نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
آن که به اهل رسانه سکه میداد منتقدان برجام را نادان خواند!
سرویس سیاسی -
اکبر ترکان، مشاور رئیسجمهور و رئیسمناطق آزاد تجاری دیروز سهشنبه (7 دی) در روزنامههای زنجیرهای حضوری پر رنگ داشت. روزنامه آرمان امروز در گزارشی با عنوان «دفاع ترکان از حساب و کتابش» از قول ترکان آورده است که «تنها در دولت يازدهم است كه ديوان محاسبات بر فعاليت تمامي مناطق آزاد كشور نظارت داشته و پس از بررسي و رسيدگي حساب و عملكرد آنها حتي يك نقطه منفي و تاريك پيدا نكرده است.»
این در حالی است که 22 آذر 94 خبرگزاری مهر در خبری به «ممانعت ترکان از ورود دیوان محاسبات به پرونده تخلفات مناطق آزاد» پرداخت و از قول نماینده مردم آبادان در مجلس نهم نوشت: «متاسفانه در این دوران هم آقای ترکان در برابر ورود دیوان محاسبات به مناطق آزاد، دو سال مقاومت کرد و اجازه ورود ندارد؛ متاسفانه خود نظارتی هم ندارند.»
حسین دهدشتی در نطق میان دستور خود خطاب به ترکان گفت: «سربسته میگویم اعطای وامهای کلان با بهره دو درصد و ماشینهای گرانقیمت به بعضی مسئولان ذینفوذ در آبادان، خرمشهر و اهواز توسط سازمان منطقه آزاد اروند چه توجیهی دارد؟»
روزنامه شرق هم در شماره دیروز خود در گزارشی به اظهارات اکبر ترکان پرداخته است و در گزارشی از قول وی نوشته است که «دولت یازدهم عرضه داشت جلوی فساد را گرفت.» هر کسی از موفقیت در مبارزه با فساد خوشحال میشود البته اگر این در حد شعار انتخاباتی نباشد چرا که در هنگام مطرح شدن فساد گسترده در صندوق ذخیره فرهنگیان دولتمردان در ابتدا تلاش کردند تا بر آن سرپوش بگذارند و یا با فرافکنی آن را به دولت قبل مربوط کنند. یا اینکه روابط عمومی مجموعهای که اکبر ترکان مسئول آن است (مناطق آزاد تجاری)، سکههایی به عنوان زیرمیزی برای تهیهکننده صدا و سیما فرستادند تا در برنامه مربوطه از حجم انتقاد نسبت به عملکرد این سازمان کاسته شود!
بیم نقض برجام توسط کنگره آمریکا
روزنامه ایران (ارگان دولت) در سرمقاله دیروز خود ضمن حمله به کریمی قدوسی، مدعی شده است که اقدام او ضربه به منافع ملی بوده است. نویسنده این مطلب آورده است: «در روزهای اخیر، آقای جواد کریمی قدوسی [نماینده محترم مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی] دو مطلب جنجالی در رسانهها منتشر کرده است. مطلب اول، متن مکتوب اظهارات دکتر ظریف در جلسه غیرعلنی کمیسیون امنیت ملی است و مطلب دوم، نامهای است که آقای کریمی قدوسی [در تفسیر و تحلیل متن اول] خطاب به وزیر امور خارجه نوشته و انتشار داده است. اما نکته مهم اینجاست که نتیجهگیری و تفسیری که آقای کریمی قدوسی در نامه سرگشاده خود از اظهارات دکتر ظریف در کمیسیون امنیت ملی ارائه دادهاند، با آنچه وزیر امور خارجه [به گواه متن مکتوب جلسه] بیان داشتهاند سنخیت چندانی ندارد و به نظر میرسد آقای کریمی قدوسی در خوانش و تحلیل متن مکتوب جلسه کمیسیون بشدت دچار سوء تفاهم شده باشند.»
نویسنده روزنامه ایران در ادامه افزوده است: «به زبان خلاصه و سادهتر، آقای ظریف میگوید: اشتباه من این بود که وعده فراتر از متن آقای کری را به صورت علنی مطالبه کردم و این ذهنیت را تقویت نمودم که عدم اجرای آن به مثابه نقض متن برجام است... برای روشنتر شدن ذهن ایشان در مورد رابطه کنگره و برجام - و همچنین جهت ابهامزدایی از چرایی عدم درج موضوع «آیسا» در متن این توافقنامه - ذکر این چند نکته ضروری است:
۱- اول اینکه تیم مذاکرهکننده ایران میدانست که کنگره آمریکا بهشدت تحت نفوذ لابیهای اسرائیلی است. به همین خاطر، «واقعبینی» و تحلیل جامع از فضای واشنگتن حکم میکرد که در ابتدای امر، دستِ کنگره را برای نقض مغرضانه متن صریح «برجام» از طریق تمدید «آیسا» باز نگذارند.
۲- دوم اینکه تیم مذاکرهکننده ایران میدانست که اگر از ابتدای امر، وظیفه قابل ملاحظهای در متن توافقنامه برای کنگره تعریف شود، میبایست توافقنامه - به دلایل سیاسی و عُرفی - در معرض رأیگیری و تأیید این نهاد گذاشته شود..»
جالب است که در این نوشته برای کنگره آمریکا چنین اهمیتی قایل شده است که از بیم آن تیم مذاکرهکننده هستهای ایران و آمریکا مجبور شدهاند دست به عصا حرکت کنند و کار به آنجا میرسد که به این واسطه امتیازهایی نیز به طرف مقابل داده میشود؛ مانند نگنجاندن تمدید قانون ایسا (ISA) به عنوان نقض برجام. اما چرا این نقش و اهمیت برای مجلس شورای اسلامی مدنظر قرار نگرفت؟! شاید یکی از دلایل آن را بتوان در واکنشهای این روزها در برابر یک نماینده مجلس جستجو کرد.
