آداب همراهی با صاحبان عزا از منظر آموزههای دینی
علی پوریا
انسان موجودی اجتماعی و عاطفی است و نیاز به دیگری برای نیازهای گوناگون، امری طبیعی در ساختار نظام دنیوی به شمار میرود. این نیاز به ویژه در زمانهای بحرانی و بروز مصیبت بسیار تشدید میشود و انسان گاه چنان به دیگری نیاز پیدا میکند که نوزادی به مادر. برخیها با قدرت درونی خود میتوانند شرایط بحرانی را از سر بگذرانند، ولی باز نیاز به دیگری در مقام نصرت و یاری دارند، همانند کودکی که تازه راه افتاده است. در مصیبتها انسان با توجه به روحیه و رویه متفاوت خود نیازمند یاری دیگران است.
آنچه درپی میآید اشارهای گذراست به برخی آداب مربوط به نحوه برخورد با صاحبان عزا و مصیبت که با بهرهگیری از آیات و روایات به این موضوع پرداخته شده است.
***
سنت عمومی و فراگیری در میان همه مردمان جهان وجود دارد که از آن به سنت تسلیت و تعزیت یاد میشود. تسلی دادن به معنای آرامش بخشیدن به شخص مصیبتزده است. این کاری است که مردم انجام میدهند تا اندکی از فشار مصیبت و فقدان از دست دادن کسی و حتی گاه چیزی کاسته شود و شخص از نظر روحی و روانی با موضوع و مسئله کنار بیاید و تعادل خویش را باز یابد.
شیوههای گوناگونی برای تسلیت به افراد در جوامع گوناگون به کار گرفته میشود. از آنجا که انسان مصیبتزده به ویژه در مرگ عزیزان، با فشار سهمگین روحی و روانی مواجه است، مصیبتزده دوست دارد هم فقدان آن را به شکلی معقول و مقبول بپذیرد و هم ارتباط خود را با مرحوم حفظ کند؛ زیرا احساس میکند هنوز به نحوی به مرحوم نیاز دارد. ایجاد رابطه با مرحوم و حفظ این ارتباط موجب میشود تا در این دوره خوابها به سراغ افراد مصیبتزده بیاید. همچنین دلبستگی و علاقه نشان دادن به یادگاریهای مرحوم در این دوره بیشتر خودنمایی میکند و شخص تلاش میکند تا عکسها و وسایل و اشیای مرحوم را در کنار خود داشته باشد تا این فقدان را با این حضور تا حدودی جبران کند و نیز با خواندن اذکار و دعا و قرآن و انجام احسان و خیرات، او را از خود خشنود سازد و موجب راحتی میت در عالم پس از مرگ شود.
از نظر روایات چنین ارتباطی میان مصیبتزده و مرحوم، امری طبیعی و بایسته است. روایت میگوید: روح متوفی از ترحم و استغفاری که (بازماندگان و دوستان) برایش انجام میدهند خشنود میشود؛ همانطور که انسان زنده از هدیه آوردن دوستانش خوشحال میشود.» (قمی، عباس، سفینهالبحار، ج2، ص555، ماده موت.)
در کتاب سفینهالبحار از کتاب جامعالاخبار راوی از پیامبر(ص) نقل میکند ارواح مؤمنین هر شب جمعه اطراف خانههای خود میآیند و با صدای غمناک و گریان ندا میکنند، ای اهل بیت من، ای فرزندانم، ای پدر و ای مادر و ای خویشان من، به من ترحم کنید با انفاق یک درهم، یا لباسی به فقیر بپوشانید که خداوند هم لباسی بهشتی به شما میپوشاند. پس پیامبر گریه کرد و ما حاضرین در جلسه هم با پیامبر گریه کردیم و گریه حضرت چنان شدید بود که دیگر قدرت بر سخن گفتن نداشت و بعد از گفتار زیادی که پیامبر از نگرانی و انتظار آنها سخن گفت فرمود: ارواح با حسرت و پشیمانی، برمیگردند. (همان، ص556-557.)
