چرایی و چگونگی انتشار کتاب موهن سلمان رشدی
حماقت شیطانی
مصطفی میرزایی
اشاره:
25 بهمن 1367 وقتی حضرت امام(ره) حکم تاریخی خود در ارتداد سلمان رشدی را صادر کردند، این فتوا انعکاسی جهانی یافت. برخلاف پیشبینیهای دولتمردان اروپایی و آمریکایی حالا دیگر ماجرای سلمان رشدی و کتاب موهن او به بهانهای برای اتحاد جهان اسلام در مقابل جهان غرب تبدیل شده بود. عدهای از همان ابتدا کوشیدند این تقابل را به مسئلهای داخلی در جهان اسلام تنزل دهند اما این راهبری حکیمانه حضرت امام(ره) بود که از رهگذر اقدام سخیف سلمان رشدی که تحت حمایت دولت انگلستان قرار داشت، عمق کینه و نفرت جهان غرب را نسبت به اسلام برای مسلمانان جهان پدیدار ساخت و فرمود: «خدا میخواست ... انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الّا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند.» اکنون 28 سال از آن روزها میگذرد، حضرت روحالله در همان روزها نسبت به گذر ایام هشدار داد و فرمود: «ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟» اما علیرغم کارشکنیهای برخی غربزدگان و دنیاپرستان؛ فتوای تاریخی حضرت امام(ره) همچنان برای مسلمانان جهان پابرجاست. فتوایی که توسط مقام معظم رهبری نیز تأیید شد و شهیدانی چون مصطفی مازح جان خود را برای اجرای آن در طبق اخلاص گذاشتند. امروز سلمان رشدی در سایه ترس و وحشت در میان حلقهای از بادیگاردها به زندگی جهنمی خود ادامه میدهد. دولتهای اروپایی و آمریکایی همچنان از او حمایت میکنند و هزینههای زندگیاش را تأمین میکنند و با دعوت او به مراسمها و محافل مختلف به چهرهسازی از او میپردازند اما دیر یا زود جوشش غیرت مسلمانان جهان جان او را خواهد گرفت.
به همین منظور دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان در بیست و هشتمین سالگرد پیام تاریخساز امام خمینی(ره) اقدام به انتشار پژوهشی کوتاه درباره چرایی و چگونگی انتشار کتاب «آیات شیطانی» کرده است تا به سهم خود مانع از فراموشی این رویداد تاریخی و واجب شرعی در ژستهای سیاسی روزگار تعامل و مدارا شود. گفتنی است این پژوهش در آیندهای نزدیک بسط داده خواهد و بصورت مفصل با مستندات بیشتر به چاپ خواهد رسید تا به منبعی مناسب برای پژوهشگران و تاریخنویسان تبدیل شود.
مقدمه
انتشار کتاب توهین آمیز «آیات شیطانی»1 نوشته سلمان رشدی2 در انگلستان یکی از مهم ترین مسائل معاصر است که در روابط اسلام و غرب تاثیر ویژه ای گذاشت. انتشارات پنگوئن در انگلستان در سپتامبر1988 (مهر 1367)، اثری را از سلمان رشدی هندیالاصل تبعۀ انگلیس،تحت عنوان آیات شیطانی انتشار داد. گفته میشود؛«کتاب آیات شیطانی مستقیماً به سفارش «گیلون رینکن»، رئیس یهودی انتشارات «وایکینگ»، با دستمزد بی سابقه در 547 صفحه نوشته شد. این کتاب توسط انتشارات موسسه پنگوئن در سلسله کتاب های وایکینگ به چاپ رسید.»3 محتوای این کتاب به طور کلی ،زادۀ تخیلات بود و با قلمی به سبک داستان های تخیّلی و عشقی، اسلام، پیامبر اسلام، خاندان و یاران پیامبر(ص) را هدف قرار داده بود. به کاربردن دشنام و کلمات استهزاء و طنز، گستاخی و خبث طینت و عقده و کینه نویسنده نسبت به اسلام و مسلمین را نشان می داد. عبارات و صحنههای توصیفی غیر اخلاقی و مشمئزکننده این داستان به حدی شرم آور و مستهجن و تهوعآور است، که حتی ذکر نمونهای مایه انزجار خواننده و البته آلوده شدن قداست قلم است. از این رو به جای نقد و بررسی متن توهین آمیز کتاب به بررسی حوادث و حاشیههای رخداده حول این کتاب میپردازیم که البته به نظر می رسد اصل موضوع همان حاشیههای مسئله سلمان رشدی باشد. در اولین تحلیل ، تلقی آن بود که عقدهها و حقارت های شخصی سلمان رشدی - که با مطالعه زندگی نامه شخصی او قابل مشاهده است – دلیل نگارش چنین رمان توهینآمیزی بوده است. احساس بی هویتی و عقده حقارت از احوال زندگینامه شخصی رشدی مشخص است.4 اما تجلیل و پافشاری غرب بر موضوع کتاب آیات شیطانی نشان داد موضوع فراتر از سرخوردگی شخصی و عقده گشایی نفسانی است. در آن زمان، به نویسنده كتاب آیات شیطانی، يك و نيم ميليون مارك بهعنوان پيش پرداخت داده شد كه تا آن زمان چنين حق تأليفي به هيچ نويسندهاي پرداخت نشده بود.رشدي براي نوشتن اين كتاب با توجه به حقوق نويسندگان در انگلستان، حدود سه ميليون مارك بهعنوان حق تأليف دريافت کرد و بزرگترين جايزه نقدي انگلستان را معادل شصت و پنج هزار مارك از آن خود كرد. بسیاری از رسانههاي گروهي غرب، از اين نويسنده، تجليل کردند و تازهترين اثر بيارزش وي را بهعنوان يك شاهكار ادبي جلوهگر ساختند. براي مثال، مايكل موت، رئيس سابق حزب كارگر انگلستان، به محض انتشار كتاب آيات شيطاني، آن را به عنوان كاري بزرگ و سنگين ارج نهاد. برخی دیگر از شخصیتهای غربی، آيات شيطاني را اثري متعلق به ادبيات جهاني توصيف كردند و مجله اشپيگل نيز كتاب رشدي را به عنوان شاهكاري زنده و رويداد سياسي و ادبي جهان معرفي کرد.5 جرج بوش پدر رئیس جمهور وقت آمریکا تهدید به مرگ شدن سلمان رشدی از سوی ایران را تهدیدی جدی برای منافع آمریکا دانست. رژیم صهیونیستی اعلام کرد کتاب آیات شیطانی را به زبان عربی ترجمه و منتشر خواهد کرد.6 هم چنین مارگارت تاچر محافظین خود را به حفاظت از جان سلمان رشدی مامور کرد.
