ضرورت رسیدگی فوری به حل مشکل مالباختگان موسسات مالی و اعتباری - بخش دوم
نجات از باتلاق موسسات مالی ورشکسته /کی و چگونه؟
- من هفت ماه پیش بازنشسته شدم. کل پاداشی که به من دادند، چهل و پنچ میلیون تومان شد. به خاطر وامهایی که از محل کارم گرفته بودم، حقوق دریافتیم هشتاد و نه هزار تومان هست! به خاطر گرانی پولم را گذاشتم اینجا چون حدود دویست و خردهای هزار تومان بیشتر سود میگرفتم. من به خاطر اینکه موسسه مالی ثامن الحجج(ع) سابقه زیاد و همینطور شعبههای فراوانی داشت و با توجه به آرم بانک مرکزی روی تابلوهای موسسه اصلا فکر نمیکردم غیرمجاز یا کلاهبردار باشند! حالا تمام داراییام که همان چهل و پنچ میلیون تومان است و با سودش زندگی میکردم، در این موسسه مالی بلوکه شده است. یک هفتهای هست که پساندازم تمام شده و خجالت زن و بچهام را میکشم. تو را به خدا این پول را به ما برگردانید!
- من یک متضرر هستم. وام در قبال سپرده داشتم. با موسسه مالی ثامنالحجج(ع) تسویه کردم. وام را از سپرده کم کردند و گواهی تسویه داخل پاکت در بسته به من دادند و بردم پارسیان، ولی گفتند وام داشتی و سیستم راه نمیدهد برایت کاری بکنیم. حالا ثامن میگوید تقصیر پارسیان است و پارسیان میگوید تقصیر ثامن هست. من ماندم و یک پاکت در بسته!
آنچه در بالا خواندید پیغامهای مردمی درباره موسسات مالی و عدم بازپس دادن اصل سرمایه سپردهگذاران این موسسات است.
گویا این مؤسسات با سوءاستفاده از اعتماد مردم و با دریافت مجوز فعالیت قانونی ازبانک مرکزی به منبع عظیمی از پولهای باد آورده مردم بیچاره دست یافتهاند و در این میان بانک مرکزی چیزی بیش از تماشاگر این رفتارهای تشنجآمیز نیست.
برخی از موسسات مالی و اعتباری گویا به موسسات مالاندوزی غیراعتباری تبدیل شدهاند. این قبیل موسسات با سوءاستفاده از اعتماد مردم سرمایههای آنان را اتلاف کردهاند که در خوشبینانهترین حالت میتوان علت این فاجعه مالی را در عدم تخصص و کارایی مدیران آنها جستوجو کرد و در بدترین حالت ممکن میتوان احتمال کلاهبرداری داد. در این بین تنها کسانی کمرشان زیر بار چالشها خم شده که با اندک پسانداز همه عمر خود میخواستهاند، پی کورسوی امیدی را بگیرند و تحولی هر چند کوچک در معیشت خود و خانوادهشان بیافرینند؛ نه سرمایهدار کلان بودهاند و نه سهامدار بورسباز.
امضاء تعهدنامه برای دریافت مختصری
از کل سپرده!
میترا قهرمانی مالباخته کرمانشاهی که همسرش نگهبان یک مرکز دولتی است وطی ده سالی که از ازدواجشان میگذرد با سختی توانستهاند پنجاه میلیون تومان پسانداز کنند، با بغض به گزارشگر کیهان توضیح میدهد: «شهریور ماه امسال به وقت افتتاح حساب از کارمند موسسه مالی ثامن در مورد مجوز فعالیت از بانک مرکزی سؤال کردم. وی صراحتا گفت: تمام فعالیتهای ما مجوز قانونی دارد و حتی چند بار هم موسسه به پاس خدمات خود تقدیرنامه دریافت کرده است!»
به هر جهت با اطمینان خاطری که از بابت معتبر بودن فعالیتهای موسسه ثامن الحجج(ع) دریافت کردم، کل پسانداز پنجاه میلیونی خود را- پسانداز کوچک همه سالهای عمرم- به این موسسه سپرده و با افتتاح حساب در شعبه مرکزی ثامن کرمانشاه دفترچه با آرم معتبر دریافت کردم. حتی روی تابلوی بانک مُهر مجوز بانک مرکزی وجود داشت!»
وی ادامه میدهد: «آذرماه 95 سود سپردهام را بیهیچ مشکلی گرفتم، اما از دی ماه همه چیز به هم ریخت. یک روز صبح که برای دریافت سود سپردهام به شعبه مرکزی ثامن کرمانشاه مراجعه کردم، ناگهان مشتریها به داخل هجوم آوردند و جو متشنج شد. هدف من از این سپردهگذاری این بود که ماهیانه 850 هزار تومان سود سپرده دریافت کرده، بعد مدتی روی سرمایه اصلی 50 میلیون تومانیام گذاشته اقدام به خرید یک آپارتمان 90 میلیونی کنم. اما از دی ماه نه رنگ سود را دیدیم و نه اصل سپردهمان را پس میدهند!»