همچنین در سفینه الابحار از کتاب (لب الباب) راوندی روایتی نقل میکند که شبهای جمعه ماه رمضان ارواح مردگان نزد بازماندگان و خویشانشان حاضر میشوند. هر کدام با ناله سوزناک و گریان اعلام میکنند: ای اهل بیت من و فرزندانم و خویشانم، به ما التفات کنید تا خدا به شما ترحم کند! به یاد ما باشید ما را فراموش نکنید و برای ما دعا کنید! به غربت ما ترحم کنید! ما در زندان تنگ قرار گرفتیم، غصه ما طولانی و شدید است، به ما ترحم نمائید قبل از اینکه مثل ما شوید! از دعای در حق ما و صدقه در حق ما بخل نکنید، شاید خداوند به ما رحم کند! ای حسرت و اندوه بر ما که قادر به کار خیر بودیم همان طور که شما قادر هستید (ولی کار نکردیم)! ای بندگان خدا، کلام ما را بشنوید و ما را فراموش نکنید و به همین نزدیکیها و فردای نزدیک میفهمید ما چه میگوئیم و این اموال زیادی که در دست شما است قبلاً در دست ما بود، ما آن را در راه خدا انفاق نکردیم و مانع از انفاق در راه حق شدیم و اکنون آن اموال برای ما مایه وبال و بدبختی شده و برای دیگران موجب منفعت شده است. به ما التفات و توجه و مهربانی کنید با انفاق در راه خدا به یک درهم پول یا یک گرده نانی و یا به پوششی، اما در آخر کار با ندائی اعلام میکنند چقدر نزدیک است گریه کردن شما بر حال خودتان ولی آن گریه فایدهای به حال شما ندارد همان طور که گریه ما به حال ما فایدهای ندارد، در کار خیر سعی و کوشش کنید قبل از آنکه مثل ما شوید! (همان، ص556).
برگزاری مراسم و مجالس ترحیم یکی از شیوههایی است که میتواند در راستای این حضور و پذیرش اندک اندک فراق موثر باشد. ترحیم، مجلسی است که خانواده و خویشان شخص درگذشته به منظور آموزشخواهی برای وی ترتیب میدهند.
ترحیم در لغت به معنای «مهربانی کردن بر کسی»، «طلب آمرزش کردن»، «درود فرستادن برای میت» و «رحمهًْالله گفتن برای کسی» است. پس برگزاری این مجالس در راستای حفظ حضور و بقای ارتباط است تا فقدان یکباره، ضربه روحی و روانی به بازماندگان وارد نسازد. در عربی به مجلس ترحیم، تابین، حفلهًْ التابین، فاتحه و تعزیه و مانند آن گفته میشود.
اهمیت تسلی دادن و دلداری به مصیبزدگان
اسلام بر همدردی و تسلیت و تعزیت دادن به مصیبتزده و مصیبت دیده تأکید دارد؛ زیرا شرایط ویژه او به گونهای است که نیازمند همدردی و پشتیبانی معنوی و روحی است. اینگونه است که در آموزههای وحیانی قرآن و اسلام اصطلاحی به عنوان تسلیت و تعزیت مطرح شده است.
تسلیت و تعزیت به معنای همدردی و غمگساری با مصیبتزده برای کاهش فشار سنگین مصیبت است که بر جان و دلش سنگینی میکند و گاه تاب و تحملش را میگیرد و ممکن است بیتابی و بیصبری کند. اما با تسلیت ما، او به آرامش نسبی دست مییابد.
در آیات قرآن از دلداری فرشتگان به حضرت ابراهیم(ع) در پی ایجاد خوف در ایشان سخن به میان آمده است؛ یعنی زمانی که حضرت ابراهیم(ع) با جوانان تنومندی مواجه شد که دست به غذای میزبان نبردند، ترس در دلش آمد. در این زمان بود که آنان ضمن معرفی خود به عنوان فرشته علت نخوردن غذا را تبیین میکنند و اینگونه تسلی خاطر او را فراهم میآورند. (هود، آیات 69 و 70؛ ذاریات، آیات 24 تا 28)
دلداری اسماعیل(ع) به پدرش ابراهیم(ع)، در پی احساس نگرانی پدر از احتمال مخالفت او با ذبح خودش از دیگر نمونههایی است که قرآن به آن اشاره کرده است. (صافات، آیه102)
همچنین دلداری خدا به پیامبران، با وعده هلاکت ستمگران، در پی تهدید آنان از سوی کافران از دیگر نمونههایی است که در قرآن به آن اشاره شده است. (ابراهیم، آیات 13 و 14) در آیه 69 سوره یوسف نیز حضرت یوسف(ع) با معرفی خود به برادرش نگرانی او را برطرف میکند و به او دلداری میدهد.
