چرایی و چگونگی انتشار کتاب موهن سلمان رشدی-6
روباه پیر از مسئله سلمان رشدی عبرت گرفت
مصطفی میرزایی
مسلمانان انگلستان پس از انتشار كتاب سلمان رشدي احساس كردند كه «آنها به عنوان شهروند مستحق بهرهمندي از حق احترام براي آداب و مذهب خود هستند» و میزان اين حق براي آنها از حق اكثريتهاي مسيحي و يا ديگر اقليتهاي مذهبي كمتر نيست. اين سوال مطرح شد که «آيا نميتوان اهميتي كه مسلمانان براي پيامبر خود و غيرت ايمانيشان قائلند و نيز واكنشي كه به كتاب آيات شيطاني نشان دادهاند را برابر با اهميتي دانست كه ديگران براي مسئله هولوكاست و بردگي نژادي قائلند؟»۱ بسياري از گروههاي اسلامي در غرب و به خصوص در انگلستان در جريان رشدي با اعلام «قانونشکني نمادين» دست به اعتراض زدند. به هر حال ماجراي رشدي دوراني از تنش و التهاب را در جامعه انگلستان منجر شد به نحوي که با تداعي ظلم و جور استعمار انگلستان بر مردم شبه قاره هند، مسلمانان انگليسي - که اکثراً تباري هندي پاکستاني دارند- هستههاي مقاومت اسلامي را در محلههاي فقير نشين شهرهاي صنعتي انگلستان تشکيل دادند. اما با فروکش کردن بحران، تضادها کمرنگ شد. جالب است بدانیم در قضیه کاریکاتورهای موهن دانمارکی در سال 2005 و 2006 ، سیاستمداران و رسانه های انگلیسی موضع معقول تری اتخاذ کردند و به حق «احترام به عقاید دیگران»، حداقل در ظاهر صحه گذاشتند. « تجربه قضیه کتاب آیات شیطانی باعث شده است رسانههاي ميانهروي انگلستان احساسات مسلمانان را مشروع و قابل بحث تلقی کنند. پذيرش واقعيت محسوس اسلامهراسي نيز در راستاي همين درك احساسات است. در همین راستا كميسون مسلمانان بريتانيا و اسلام هراسي(CBMI)۲، اسلامهراسي را «تعصب ورزي ضد مسلماني تعريف كردهاند كه اخيراً آنقدر با سرعت بالايي رشد داشته كه لازم است لغتنامهها اين واژه جديد را در خود اضافه كنند»۳ در قضیه کاریکاتورهای دانمارکی، هم چنین عنوان شد؛«انگليسيها درسهاي زيادي از اثرات مخرب منفی جلوه دادن اقليتها فرا گرفتهاند»۴ به نظر می رسد انگلستان از مسئله سلمان رشدی ، عبرت گرفت اقداماتی را که تداعی گر دوران استعمار است انجام ندهد. هر چند که حاکمیت انگلستان هنوز بر سر موضوع سلمان رشدی همان موضع سابق را ادامه می دهد – عقب نشینی برای آن ها ضربه حیثیتی شدیدی به دنبال خواهد داشت- اما به نظر می رسد بنا به معادله هزینه- فایده، انگلستان چندان تمایلی به گشودن باب مسائل مشابه سلمان رشدی ـ حداقل برای کشور خودش ـ را ندارد.
نکته قابل توجه دیگر آنکه جریان سلمان رشدی پس از پایان جنگ تحمیلی رقم خورد.نظام سلطه تنها به رویارویی سیاسی، نظامی و اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران (به عنوان هسته مرکزی بیداری اسلامی) بسنده نکرد بلکه توطئه کتاب آیات شیطانی به نوعی آغاز جنگ نرم نوین علیه مسلمانان بود که اتفاقاً پس از ناکارآمدی «جنگ سخت» (جنگ تحمیلی 8 ساله ایران و عراق) و پروژه «اختلاف افکنی میان شیعه و سنی» رقم خورد. از این جهت کتاب آیات شیطانی را باید واکنشی در برابر مقاومت سخت انقلاب اسلامی ایران دانست.
یکی از اهداف حمایت گسترده سیاستمداران غربی از آیات شیطانی به منظور اختلاف افکنی میان دو گروه اصطلاحا مسلمانان میانه رو و مسلمانان رادیکال، بود. در حقیقت از نظر غربی ها نوع سبک مواجهه با موضوع سلمان رشدی خود به خود می توانست دوگانه معتدل- افراطی را در میان مسلمانان به وجود آورد. از نظر آن ها گروه ها و جریاناتی که کتاب موهن آیات شیطانی را تقبیح می کردند ولی از فتوای قتل سلمان رشدی حمایت نمی کردند مسلمانان «میانه رو» و مسلمانانی که از فتوای تاریخی امام خمینی(ره) حمایت می کردند، مسلمانان «افراطی» محسوب میشدند. نفس دوگانه سازی و تقسیم کردن مسلمانان به دو گروه،علاوه بر اینکه میان مسلمانان اختلاف ایجاد می کند و از اقتدار و وحدت مسلمین می کاهد سبب می شود نظام غرب، دوست و دشمن خود را بشناسد و بر روی جریانات مختلف اسلامی با شناخت قبلی سرمایه گذاری کند. از طرف دیگر در فضای ایران نیز، دقیقا در همان شرایط زمانی به دلیل شرایط پس از جنگ تحمیلی و پذیرش قطع نامه ،بحث نوع مواجهه با غرب به شدت مطرح شده بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱ - Meer, Nasar &Per Mouritsen,(2009) ,”political culture compared:the Muhammad cartoons in Danish and British press”,Ethnicities, p.337.
۲ - Commission on British Muslims and Islamophobia
۳ - Meer, Nasar &Per Mouritsen,(2009) ,”political culture compared:the Muhammad cartoons in Danish and British press”,Ethnicities, p.337.
۴ - Ibid, p.344.