این مالباخته کرمانشاهی که حتی صدایش نیز خسته از هر روز پیگیریهای قانونی و شرکت در تجمعات مردمی جلو شعب موسسه مالی ثامن است، ادامه میدهد: «یکبار یکی از رؤسای شعب ثامن در کرمانشاه حین سخنرانی گفت: من هیچ مشکلی برای پرداخت سپردهها ندارم! حتی تا 600 برابر پول سپردهگذاران دارایی ماست، ولی بانک مرکزی حسابها را بسته و مدعی است که تخلف صورت گرفته و باید حسابرسی کنند!»
از این مالباخته میپرسم: «اقدام بانک مرکزی در جهت پرداخت اصل سپردهتان چه بوده است؟» وی پاسخ میدهد: «بانک مرکزی اعلام کرده سپردهگذاران زیر100 میلیون باید برگه تعهدنامه در12 بند امضا کنند تا 30 میلیون از سپردهشان بازگردانده شود. امضای این تعهدنامه 12 بندی به این معناست که دیگر نسبت به مابقی سپرده خود هیچگونه ادعا و اعتراضی نداشته باشیم، در تجمعات مقابل شعب شرکت نکنیم تا خود بانک تعیین تکلیف کند و مثلا هر وقت املاک ثامن فروش رفت به ما اطلاع میدهند که برای دریافت مابقی مراجعه کنیم. روشن است که این یک تدبیر برای کاهش حجم اعتراضات مردم مالباخته بیش نیست.»
این شهروند کرمانشاهی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «ما مجبور شدیم امضا کنیم. همین 30 میلیون هم برایمان غنیمت بود. خیلیها گفتند ما هیچ چیز را امضا نمیکنیم.سی میلیون کجای کارمان را میگیرد؟ البته آنها سپردههای کلانتری داشتند؛ هر چند از خانواده ما هم چند نفر این بلا سرشان آمد. پدر خود من نیز 80 میلیون تومان در ثامن سپردهگذاری کرده بود.»
املاک موسسات مالی ورشکسته
کی به فروش میرسد؟
در جدیدترین راهکار اعلام شده گفتهاند، موسسات مالی اینچنینی از ساختمانهای باشکوه و گرانقیمتی برخوردار بودهاند که با فروش این مایملک پول مردم بازگردانده خواهد شد.
متن خبر منتشره در مورد تکلیف سپردهگذاران موسسه کاسپین در تاریخ (27/10/95) در رسانه اینچنین است: «به منظور حفظ حقوق و اطمینان خاطر تمامی سپردهگذاران، تا قبل از انتقال اموال و داراییهای تعاونیهای منحله هشتگانه، هیچ اقدامی از سوی این موسسه (کاسپین) در جهت پرداخت وجوه سپردهها صورت نمیپذیرد. در این اطلاعیه آمده است که عدم پرداخت سپردههای اشخاص و بررسی داراییها و اموال، شامل سپردهگذاران تعاونیهای منحله فرشتگان، الزهرا مشهد، حسنات اصفهان، دامداران و کشاورزان کرمانشاه، بدر توس مشهد، پیوند، امید جلین گرگان و عام کشاورزان مازندران که تحت عنوان موسسه اعتباری آرمان ایرانیان فعالیت میکردند، میشود.»
محسن امینی یک مالباخته پیرو این وعده وعیدها توضیح میدهد: « من با رئیس شعبه خیلی خوب بودم. هیچی نگفت که میخواهد مشکلدار بشود. یک روز که رفتم گفت: دیگر پرداخت نداریم. مردم الان پولشان را میخواهند، نه یکسال دیگرکه مسکن تکان بخورد و آقایان این موسسات به سودهای بیشتر زمینها و خانههایی را که خریدهاند، بفروشند. حاضر نیستند به سود کمتر بفروشند که سریعتر پول مردم را بدهند. نمونه اش شعبه مرکزی موسسه آرمان سابق واقع در خیابان خیام، منبع موثقی به ما گفت: ۷ میلیارد تومان آن ساختمان را خریدند و سال بعد ۶۰ میلیارد دو طبقهاش مشتری داشته است، ولی ندادهاند. ما پولمان را میخواهیم و از صبر خسته شدهایم.»
واگن واژگون وعده وعیدهای بیفرجام
یکی دیگراز مهمترین اقدام بانک مرکزی، انحلال این موسسات و سپردن تعهدات آنها به بانکهای دیگر بوده است؛ اقدامی که در جهت حفاظت از سرمایه مردم صورت گرفته است. اکنون این سؤال مطرح است که آیا این انحلالها و سپردن تعهدات سپردهگذاران به سایر بانکها توانسته مشکل امنیت سرمایهها و آرامشخاطر سپردهگذاران را حل کند؟
رضا پورحیدری یک شهروند متضرر از موسسات مالی توضیح میدهد: «من یک متضرر هستم. وام در قبال سپرده داشتم. با موسسه مالی ثامنالحجج(ع) تسویه کردم. وام را از سپرده کم کردند و گواهی تسویه داخل پاکت در بسته به من دادند و بردم پارسیان، ولی گفتند وام داشتی و سیستم راه نمیدهد برایت کاری بکنیم. حالا ثامن میگوید تقصیر پارسیان است و پارسیان میگوید تقصیر ثامن هست. من ماندم و یک پاکت در بسته!»