باز هم حمله به منتقدان
همچنین روزنامه ایران مصاحبهای را با اکبر ترکان تحت عنوان «پشتپرده تلاشها برای ناکامی برجام» منتشر کرده است. همانطور که از عنوان این مصاحبه انتظار میرود، همچنان گذشته توهین و اتهام نادانی و کاسبی تحریم به منتقدان برجام تکرار شده است. ترکان در بخشی از این مصاحبه میگوید: «علاوه بر دشمنان، عدهای هم هستند که با نادانی کارهایی را میکنند. اینان دشمن نیستند، اما به دلیل نادانی، در همان مسیری میروند که دشمن ما میخواهد... در این میان، عدهای هم هستند که مزدور نیستند، اما نادانند و نمیدانند که بعضی از حرفهایی که میزنند، به نفع کیست. من آنان را خائن نمیدانم، بلکه نادان میدانم.»
به یادآوردن پریروز؛ فراموشی دیروز
سرمقاله دیروز روزنامه آرمان با عنوان «کدام کلاه؟» نیز به برجام و حمایت از آن اختصاص داشت. نویسنده این مطلب در بخشی از سرمقاله خود آورده است: «فراموش نكردهايم كه ماموران دولتي با كيف سامسونت پر از دلار درقرن ۲۱ نقل وانتقالات مالي انجام ميدادند! فراموش نكردهايم كه صادرات نفت از ايران به كمتر ازصد هزار بشكه در روز رسيده بود و حتي يك سنت از فروش همين هفتصد هزار بشكه را نميتوانستيم به كشور وارد كنيم.»
اما برخلاف ادعای سرمقاله نویس آرمان، کیم سئونگ-هو سفیر کره جنوبی در اواخر تیرماه گذشته در نخستین کنفرانس بورس فاینکس 2016 گفته بود: «باید کسانی که برجام را پذیرفتند هم اکنون بانکهای خود را مجاب کنند که پولهای ایران را به این کشور انتقال دهند و مانع شدن از این موضوع اکنون غیرقانونی است این تاسفآور است که سفارت کره جنوبی با وجود سپری شدن 6 ماه از اجرایی شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خود را از طریق قاچاق به ایران میآورد.»
شعارهای زیبا
فاصله شعار تا اعتقاد قلبی را در رسانهها در هنگام مواجهه آنها با یک تصمیم گیری و مصوبه به خوبی میتوان دید. روزنامههای مدعی اصلاحطلبی اگرچه همواره شعار شفافیت را سر دادهاند اما مواضع آنها در مورد مصوبه اخیر مجلس پیرامون راه اندازی سامانه ثبت حقوق و مزایای مقامات، روسا، مدیران و کارکنان کلیه دستگاههای اجرایی قابل توجه است. آفتاب یزد از سری روزنامههای زنجیرهای این مصوبه مجلس را که با شفافیت، یکی از راههای مقابله با حقوقهای نجومی است «تصمیم احساسی بهارستان» خوانده است و در مصاحبه با نماینده ساری و از قول او نوشته است: « درخصوص موضوع حقوقهای گزاف و نامتعارف نباید احساسی تصمیم گرفت. اصولا ایجاد این سامانه کمکی به حل موضوع نمیکند.» اما این روزنامه که توضیح نداده است که شفافیت در مورد حقوقهای مدیران چه ایرادی دارد که از آن با عنوان تصمیم احساسی بهارستان نام برده است؟!
رسانه ملی باید مطالبهگر باشد
روزنامه اعتماد در ستون «نگاه روز» در یادداشتی با عنوان «صدا و سیما و دولت یازدهم» به سراغ رسانه ملی رفته است تا این رسانه را مورد هجوم قرار دهد.
نویسنده در این بخشی از این یادداشت آورده است: «هر كجا كه پاي حمله به دولت به ميان آمده، صدا و سيما جلودار، پرچمدار و علمدار بوده است. اگر در خصوص برجام بوده، صدا و سيما علمدار بوده و اگر در خصوص حقوقهاي نجومي بوده صدا و سيما علمدار بوده، وقتي انسان دقيقتر نگاه ميكند، ميبيند در اين سه سال و نيم گذشته در حقيقت، در هر موردي كه حمله به دولت هدف بوده، همواره صدا و سيما خطشكن و جلودار بوده كه البته چندين نتيجه به بار آورده است.»
اما نتیجه گیری نویسنده مطلب در نوع خود جالب توجه است که رویکرد نقادانه صدا و سیما را سبب ساز ایجاد گرایش به شبکههای ماهوارهای عنوان کرده است. بر خلاف شعارهای زیبای دولت و طیف حامیان آن که نقد و انتقاد را در کلام ستایش میکنند اما در عمل همواره هیچ نوع نقدی را برنتافتهاند و هر بار منتقدان را با انواع و اقسام تهمتها و ترور شخصیت هدف قرار دادهاند. در این میان صدا و سیما نیز بینصیب نمانده و برای اینکه نگاه نقادانهای به مسایل دارد آماج حملات طیف حامیان دولت قرار گرفته است. صدا و سیما رسانهای ملی است به این خاطر که باید مطالبهگر و حامی حقوق ملت ایران باشد. از نظر کسانی مانند نویسنده یادداشت مذکور اگر صدا و سیما صبح تا شام و لام تا کام دهان نگشاید مگر به تعریف و تمجید از دولت آنگاه رسانهای خوب خواهد بود و این حتما باعث جلوگیری از گرایش به شبکههای ماهوارهای خواهد شد!