یک نهضت ادبی
پژمان کریمی
شعر سیاسی، برانگیختن احساس مخاطب است نسبت به هرآن پدیدهای که دارای ماهیت سیاسی است!
این تعریف؛ خلاصهترین تعریفی است که میتوان از شعر سیاسی ارائه کرد.
شعر همواره در طول تاریخ خود، کاربرد سیاسی داشته و دارد. از جمله شعر فارسی!اما کاربرد سیاسی شعر فارسی، دستکم تا پیش از مشروطه، اغلب مبتنی و ناظر به تحکیم مبانی قدرت عمله جور بوده است!
در دوران پهلوی دوم اما اتفاق دیگری افتاد.
شعر سیاسی باز هم بر محور تکریم و تحکیم مبانی قدرت عمله جور عمل میکرد اما بنا به اقتضائات روز، بهرهمند از زبانی جدید و همراه با ظرافت و دقیق!
در دهه 30 به بعد، ناگهان شاعران چپگرا جلوه کردند. آنها فضایی فراخ برای سرودن و انتشار آثار خود یافتند.
سیاووش کسرایی، احمد شاملو، شمس لنگرودی و...!
برخی از این طیف، سر و کارشان به ساواک هم افتاد و وجه انقلابی هم پیدا کردند. اما میبینیم که داشتن پرونده در ساواک نه تنها مانع از تحرک آنها نشد که همچنان به کار خود با جدیت ادامه دادند...چرا؟
چون فردی مانند شاملو، پس از زندان کاملا در مسیر خواست رژیم پهلوی قرار میگیرد!
اینگونه شاعران شعر سیاسی میگفتند اما نه درتقابل با نظام شاهنشاهی! این انقلابینمایان یا شاعران انقلابی بدلی، اشعار چپگرایانه خود را در مسیر تقابل با دین الهی اسلام عرضه میکردند. یعنی دقیقا طیف شاعران چپ و اشعارشان، در مقابل بزرگترین خطری ایستادند که نظام طاغوت را تهدید میکرد!
رژیم - بخصوص در دهه 50 - از یک طرف با وجود شاعران و نویسندگان چپ در عرصه کتاب و مطبوعات، پُز ایجاد و حفظ فضای آزادی قلم و آزادی سیاسی میداد و از طرف دیگر، با سلاح «دیگران» علیه اسلام مبارزه میکرد!
شعر چپ یا بهتر بگوییم شعر مطلوب طاغوت، در واقع ارزشهایی را نشانه رفته بود که هنجارهای سلطنت و نظام سلطنتی نبود. شعر چپ و در کنار آن شعر بیدرد سکولار،شعر آرمانی - الهی را نشانه رفته بود. چرا که باور داشت؛ اگر ارزشهای الهی زدوده شود، سبک زندگی دگرگون میشود. مخاطب، در سبک به دور از ارزشهای الهی، تبدیل به موجودی مصلوب و منفعل میگردد که اگر هم طاغوت را تکریم نمیکند، بیتفاوت زندگی روزمره را میگذراند و در پی لذات آنی و دنیوی تقلا میکند. همین!
انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. چرا که سبک زندگی هدف نظر طاغوتیان، با همه تکاپوی عمله فرهنگ و هنر و دستگاه سرکوب و حمایت خارجی، سر برنیاورد.
حالا دیگر در ایران، شعر فارسی، توامان رنگ دینی و سیاسی پیدا کرده بود.
زیرا انسان مسلمان اعم از شاعر و غیر شاعر، در قبال خود و خانواده و جامعه و مملکت و جامعه بشری مسئول است و نمیتواند عملی و اثری فارغ از دین وبه تبع آن؛ به دور از سیاسیات و اجتماعیات عرضه کند.
اما رسالت «شعر سیاسی و دینی» یا بهتر بگوییم» شعر دینی و سیاسی امروز»، برانگیختن ذهن و دل مخاطب، در مسیر ارزشهای الهی است.
نگاهی کنید به آثار مشفق کاشانی ،محمود شاهرخی، مهرداد اوستا، قیصر امینپور،حسن حسینی، علیرضا قزوه و ...! آیا میتوانیم رنگ دینی و سیاسی اشعار این بزرگان را کتمان کنیم؟
آیا از بطن قلم و شعر این عزیزان شمیم مسئولیت استنشاق نمیشود؟
شعر فارسی معاصر با قابلیت هدف اشاره، اکنون تقریبا در آستانه 40 سالگی خود به بالندگی رسیده است و آماده است که بیش از گذشته، ماموریتهای بزرگی برعهده گیرد.در دیدار روز پنجم اسفند رهبر انقلاب با جمعی از شاعران مذهبی سرا، معظمله توصیههایی ارائه فرمودند. از جمله این توصیهها، تبیین سبک زندگی اسلامی در قالب شعر است.این یعنی سرفصلی جدید برای شعر امروز کشورمان!
نگارنده بر آن است که پهنه ادبیات کشورمان، مشحون از سربازانی است که برای انجام ماموریتهای بزرگ مشتاق هستند.شما خواهید دید که بزودی توصیه و رهنمود حضرت امام خامنهای عملی خواهد شد و نهضتی پا خواهد گرفت که نقطه پایانی بر آن نمیتوانیم تصور کنیم!