بعد از انتشار کتاب آیات شیطانی، در 4 مهرماه 1367 (26سپتامبر1988) در لندن، مجلۀ عربی العالم، چاپ لندن، اولین مجلهای بود که گزارشی از انتشار کتاب آیات شیطانی را در 22 اکتبر1988،در فاصله چند هفته پس از انتشار ،ارائه نمود. واکنشها علیه این کتاب، سبب شد به سرعت فروش کتاب آیات شیطانی در هند ممنوع اعلام شود. بعد از آن در پاکستان و چند کشور اسلامی دیگر نیز فروش کتاب ممنوع گردید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- The Satanic Verses
2 - Salman Rushdie
3 - زاغیان ، مریم ، (1388)، «هجمه سلمان رشدی و ادامه استراتژی اسلام ستیزی در غرب»، فصل نامه پانزده خرداد، دوره سوم، سال پنجم، شماره 19، ص90.
4 - سلمان رشدي از مادر و پدري هندي در شهر بمبئی هندوستان در سال 1947 میلادی (1326 شمسی) زاده شد. پدرش، انیس رشدی در گذشته مسلمان بود، ولی در اواخر عمرش بهايي شده بود. این مسئله، يكي از عواملي بود كه اعتقادات سلمان رشدي و پدرش را نسبت به پيامبر(ص) به شدت آشفته كرده بود. رشدي تحصيلات ابتدايي خود را در مدارس صليبيها و زير نظر مبشران مسيحي به پایان رساند. پس از خاموش شدن زبانههاي آتش جنگ ميان پاكستان و هند و به دليل بحران اقتصادي شديدي كه دو كشور پس از جنگ با آن دست به گريبان بودند، بسياري از خانوادههاي هندي، از جمله خانواده ثروتمند سلمان رشدي، به بریتانیا مهاجرت كردند. پدر سلمان، او را در سيزده سالگي به مدرسه اريستوكراسي روگبي كه گويا وقف طبقه خاصي در لندن است، فرستاد. البته پذیرفتن وی در اين مدرسه تنها به دليل ثروت پدر نبود، بلکه او از سويي به دليل ارتباطات پدر و از سوي ديگر به دليل سفارش مبشران مسيحي، وارد اين مدرسه شد.همكلاسيهاي جديد، او را به دليل اينكه هندي و به ظاهر مسلمان بود آزار ميدادند و سلمان از این امر به شدت احساس حقارت ميكرد. روزي همكلاسيها او را به شدت کتک زدند و گردنش را زير پاي خود قرار دادند و سلمان درحاليكه احساس حقارت خود را پنهان ميكرد، بسیار ناراحت بود. با وجودی که تيرگي پوست، او را كاملاً از انگليسيهاي اصيل متمايز ميكرد، ولی به عنوان يك فرد فرنگي به شمار ميآمد، با اين حال، تبعيضهای بسیاری در حق او قائل ميشدند. اين احساس حقارت و وازدگي در او به تدريج بيشتر شد، به گونهايكه او اسلام و شرق به ويژه پيامبر اسلام را در ايجاد چنين حقارتي مسئول ميدانست.پس از پایان دبيرستان، وارد دانشگاه كمبريج شد و در رشته تاريخ اسلامي تحصيلات خود را به اتمام رساند و مدرك ليسانس دريافت كرد. پس از فارغالتحصيلي در سال 1968م. به ميهن بازگشت. اين بار نه به زادگاهش بمبئي، بلكه به پاكستان كه وطن جديد خانوادهاش شده بود، رفت. يك سال در آنجا ماند و سپس به انگلستان بازگشت. در اين يك سال، انديشه از خودبيگانگي، انديشه بريدن از ريشهها، انديشه شكست و واماندگي، انديشه رهايي بيش از هر زمان در او متبلور شد.(مراجعه شود به درویشی سه تلانی، فرهاد، (1386)، «رفتار شناسی سیاسی امام خمینی(ره) در برخورد با کتاب آیات شیطانی»، فصل نامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال سوم شماره 9-10.)
5- درویشی سه تلانی، فرهاد، (1386)، «رفتار شناسی سیاسی امام خمینی(ره) در برخورد با کتاب آیات شیطانی»، فصل نامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال سوم شماره 9-10.
6- زاغیان ، مریم ، (1388)، «هجمه سلمان رشدی و ادامه استراتژی اسلام ستیزی در غرب»، فصل نامه پانزده خرداد، دوره سوم، سال پنجم، شماره 19، صص 103-102.