بررسی دیدگاه قرآن درباره سنت استقبال و بدرقه
فرهنگ پیشواز نمایشی از تکریم و احترام
محمدجواد سلطانی
یکی از سنتها و آئینهای ارزشی که در بسیاری از جوامع بشری انجام میگیرد، فرهنگ پیشواز و استقبال به ویژه از تازه وارد است. این هنجار ارزشی، ریشه در خرد و فطرت آدمی دارد، از این رو در هر جای جهان هر چند با تفاوتهای جزیی انجام میگیرد.
هدف از این عمل هنجاری، بیان عشق، محبت و ارادت و تکریم و احترام شخص نسبت به استقبال شونده است. پیشواز یکی از زیرشاخههای سلام و تحیت به مفهوم عمومی آن میباشد. بنابراین حفظ آئین پیشواز و استقبال که حتی در سطوح عالی به عنوان عرف دیپلماتیک شناخته شده است، به معنای حفظ اصول اخلاقی و تقویت هنجارهای پسندیده اجتماعی است.
نویسنده در نوشتار حاضر اهمیت این موضوع و نگاه قرآن به آن را تبیین کرده است.
***
استقبال رسمی، عرف تشریفات دیپلماتیک
بیگمان بارها از رسانههای گوناگون، استقبال رسمی روسایجمهور را مشاهده کردهاید. بخشی از تشریفات دیپلماتیک، به مسئله پیشواز و استقبال رسمی اختصاص دارد. این مسئله چنان از اهمیت بالا در حوزه عمل سیاسی برخوردار است که همه دستگاههای حکومتی به ویژه وزارت امور خارجه تلاش میکند تا آن را به بهترین شکل انجام دهد.
در عرف دیپلماتیک، تشریفات، هنر و فنی است که همه دیپلماتها میبایست آن را بیاموزند و به کار گیرند. بسیاری از آئینهای استقبال و پیشواز در عرف سیاسی، ارزشهای عقلایی و جهانی است و به عنوان یک هنجار ارزشی مورد تاکید و عمل است.
پروتکلهایی برای استقبال مقامات سیاسی در سطح بینالمللی وجود دارد که به عنوان عرف سیاسی پذیرفته شده است. همه دولتها تلاش میکنند تا این قوانین و آئینهای تشریفاتی استقبال رسمی را به درستی انجام دهند. هرگونه کوتاهی در استقبال و نادیده گرفتن پروتکلها به معنای اهانت تلقی و موجب تیرگی روابط دو کشور میشود. بخش تشریفات وزارت امور خارجه کشورها تلاش میکنند تا به بهترین شکل، تشریفات استقبال انجام گیرد و قواعد و قوانین و مقررات مربوط به درستی مراعات شود.
فرهنگ پیشواز، در تاریخ
با نگاهی به تاریخ مکتوب و تصاویر و یادبودهای تاریخی، میتوان دریافت که فرهنگ پیشواز، آئین دیرباز و کهنی است. همواره مردم شهرها به پیشواز شاهان میرفتند و یا به دنبال پیروزی سپاهیان در جنگها و بازگشت پیروزمندانه آنان، با برپایی طاق نصرتها در ورودی شهرها و برپایی جشنهای گوناگون، به استقبال، سپاهیان پیروز میشتافتند.
از گزارشی که در نهجالبلاغه و رفتار مردم شهر ایرانی انبار که به نظر میرسد انبار گندم کشور بزرگ ساسانی بود، این معنا به دست میآید که آئین پیشواز از بزرگان و شاهان در میان ایرانیان به شدت رواج داشته است. این استقبال گاه به گونهای بوده است که مردم در تمام مسیرحرکت شاه، او را همراهی میکردند و تنها به استقبال بسنده نمیکردند، بلکه آئینهایی را مراعات میکردند که موجبخواری و خذلان تودههای مردم بود. از این رو امیرمومنان علی(ع) به نقد شکلی آئین استقبال ایرانیان میپردازد ولی هرگز اصل پیشواز را امری نادرست برنمیشمارد. به سخن دیگر، استقبال، از تازهواردان به شهر و بزرگان امری پسندیده و هنجاری نیک است ولی آنچه آن را از یک امر پسندیده و هنجاری بیرون میبرد، شیوه پیشوازی است که موجبات خواری و ذلت تودههای استقبالکننده و پیشواز رونده باشد.
