نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
رئيس جمهور فکر میکند کاندیدای پوششی توطئه رقیب است
سرویس سیاسی-
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله دیروز نوشت: «دولت نمیتواند در زنگ حساب، انشاء بخواند چرا که جذابیتی برای مردم ندارد و جامعه میخواهد بداند حسن روحانی در طول 4سال چه اقدام مفیدی انجام داده است».
این روزنامه زنجیرهای در بخش دیگری از این یادداشت با لحنی دوپهلو نوشته است: «دولت تدبیر و امید بینقص نیست بلکه قصور و کاهلی داشته و برخی گافهای عجیب و غریب هم بروز داده اما برخی اعتراضها و نقدها چیزی جز مچگیری و نق زدن نیست... اینکه برخی وعدههای اقتصادی محقق نشده شکی نیست و مردم در تنگنا قرار دارند تردیدی وجود ندارد اما اینکه القا گردد دولت دست روی دست گذاشته و کاری نمیکند هم نشانه بیتقوایی است».
پیش از این نیز آفتاب یزد با نهی دولت از انشاء خواندن در زنگ حساب نوشته بود: «یک نکته را نباید از ذهن دور نگه داشت که اکنون حسن روحانی در زنگ انشاء نیست و زنگ حساب آغاز شده است. ملزومات فضای جدید روشن و بَین است. یعنی دیگر رئیسجمهور نمیتواند بگوید «چه تحویل گرفته» بلکه باید بگوید «چه کرده است». احمدینژاد اگر هم زمین سوخته تحویل داده - که داده- اما باید دید دولت تدبیر و امید چه گلی به سر مملکت زده است».
هاشمی رحلت کرد، احتمال دارد هر اتفاقی برای روحانی هم بیفتد!
سرگیجه مدعیان اصلاحات درباره «استراتژی کاندیدای ضربهگیر» هر روز شدت بیشتری به خود میگیرد. روزنامه زنجیرهای آرمان دیروز در مطلبی با عنوان «گزینه حمایتی اصلاحطلبان؛ آری یا نه؟» نوشت: «هیچ انسان خردمندی نباید تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار دهد. در جهان احتمالات همه چیز امکانپذیر است. همانطور که آیتا... هاشمی رحلت کرد، احتمال دارد که هر اتفاقی برای آقای روحانی هم بیفتد. پس باید همه احتمالات را لحاظ کنیم؛ بنابراین اکنون بحث قابل طرح این است که یک کاندیدای برجسته اصلاحطلب کنار آقای روحانی مطرح شود، اما اگر آقای روحانی مسیر خود را درست طی کرد و تا آخر در صحنه باقی ماند، آن کاندیدای قدرتمند اصلاحطلب در جهت جریان خود و تحکیم نظریات اصلاحطلبانه به نفع آقای روحانی کنارهگیریکند و تمام آرای موجود را به سمت او در راستای یک دولت ائتلافی سوق دهد».
استراتژی ضربهگیر، توطئه رقبا بود!
روزنامه آرمان همچنین در گفتوگو با «محمود صادقی» عضو فراکسیون امید به جزییات دیدار هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با روحانی پرداخت. صادقی در بخشی از این مصاحبه گفت: «نظر رئیسجمهور درباره کاندیدای پوششی یا احتیاطی این بود که توطئهای از جانب رقیب برای تضعیف اوست».
این اظهارنظر در حالی است که اولین بار روزنامههای زنجیرهای موضوع کاندیدای پوششی یا همان ضربهگیر را مطرح کردند. روزنامه آفتاب یزد در 19 بهمن ماه سالجاری در تیتر یک با عنوان «فداییان روحانی؛ اصلاحطلبان در انتخابات آتی کاندیدای ضربهگیر معرفی میکنند» نوشت: «یک منبع آگاه به آفتاب یزد گفته است حسن روحانی در دیدار با سران اصلاحطلب خواستار حضور چند کاندیدای اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری به همراه وی شده است تا او را در برابر حملات اصولگرایان یاری کنند. در همین راستا از مسعود پزشکیان و علی مطهری به عنوان کاندیداهای ضربهگیر نام میبرند».
مدعیان اصلاحات به دلیل نگرانی از ناکامی روحانی در دفاع از کارنامه خود و ترغیب مردم به رأی دادن دوباره به وی پیشنهاد نامزد موازی را مطرح کردند اما اکنون در این استراتژی دچار سرگیجه شدهاند. پیش از این «آذر منصوری» از فعالین مدعی اصلاحات گفته بود: «زمانی که کاندیدای اصلی یک جریان رئیسجمهور دولت مستقر است، علیالقاعده طرح گزینه پوششی و آلترناتیو هیچ معنایی نمیتواند داشته باشد. رئیسجمهور مستقر باید بتواند مدافعان و حامیان خود را به این نتیجه برساند که با توجه به عملکردش میتواند گزینه مناسبی باشد».