وقتی حضرت موسی(ع) در شب تاریک و سرد در بیابان و کوه طور با همسرش گرفتار میشود، به همسرش دلداری میدهد تا با به دست آوردن آتشی گرم، از این بیابان بیرون روند. (نمل، آیه7)
همچنین خداوند در آیات 155 تا 157 سوره بقره خود تسلابخش مؤمنان صابر مصیبت دیده میشود و آنان را با بشارت به مقامی والا و برخورداری از درود و رحمت و هدایت خویش دلداری و تسلی میدهد.
پس تسلا دادن و دلداری با دیگران به اشکال گوناگون مورد تأکید و امری پسندیده است. بهترین شیوه تسلیت دادن به فرد مصیبتزده آن است که آینده خوبی را ترسیم کرده و مصیبت کنونی را ابزاری برای رسیدن به کمالی معرفی کنیم که خود شخصیت مصیبت دیده با آن روبهرو خواهد شد. به عبارت دیگر به او بیان کنیم که اگر چیزی را از دست دادهایم چیزی بهتر نصیب و بهره ما خواهد بود به شرط آنکه مصیبت، ما را از حالت طبیعی بیرون نبرد و به کفر و کفرگویی نکشاند و صبر و شکیبایی را پیشه سازیم.
آثار تسلی دادن
تعزیت گفتن و همدردی و دلداری دادن آثاری برای مصیبتزده بهگونهای و برای تسلیت دهنده بهگونهای دیگر دارد.
برخی از آثاری که برای همدردی و تسلا دادن و دلداری برای مصیبتزده و تسلیتدهنده میتوان برشمرد عبارتند از:
1- برطرف شدن حزن: خداوند در آیات 7 تا 10 سوره قصص دلداری را موجب برطرف شدن حزن و اندوه از مصیبتزده میداند. پس کاری که تسلیت دادن انجام میدهد برطرف کردن اندوهی است که شخص مصیبتزده به آن دچار میشود. این امر موجب میشود تا شخص مصیبتزده دچار افسردگی و ناراحتی روحی و روانی نشود و بتواند بار سنگین مصیبت را به آرامی از دوش بر زمین نهد و از آن مرحله بگذرد و به آرامش دست یابد؛ چرا که پس از مدتی امر نسیان به کمک بشر میآید و مصیبت سنگین از یادها و خاطرهها خواهد رفت. عبور از دوره بحران مصیبت و رسیدن به آرامش روحی مهمترین کارکرد و اثری است که برای تسلیت میتوان برشمرد. تسلیتی که خداوند از طریق وحی و الهام به مادر موسی(ع) میدهد موجب میشود تا مادر بتواند مصیبت رها کردن فرزند در دریای نیل را بهتر تحمل کند و از حزن و اندوه برهد و به آرامش دست یابد.
2- رفع ترس: چنانکه گفته شد یکی از مهمترین آثار مصیبت ترس از حال و آینده است. از اینرو تسلیت میتواند این ترس را بردارد. چنانکه خداوند در آیات بسیار به این کارکرد تسلیت اشاره کرده است. پس دلداری، موجب برطرف شدن ترس میشود. (هود، آیات 69 تا 74)
3- اجر و ثواب: امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) میفرماید: من عزی مصابا کان له مثل أجره من غیر أن ینقص من أجر المصاب شیء؛ کسی که مصیبت دیدهای را تعزیب دهد از پاداشی به مانند پاداش او برخوردار خواهد شد، بدون اینکه از پاداش مصیبت دیده کم شود. (ثواب الاعمال شیخ صدوق)
4- جامه بهشتی شادی آفرین: از امام صادق(ع) از پیامبر نقل شده که فرمود: کسی که به اندوهگینی، تسلیت گوید، در روز قیامت لباس فاخری بر اندام او بپوشانند که مایه شادمانی و سرافرازی او گردد. (همان)
لزوم مراعات حال صاحبان عزا
متأسفانه آداب مجالس عزاداری امروزه از مسیر اصلی و اسلامی خود خارج شده و مصیبت بلکه مصیبتهای دیگر را بر مصیبت زده تحمیل میکند؛ زیرا افزون بر صرف هزینههای سنگین برای خرید قبر و تهیه وسایل کفن و دفن، مصیبت زده باید پذیرای افرادی باشد که برای تسلای خاطر و تعزیت بر مصیبت زده وارد میشوند. از نظر آموزههای اسلام، تحمیل هزینه پذیرایی از مردم بر مصیبتزده، از سنتهای غیرعقلانی است.
