اخبار ویژه
آفتاب یزد: صادقی انتحاری است و آب به آسیاب رقیب میریزد!
یک روزنامه زنجیرهای پس از 6 ماه بهرهبرداری از اقدامات مشکوک و معرکه گیریهای محمود صادقی در مجلس تصریح کرد اصلاحطلبان، صادقی را فردی انتحاری تلقی میکنند که آب در آسیاب رقیب میریزد(!)
روزنامه اجارهای آفتاب یزد که در کنار روزنامههایی مانند شرق و اعتماد و آرمان و... معرکهگیریهای محمود صادقی را تیتر یک کرد، حالا با لحنی آمیخته به نگرانی و ترس مینویسد: محمود صادقی دل اصلاحطلبان را لرزاند. به نظر عدهای از اصلاحطلبان این عضو فراکسیون امید در عین حال که گاه شجاعانه و جسورانه سخن میگوید، اما گاه نیز سر حرفش نمیماند و بابت همان حرف جسورانه فورا عذرخواهی میکند در یک دانشگاه مثل شیراز حرفهای آنچنانی میزند. اما در دانشگاه اراک میگوید «حرفهای قبلیام تند بود. یک بار در پست اینستاگرامش از عدم شفافیت میگوید، یک بار هم در همان اینستاگرام از شفافیتها تقدیر میکند... شاید همین چرخشهای گاه و بیگاه محمود صادقی است که باعث میشود برخی اصلاحطلبان به ستوه بیایند و بگویند «اینکه او یک اظهارنظر نسبتا تندی را مطرح میکند و سپس از بابت آن عذرخواهی میکند نشاندهنده ناپختگیاش است.»
آفتاب یزد افزود: در این میان عدهای از اصلاحطلبان هم معتقدند صادقی با رفتارهای تندش، کار جریان اصلاحطلبی را هم خراب میکند! او با اتخاذ مواضع خود باعث خواهد شد تا دوباره اعمال فشارها علیه اصلاحطلبان فزونی یابد. به بیانی دیگر محمود صادقی گاهی با این روند، نه تنها نماد اصلاحطلبی نمیشود بلکه آب در آسیاب رقیب میریزد.
گروهی دیگر از اصلاحطلبان هم رفتار وی را گونهای از حملات انتحاری میدانند که هم خودش را نابود میسازد و هم جناحش را.
این روزنامه زنجیرهای نوشت: محمود صادقی این روزها در برههای سختتر از گذشته قرار گرفته، چون طرف حساب مخالفین او دیگر اصولگرایان نیستند، بلکه او با دستهای جدیدتر از مخالفینش روبهرو شده است، دستهای از میان خود اصلاحطلبان.
دلواپسی روزنامه اصلاحطلب از سرریز اختلافات کابینه به رسانهها
کشیده شدن درگیری شماری از دولتمردان به رسانهها، نشریات حامی دولت را دلواپس کرده است.
روزنامه آفتاب یزد در اینباره نوشت «جهانگیری طی تذکری جدی...، ترکان در انتقادی بیپرده...، وزیر بهداشت در سخنانی تند...، وزیر رفاه در پاسخ به...، نعمتزاده در واکنش به انتقادات... و بسیاری از این دست اخبار تلخ، گیج، مبهم و در عین حال آزاردهنده چندی است که عرصه رسانههای دیداری و شنیداری را تحت سیطره خود درآورده است.
در این که ربیعی به اندازه قاضیزاده هاشمی رسانهای نیست هیچ شکی وجود ندارد اما در این که چرا دو وزیر باید به جای آن که در یک محیط آرام و بیچالش به حل و فصل امور فیمابینی بپردازند سر از رسانهها درمیآورند باید اندکی تردید به خود راه داد که مسئله چیست؟
اینگونه تقابل و رودرروییها تازگی ندارد! چندی پیش ترکان و نعمتزاده تا جایی که صلاح دانسته بودند از خجالت هم درآمده و یا کمی بعدتر جهانگیری- معاون اول رئیسجمهور- در تذکری تند تنزل رتبه اقتصادی (کسب و کار) را به طیبنیا یادآور شده بود اما رودررویی قاضیزاده هاشمی و ربیعی اندکی متفاوت از تمامی مسائلی از این دست بود که تاکنون رخ داده است.
در اخبار منتشره میخوانیم: «توپ وزیر بهداشت حسابی پر است و سفرهای رسانهای خود را رسانه به رسانه و تریبون به تریبون راه انداخته تا بتواند پولی برای طرح سلامت جور کند. پول اصلی هم در دست بیمهها است و کلید این پول هم در دستان وزیر رفاه است.»
وزیر بهداشت نشان داده که تسلط عجیبی بر حرکتهای زیگزاگی و گیجکننده رسانهای دارد اما همین وزیر بهداشت که صراحتا از عدم حضور خود در دولت بعدی خبر داده! در همایشی میگوید: «هماکنون حال و روز من این است که باید وام بگیرم برای بیمه، بقیه پول را پرداخت کنم تا طلب من را بدهند. آیا از این خندهدارتر در دنیا دیدهاید؟» و بعد، حرفهای تندتری حواله وزارت رفاه و بیمهها کرده، ادامه میدهد: «ظلم بزرگ دیگری که کردهایم این است که 12 سال پیش سلامت مردم را دست بنگاه اقتصادی دادیم و سلامت مردم به وزارت رفاه رفت. اسم آن را گذاشتند رفاه و بنده معتقدم حیف این اسم است. این وزارت چه چیز برایش مهم است؟».