اعتراف به تشنج آفرینی مدعیان اصلاحطلبی!
روزنامه مردمسالاری بخشی از مصاحبه غلامحسین کرباسچی با مهر را منتشر کرد.کرباسچی در این مصاحبه در بیان ضرورت وجود کاندیدای ضربه گیر برای رئیس دولت یازدهم گفته است که «آیتالله هاشمی موافق حضور کاندیدای پوششی در کنار روحانی بود!»
اما نکته جالب توجه در این مصاحبه اعتراف کرباسچی به تشنجآفرینی مدعیان اصلاحطلبی است. وی گفته است: «گرایش مجموعه جریان اصلاحطلب اعم از کارگزاران و دیگران، با توجه به تجربیات تشنجآفرین از جمله در سال ۸۸، به سمت روشهای مسالمتآمیز در مسائل سیاسی، بیشتر شده است و همین باعث شد که به آقای روحانی رای بدهند».
از بستن دهان منتقدان تا نوازش اپوزیسیون!
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به ضرورت وجود منتقد و به تعبیر نویسنده اپوزیسیون در هر کشوری پرداخت و نوشت: یکی از محصولات مدرنیته، «حاکمیت قانون» است که در آن مخالفان میتوانند با سیاستها و تصمیمها مخالفت كنند. چنین بود که در نظامهای مبتنی بر دموکراسی، موجودی متولد شد به نام اپوزیسیون. حتی در بخشی از جوامع غربی از آن با عنوان دولت سایه نام برده میشود. به بیان سادهتر، دولت سایه حالا دیگر همانقدر مشروعیت پیدا کرده بود که دولت رسمی. به تعبیر دیزرائیلی، پارلمان شد خانه اپوزیسیون.
نویسنده در حالی از وجود اپوزیسیون درون حاکمیت سخن گفته و از آن دفاع میکند که هیچ حکومتی نمیپذیرد گروه و یا فردی درون آن و با امکانات این حکومت علیه آن تبلیغات و برنامهریزی کرده و برای براندازی این سیستم تلاش کند.
از سوی دیگر مدعیان اصلاحات در حالی اپوزیسیون را مینوازند که چندی پیش با محوریت فراکسیون امید طرحی را به مجلس بردند که بر اساس آن هزینه یک سوال و انتقاد 6 ماه تا دو سال زندان بود و در صورت تصویب این طرح دیگر کسی جرات پرسیدن یک سوال ساده را نخواهد داشت.
عصبانیت زنجیرهایها از بازتاب مشکلات مردم توسط صدا و سیما
رسانه ملی رسانهای است که باید زبان گویای مردم باشد و مطالبات آنها را از دولتمردان و مسئولین بازتاب دهد. در این حال قرار گرفتن این کارکرد برای صداوسیما که مورد اجماع همه کارشناسان حوزه رسانه است در کنار کارنامه ضعیف دولت یازدهم و عدم تحقق وعدههای بسیار این دولت، بستری را ساخته که حامیان دولت را به هراس انداخته است.
این موضوع باعث شد که در چهار سال گذشته صداوسیما همواره مورد هجوم طیف حامیان دولت قرار گیرد. حالا در آستانه انتخابات این حملات قطعا بیشتر از قبل خواهد شد. روزنامه مردمسالاری تنها در شماره دیروز در دو نوشتار با عناوین «تریبون ملی یا کمپین تبلیغاتی!» و «تصویرسازیهای تیره صداوسیما از دولت کارنامهسازی منفی برای نظام» رسانه ملی را به خاطر بازتاب مشکلات مردم مورد هجوم قرار داده است.
مردمسالاری در آغاز یکی از همین مطالب به سخن رئیسجمهور استناد کرده و نوشته است: «دو روزی گوشت گران میشود، در برنامه اخبار تلویزیون، خبر یک میشود و میرود قصابی! دیدم که خبر یک بخش اخبار رسمی تلویزیون، قصابی است و اینکه گوشت چقدر گران شده است.»
گردانندگان مردمسالاری اگر نمیخواهند نگاهی به جامعه داشته باشند ای کاش دست کم دیگر رسانههای حامی دولت را مرور میکردند.
اعتماد در شماره 15 اسفند در گزارشی با عنوان «نرخ گوشت قرمز؛ همچنان بالا» نوشته بود: «تنها دو هفته تا پايان سال باقي است، قيمت برخي كالاهاي اساسي رو به افزايش است!».
