دم را غنیمت بشمار
آدمی باید دم غنیمت شمارد و وقت را از دست ندهد؛ یعنی باید همه توجه و اهتمام خویش را معطوف حال کند. همین لحظه همان زمانی است که همیشه در انتظار آمدنش بود و نگذارد که از دست برود؛ زیرا آیندهای که در انتظارش است، همین دم و حال و لحظهای است که در آن وقت میگذراند.
ممکن است انسان دو حالت داشته باشد: 1. نعمت ؛ 2. نقمت. یعنی همین الان که دم و وقت اوست، یا غرق نعمت است یا غرق نقمت.
البته بودن در این دو حالت نعمت و نقمت هم میتواند بر اساس سنت الهی حاکم بر جان و جهان باشد؛ زیرا انسان در هر دو حالت یا 1. گرفتار آزمون و ابتلای الهی است؛ 2. یا گرفتار عذاب خداوندی است.
به این معنا که به حکمت الهی و مصلحت و مشیت خداوندی شخص باید آزمونی را از سربگذراند تا ظرفیتی جدید پیدا کند و یا ادعای خودش را به اثبات برساند؛ یا آنکه گناه و خطایی کرده که سزاوار تنبیه است.
نعمتها؛ وسیله امتحان یا عذاب
ممکن است گفته شود که درباره نقمت و بلا و مصیبت میتوان مدعی شد که امتحان یا عذاب است؛ اما درباره نعمت چگونه میتوان چنین ادعایی کرد؟ در پاسخ باید گفت: نعمتهای الهی نیز ممکن است از باب امتحان یا عذاب باشد؛ زیرا خداوند در آیاتی از قرآن از جمله آیات 33 و 34 و 35 سوره زخرف بیان میکند که به کافران آن اندازه نعمت میدهد که خانههایشان از زر و سیم باشد تا هرگز دست به دعا برندارند و نتیجه اعمال نیکی اگر دارند در همین دنیا بگیرند و تنها این متقین هستند که در دنیا و به ویژه از طیبات الهی روزی میخورند. همین مطلب را میتوان از آیات 15 و 16 و 17 سوره فجر نیز به دست آورد که برخورداری از نعمت به معنای خیر نیست چنانکه نداری نیز به معنای اهانت و خواری از سوی خداوند نیست.
اینکه در جهان تفاوتهایی میان افراد گذاشته شده از جهت آن است که یکدیگر را به کار گیرند و به استخدام در آورند تا کارهای جهان با اسباب پیش برود. از این رو، گفته میشود که یکی از علل اصلی در اجتماعی بودن بشر همین به کارگیری همدیگر است؛ چنانکه خداوند به صراحت در آیه 32 سوره زخرف میفرماید: آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم مىکنند؟ ما وسایل معاشِ آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم کردهایم و برخى از آنان را از نظر درجات، بالاتر از بعضى دیگر قرار دادهایم تا بعضى از آنها بعضى دیگر را به خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مىاندوزند بهتر است.
به هر حال، انسان باید همیشه حال و دم و لحظه را غنیمت بشمارد و بداند که حالت کنونی او از دو قسم خارج نیست یا گرفتار آزمونی است یا عذابی که باید استغفار کند تا تحت غفران و مغفرت الهی قرار گیرد و خداوند زرهی از تقوا بر تن او بپوشاند تا از هر دو به سلامت بگذرد و در آزمون موفق شود و از عذاب برهد و خداوند آن را رفع کند.
اما انسان، حال خویش را باید با آینده و گذشته نیز مقایسه کند تا همیشه به درستی و راستی از وقت و حال و لحظه و دم بهره ببرد. به گذشتهاش بنگرد که چیزی نداشته و هر چه دارد به فضل الهی است و به آینده اش بنگرد که پیری میرسد و نداری؛ یعنی حال او میان دو حالت فقر مطلق کودکی و پیری قرار دارد. زمانی بود که هیچ توانایی نداشت و زمانی میرسد که هیچ توانایی نخواهد داشت. خداوند در آیه 5 سوره حج میفرماید: آنگاه شما را به صورت کودک بیرون مىآوریم، سپس حیات شما را ادامه مىدهیم تا به حد رشدتان برسید و برخى از شما زودرس مىمیرد و برخى از شما به غایت پیرى مىرسد بهگونهاى که پس از دانستن بسى چیزها، چیزى نمىداند. خداوند همین معنا را در آیه 67 سوره غافر نیز بیان کرده است.
پس حال ما باید با توجه به گذشته و آینده باشد و بدانیم که وضعیتی که اکنون در آن گرفتار هستیم با گذشته و آینده ارتباط تنگاتنگ دارد ، در این صورت دیگر مختال فخور نخواهیم شد و به خیالبافی کودکانه و فخر و تفاخر جاهلانه نمیپردازیم و در زمان حال به خاطر از دست رفتهها نومید و مایوس نشده و برای داشتههایمان به هیجانهای فرحناک و بدمستی نمیپردازیم.(حدید، آیات 22 و 23)
میگویند آیتالله العظمی محمدحسین بروجردی، در زمانی که رهبری جهان تشیع را در اختیار داشت و همه چشمان شیعیان عالم به او دوخته شده بود و وجوهات مالی بسیاری در اختیار داشت، هراز گاهی ظروف ساده و سیاه دوران طلبگی را میآورد و به نفس خود خطاب میکرد: ای محمد حسین! دیروزت این بود و امروزت این و فردایت را خدا میداند. پس خودت را گم نکن.یعنی: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ؛ مراقب خودتان باشید (مائده ، آیه 105) و خودتان را خوب ندانید و پاک نشمارید که در اثر غفلتی گرفتار هبوط میشوید: فَلَا تُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى.(نجم، آیه 32)