بررسی اسناد منتشرنشدهای از فتنه ۸۸
400 میلیون دلار برای یک عملیات پنهانی علیه ایران
سخنان «لرد بالتيمور» تحليلگر ارشد غربي در پايگاه خبري «خانه شفافسازي اطلاعات» پيرامون نحوه تامين مالي ايجاد اغتشاش و انقلاب رنگي در ايران در همين راستا ارزيابي ميشود. بالتيمور در اين تحليل اظهار داشت:
«كنت تيمرمن» مدير اجرايي موسسهاي موسوم به «بنياد دموكراسي ايران» اذعان كرده است كه ميليونها دلار طي دهه اخير براي ايجاد انقلاب رنگي شبيه به اوكراين، با آموزش فعالان سياسي در ايران هزينه شده و برخي از پولها ظاهرا به دست گروههاي حامي موسوي رسيده است كه روابطي نيز با سازمانهاي غيردولتي خارج از ايران داشتهاند.۱
بدين ترتيب علاوه بر ايجاد برخي نشريات، وبلاگها و سايتهاي خبري در فاصله چند ماه پيش از آغاز انتخابات رياست جمهوري، شناسايي، اجاره و بعضا انتقال تيم رسانهاي در تعدادي از روزنامههاي سراسري براي جنگ رسانهاي در اولويت مسئولين پروژه قرار گرفت و مقرر شد تا به مرور زمان برخي روزنامههاي ديگر نيز به طور غيرمستقيم و از طرق مختلف درگير اين برنامه شوند.
فتنه 88؛ حاصل دو دهه نفوذ فرهنگی و سیاسی
این اسناد و مدارک نشان میدهد با تمهیداتی برنامه ریزی شده و هزینههای کلان آن، دیگر تمامی سازها برای انتخاب کاندیدای مورد نظر کانونهای پنهان خارج کشور در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کوک شده بود و هیچ نتیجهای به جز آن قابل قبول نبود.
این درحالی بود که تقریبا یکسال قبل از برگزاری انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، اسناد قابل توجهی از برنامه ریزی آمریکا و انگلیس و اسراییل برای انتخابات فوق الذکر منتشر شد.
در 29 ژوئن 2008 ميلادي ، «سيمور هرش» ، تحلیل گر مشهور سیاسی در نشريه «نيويوركر» با اشارهاي قابل تامل به كمك مالي ايالات متحده براي ايجاد يك عمليات پنهاني گسترده عليه ايران و درخواست 400 ميليون دلار از سوي رييس جمهوري آمريكا به همين منظور نوشت:
«جمعآوري اطلاعات در رابطه با پرونده هستهاي ايران، تحليل بردن تواناييهاي هستهاي و تلاش براي تضعيف دولت ايران از طريق كار بر روي گروههاي مخالف و ارائه پول به آنها به منظور تغيير رژيم در ايران از جمله اقدامات تصويب شده در دولت بوش بود.»۲
طبق نوشتههای سیمور هرش در نیویورکر ، بخش عمدهاي از اين بودجه به منظور «جنگ رسانهاي در درون نظام» به صورت محرمانه در اختيار گروههاي به اصطلاح اصلاحطلب ايراني داخل كشور قرار گرفت تا در رقابتهاي انتخاباتي دهمين دوره رياست جمهوري(22 خرداد 1388) صرف شده و مثلا برای مدیریت یک هجوم تبلیغاتی، بين برخي رسانهها و روزنامههاي مخالف با دولت نهم تقسیم شود.
مدیریت رسانهای به این شرح بود که برخی رسانهها اعم از روزنامهها و نشریات و وبلاگها و وب سایتها، تاسیس شدند، برخی به اجاره درآمدند و بعضی تیمهای رسانهای خاص از نشریاتی به نشریات اجاره شده، کوچ کردند تا تحت اسامی جدید، حمله خود را شروع کنند. آنچه که عملیات «شبکه بدامن» را توسط سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی صهیونیستی در سالهای پیش از کودتای 28 مرداد 1332 تداعی میکند.
در خارج از كشور نيز جرياني موازي ماموريت يافت تا با هدايت مستقيم وزارت امور خارجه اسراييل، تلاشهاي وسیعی را براي راهاندازي يك جنگ تمام عيار رسانهاي عليه ايران با موضوع «سياهنمايي از ايران و مخابره تصويري سياه از ايران به سراسر جهان» آغاز كند.
برای عملی شدن آن تمهیدات ، تاکتیکهای تازهای را پیش گرفتند که برخی آنها را روزنامه صهيونيستي «هاآرتص»، به نقل از گزارش وزارت امور خارجه اسراييل لو داد، این روزنامه نوشت:
«در آستانه انتخابات رياست جمهوري در ايران، ديپلماتها و نمايندگيهاي اسراييل در سراسر جهان ماموريت يافتهاند تصويري كدر و سياه از ايران انتشار دهند.... به طور خلاصه هدف بدنامكردن وجهه ايران در سطح بينالمللي در آستانه انتخابات اين كشور است.»