امام صادق(ع) در مجلس گروهی عزادار وارد شده و خطاب به آنان اظهار داشتند: پروردگار، مصیبت وارد شده بر شما را جبران فرماید، به جبران صبر و تحملتان پاداش خوبی به شما دهد و شخص متوفی را نیز در سایه رحمت خویش قرار دهد. سپس از مجلس خارج شدند. (وسائل الشیعهًْ، ج 3، ص 218)
این روایت بیانگر آن است که باید مراسم ترحیم را به سادگی برگزار کرد و آشنایان و دوستان به ابراز همدردی با صاحبان عزا بسنده کنند و اگر به دلایلی چون برگرداندن آرامش روحی، تصمیم به حضور بیشتر در کنار آنان دارند، نباید به خانواده مصیبت دیده این اجازه را بدهند که برای پذیرایی از آنها دچار تکلف و دردسر شود، بلکه باید تلاش کنند که در این مدت، این خانوادهها حتی دغدغه خورد و خوراک خویش را نیز نداشته باشند و خود اطرافیان و بستگان متکفل تهیه غذا برای مصیبت زده شوند.
امام صادق(ع) میفرماید: الاکل عند اهل المصیبهًْ من عمل الجاهلیهًْ و السنهًْ البعث الیهم بالطعام؛ غذا خوردن نزد مصیبت زدگان و با خرج آنان، از رفتارهای جاهلیت است و سنت پیامبر(ص) فرستادن غذا برای مصیبتزدگان است (من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 182)
براساس حدیث فوق، پس از شهادت جعفربن ابیطالب (جعفر طیار) پیامبر(ص) دستور داد سه روز به خانه جعفر غذا بفرستند تا خانوادهاش جز مصیبت از دست دادن جعفر دغدغه دیگری نداشته باشند. براساس سنت پیامبر، اگر حتی صاحبان عزا دیگران را برای غذا خوردن در خانه متوفی دعوت کنند شایسته نیست بروند زیرا غذا خوردن نزد اهل مصیبت و در منزلشان از اعمال مردم قبل از ظهور اسلام و دوره جاهلیت بوده است.
همچنین در حدیث آمده: لما قتل جعفر بن ابیطالب(ع) امر رسولالله(ص) فاطمه(س) ان تأتی اسماء بنت عمیس و نسائها و ان تصنع لهم طعاماً ثلاثهًْ ایام فجرت بذلک السنه، زمانی که حضرت جعفر طیار(ع) در جنگ موته شهید شد پیامبر(ص) از حضرت فاطمه(س) خواست که به نزد اسماء همسر جعفر و خانوادهاش برود و سه روز برایشان غذا تهیه کند، بعد از این دستور پیامبر، میان مسلمانان رسم شد که وقتی کسی دچار مصیبت میشد همسایگان و خویشان او سه روز برایش غذا تهیه کرده و میبردند (من لایحضره الفقیه، ج 1 ص 48)
سنت عقلانی و قرآنی اسلام اقتضا میکند تا در جهت همدردی با مصیبتزده و کاهش فشار روحی و روانی شرایط به گونهای فراهم شود که او در مدت عزاداری دغدغه دیگری نداشته باشد.
در روایات شیعی و سنی با استناد به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) در شهادت جعفر بن ابیطالب، تصریح شده که مستحب است خویشان و نزدیکان متوفی به مدت سه روز در تهیه غذا و فراهم آوردن برخی امکانات، به خانواده او که دچار تألمات روحی شدهاند یاری رسانند و از آنان مراقبت و به آنها مهربانی کنند. به فرموده امام صادق(ع) از همان زمان، این کار به صورت «سنت» درآمد. (سنن ابی داود، ج 3، ص 497، ش 3132؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 511، ش 1601؛ سنن الترمذی، ج 3، ص 323، ش 998؛ وسائل الشیعهًْ، ج 3، ص 238-235).
امام صادق(ع) درباره حضور در خانه و مجالس میت برای تسلا بخشی به بازماندگان میفرماید: التعزیهًْ الواجبهًْ بعد الدفن و کفاک من التعزیهًْ ان یراک صاحب المصیبهًْ؛ تسلیت دادن به خانواده مردگان که واجبی دینی (مستحب مؤکد) است، باید بعد از دفن مرده انجام شود و مقدار تسلیت آن است که در مجلسی حاضر شوی تا صاحب عزا تو را ببیند (وسایل الشیعه، ج 3، ص 216، ح 3448)
در توضیح المسائل مراجع عظام نیز چنین آمده است: بعد از دفن، مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتی دهند ولی اگر مدتی گذشته است که به واسطه سرسلامتی دادن مصیبت، یادشان میآید، ترک آن بهتر است و نیز مستحب است تا سه روز برای اهل خانه میت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است.
