نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
رئیسجمهور به جای انشاء خواندن بگوید چه گلی به سر مملکت زده است
سرویس سیاسی-
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله دیروز با عنوان «دو نکته درباره اظهارات روحانی» نوشت: «یک نکته را نباید از ذهن دور نگه داشت که اکنون حسن روحانی در زنگ انشاء نیست و زنگ حساب آغاز شده است. ملزومات فضای جدید روشن و بَین است. یعنی دیگر رئیسجمهور نمیتواند بگوید «چه تحویل گرفته» بلکه باید بگوید «چه کرده است». احمدینژاد اگر هم زمین سوخته تحویل داده - که داده - اما باید دید دولت تدبیر و امید چه گلی به سر مملکت زده است».
در ادامه این یادداشت آمده است: «نقد دولت گذشته و افشاگری قصورات آن دولت، برای مردم دیگر «حرف حساب» تلقی نمیگردد. رئیسجمهور اگر معتقد است که تمام آنچه باید گفته میشده، نشده اکنون دیگر زمان چنین اظهاراتی نیست و زمان آن گذشته است».
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «نگارنده تصور میکند تکیه دولت بر دستاوردهایش و اطلاعرسانی دقیق و ملموس، ضمن قیاس آن با شرایط گذشته راهحل است. به عبارت ساده به جای آنکه پاستورنشینان بگویند چه تحویل گرفتهاند توضیح دهند چه کردهاند در حالی که چه بوده است».
گفتنی است دولت یازدهم با گذشت نزدیک به چهارسال، اکنون با حجم انبوهی از مطالبات مردم مواجه است که در شعارهای انتخاباتی سال 92 وعده آن داده شده بود. کارشناسان معتقدند که حواله دادن تمامی مشکلات به گذشته از سوی مقامات ارشد دولت یازدهم با بازخورد منفی افکار عمومی مواجه شده است. آش آنقدر شور شده است که حتی صدای روزنامههای زنجیرهای نیز درآمده است.
عقبنشینی زنجیرهایها از استراتژی ضربهگیر!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «تکرار 24 خرداد با اجماع بر روحانی» نوشت: «اصولگرایان با استراتژی تکثر کاندیدا در تدارک پهن کردن دام بزرگی برای حامیان روحانی هستند همان دامیکه در دور قبل خود گرفتار آن شدند و حالا میخواهند با القاء کردن این انگاره در میان حامیان روحانی مبنی بر اینکه حضور کاندیداهای متعدد در اردوگاه اصولگرایان باعث فشار و حمله سنگین به روحانی در کارزار انتخاباتی و مناظرهها خواهد شد و این مهم میتواند روحانی را ضعیف و از پای درآورد پس در چنین شرایطی میطلبد یک یا چند کاندیدای موازی از اردوگاه اصلاحطلبان و اعتدالیون در صحنه حضور داشته باشند تا قسمتی از این فشار را متقبل شوند و از فشار وارده بر روحانی بکاهند! اما به عقیده نگارنده استراتژی کاندیدای موازی برای روحانی در اردوگاه اصلاحطلبان و اعتدالیون به نوعی بازی کردن در زمین حریف است و این میتواند قویترین راهبرد برای پیروزی اصولگرایان و ضعیفترین رویکرد ممکن برای حامیان روحانی قلمداد شود که منجر به دومرحلهای شدن انتخابات و در نهایت شکست روحانی خواهد شد».
این روزنامه زنجیرهای استراتژی «کاندیدای موازی اصلاحطلبان در کنار روحانی» را دام بزرگ اصولگرایان معرفی کرده است. این در حالی است که همین روزنامه در 19 بهمن ماه سال جاری در تیتر یک با عنوان «فداییان روحانی؛ اصلاحطلبان در انتخابات آتی کاندیدای ضربهگیر معرفی میکنند» نوشت: «یک منبع آگاه به آفتاب یزد گفته است حسن روحانی در دیدار با سران اصلاحطلب خواستار حضور چند کاندیدای اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری به همراه وی شده است تا او را در برابر حملات اصولگرایان یاری کنند. در همین راستا از مسعود پزشکیان و علی مطهری به عنوان کاندیداهای ضربهگیر نام میبرند».
افراطیون مدعی اصلاحات به دلیل نگرانی از ناکامی روحانی در دفاع از کارنامه خود و ترغیب مردم به رأی دادن دوباره به وی پیشنهاد نامزد موازی را مطرح کردند اما اکنون از این استراتژی عقبنشینی کردهاند. در روزهای گذشته «آذر منصوری» از فعالین مدعی اصلاحات گفته بود: «زمانی که کاندیدای اصلی یک جریان رئیسجمهور دولت مستقر است، علیالقاعده طرح گزینه پوششی و آلترناتیو هیچ معنایی نمیتواند داشته باشد. رئیسجمهور مستقر باید بتواند مدافعان و حامیان خود را به این نتیجه برساند که با توجه به عملکردش میتواند گزینه مناسبی باشد».