همه مشغول دو قطبیسازیاند به جز دولت اعتدال!
روزنامه بهار در مطلبی با عنوان «نهی ناهیان» در استدلالی عجیب از اعلام حضور نامزدهای اصولگرا و تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب گرفته تا انتقاد ائمه جمعه از وضعیت بغرنج معیشتی مردم و رکود و تورم و بیکاری و نقد رئیس مجلس خبرگان درباره عملی نشدن اقتصاد مقاومتی را از مصدایق دو قطبی کردن جامعه در آستانه انتخابات 96 برشمرد و نوشت: «چنین تصوری از سیاستورزی را میتوان ریشه اصلی به وجود آمدن بحران 88 و دوقطبی شدن شدید جامعه در آن وقایع دانست».
این روزنامه در حالی هر گونه نقد یا انتقاد از عملکرد دولت و یا تحرک سیاسی برای ورود به انتخابات 96 از سوی جناح رقیب را به تلاشی برای دو قطبی کردن جامعه متهم کرده است که دولت محترم و حامیان تشکیلاتی و رسانهایاش از ماهها پیش پروژه دوقطبیسازی را با هدف نجات خود کلید زده است و با طرح موضوعاتی همچون دعواي جنگ و صلح، معركه دولت قبل و دولت بعد، خيمه شب بازي موافق برجام-مخالف برجام و... به دنبال دو قطبی کردن فضای جامعه است چرا که اساسا برای دولتی که در ناكارآمدي ركورد زده، هیچ مسئلهای از این مهمتر نیست که در روز انتخابات، مردم در حالي پاي صندوق بروند كه «مسئله اصليشان گم شده باشد.»
تخصیص اعتبار به مسکن مهر در آستانه انتخابات!
روزنامه دولتی ایران دیروز در گفتوگو با قائم مقام وزیر راه و شهرسازی از اختصاص 1000 میلیارد تومان برای زیرساختهای مسکن مهر خبر داد و از قول وی نوشت: «800 میلیارد تومان از این اسناد خزانه اسلامی به وزارت نیرو داده میشود و 200میلیارد تومان دیگر به وزارت راه و شهرسازی. هدف تکمیل زیرساختهای آب، فاضلاب و برق مسکن مهر است تا بتوانیم هرچه زودتر واحدهای تکمیل شده را به متقاضیان تحویل دهیم».
در حالی که وزیر راه و شهرسازی با بیمهری به مسکن مهر، بارها آن را مزخرف نامیده بود، اکنون و در آستانه انتخابات، به فکر تکمیل واحدهای مسکن مهر و تخصیص اعتبار به آن افتاده است!
عدم آماده سازی و تحویل به موقع واحدهای مسکن مهر در دولت یازدهم موجب سردرگمی و اعتراض جمع زیادی از متقاضیان آن شده بود اما سؤال اینجاست که چرا دولت در ماههای منتهی به انتخابات تصمیم به رسیدگی به مسکن مهر و برطرف کردن دغدغه مردم گرفته است؟
مظلوم نمایی از دولت با هدف فرار از پاسخگویی
روزنامه وقایع اتفاقیه در یادداشتی با عنوان «رئيسجمهوري تنها» نوشت: «حسن روحاني را اگر نتوان تنهاترين سياستمدار تاريخ ايران دانست، ميتوان او را رئيسجمهوري تنها در تاريخ جمهوري اسلامي قلمداد کرد. فشارهاي همهجانبه بر روحاني و دولت او، هم از سوي پايگاه تحولخواه رأياش- براي تأخير در تحقق مطالبات اجتماعي و سياسي - مشهود است و هم از سوي مخالفان اقتدارگرايي که اين روزها جبهههاي تازهاي براي بمباران دولت يافتهاند... فشار نهادهاي مختلف بر رئيسجمهوري و سياستهاي اجرايي او در هيچ دولتي به اين شکل سابقه نداشته است».
مرثیهسرایی زنجیرهایها برای روحانی به جای بیان عملکرد 4 ساله دولت یازدهم بهرغم صدها وعده داده شده و روی زمین مانده در حالی است که پیش از این «عباس عبدی» به دولت توصیه کرده بود که از عدم توانایی پاسخگویی به منتقدین نهراسد چرا که میتوانند از این حجم نقدهای پرشمار [و بیپاسخ] به عنوان بزرگترین «حربه سیاسی» برای «مظلومنمایی» استفاده کرده و از آن برای جلب افکار عمومی به سود خود و دور کردن آنها از وعدههای داده شده به مردم نهایت بهرهبرداری را بنماید.