اکنون این سؤال پیش میآید که: آیا غذا خوردن در منزل صاحب مصیبت حرام است یا نه؟ در پاسخ باید گفت: برخی از فقیهان شیعی به دلیل برخی از روایات، میگویند: غذا خوردن در منزل متوفی در سه روز اول فوت متوفی، کراهت دارد و یا حداکثر خوردنش اشکال دارد.
صرف هزینه اطعام در امورخیر
البته مناسب است صاحبان عزا پس از کاهش آلام روحی و روانی ناشی از مصیبت وارده، هزینه اطعامی را که در چند روز اول مصیبت، قصد انجام آن را داشتند به نیت متوفی صرف امور خیریه و مستمندان و رفع حاجت نیازمندان و درماندگان و کارهای خیر دیگر چون تهیه جهیزیه برای افرادی بی بضاعت و غیره کنند.
چنانکه اکنون در برخی شهرها مشاهده میشود صاحبان عزا هزینه مراسم هفتم و چهلم و سال را به نیت متوفی صرف امور خیر میکنند و به این ترتیب از برگزاری مراسم و آیینهائی که چه بسا سودی برای متوفی ندارد و اسباب زحمت آشنایان و دوستان بستگان میشود، پرهیز میکنند.
همچنین دیده شده و صاحبان عزا در برخی شهرها تنها به برگزاری مراسم ترحیم برای متوفای خود اکتفا میکنند و اعلام میدارند که هزینه اطعام و تالار و پذیرائی به نیت میت صرف نیازمندان خواهد شد. این امر، شیوهای عقلانی و پسندیده و مطابق سنت پیامبر و تأکید امام صادق(ع) است و جا دارد رفته رفته این روش در همه شهرها نهادینه شود تا برای همیشه هم صاحب عزا و مصیبت، دغدغه پذیرایی و اطعام و صرف هزینه سنگین نداشته باشد و هم خدمتی باشد برای مصیبت زدگانی که وضع مالی خوبی ندارند و در کنار مصیبت خود، نگران هزینه سنگین اطعام مهمانان و آشنایان هستند.
در پایان این نوشتار جا دارد به سنت خوبی که در یکی از مناطق کشور (گیلان) مرسوم بوده و شایسته است در همه جا گسترش یابد اشاره کنیم.
سابقاً در منطقه گیلان معمول بود که اگر شخصی دیده از جهان فرو میبست به خلاف روش و سنتی که در سایر مناطق ایران متداول است برای مدت یک هفته تمام تسهیلات زندگی را برای بازماندگان متوفی تدارک میدیدند تا از این رهگذر تصدیع و مزاحمتی مزید بر تألمات روحی و سوگ عزیز از دست رفته احساس نکنند، بدین ترتیب که همسایگان و بستگان متوفی متناوباً شام و ناهار تهیه کرده و به خانه عزادار میفرستادند و به فراخور شأن و مقام متوفی از تسلیت گویندگان و عزاداران پذیرایی میکردند و به صاحبان عزا علاوه بر رنج از دست دادن عزیز خود، رنج پذیرائی از مهمانان که معمولاً کم هم نبودند اضافه نمیشد.
بدینترتیب مدت یک هفته در خانه صاحبان عزا و داغدیدگان، به اصطلاح محلی برنجی خیس نمیشد و دودی از آشپزخانه آنها متصاعد نمیگردید.
این رویه، رسمی نیکو و شیوهای پسندیده بود زیرا اخلاقاً صحیح نیست که پس از وقوع مرگ و مصیبتی، آحاد و افراد مردم تحت عنوان تسلیت و همدردی همه روزه به خانه متوفی بروند و عرصه را آنچنان بر ماتمزدگان تنگ کنند که غم مرده را فراموش کرده در مقام التیام جراحتی که از ناحیه دوستان غافل و بیتوجه وارد آمده است برآیند. تسلیت یک بار، همدردی هم یک بار. تردد و رفت و آمد روزان و شبان و خوردن ناهار و شام در خانه متوفی، جز آنکه برای عزاداران مزید بر علت شود موردی ندارد، علاجی باید کرد که از دلهایشان خون نیاید نه آنکه قوزی بالای قوز و غمی بر غمها علاوه شود.