درکتاب شریف نهجالبلاغه آمده است: در حالی که عدهای از کشاورزهای شهر انبار (شهری کهن ایرانی در عراق کنونی) حضرت را دیدند، به دنبال حضرت پیاده به راه افتادند و در جلوی حضرت به هم فشار میآوردند، حضرت فرمودند: چه میکنید؟ جواب دادند عادتی است از ما که با آن امرای خودمان را تعظیم میکنیم.
حضرت فرمودند: قسم به خدا امرای شما از این کار شما هیچ سودی نمیبرند و شما با این کار خود به خود سخت میگیرید، در دنیای خودتان و در آخرت هم خود را به سختی میاندازید. چقدر زیانآور است سختی که به دنبال آن عذاب باشد و چقدر سودآور است راحتی که بعد از آن امان از آتش باشد. (نهجالبلاغه فیضالاسلام خطب الامامعلی(ع)- ج 4 - ص 10) فیضالاسلام بنابراین، میتوان از این داستان دریافت که آئین پیشواز چنانکه خود ایرانیان بدان اقرار میکنند، آئینی کهن در میان آنها بوده است.
از داستان حضرت یوسف(ع) نیز این معنا به دست میآید که در مصر باستان هم مانند ایرانباستان، آئین پیشواز وجود داشته است. خداوند در آیات 93 و 99 سوره یوسف این معنا را به دست میدهد که حضرت یوسف(ع) در هنگامی که نخستوزیر کشور باستانی مصر بود، به پیشواز برادران خویش از خاندان یعقوب میرود و در هنگام استقبال به پدر و برادران خویش میفرماید: ادخلوا مصر انشاء الله آمنین؛ به مصر درآئید که از این پس اگر خدا خواهد در امنیت کامل جانی و مالی و غذایی خواهید بود.
پیشواز در میان مردمان مدینه در دوره جاهلیت نیز رایج بوده است. گزارشهایی درباره استقبال از افراد و بزرگان از سوی مردم مدینه وجود دارد که بهترین نمونه آن پیشواز مردم مدینه از پیامبر(ص) هنگام هجرت از مکه و ورود به مدینه است. بنابر آنچه مورخان نقل میکنند، همه مردم مدینه شادیکنان از شهر خارج شدند و در بیرون مدینه به پیشواز پیامبر(ص) رفته، ورود آن حضرت را به شهرشان خوشآمد گفتند. (البدایهًْ و النهایه، ج3، ص228؛ السیرهالنبویه، ج2، ص 250؛ خاتمالنبیین، ج1، ص707.)
پیشواز در آموزههای قرآنی
پیشواز یا پیشباز در زبان فارسی معادل لغت استقبال در زبان عربی است. (لغتنامه، دهخدا، ج4، ص5237؛ فرهنگ فارسی، معین،ج1، ص937) این اصطلاح در مورد استقبال از تازه وارد به کار میرود.
البته در زبان عربی واژگانی دیگر چون لقاء و مشتقات آن نیز بر همین معنا دلالت دارد. (مفردات، ص 745؛ تهذیب اللغه، ج9، ص 299) چنانکه گفته شد، پیشواز، سنتی کهن است و از دیر زمان مرسوم بوده که انسانها به پیشواز مهمانان و مسافران خود میرفتهاند. (لغتنامه، دهخدا، ج1، ص 1840، «استقبال»)
در قرآن واژه استقبال یا لقاء به معنای اصطلاحی آن به کار نرفته است ولی از تعبیرهای دیگری برای بیان همین اصطلاح استفاده شده که میتوان به «تتلقاهم» (انبیاء، آیه 103)؛ «فادخلوها» (زمر، آیه 73؛ ق، آیه، 34) و «ادخلوا مصر» (یوسف، آیه 99) اشاره کرد که میتوان از آنها با توجه به سیاق آیات، این معنا را به دست آورد.