دست دولت پُر است اما به چشم نمیآید!
روزنامه آرمان در مصاحبه با «محمد صادق جوادی حصار» از فعالان مدعی اصلاحات نوشت: «دست دولت پر است اما این موضوع به چشم نمیآید. شاید حساب ارزی شخصی بسیار پر باشد اما نوع رفت و آمدهای وی جلوه یک آدم مستغنی را نداشته باشد. به نظر میرسد که بخش تبلیغاتی دولت مقداری خست به خرج میدهد و سرمایهها و داشتههای خود را به نمایش نمیگذارد».
روزنامه وقایع اتفاقیه نیز در مصاحبه با «اسماعيل شجاعي» سخنگوي حزب اعتدال و توسعه با استدلالی عجیب عدم لمس دستاوردهای دولت توسط مردم را نتیجه عدم علاقه تیم اطلاعرسانی دولت در پرداختن تمام و کمال به دستاوردهای دولت روحانی دانست.
این استدلال عجیب در حالی است که اولا بخش عمدهای از تیم اطلاعرسانی دولت را نزدیکان و بستگان رئیسجمهور محترم تشکیل میدهند و در ثانی با وجود شبکه گسترده رسانهای اعم از مطبوعات و سایتها و رسانههای مجازی که در اختیار دولت یازدهم است، مسئله اصلی دولت کنونی نه ضعف اطلاعرسانی و رسانهای که ضعف از نظر اجتماعی و توان جلب توجه و رضایت افکار عمومی جامعه است. ضعفی که البته نشأت گرفته از عملکرد غیرقابل قبول و ناکارآمدیهای دولت در زمینههای گوناگون - به ویژه در عرصه اقتصادی- و عملی نشدن وعدههای رئیسجمهور است. تا جایی که برخی از چهرههای اصلاحطلب و حامیان دولت هم نسبت به آن اذعان دارند و در نهایت این ضربالمثل قدیمی که «شهری که از دور پیداست نیازی به راهنما ندارد».
مهرهای که ژست ناجیگری گرفت!
روزنامه دولتی ایران در سرمقاله خود به قلم «سعید لیلاز» با عنوان «کاسبان ناراضی» نوشت: «طبیعی است که وقتی دولت یازدهم این رانتها، یعنی رانتهای واردات و واسطهگری تا رانتهای ناشی از تلاطمهای ارزی را از بین میبرد، گروههایی که در سالهای گذشته از این رانتها بهرهمند میشدند، ناراضی باشند و برای بیثبات کردن کشور تلاش کنند... بسیار طبیعی است که این جریان یا افراد از وضعیت فعلی کشور، به ویژه نحوه تعامل آن با جهان و رفع تحریمها در رنج و ناراحتی باشند. از این رو میتوان گفت کسانی که نان آنان در بیثباتی و تحریم اقتصاد ایران بوده است، از این ناراضیاند که چرا رانت سالانه 40 تا 50 میلیارد دلاری خود را از دست دادهاند».
گفتنی است، حسین رسام - دبیر سیاسی سفارت انگلیس که در جریان سازماندهی فتنه و آشوب 88 دستگیر شد- در دادگاه تصریح کرد طی چند سال 50 اصلاحطلب و از جمله عطریانفر، شمسالواعظین و سعید لیلاز را جذب کرد. «کاسبان تحریم» فقط آنهایی نیستند که در اوج تحریمها، به صورت غیرقانونی و بدون مجوز بانک مرکزی، صرافی زدند و دلار فروختند و امروز هم پروندههای متعدد و مفتوح اقتصادی دارند، بلکه اگر بخواهیم تعبیر «کاسبان تحریم» را طوری معنا کنیم که حق آن ادا شود، باید گفت کاسبان واقعی تحریم کسانی هستند که با راهاندازی آشوب نیابتی سال 88 به نمایندگی از سرویسهای جاسوسی انگلیس، آمریکا و رژیم صهیونیستی نقشی مهم و تعیینکننده در لطمه به اقتصاد ایران و تشدید تحریمها و کاهش قیمت نفت ایفا کردند و از این جهت افراطیون مدعی اصلاحطلبی، بزرگترین خیانتها و وطنفروشیها را مرتکب شدند که آثار آن تا سالها باقی خواهد ماند. حال این جماعت با نزدیک شدن به ایام انتخابات، «ژست ناجیگری» گرفته و برای معیشت مردم اشک تمساح میریزند.