سرنوشت کارمندان موسسات ورشکسته
سرنوشت جوانان کارمند این موسسات مالی ورشکسته نیز دست کمی از وضعیت مالباختگان ندارد.
یکی از کارکنان موسسه مالی ثامن الحجج(ع) به گزارشگر روزنامه کیهان توضیح میدهد: «موسسه مالی ثامن الحجج(ع) ۵۵۰ شعبه در سراسر کشور و میزان منابعش بنا براعلام بانک مرکزی ۱۳۰۰۰ میلیارد تومان بود. بنده کارمند آنجا بودم و هیچ وقت هم فکر نمیکردم که این سرنوشتمان بشود. هر روز اوضاع بدتر شد و الان با مدرک لیسانس حسابداری مشغول مسافرکشی هستم. ماههاست همگیمان را اخراج کردهاند و گفتهاند در بانک پارسیان آزمونی برای ما میگذارند که البته گذاشتند، ولی بعد اعلام کردند که هر موقع نیاز داشتیم با شما تماس میگیریم!»
سرفصل ماجرای اعلام دادستانی
یا تذکرات بیاثربدهی فرشتگان؟
برای بررسی ابعاد ماجرای موسسات غیرمجاز به ویژه شرایط پیش آمده برای کاسپین، حیدر مستخدمین حسینی- معاون اسبق حقوقی بانک مرکزی- توضیحاتی مطرح میکند.
وی با بیان اینکه موسسات تحت عنوان اعتباری و یا تعاونیهای اعتبار از لحاظ نحوه شکلگیری اولیه دچار مشکل هستند، میگوید: «در مجموع آنها شاید بر اساس پایه قانونی و مجوزهایی که مثلا در قانون تعاون به آنها داده شده، شکل گرفتهاند؛ ولی با مجوز بانک مرکزی برای فعالیت همراه نبوده است. از این رو اکنون با مشکلاتی مواجهند که تمامی دستگاهها را با خود درگیر میکنند، چرا که به هرحال بازار پول آنقدر حساس است که اگر قرار باشد هر بازیگری در آن حضور داشته باشد باید در قالب چارچوبی مشخص و قانونمند طبق قوانین بانک مرکزی فعالیت کند.»
معاون اسبق بانک مرکزی با بیان اینکه باید در مقابل شکلگیری و فعالیت موسسات غیرمجاز دولت، بانک مرکزی و به دنبال آن مجلس به عنوان قوه ناظر و همینطور قوه قضائیه پاسخگو باشند، میگوید: «هر یک از این دستگاهها در این سالها به نوبه خود کوتاهیهایی داشتهاند و سرانجام به اینجا رسیدهایم.»
مستخدمین حسینی با این حال معتقد است که در ادامه با توجه به ساماندهی بازار غیرمتشکل پولی که در دستور کار بانک مرکزی قرار گرفت، نحوه ادغام و تفاهم برای تجمیع تعاونیها و تشکیل موسسهای واحد اقدامی مثبت است، چرا که در این حالت با تجمیع چند تعاونی کنترل و نظارت بر فعالیت آنها با شدت بیشتری پیش خواهد رفت و از سوی دیگر مجموع داراییها، بدهیها و مجموعه سپردههای آنها در مجموع از دسترسی بیشتری برخوردار است، حتی اگر هنوز مجوز بانک مرکزی را دریافت نکرده باشند.
وی در ادامه به جریان پیش آمده برای موسسه اعتباری کاسپین اشاره داشته و میگوید: «اول اینکه در این جریان باید گفت موسسهای که مجوز بانک مرکزی را دریافت کرده، باید ماجرای متفاوت با موسساتی که از این مجوز برخوردار نیستند و مراحل قانونی را طی نکردهاند داشته باشند. در مرحله بعد هم باید بانک مرکزی پاسخ دهد که نحوه ادغام تعاونیهایی که در مجموع کاسپین را تشکیل دادهاند، چگونه بوده است؟ آیا این رقم ۴۰۰۰ میلیاردی که برای بدهی مؤسسه فرشتگان مطرح میشود در آن زمان مشخص نبود، مخفی بود یا اینکه برای تسویه آن برنامهای وجود داشته است؟ چنانچه عنوان شود که مسئولیت اصلی با مدیر و هیئت مدیره کاسپین برای پاسخگویی به سپردهگذاران آن و تعاونیهای زیرمجموعه خود است، اما با اینکه این موضوع مورد تایید خواهد بود در نهایت به طورحتم بانک مرکزی است که در صورت بروز مشکل برای این ماجرا اقدام خواهد کرد. از سوی دیگر برای بررسی سرفصل ماجرای کاسپین نکته مهمی که باید بررسی کرد این است که آیا آنچه که اعلام دادستانی درباره وضعیت بغرنج موسسه فرشتگان مبنی بر بدهی 4000 میلیارد تومانی داشته، از این ناشی است که قبلا تذکراتی به بانک مرکزی در این باره داده و ترتیب اثری داده شده است یا خیر؟»