kayhan.ir

کد خبر: ۹۵۰۵
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۲۱:۳۹
به مناسبت بیست و یکمین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم

آوینی؛ زرادخانه فرهنگی


آرش فهیم
هنرمند انقلابی، حصار زمان و مکان را گسسته و صدا و تصویر و خطش، خط‌شکن برای همه زمان‌ها و زمانه‌هاست. علمدار چنین هنرمندانی، سید مرتضی آوینی است. هم او که در نبود 21 ساله‌اش، صدا و تصویر و قلمش، همچنان نشانه‌ای است برای امروز و فردای هنر انقلاب. این است هنرمند انقلابی؛  با سلوک زیستی خود و با آثاري كه از خود برجاي گذاشته، در تمام طول تاریخ زنده است و تاریخ را می‌سازد.
آنچه شهید آوینی– هم به مثابه سبک زندگی و هم آثار فرهنگی و هنری- از خود بر جای گذاشته، الگویی است همچون یک زرادخانه فرهنگی که اگر عملیاتی شود و به مرحله نسل‌سازی برسد، عرصه فرهنگ و هنر ما را متحول خواهد کرد.
مهم‌ترین ویژگی آوینی، روحیه و عمل جهادی وی بود. الگوی فرهنگی شهید آوینی نه در ساختمان‌ها و اتاق‌های اداری و زیر باد کولر گازی که در میدان مبارزه و مقاومت تجلی می‌یافت. این الگو، قالب‌شكن و نوگراست. مصداق بارز، مجموعه «روايت فتح» است. آويني در اين آثار، شيوه و سبك جديدي را در مستندسازي بنا كرده كه پيش از اين سابقه نداشته است.
بدون شك مهم‌ترين شاخصه كار هنري آوینی، برخورداري توأمان از تخصص و تعهد است؛ «بنده با يقين كامل می‌گويم كه تخصص حقيقي در سايه تعهد اسلامي به دست می‌آيد و لاغير.»*
 آويني نماد حقيقي يك هنرمند مستقل است. او نه سفارشي‌ساز دولت است و نه گوش به زنگ رسانه‌ها و جشنواره‌های خارجي. هنرمند مستقل، به امكانات و بودجه دولتي وابسته نيست. اين گونه هنرمنداني براي رسيدن به هدف خود معطل رسيدن بودجه نمی‌مانند و حتي شده تنها با يك دوربين سطح پايين نيز فيلم خود را می‌سازند. معكوس برخي مدعيان هنرمداري كه آزادي را در تضاد با تعهد می‌پندارند، هنرمند حقيقي، تعهد را عين آزادي می‌داند.
برخلاف هنرمند روشنفكرنما كه واقعيت‌ها را در اينترنت و ماهواره می‌جويد، هنرمند مقلد آويني در ارتباط مستقيم و بي‌واسطه با مردم و جامعه به واقعيات دست می‌يابد. به همين دليل هم اين نوع هنرمند، علي‌رغم طيف مقابل، در مواجهه با بزنگاه‌های سیاسی (نظیر راهپیمایی‌ها و انتخابات باشکوه ملی) دچار شگفتي نمی‌شود. چنين هنرمندي مردم را يك توده بي‌معنا و انباشته بر هم نمی‌داند. او از بالا به مردم نگاه نمی‌كند، نه تنها اين گونه نيست كه كاملا برعكس برج عاج‌نشينان، به جاي كافه و كافي شاپ، همراه با مردم در كف خيابان روزگار می‌گذراند و مبارزه می‌كند. مستندهايي چون «هفت قصه از بلوچستان»، «خان‌گزيده‌ها»، «شش روز در تركمن صحرا» و «گمگشتگان ديار فراموشي» حاصل همين سبک کار هنری هستند. فيلم‌هايي كه نه براي ژست روشنفكري و كسب رضايت جشنواره‌های غربي و خوشحالی محافل خاص، كه براي بازنمايي رنج محرومان و عمل به تكليف انقلابي ساخته شدند. به همين دليل هم واقعي هستند و تلخی‌شان آمیخته با انگیزه و امید است، نه سياه‌نمایی!