پیشبینی باخت روحانی در روزنامه زنجیرهای
روزنامه زنجیرهای قانون اظهارات امیرواعظ آشتیانی عضو شورای شهر دوم را تیتر کرد که «انتخابات به دور دوم کشیده شود روحانی میبازد».
در این گفتوگو آمده است:«آقای روحانی متاسفانه نتوانسته است نظر قاطبه مردم را در این 4 سال جذب کند و به نظر من، اگر روحاني شانس بياورد به دور دوم ميرود و اگر به آن عرصه رقابت نيز برسد، در آن دوره راي نخواهد آورد».
وی دولت روحانی را دولت فراگیری ندانسته و گفت: «در اين دولت، اصلاحطلبان زیادهخواهی دارند و فکر میکنند که این دولت متعلق به آنهاست. براي همين، موضعگيريهاي محكمي ندارند و به گونهاي عمل ميكنند كه گويي سعي دارند يكي به ميخ بزنند و يكي به نعل!».
عملکرد ناموفق دولت یازدهم به آن جا رسیده که روزنامههای زنجیرهای نیز نمیتوانند آن را کتمان کنند و در یادداشتها و همچنین گفتوگوهای متعدد این ناکارآمدی را به رخ روحانی میکشند.
ترامپ به زودی سقوط خواهد کرد
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در یادداشتی با پیشبینی سقوط ترامپ در آینده نزدیک نوشت: «این حذف زودهنگام به علت رفتارهای سیاسی ناپخته یا کلام غیردیپلماتیک و جنجالی او نخواهد بود؛ نارضایتی گسترده زنان، مهاجران، رنگینپوستان، مسلمانان و مکزیکیتبارها از وی را هم فراموش کنید؛ این سناریو ربطی به موضعگیریهای ضدایرانی یا نارضایتی گسترده نخبگان سیاسی آمریکا از وی هم ندارد. حتما میپرسید چه عامل دیگری وجود دارد که تأثیرش میتواند از همه این موارد بیشتر باشد؟ در این سناریو، بساط قدرت ترامپ برچیده خواهد شد؛ چراکه سیاستهای وی برخلاف منافع غولهای اقتصادی امروز آمریکاست. تفکرات اقتصادی ترامپ برگرفته از بازار املاک است و با اصول اقتصاد امروز آمریکا و جهان همخوانی ندارد. تفکرات وی زمانی میتوانست قدرتآفرین باشد که زمین، سرمایه و دسترسی به منابع زیرزمینی، اهرمهای اصلی ثروتآفرینی بودند؛ اما چند دهه از آن زمان گذشته است».
پیشبینی سقوط ترامپ از سوی مدعیان اصلاحات و زنجیرهایها در حالی است که پیش از این زمانی که از فروپاشی آمریکا به دلیل سیاستهای استکباری دولتهای این کشور چون شوروی سابق سخن گفته میشد زنجیرهایها آن را توهم میخواندند!
بدهی 2 هزار و 600 میلیارد تومانی وزارت راه دولت یازدهم
روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادی در گزارشی به «روایت بدهیهای 2هزار و 600 میلیارد تومانی وزارت راه و شهرسازی» پرداخته است و طبق روال معهود این روزنامهها ابتدا به فرافکنی پرداخته است.
این روزنامه نوشته است: «بدهي پشت بدهي. بدهيهايي كه بناي آن از دولت قبل گذاشته شد؛ حتي اگر سودش را هم محاسبه نكنيد، عددها رو به نجومي شدن ميگذارد. هر چند دولت ميگويد، اين بدهيها به نسبت توليد ناخالص داخلي عدد بزرگي نيست، اما كارشناسان ميگويند، اين بدهيها ميتواند پاشنه آشيل دولت بعدي باشد و البته روند توسعه كشور را هم كند ميكند. به خصوص كه بخش قابل توجهي از اين بدهيها در بخشهاي عمراني و زيربنايي از جمله پروژههاي نيمه تمام است.»
این گزارش در ادامه میافزاید: «يكي از اصليترين مشكلات وزارت راه و شهرسازي در سالهاي گذشته با پيمانكاران راهي موضوع بدهيهاي انباشتهاش است. به طوري كه بسياري از پروژههاي عمراني مربوط به اين وزارتخانه درگير تاخير و تعطيلي شده بودند. انباشت بدهيهاي معوق و عدم تخصيص بودجه لازم به اين بخش در سالهاي اخير موجب شد تا بسياري از پيمانكاران راهي تمايلي به حضور در پروژههاي عمراني نداشته باشند و در عين حال چشم انتظار روزي باشند كه اين وزارتخانه بدهيهاي انباشتهشدهشان را پرداخت ميكند».