kayhan.ir

کد خبر: ۹۹۲۳۶
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۶

فراموش کردن ظرفیت‌های واقعی فوتبال(نکته ورزشی)



سرویس ورزشی -
وزیر محترم ورزش در واکنش به اظهارات اخیر مربیان تیم ملی فوتبال و پرسپولیس که منجر به اختلاف شدیدی میان این دو شده، طی مصاحبه‌ای خواهان مداخله فدراسیون فوتبال برای پایان دادن به حواشی موجود  و اختلافات آزاردهنده اخیر شده است. وزیر ورزش گفته است: «لازم است فدراسیون فوتبال به دعوای کی‌روش و برانکو پایان دهد. تیم ملی فوتبال باید در آرامش به جام‌جهانی صعود کند.» به گمان ما ورود وزیر ورزش و پیام نهیب‌گونه او به فدراسیون فوتبال به عنوان متولی اصلی امر فوتبال برای پایان دادن به حاشیه‌ها و ایجاد کردن فضای آرام و کم‌تنش بر فوتبال، کاری به موقع، به جا و لازم بود که خوشبختانه این کار صورت گرفت و امیدواریم مسئولان فدراسیون فوتبال در این باره وظیفه خود را به درستی تمام انجام دهند. کاروبار فوتبال مثل هر جا و همه عرصه‌ها با دعوا و تفرقه و درگیری و همچنین در محیط پرتنش و فضای آلوده به تفرقه و درگیری و بدبینی و... روبه‌راه نمی‌شود و پیش نمی‌رود، و اگر قرار است هدفی ملی و موفقیتی مورد انتظار، نصیب فوتبال و تیم ملی شود، باید علاوه بر فراهم آوردن ابزار و وسایل لازم، شرایط و فضای مناسب را هم فراهم آورد. البته ما می‌دانیم که همه هدف فوتبال ما و بلکه هدف اصلی فوتبال ایران، فقط «صعود به جام جهانی» نیست که وزیر محترم هم در پیام خود بر آن تاکید کرده است. ایشان خواهان پایان درگیری کی‌روش و برانکو شده، برای اینکه آن را مخل صعود فوتبال به جام‌جهانی می‌داند، درست هم هست، اما ما معتقدیم این‌گونه تنش‌ها و دعواها و حاشیه‌ها، نه تنها مانع از صعود تیم ملی فوتبال به جام‌جهانی می‌شود و مثل خیلی موارد باعث می‌شود تا تیم مستعد ما از «درون» ضربه بخورد، بلکه در نگاهی بلندتر و بالاتر موجب می‌شود تا کلیت فوتبال ما آسیب ببیند و این رشته که در گذشته، نشان داده که قدرت این را دارد که حداقل در سطح قاره کهن «برترین» باشد و در شرایط فعلی نیز بر اهل فن مشخص است که ظرفیت پرواز دوباره و قد راست کردن را دارد، نتواند از ظرفیت‌های آشکار و نهفته خود استفاده و بلندپروازی و افتخارآفرینی گذشته را تکرار نماید. بر این اساس امیدوار بودیم که انگیزه وزیر محترم ورزش هم در اظهارات هشدارگونه خود، نه فقط نگرانی از بابت به خطر افتادن صعود به جام‌جهانی، بلکه به خاطر مصلحت فوتبال، ضرورت وحدت و همدلی و پرهیز از حاشیه و دوری از درگیری و دعوا را یادآور می‌شد. ما بارها به سهم خود از «هدف‌گذاری غلط» در فوتبال و برای فوتبال خود نوشته‌ایم و در این باره آنچه به فکر و عقلمان می‌رسید، تذکر داده و گفته‌ایم در عین اینکه حضور در جام‌جهانی اهمیت دارد، اما غلط است که طوری رفتار کنیم، برنامه‌ریزی و عمل نماییم که گویا تنها و تنها هدف فوتبال ما، صعود به جام‌جهانی است.