آیاتی که در آن به استقبال اشاره شده به دو دسته تقسیم میشوند؛ دستهای از آیات، گزارشی از ماجرای تاریخی دیدار و استقبال حضرت یوسف(ع) از والدین و برادرانش است و دسته دوم گزارشی از رخدادهای آخرت است که درباره چگونگی ورود مومنان به بهشت و استقبال فرشتگان از آنان است.
پیشواز؛ نمایشی از تکریم و احترام
با نگاهی به آموزههای قرآنی میتوان دریافت که پیشواز از تازهواردان نمایشی از تکریم و احترام به شخص و شخصیت آنان است. هنگامی که شخص به پیشواز کسی میرود، میخواهد ارزش و جایگاه خاص استقبال شونده را در نزد خود به نمایش بگذارد و مهر و محبتی که نسبت به او دارد و اراداتی که میورزد را نشان دهد.
در آئینهای احترام و تکریم از اشخاص در همه سنت ها و آداب بشری، روشهای گوناگونی به کار گرفته میشود. در برخی از آئینها، بلند شدن و قیام در برابر شخص تازه وارد، بوسیدن پای تازه وارد، معانقه و مصافحه کردن، دست بوسی و مانند آن وجود دارد. در حقیقت هر کسی میکوشد تا به شیوهای ارادت و احترام خود را به دیگری برساند و شخص را تکریم کند.
اگر تازه واردی به خانهای آمد، برخی به استقبال وی میشتابند و برخی دیگر در برابر او قیام میکنند و جایی را برایش خالی میکنند، برخی دیگر، متکا و پشتی و زیراندازی نرم و زیبا برای او پهن میکنند، تا این گونه به تازه وارد تکریم کنند و حرمتش را پاس دارند.
هرچه جایگاه علمی و منصبی شخص در جامعه بالاتر و برتر باشد، استقبال، بزرگتر و کاملتر خواهد بود. مردم براساس آداب اجتماعی عادت کردهاند که مراتب تکریم را با توجه به شخص و شخصیت به جا آورند و دراینباره کوتاهی روا ندارند.
تکریم والدین و برادران
یکی از هنجارهای پسندیده که بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. استقبال از والدین است. از نظر اسلام پدر و مادر از جایگاه بسیار والایی برخوردارند. از این رو، برهمگان است که به هر طریقی شده مقام و منزلت پدر و مادر را ارج نهند و در تکریم و احترام ایشان بکوشند. استقبال از ایشان در همه حالات امری پسندیده است. بنابراین، حتی در موارد عادی بایسته و شایسته است که در خانه از ایشان تکریم شود و به استقبال و بدرقه آنان رفت.
تکریم برادران نیز در همین چارچوب امری پسندیده است؛ چرا که اینگونه رفتارها موجب تقویت روابط برادری و تحقق صلهرحم میشود که عامل افزایش رزق و عمر است. شاید کاملترین نمونه تکریم از والدین و برادران را بتوان در داستان یوسف(ع) جست. این استقبال و تکریم از برادران در حالی صورت میگیرد که آنان بدترین رفتارها را در حق یوسف(ع) روا داشته بودند. آنان که موجبات دوری از والدین در کودکی، اسارت و بردگی وی را سبب شده بودند، از سوی حضرت چنان مورد استقبال قرار گرفتند که خود شرمنده رفتار کریمانه آن حضرت شدند.