چكيده چنين رويكرد و سلوكي براي هنرمند مقلد آويني، پديده جديد و خلاف عادتي است به نام «سينماي مبارزه»؛ «سينماي مبارزه بايد منظر غايي و مقصود نهايي دست اندركاران محترم امور سينمايي كشور باشد. اگر امت مسلمان ايران هويت حقيقي خويش را در مبارزه يافته است، سينماي ايران نيز بايد هويت مستقل خويش را در سينماي مبارزه پيدا كند.»
برخلاف هنرمند و نویسنده رفاه‌زده و راحت‌طلب، هنرمند همراستا با آويني، فريفته هاليوود نيست. از مواجهه و تماشاي فيلم‌های آمريكايي هراس ندارد، اما آن قدر هويتمند و اهل انديشه و تعمق و تأمل است كه زرق و برق فيلم‌های هاليوودي باعث نمی‌شود از كنه ماجرا غافل شود. منتقد پيرو آويني شيفته اسكار و کن و گلدن گلوب و ... نيست؛ «حقيقت اين است كه كسب توفيق در جشنواره‌های خارج از كشور، ارزشي را اثبات نمی‌كند. آن‌ها به تكنيك محض جايزه نمی‌دهند و راهشان نيز با ما متفاوت است. تكنيك و محتوا را نيز نمی‌توان از يكديگر تفكيك كرد و چون اين چنين است، پر روشن است كه آنها كدامين فيلم‌ها را می‌خواهند.»
او در جاي ديگري نوشته است: «بنده مخالف شركت در جشنواره‌های جهاني و دعوت از منتقدان بين‌المللي نيستم، اما مخالف آن هستم كه به ارزيابي جشنواره‌ها و داوري منتقدان بين‌المللي ايمان بياوريم. سينماي ايران بايد در جهت دستيابي به يك هويت مستقل حركت كند و خود را در آينه صيقلي وجود مردم ببيند، نه در سراب روشنفكري و روشنفكرنمايي.»
راه هنرمند و فرهیخته مقلد آويني، درست خلاف جهت راه افراد كليشه‌زده و مد روز است؛ «منتقدان فيلم عموماً مبلغان جشنواره‌های كن، برلين و لندن هستند و در فضاي سينمايي اين كشور نيز در جست‌وجوي فيلم‌هايي هستند كه حال و هواي جان‌فزاي پرديس غرب در آن‌ها باشد [فيلم‌های برگزيده منتقدان در جشنواره فجر، بر اين مدعا شاهد صادقي است]... غالب منتقدان سينما اصلاً با اين فرض كه سينما وسيله‌اي اعجاب انگيز در خدمت تفنن است پاي در اين عرصه نهاده‌اند.»
برخلاف رسانه‌های غربزده که محافظه‌کار و منفعت‌گرا هستند، آويني دلسوخته هنرمندان متعهد است و می‌داند، اميد اصلي ترقي هنر در ايران، در گرو به ميدان آمدن چنین افرادی است؛ «آينده انقلاب اسلامي در همه وجوه توسط كساني محقق می‌شود كه اسلام را بشناسند و مهم‌تر از شناختن، با جان و دل بدان پيوسته باشند. پس اجازه دهيد كه اميد ما براي آينده سينماي ايران جز به هنرمندان مومن خط‌شكن نباشد. امام بت‌شكن بود و بسيجي‌ها به تبعيت از ايشان، خط‌شكن؛ و سينماي متعهد ما نيز بايد خاكريزهاي تثبيت شده سينماي غرب را بشكند و راهي تازه باز كند.»
سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» تشنه بازشناسی راه و مرام و اندیشه‌های سید مرتضی آوینی است.
____________________________
* تمامی ارجاعات برگرفته از کتاب «آینه جادو» (مجموعه سه جلدی) نوشته شهید سید مرتضی آوینی است.