هدف ورزش ما در رشته‌ای مثل فوتبال و همه رشته‌های مستعد رشد و پیشرفت، باید تقویت زیرساخت‌ها، فراهم آوردن امکانات، حاکم کردن شرایط کاری و سازندگی برای توسعه و به فعلیت درآوردن ظرفیت‌های قابل ملاحظه در آن رشته و رشته‌ها باشد، چیزی که ما به خاطر هدف‌گذاری غلط آن را فراموش کرده‌ایم، به این معنی که فکر می‌کنیم با رفتن و صعود به جام‌جهانی، همه این کارهای ناکرده، انجام شده و همه ناداشته‌های ما در فوتبال جبران و خنثی شده است! برای غلط بودن این نوع از تلقی و نگاه، کافی است چشم باز کنیم، با خود روراست باشیم، از خود سوال کنیم فوتبال ما تاکنون چهار دوره به مرحله نهایی جام‌جهانی (1978، 1998، 2006، 2014) صعود کرده است. این حضور و صعودها چه دستاوردی برای فوتبال ما داشته است، چقدر در ارتقای فنی و فرهنگی و اخلاقی آن موثر بوده و نقش‌آفرینی کرده است؟ و... ما چرا داریم سرنا را از سرگشادش می‌زنیم! چرا مسیر پیشرفت را معکوس کرده و از بالا به پایین حرکت می‌ کنیم؟! ما معتقدیم این هدف‌گذاری غلط که به القای جریانات منفعت‌جو و یا مغرض و یا وادادگی مدیران ناآشنا به ورزش یا فاقد شجاعت لازم مسئولیت، در فوتبال ما جا افتاده و برای فوتبال ما تعیین شده به ضرب و زور در تبلیغات و قلم‌ها و بلندگوهای اجیر شده، همه را، حتی بالاترین مقامات سیاسی را مفتون و مسحور خود ساخته است، خود ریشه بسیاری از نابسامانی‌ها، پلشتی‌ها، بداخلاقی‌ها، حتی مفاسد و بالاخره این دعواها و درگیری‌های آزاردهنده‌ای است که باعث نگرانی و اذیت علاقه‌مندان فوتبال ما به میدان آمدن وزیر ورزش و... شده است.
به این معنی که وقتی هدف برای مسئولان بزرگ و کوچک ورزش و غیر ورزش ما «صعود به جام‌جهانی» باشد، آن وقت آن فرد و مربی‌ای که در نقش قهرمان این ماجرا ظاهر شده است، عملا بر کاروبار فوتبال ما حکومت و حتی بر مدیران فوتبال و ورزش ما، «مدیریت» می‌کند، آن وقت برای صعود به جام‌جهانی باید چشم و گوش‌ها به ساز و نواهایی باشد که ایشان می‌نوازد و سر می‌دهد و... وضعیتی که الان در فوتبال ما داریم و به وضوح مشاهده می‌کنیم. وضعیتی ناشی از تضاد منافع و اهداف دو مربی است که هر دو می‌خواهند به وظیفه خود عمل کنند، ماموریت خود را به درستی انجام دهند، یکی می‌خواهد تیم ملی را به جام جهانی ببرد، دیگری می‌خواهد تیم باشگاهی تحت اختیارش را قهرمان کند و به آنچه مدیران از او خواسته‌اند عمل کند و انتظار هواداران را برآورده کند، هر دو هم خوب کار کرده‌اند، تیم‌های خوبی ساخته‌اند، اما هدف‌گذاری اشاره شده و غلط، این دو را با یکدیگر سرشاخ کرده است و...
امیدواریم مسئولان فوتبال و بالاتر از آن مسئولان ارشد ورزش فراتر از هیاهوهای شلوغکاران و القائات منفعت‌جویان و تبلیغات پورسانت‌بگیرها و... نگاهی عمیق‌تر، جدی‌تر و متعالی‌تر به ورزش داشته در اختیار و مسئولیت خود بنگرند و... تحت‌تاثیر عوامفریبی‌ها و شانتاژها، قرار نگیرند و اهداف ریشه‌ای و بزرگتری را در فوتبال و ورزش دنبال کنند، آن‌وقت خواهیم دید به مصداق «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست»، «صعود به جام‌جهانی و حتی درخشش در آن یکی از خروجی کارهای ریشه‌ای و مدبرانه آنها خواهد بود...