در قرآن آمده است که یوسف(ع) پس از آنکه برادرانش وی را شناختند آنان را با تمام خاندانشان به مصر دعوت میکند. (یوسف، آیه 93) آن حضرت(ع) هنگام ورود کاروان کنعان به مصر نیز به پیشواز پدر و مادر از شهر بیرون آمد. (تاریخ طبری، ج1، ص 253- 254؛ المیزان، ج 11، ص 246.)
براساس برخی گزارشهای تاریخی، بسیاری از کارگزاران حکومت و نیز جمع زیادی از مردم به فرمان پادشاه مصر، یوسف را در این پیشواز همراهی کردند. (الجوهر الثمین، ج3، ص 308؛ تفسیر شبر، ج 1، ص 249.) یوسف در بیرون شهر با پدر و مادر خویش ملاقات کرد و سپس آنها را به مصر فراخواند. خداوند درباره این استقبال در کنار دروازههای شهر مصر میفرماید: «فلما دخلوا علی یوسف آوی الیه ابویه و قال ادخلوا مصر ان شاء الله ءامنین». (یوسف، آیه 99) به گفته برخی مفسران از جمله «دخلوا علی یوسف» استفاده میشود که یوسف فرمان داده بود در بیرون شهر با برپایی خیمههایی، از پدر و مادر و برادران خود پذیرایی مقدماتی کند. (تفسیر لاهیجی، ج2، ص 558؛ کشفالحقایق، ج2، ص58؛ نمونه، ج10، ص79)
استقبال از بزرگان
یکی از هنجارهای پسندیده، استقبال از بزرگان علمی، سیاسی و اجتماعی و تکریم و احترام آنان است. از گذشته تاریخ همواره اهل کمالات علمی و اجتماعی مورد تکریم بودهاند. هر چند که از نظر اسلام ثروت و مکنت مادی، معیاری برای ارزشگذاری نیست، ولی تکریم و احترام حتی پادشاهان و اصحاب قدرت به شرط تکریم ارزشهای انسانی، مقبول و پسندیده است؛ البته این تکریم نباید موجب خواری و ذلت استقبال کننده شود.
خداوند گزارش میکند که ملکه سبا با آنکه اهل کفر بود، ولی از سوی حضرت سلیمان(ع) به گونهای تکریم شد تا متاثر از روش اخلاقی به سوی خداوند بازگردد. از این رو، آن حضرت هر چند خود به پیشواز ملکه کافر سبا نرفت، ولی از آیه 44 سوره نمل برمیآید که درباریان حضرت سلیمان (ع) از ملکه سبا در بیرون شهر استقبال کردند. خداوند درباره دیدار رسمی ملکه سبا از سرزمین حضرت سلیمان(ع) و کاخ باشکوه وی میفرماید: «قیل لها ادخلی الصرح، به ملکه سبا گفته شد تا در درون خیمهگاه درآید». شاید از این عبارت بتوان این معنا را استفاده کرد که درباریان و خادمان سلیمان(ع) به فرمان آن حضرت به پیشواز بلقیس ملکه سبا رفته بودند که پس از این دیدار به ملکه دستور داده شد تا وارد کاخ شود.
تکریم و احترام که به شکل پیشواز و یا بدرقه انجام میگیرد موجب تقویت روابط انسانی و اخلاقی میشود. در روایت است که حضرت امیرمومنان(ع) در راهی با فرد مسیحی همراه میشود. پس از آنکه به دو راهی میرسند و میخواهند از هم جدا شوند، آن حضرت(ع) چند قدمی، همراه مسیحی خویش را بدرقه میکند. هنگامی که مسیحی از علت این همراهی میپرسد، آن حضرت(ع) میفرماید که در اسلام تکریم و احترام همراه و مصاحب امری شایسته دانسته شده است، از این رو با گامی در پس شما آمدن خواستم اینگونه از شما تکریم کنم. میگویند این عمل آن حضرت(ع) موجب میشود تا مسیحی به اسلام بگراید و مسلمان شود.
