به یاد شهید «سیدجلال خوشی»
همان جوان 20 ساله مادر ماند!(حدیث دشت عشق)
شهید «سیدجلال خوشی» سال 1344 در محله تولید داروی تهران دیده به جهان گشود. او فرزند خانوادهای 7 نفره بود که با رفتن او مادر ماند و 4 فرزند دیگرش، یک دختر و سه پسر. جلال فرزند دوم خانواده خوشی بود و رفت و برای مادر، همیشه همان جلال 20 ساله خوشرو و مودب و درسخوان ماند؛ که در 20 سالگی و در اوج مردانگی و شجاعت فرماندهی گردان بیستم لشگر 27 محمدرسول الله (ص) را برعهده داشت.
او از همان کودکی در محیطی مذهبی و روحانی تربیت شد. در مقطع دبستان و بالاتر، از دانشآموزان ممتاز بود و تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه داد. اهل کنجکاوی و سؤال و جواب بود. وی در همان دوران نوجوانی با وجود سن کم، روحی پاک و فکری متعالی داشت. علاوه بر عبادات به مستحبات و مکروهات نیز توجه خاصی داشت.
او بارها در جبهههای غرب و جنوب کشور به مقابله با دشمن بعثی پرداخت و در عملیاتهای بدر و خیبر شرکت داشت. به دنبال حضور مکرر در جبههها، یک بار مورد اصابت ترکش قرار گرفت، یک بار هم موج انفجار او را گرفت و سال1362 نیز در جریان عملیات والفجر 8، از ناحیه دست به شدت مجروح شد اما به خانواده چیزی نگفت. او سرانجام در عملیات کربلای 5 در شلمچه و در پنجم دی ماه سال1365 به آرزوی دیرینه خود نایل شد و در سن20سالگی به شهادت رسید.