بالطبع وزیر رفاه نیز بیکار ننشسته برای برونرفت از سنگینی بار انتقاداتی که نه از سوی رسانه یا جناح رقیب دولت که از سوی همکارش در کابینه بر وی تحمیل شده است لب به پاسخگویی گشوده و سخنانی که جای طرح آن در رسانه نیست را رسانهای میکند.
آفتاب یزد با اظهار نگرانی از اینکه «تحمل اعضای کابینه به پایینترین حد مجاز رسیده» میافزاید: چند ماه باقی مانده به انتخابات و نیز پایان کار دولت تدبیر در نخستین چهار ساله حضور در پاستور سختیهای خاصی خواهد داشت. اما افزودن به این سختیها با رودرروییهایی اینچنین نشان میدهد که باید در لایههای پنهان این تقابلها به دنبال رد پایی از تضعیف دولت گشت که چرا یک وزیر با ادبیاتی به انتقاد از وزیری دیگر لب وا میکند که نظیر و سابقه نداشته است.
یادآور میشود پیش از این نیز گزارشهایی در رسانهها درباره درگیری و اختلاف میان «وزارتخانههای جهاد کشاورزی و صنعت»، و «اقتصاد و صنعت» منتشر شده است.
همه پُز دولت به کاهش تورم بود که آن هم با رکورد نرخ دلار زیر سوال رفت
دولت در حالی بازار ارز را رها کرده که گرانی دلار، دستاورد مهم دولت درباره تورم را بر باد میدهد.
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «افسار دلار در دست باد» نوشت: دلار به قیمت 4150 تومان رسید. حدود یک ماه است که قیمت دلار رو به بالاست و نهاد سیاستگذار پولی، اقدام کنترلی خاصی نکرده است.
بر اساس قانون پولی و بانکی نخستین وظیفه بانک مرکزی، حفظ ارزش پول ملی است؛ در روزهایی که قیمت ارز رکورد میزند این نهاد نتوانسته ماموریتی را که قانون پولی و بانکی به آن، درباره حفظ ارزش پول ملی داده است انجام دهد؛ در دورهای که دولت خوب نفت فروخته و قیمت نفت هم نسبت به گذشته بهبود پیدا کرده است. بر اساس اصول اقتصادی هر 10 درصد افزایش قیمت دلار توان جهاندن یک و نیم واحدی قیمت ارز را دارد؛ این اصل آشکارا نشان میدهد که اگر دولت تلاشی برای کنترل قیمت ارز نکند، مهمترین دستاورد دولتش بر باد میرود؛ آن هم در سال پایانی دولت.
سالی که دولت انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارد. روشن است که افزایش تورم میتواند کنار بیکاری و رکود بنشیند و کابینه تدبیر و امید را در انتخابات پیش رو به چالش بکشد. درست در همین نقطه، ماجرا کمی پیچیده میشود. آیا بانک مرکزی از کنترل بازار ارز ناتوان است؟ یا انتخابات پیش رو را نادیده گرفته است و در تلاش برای دخالت نکردن در بازار عقب نشسته است؟
شرق میافزاید: در همین حال و هوا یکی از مردان اقتصادی کابینه، گرانی دلار را روانی دانسته و گفته که در روزهای آینده شاهد کاهش قیمت خواهیم بود. این گفته محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه است. او هم مانند سیف، وعده کاهش قیمت میدهد. یک نکته اما در سخنان او، جالب توجه است: «روانی» یا «هیجانی» بودن افزایش حدود 400 تومانی بهای دلار. شاید به راستی نهادهای مرجع اقتصادی کشور گمان میکنند که رشد قیمت دلار رفتار هیجانی بازار است و به زودی حبابش خواهد ترکید. هرچند این تصور ممکن است در نهایت به ضرر اقتصاد ایران، مردم و خود دولت تمام شود.
شرق تصریح کرد: ارزش پول ملی در نوسانات اخیر نرخ ارز، 17 درصد کاهش یافته است.
آش شور بیبرنامگی صدای نماینده حامی دولت را هم درآورد
آش بیبرنامگی دولت و استنکاف از ارائه لایحه برنامه ششم توسعه به مجلس، آنقدر شور شد که صدای یک نماینده حامی را نیز درآورد.