از این روایت برمیآید که بدرقه مهمان و مسافر و همراه نیز مانند استقبال از او به معنی تکریم و احترام است و باید در انجام آن کوشید و مهمان و همراه خود را تا جایی که امکان دارد بدرقه و مشایعت کنیم تا با این رفتار محبت و احترام خود را به او نشان دهیم.
از گذشته تاکنون مردم ایران براساس آئین اسلام به پیشواز عالمان برجسته و امیران مسلمان خویش میرفتند و اینگونه از آنان تکریم به عمل میآوردند. این عمل اگر موجب اذیت و خواری مسلمان نشود، نه تنها امری شایسته بلکه بایسته است، چرا که تکریم عالمان دینی و دانشمندان فرزانهای که به جامعه خدمت میکنند و اصحاب قدرتی که قدرت را در خدمت به جامعه در دست گرفتهاند، امری بسیار پسندیده است.
بنابراین در مورد استقبالهایی که در مقابل سران مملکتی در کشور انجام میشود، اگر به قصد تکریم عالم و مومن و خدمتکاران جامعه و اولیای امور باشد، نه تنها امری شایسته و پسندیده بلکه وظیفهای بایسته است؛ چرا که تکریم اولیای امور لازم است تا هم به آنان احترام گذاشته شود و هم آنها به کارها و اقدامات خویش دلگرم شوند.
پیشواز فرشتگان
از بهشتیان
از نظر قرآن تکریم مومنان به شکل پیشواز و تحیت و سلام از چنان اهمیتی برخوردار است که در روز قیامت فرشتگان به پیشواز بهشتیان میآیند و با سلام و صلوات آنان را وارد بهشت میکنند. این بدان معناست که از نظر قرآن، استقبال از مومنان تازه وارد به جایی و یا شهری امری پسندیده و شیوهای نیکو است. از این رو با یادآوری داستان ورود بهشتیان به بهشت و استقبال فرشتگان همراه با تحیت و سلام، میخواهد به مومنان گوشزد کند که این شیوهای پسندیدهای است که میبایست از سوی مومنان الگوبرداری و عمل شود. خداوند در آیاتی از جمله 103 سوره انبیاء گزارشی از استقبال بهشتیان ارائه میدهد که جالب و آموزنده است. خداوند در این آیه میفرماید که فرشتگان به هنگام ورود بهشتیان به بهشت، به پیشواز آنان آمده، ورود آنان را به بهشت و نعمتهای بیپایان آن خوش آمد میگویند و فرا رسیدن روز موعود را به آنان مژده میدهند: «تتلاقهم الملائکه هذا یومکم الذی کنتم توعدون». (انبیا، آیه 103 و نیز مجمعالبیان، ج 7، ص 103؛ نثر طوبی، ج 2، ص 604.) البته برخی از روایات این آیه را در شأن امیرمومنان، علی(ع) و شیعیان وی دانستهاند. (الامالی، ص 657؛ فضائل الشیعه، ص 16؛ بحارالانوار، ج 8، ص 28.) ولی نباید شک کرد که براساس آموزههای قرآنی و روایی همه کسانی که وارد بهشت میشوند، از شیعیان آن حضرت(ع) هستند، چرا که ولایت آن حضرت(ع) باطن ولایت و نبوت همه پیامبران است. بنابراین میتوان گفت که کسی جز یاران و شیعیان آن حضرت(ع) وارد بهشت نخواهند شد؛ از اینرو آن حضرت(ع) را تقسیمکننده بهشت و دوزخ نامیدهاند؛ چرا که آن حضرت همان میزان روز قیامت است که هر کسی به ایشان که معیار حق است سنجیده میشود.
به هر حال، از اموری که قرآن درباره رستاخیز و بهشت گزارش میکند، پیشوازی و استقبال از بهشتیان از سوی فرشتگان الهی است. چنین شیوهای چنان پسندیده است که در روز قیامت نیز بدان عمل میشود. براین اساس میبایست هر مومنی اینگونه باشد و این چنین عمل کند.