به یاد «سردار شهید ناصر بختیاری»
فاتح قلل غرب کشور با تني جانباز(حدیث دشت عشق)
ناصر بختیاری در سال 1336 در خانوادهاي مذهبي در شهرستان شازند واقع در استان کرمان به دنيا آمد. بخشي از تحصيل خود را در اين شهر سپري نمود و پس از طي هشت سال تحصيل پر تلاش، براي ادامه تحصيل به شهر اراک عزیمت کرد.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل سپاه پاسداران از اولين کساني بود که به سپاه پيوست. با شروع توطئه هاي دشمن در غرب کشور، براي سرکوبي ضد انقلاب به همراه ديگر رزمندگان، عازم جبهه هاي غرب کشور شد. بختیاری، پس از اين که سلامتي خود را بازيافت، به زيارت امام رضا(ع) رفت و سپس عازم جبهههاي جنوب شد تا در عمليات پيروزمند «فتح المبين» و «بيت المقدس» در سمت فرمانده گردان امام حسن مجتبي عليهالسلام حضور یابد. در عمليات «بيت المقدس» که براي آزاد سازي «خرمشهر» انجام شد او همراه با نيروهايش با فتح پل هاي منتهي به اين شهر نقش به سزايي در بازگشت غرور انگيز آن به آغوش ميهن اسلامي ايفا کرد. در شب عمليات «رمضان» براي آزاد سازي پاسگاه زيد، نيروهاي تحت فرماندهياش، اولين کساني بودند که ضمن موفقيت در مأموريت محوطه تا چندين کيلومتر در عمق مواضع دشمن نفوذ کردند و اين امر در شب اول عمليات، براي همگان باور نکردني بود. سرانجام پس از گذشت چند روز از عمليات «رمضان» در روز يکشنبه بيست و سوم ماه مبارک رمضان 1402 هجري قمري مصادف با 24/4/1361 هجري شمسي هم چون مولا و مقتدايش نداي حق را لبيک گفت، و با اصابت گلوله مستقيمتانک بر جسم مجروحش به ديدار معبود شتافت.
بخشی از وصيت نامه سردار شهید ناصر بختیاری:
پدرجان مي دانم که شهادت من براي تو خيلي سنگين و ناگوار است ولي همين بس براي تو ارزشمند که پيش روي حسين آن سالار شهيدان رو سفيدي که به نظر من بزرگترين سعادت است. پدرجان چاره اي نداشتم، مگر مي شود به نداي خميني که همان نداي جدش حسين(ع) است که فرمود: هل من ناصر ينصرني، لبيک نگويم، راستي که، جواب فاطمه زهرا را چه مي توانستم بدهم .تو بايد افتخار کني که توانستي امانتي را که خدا بدستت سپرده بود همان گونه که رضايش بود تحويل و تقديم نمايي. افتخار کن پدرم، چرا که مشت محکمي به دهان ضد خمينيها است و هرچه محکمتر بزن و استوار باش چرا که حق پيروز است و باطل سرنگون، اين وعده الهي است وخلاف پذير نيست.