين موقعيتي دولت مجددا به پاسخ به فضاسازيها و رفتارهاي شانتاژآميز برخواهد آمد. به طور طبيعي دولت حق دارد كه در چنين شرايطي موضعگيري كند.»
قریب به پنج سال از شروع به کار دولت تدبیر و امید میگذرد. پنج سالی که در آن یک ریز از زبان دولتمردان فرافکنی شنیدیم. نقد دولت قبل تا کی و کجا ادامه خواهد داشت؟ اگر عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم اصولی و درست بوده، پس حتما این دولت کارنامهای دارد و به این واسطه بهترین نقد آن است که دولت کارنامه خویش را ارائه دهد. اما چرا چنین نمیکند؟
برای نمونه کافی است موضوع مسکن را در نظر بگیرید. دولتمردان تدبیر و امید و به طور خاص عباس آخوندی قریب به پنج سال دائم علیه مسکن مهر سخن گفتند و آن را مزخرف و یا قوطی نامیدند! اما این دولت خودش در حوزه مسکن چه کرد: هیچ. وقتی مردم چنین گفتارهایی را با عملکرد دولت در نظر میگیرند به طور طبیعی به این نتیجه میرسند که نقد دولتهای قبل وسیلهای است برای دولت مستقر تا به وسیله آن کم کاری و کارنامه ضعیف دولت را بپوشانند.
در سطرهای دیگری از این گفتوگو تصریح شده: «جامعه وقتي پوستاندازي كرده و دولتي را تغيير ميدهد، در مقطع زماني كوتاهي مثلا سه ماه تا ٦ ماه ميپذيرد كه دولت پيشين نقد شده واشكالات آن مرتفع شود. با اين حال نميتوان تا پايان دولت دوم با چنين رويهاي پيش رفت و دولت قبل را به صورت هميشگي به نقد كشيد.»
نکته دیگری هم که باید به آن توجه کرد این است که وظیفه دولتمردان نقد عملکرد دولت قبل نیست. ممکن است که بنا به شرایطی مواردی به عنوان نقد توسط دولتمردان مستقر مطرح شود اما تبدیل شدن آن به یک رویه در تمام سالهای استقرار دولت بدعتی است که دولت یازدهم و دوازدهم آن را پایه گذاری کردهاند. ضمن اینکه تلاش دولتمردان برای ارائه این تصویر که آنها سال 92 ویرانهای را تحویل گرفتهاند نیز قابل تامل است، چرا که همین خود کمک شایانی به دولت میکند تا کم کاری خود را توجیه کرده و بگویند مشغول آوار برداری بودهاند!
مذاکره مستقیم ایران با آمریکا پرامتیازتر و مطلوبتر است!
روزنامه همدلی دیروز در گفتوگو با یک به اصطلاح کارشناس مسائل بینالمللی نوشت: «مذاکره مستقیم ایران با آمریکا، امتیازات زیادی به نسبت مذاکره ایران با اروپاییها دارد. لذا مذاکره مستقیم با آمریکا بسیار مطلوبتر و پر امتیازتر و کم مخاطرهتر در قیاس با مذاکره با دیگر قدرتهای بزرگ با عنوان حلقه واسط است.»
معلوم نیست این چه کارشناس مسائل بینالمللی است که با وجود نقض عهد مکرر آمریکا در برجام و همراهی اروپا با آن، باز هم از مذاکره حرف میزند؟ و حتی مذاکره با آمریکا را مطلوبتر! خود رئیسجمهور نیز مذاکره با آمریکا را دیوانگی خواند. اینها خوابند یا خود را به خواب زدهاند؟! اینها دیوانهاند یا خائن؟!
جالب است که در بخش دیگری از گفتوگو فرانسه را هم سخنگوی آمریکا میداند: «ماکرون در عین اختلاف سلیقه و رفتار با ترامپ، تلاش دارد تا جهتگیری چندجانبهگرایی واقعبینانه را که به معنای نظام تک-چندقطبی برای آینده نظم جهانی است، تا حدودی پذیرا باشد. از این رو از یک سو با ایران در جهت تحکیم و تثبیت برجام وارد معامله میشود و از سوی دیگر به عنوان سخنگوی بینالمللی سیاست جهانی آمریکا در باب پرونده موشکی ایران نقش میپذیرد.»