یعنی چهرهای که قرار بود در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در رسانههای وابسته به نظام سلطه و همراهان داخلی شان از ایران به نمایش درآید به طور محوری این چنین بود:
سياهنمايي، القاء ناكارآمدي دولت نهم، بزرگنمايي مشكلات اقتصادي و قريبالوقوع جلوه دادن بروز بحران شديد در ايران، ايجاد ترديد در موفقيتهاي علمي و فنآوري نوين با اولويت حوزههاي هستهاي و فضايي، زير سؤال بردن سياست خارجي دولت نهم به ويژه در موضوع اتمي و القاء چند پارگي ميان مسئولان ارشد نظام و استحاله فكري، عقيدتي و فرهنگي مخاطبان ايراني، البته تمامی این محورها در مناظرات انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری و در سخنان برخی کاندیداها به خصوص میرحسین موسوی و مهدی کروبی جاری شد.
در این باره «جيمز كاربت » صاحبنظر مسايل سياسي یادداشتی در پايگاه خبري « ويليلومن» منتشر کرد و با توضیح بخش اول طرح براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی، آن را با اقدامات سازمانيافته اينترنتي براي نفوذ در افکار عمومی مقایسه کرد که بخش دوم طرح مذکور را تشکیل میدهد. کاربت نوشت:
«...برنامه بيثباتسازي 1 با مشاركت گروههاي به اصطلاح مردمنهادي (NGO) كه هدف خود را ارتقاي سطح دموكراسي اعلام ميكردند و نامهايي از قبيل « بنياد جامعه باز»، « خانه آزادي » و « بنیاد ملي برای دموكراسي» داشتند، انجام شد. بهطوريكه غرب اقدام به تامين مالي، آموزش، پشتيباني و تجهيز و تحريك جنبشهاي مخالف در كشورهاي هدف ميكرد كه اغلب اين موارد نيز در زمان انتخابات و با ايجاد يك نماد رنگي، صورت ميگرفت...»۳
اين تحليل گر غربي با اشاره به اين مطلب كه آغاز برنامه بيثباتسازي 2 در قضاياي پس از انتخابات سال 88 ايران مشهود است ، نوشت:
«...اكنون به برنامه بيثباتسازي2 رسيدهايم كه چيز خيلي بيشتري از بيثباتسازي 1 ندارد و تنها فرق آن استفاده از سايتهاي اينترنتي «تويیتر» « فيسبوك » [Facebook]، «يوتيوب» و ديگر رسانههاي اجتماعي است كه با هدف وسعت دادن به تاثير اعتراضات داخلي به كار گرفته شدهاند...»۴
کریدور شوک
در اجرای طرح بیثبات سازی فوق ، همان شبکههای رادیو و تلویزیونی خارجی که درباره علت و چگونگی تاسیس آنها توضیح داده شد، نیز به میدان آمدند؛ از جمله شبکه رادیو و تلویزیون دولتی BBC.
رادیو و تلویزیون فارسی BBC پیش از برگزاری انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران و پس از آن و در طول فتنه برنامه ریزی شده سرویسها و سازمانهای اطلاعاتی غرب صلیبی/ صهیونی علیه ایران، حضور چشمگیری داشت و با پخش شایعات هدایت شده و رهبری آشوبها و اغتشاشات، نقش مهمی در آخرین طرح براندازی نرم جمهوری اسلامی توسط امپریالیسم ایفا نمود.
در هدایت BBC توسط کانونهای صهیونیستی همین کافیست که «رابرت فیسک» روزنامه نگار مشهور انگلیسی و از کارشناسان مسائل خاورمیانه در واکنش به توبیخ جرمی بوئن (سردبیر بخش خاورمیانهای BBC ) در وب سایت کانتر پانچ نوشت:
«... لابی اسرائیل بیش از 70 سال است که در این رسانه نفوذ دارد و این بنگاه خبری علاوه بر دفاع از تروریسم اسرائیلی و اشغال غیر قانونی سرزمینهای فلسطینی به عنوان بلندگوی لابیهای اسرائیل و سخنگوی این رژیم عمل میکند...»۵
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱- مداخله سنگین ایالات متحده در ایران - لرد بالتیمور – پایگاه شفافسازی اطلاعات – 28 ژوئن 2009
۲- آماده ساختن میدان جنگ – سیمور هرش – وب سایت نشریه نیویورکر- 7 جولای 2008
۳- مقاله بیثبات سازی 2 : سوروس ، سیا ، موساد و رسانههای جدید ایران را بیثبات میکنند – جیمز کاربت – پایگاه خبری ویلی لومن – 24 ژوئن 2009
۴- همان
۵- چگونه میتوان به بیبی سی نامرد اعتماد کرد؟ - رابرت فیسک – کانتر پانچ – سه شنبه 16 آوریل 2009