kayhan.ir

کد خبر: ۹۷۹۷
تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۳
گفت‌وگوی کیهان با سیروس مقدم،‌کارگردان «پایتخت 3» - بخش اول

پایتخت؛ سرزمین اتحاد و غرور ملی است

سری سوم سریال «پایتخت» نوروز امسال از شبکه اول سیما پخش شد و با رضایت عموم مردم مواجه شد. به همین مناسبت با سیروس مقدم، کارگردان این سریال گفت وگو کردیم. البته موفقیت این سریال باعث نشد که ما از طرح سوالات انتقادی خودداری کنیم. این گفت وگو درشرایطی انجام شد که مقدم مشغول پیش تولید سریال جدید خودش «مدینه» بود.
آرش فهیم
- اجازه بدهید سؤال آخر را اول بپرسم؛ چرا قرار نیست «پایتخت 4» را بسازید؟
به اعتقاد بنده، با «پایتخت 3»، سه گانه پایتخت‌ها کامل شده است. می‌شد با پایتخت‌های دیگر به روند «پایتخت»سازی تا سالها ادامه داد، اما دلم می‌خواهد خاطره خوش پایتخت‌ها،‌در ذهن مردم باقی بماند. از سوی دیگر به نظرم این حق طبیعی دیگر مناطق و قوم‌ها و شهرهای دیگر است که به فرهنگ و آداب و سنن آنها پرداخته شود. شاید، سال دیگر در استانی دیگر، با خانواده‌ای دیگر به سراغ آنها برویم و این لازمه‌اش، استقبال آن خطه از این امر می‌باشد. اگر آنها پذیرای تیم ما باشند، ما هم افتخار می‌کنیم که سریالی را تولید کنیم که، ‌خوب دیده شود.
- به یاد ماندنی‌ترین لحظات «پایتخت 3» برای من - و شاید خیلی‌های دیگر- قسمت آخر این سریال و مبارزه نقی با رقبای روس و آمریکایی در مسابقات کشتی بود. چرا سریال را با این قهرمانی به پایان رساندید؟
 اگر مصاحبه‌های چهار ماه پیش بنده را هم مطالعه کنید، می‌بینید که من از همان موقع اعلام کردم که هدف «پایتخت 3» ایجاد غرور ملی در نزد هموطنان است. بنابراین ما با هدف معین از طریق به قهرمانی رساندن نقی معمولی می‌خواستیم،‌اراده ملی و سپس غرور ملی ایجاد نماییم. از سوی دیگر، مگر تیم کشتی آزاد ایران در همین ایام،‌در دل خاک آمریکا، قهرمان جهان نشد؟ مگر یزدانی با بردن کشتی‌گیر آمریکا مدال طلا را به گردن نیاویخت؟ مگر ما ایرانیان دچار غرور ملی نشدیم...؟
- از پشتوانه و تجربه «پایتخت» برای آثار بعدی خود- از جمله سریال جدیدتان، یعنی «مدینه» - چگونه استفاده خواهید کرد؟
تجربه «پایتخت 3»، تجربه‌ای سخت ولی لذت‌بخش بود. به اعتقاد بنده «پایتخت 3»، همه ما را آبدیده کرد. همه ما یاد گرفتیم که چگونه در بحران‌ها با هم متحد شویم و نا امید نشویم... ما یاد گرفتیم که سرمای منهای 12 درجه و قطع سه روزه آب و برق و گاز،‌ تأثیری بر روند کارمان نگذارد... ما یاد گرفتیم، هر گاه که جمعی‌تر حرکت کرده‌ایم، نتیجه بهتری گرفته‌ایم... همه اینها در سریال «مدینه» می‌تواند به کمک ما بیاید... آرامش دوربین در «پایتخت 3»، در «مدینه» هم ادامه خواهد یافت...
- فکر می‌کنید بتوانید رکورد «پایتخت» را - در جذب مخاطب- بشکنید؟
 به نظرم خیلی بعید به نظر می‌رسد که تا مدت‌های زیادی، سریالی بتواند رکورد «پایتخت» را بشکند. حتی در سریال‌های خود من... پایتخت توانست در دل همه مردم جا باز کند، ... از مردم کوچه و بازار گرفته تا روشنفکران و خواص... حتی آنها که با تلویزیون ما قهر کرده‌اند، ‌متقاعد شدند که «پایتخت» را ببینند. جوامع و گروه‌های متدین و مذهبی سریال را دیدند و پسندیدند... سیاسیون و دولتمردان به ما خسته نباشید گفتند... هموطنان خارج از کشور هم ارتباط خوبی با پایتخت برقرار کردند.