روزنامه آرمان از قول جعفرزاده ایمنآبادی نوشت: بررسی لایحه برنامه ششم توسعه در حالی قرار است این هفته در مجلس پایان یابد که اما و اگرها برای رسیدگی به این لایحه در مجلس ادامه دارد. به طور کلی در این دوره اتفاقاتی افتاد که خوشایند نبود. دولت مدعی شد ضرورتی ندارد که دولت برنامه ششم توسعه را به مجلس تقدیم کند. دولت در ارتباط با این موضوع تصمیم خوبی اتخاذ نکرد. دولت برنامه را تقدیم مجلس نکرد و تنها احکامی مشخص تدوین کرد. در چنین شرایطی رئیس مجلس به رهبری نامهای فرستاد که قرار شد مجلس برنامه ششم توسعه را تنظیم کند. میتوان گفت دولت با این کار کشور را به یک خسران هدایت میکند.
وی میافزاید: کارشناسان دولت باید برنامه را تدوین میکردند و نمایندگان تنها به بررسی آن میپرداختند. دولت باید برنامه ششم را مجددا به مجلس ارائه کند.
آنکه چارهای نیست و باید نمایندگان احکام برنامه را تدوین کنند؛ قرار بود رای داده نشود تا برنامه به دولت بازگردد و دولت برنامه را تنظیم کند، اما احتمال داده شد که دولت دوباره برنامه ششم را تنظیم نکند و کشور بدون برنامه بماند. برنامهای که در حال حاضر تنظیم میشود به هیچ عنوان ایدهآل نیست و ما فقط میتوانیم تلاش خود را بکنیم که خسارتهای این برنامه به حداقل برسد. به عبارت دیگر برنامه ششم یک برنامه احساسی و بین راهی است. ما مجبوریم برنامه را تنظیم کنیم تا کشور بدون برنامه نماند. به عبارت سادهتر، ما بین بد و بدتر، بد را انتخاب کردهایم که نمیتوانیم آن را برنامه نامگذاری کنیم. اگر دولت برداشت و نظری درباره برنامه ششم داشت، باید اختلاف نظرها قبل از اجرایی شدن برطرف میشد تا به مرحله کنونی نرسد. بارها اعلام کردهام که برنامه ششم باید از کتاب آرزوها به چند صفحه واقعیت تبدیل شود. دولت باید هدفگیری میکرد و کشور در پنج سال آینده بر اساس آن چند هدف پیش میرفت.
هشدار روزنامه حامی دولت درباره تورم ناشی از نقدینگی و گران شدن ارز
یک روزنامه حامی دولت نسبت به بحرانی شدن وضعیت اقتصادی و تشدید تورم هشدار داد.
روزنامه اعتماد نوشت: کارشناسان میگویند اگر مسئولان، تمرکز کافی بر 5 عامل و جلوگیری از تبعات آن نداشته باشند، اقتصاد کشور پتانسیل بحرانی شدن را خواهد داشت.
نقدینگی تا دو ماه دیگر به یک هزار و 300 هزار میلیارد تومان میرسد. نقدینگی که عمدتا در سپردههای بانکی جاگیر شده است در سه سال گذشته روی رشد بین 20 تا 30 درصد پافشاری داشته و به عدد بزرگی رسیده که توان بحرانآفرینی را به تنهایی دارد. از سوی دیگر چهارعامل دیگر همزمان با هم میتواند منجر به افزایش ناگهانی سرعت گردش پول و پیامدهای جدی شود. نخست بالا رفتن ناگهانی نرخ ارز در نتیجه تحولات سیاسی، دوم افزایش عمومی تقاضا در ماههای پایانی، سوم وضعیت ویژه برج 11 در سررسید شدن اوراق مشارکت و سپردهها از سال 1390 به بعد و چهارم هر نوع تزریق فضای عدم اطمینان در نتیجه بحثهای انتخاباتی از دید تکنیکال تقریبا حیاتی است که دلار از کانال 4000 بالاتر نرود.
نقدینگی کشور به زودی به یک هزار و 300 هزار میلیارد تومان ( یک میلیون و 300 هزار میلیارد تومان) میرسد. زمانی که دولت یازدهم کار خود را آغاز کرد حجم نقدینگی 506 [430] هزار میلیارد تومان اعلام شد و طبق آخرین اعلام بانک مرکزی این عدد در مهر سال جاری به یک هزار و 113 هزار میلیارد تومان رسیده است. بنابراین ظرف سه سال گذشته نقدینگی کشور 119 درصد افزایش یافته است.
نقدینگی زمانی تورمزا میشود که منجر به تقاضای جدید شود. در سالهای گذشته به دلیل رکود در اقتصاد، تقاضا تحرکی نداشته و مدام رو به کاهش بوده است. اما با افزایش تقاضا ممکن است رشد 119 درصد نقدینگی هم در نرخ تورم متبلور شود و این اتفاق در رشد تقاضای آخر سال هم بدون احتمال نیست. به همین دلیل است که کارشناسان رشد تقاضای پایان سال را هم بیتاثیر در افزایش تورم و بحرانی شدن وضعیت اقتصاد نمیدانند. تورم تنها نشات گرفته از رشد نقدینگی نیست. قیمت ارز هم که این روزها افسار گسیخته شده و با شتاب به پیش میراند هم بر تورم کل اثرگذار است. تحلیلگران بازار میگویند احتمال رشد نرخ ارز باز هم وجود دارد و این اتفاق میتواند سایر قیمتها را نیز متاثر کند.