- وقتی با مردم درباره این سریال صحبت می‌کنم،‌اغلب نسبت به بروز بیش از حد «اسپانسر» در کار گلایه می‌کنند. فکر نمی‌کنید که این مسئله کمی روی سریال تأثیر منفی گذاشت؟
 من مقدمتاً عرض کنم که سه چیز در دنیا بدون حامیان مالی یا همان اسپانسرها،‌ قدرت و امکان سرپا ایستادن را ندارند... اول سیاست و مردان سیاسی، دوم،‌ ورزش و مسابقات ورزشی و سوم هنر و اهل فیلم و سینما... بنابراین مسئله اسپانسر، پدیده عجیب و غریبی نیست و حتی به اعتقاد بنده، در ایران خیلی هم دیر به فکرش افتاده‌اند.
تنها تفاوتی که حامیان مالی در جهان با ایران دارند، شاید در این مسئله باشد که قانونمند و هدفمند نشده است. میزان توقع طرفین از همدیگر روشن نیست و... سریال «پایتخت 3»، در شرایطی قرار بود ساخته شود که تلویزیون در بدترین شرایط مالی‌اش به سر می‌برد. پایتخت سریال گران‌تری است نسبت به هم نوعان خودش، سختی‌های تولیدی فراوانی دارد، یک سریال آپارتمانی نیست که حوادث‌اش در خانه و کافی‌شاپ و خیابان بگذرد... ما این سعادت را داشتیم که مدیران اطلس‌مال، مدیرانی هوشمند و فرهنگی بودند و هنگامی که پیشقدم شدند، به‌جز یک جلسه که سر صحنه ما آمدند، هرگز کاری به کار ما نداشتند و یا توقع زیادی نسبت به آنچه توافق کرده بودیم، از ما نداشتند. طبیعی است که محسن تنابنده و خشایار الوند،‌ تلاش کردند قصد اطلس‌مال را چنان در دل قصه جا دهند که سفارشی و گل درشت نباشد... اما اگر زیاد دیده شده به این دلیل است که تریلی ارسطو که در سطح جاده‌ها و شهرها در گردش است، ‌بنر تبلیغاتی این شرکت را با خود حمل می‌کرد.
- قضیه دوبله پیام رئیس جمهور برای انصراف از یارانه روی کلام چوچانگ (زن چینی ارسطو) چه بود؟
در مورد بحث یارانه‌ها و دیگر موارد، ‌ما هیچ توصیه یا دستورالعملی از تلویزیون و جای دیگری نداشتیم، اگر نماز در پایتخت می‌بینید،‌ اگر بحث امام رضا(ع) می‌بینید، اگر محیط زیست مطرح می‌شود، همه و همه اعتقادات قلبی خود ما بوده است. در مورد یارانه هم این یک انجام وظیفه و همکاری با یک عزم ملی در جهت کمک به دولت و مجلس برای اجرای مرحله دوم هدفمند کردن یارانه‌ها بود، که من دلم می‌خواست، ما هم به سهم خود کمکی کرده باشیم.
- مهم‌ترین عامل جذابیت «پایتخت» شخصیت‌ها و تیپ‌های مطرح شده در آن است. اگر چه محل اصلی تولد آن‌ها در فیلمنامه است. اما خود شما به عنوان کارگردان، ‌براساس چه مصادیق و مابه‌ازاهایی، آدم‌هایی مثل نقی و بابا پنجعلی و ارسطو و... را جان بخشیدید؟
 من و محسن تنابنده و احمد مهرانفر، سفرهای زیادی به شمال و مازندران داشتیم، مردم خوب و مهمان نواز مازندران،‌از ما مثل خانواده خودشان پذیرایی می‌کردند، در همه خانه‌ها به روی ما باز بود، با سالمندان و جوانان زیادی نشست و برخاست کردیم... ما همه سوژه‌ها و قصه‌ها را از همین سفرها و مردم به دست آوردیم... روحیات و خلق و خوی آنها را با علاقه‌مندی دقیق شدیم، آنها هم با همه وجود با ما همکاری کردند و رابطه عاطفی خوبی با ما برقرار می‌کردند... کم‌کم این دانسته‌ها و مشاهدات در ما رسوخ کرد و به شخصیت‌هایی مثل ارسطو و نقی و... تزریق شد.
ادامه دارد