دروغ؛ کلید همه پلیدیها
* محمدمهدی رشادتی
امام حسن عسکری(ع) فرمود: جعلت الخبائث فی بیت و جعل مفتاحه الکذب. همه پلیدیها در یک خانه نهاده شد و کلید آن دروغ است. (میزانالحکمهًْ ج 2 ص 869).
فطرت انسان با راستی و حقیقت سرشته شده است. دروغ از جمله صفاتی است که کودک به مرور از دیگران میآموزد. امروز چه بسا دروغ نشانه زرنگی و زیرکی باشد.
با وجود اینکه ویژگی دروغ از نظر همه یا اکثریت مردم دنیا صفت زشتی محسوب میشود اما در عین حال بیش از سایر خصلتها رواج دارد. علت آن شاید غفلت و بیخبری از آثار مخرب دنیایی و عواقب هولناک آخرتی آن باشد.
عواقب دنیایی دروغ در جامعه
مهمترین نتیجه آن در جامعه و در روابط اجتماعی «سلب اعتماد از یکدیگر» است. زیرا جامعه انسانی براساس اعتماد و اطمینان متقابل، تعاملات گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و خانوادگی دارند. اگر این پایه اعتماد متزلزل شد، در آن صورت روابط فردی و اجتماعی انسانها درتمام شئون آن رو به تیرگی و نهایتا ویرانی خواهد گذاشت، چکها برگشت میخورد، قسمها و شهادتهای دروغ شایع میشود، کلاهبرداری و سوءاستفادهها، خلفوعدهها امری عادی میگردد. بنا به فرمایش ظریف امام، کلید همه زشتیهای عالم دروغ است. از دیگر نتایج دنیایی دروغ، ایجاد دشمنیها در میان مردم، رواج نفاق و دورویی و ریاکاری در بین آنهاست و نیز موجب کاهش روزی انسانها میشود.
عواقب اخروی دروغ
اما درباره آثار و عواقب آخرتی صفت دروغگویی، در منابع اسلامی مطالب فراوانی گفته شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود: دروغگو مورد لعن و نفرین خدا و همه ملائکه و عرشیان قرار میگیرد. از گناهان کبیره محسوب میشود. مورد هدایت خدا واقع نمیشود. هفتاد هراز فرشته بر دروغگو لعن میکنند و از دل او بوی تعفن و گندی بلند می شود که تا عرش میرسد. خداوند به خاطر دروغ مؤمن، گناه هفتاد زنا بر او مینویسد که آسانترین آنها زنایی است که با مادر خود انجام داده باشد. ایمان، با دروغ ناسازگاری دارد. دروغگو هیچگاه لذت ایمان را نخواهد چشید. دروغ از شراب نیز بدتر و زشتتر توصیف شده است. موجبات عذار در قیامت است.
در حدیث داریم که مؤمن ممکن است ترسو یا بخیل و یا زناکار باشد اما پیرامون دروغ نمیگردد. وای بر شخصی که قصد دارد با دروغ، دیگران را بخنداند، وای بر او - وای بر او - وای بر او. رسولخدا(ص) فرمود: دیدم مردی پیش آمد و گفت: برخیز. برخاستم و با او روانه شدم تا رسیدیم به دو نفر. یکی ایستاده و دیگری نشسته بود. در دست نفر ایستاده قلابی از آهن بود که آن را به یک طرف سر فرد نشسته فرو میبرد و میکشید تا به شانه او میرسید. سپس آن را بیرون میآورد و به طرف دیگر فرو میبرد. پرسیدم این چه کار است؟ گفت: او فردی دروغگو است که این چنین در قبر تا روز قیامت عذاب میشود.
مردی از پیامبر(ص) پرسید: شغل اهل بهشت چیست؟ فرمود: راستی و راستگویی. هرگاه بندهای راست بگوید، نیکوکار بوده و در امان است و نهایتا وارد بهشت میشود. در مقابل، کار اهل جهنم دروغگویی است و او بدکار و کافر محسوب میشود و در آخرت نیز وارد دوزخ خواهد شد. نقل میکنند که آیتالله بروجردی گفته بود: من از اول جوانی یک دروغ هم نگفتهام. فردی از پیامبر پرسید یا رسولالله خصلتی به من بیاموز که خیر دنیا و آخرت در آن باشد. فرمود: دروغ مگو.
نتیجه سلب اعتماد عمومی
گفته شد که مهمترین نتیجه دروغ در جامعه «سلب اعتماد از یکدیگر، است. وقتی اعتماد سلب شد، توصیهها، خیرخواهیها، گفتوگوها و... اثر خود را از دست میدهند. لذا علمای اخلاق تاکید میکنند که به منظور احتراز از عادت و صراحت در دروغ تا ممکن است از دروغ مصلحتی نیز اجتناب باید کرد. در صورت ناچاری بهتر است از روش «توریه» استفاده کنیم. یعنی سخن در ظاهر راست بوده اما در واقع راست نیست. مثلا اگر ظالمی از محل اختفاء مظلوم پرسید، بگوئیم: خدا بهتر میداند یا علم غیب ندارم و... یا مثلا اگر کسی بپرسد آیا فلان گناه را ا نجام دادهاید؛ بگوئیم: استغفرالله، پناه بر خدا اگر آن را مرتکب شوم و...
در پایان اضافه میشود: بهطور کلی دروغ ناپسند است مگر در موارد ذیل:
1) در جنگ با دشمن برای فریب او 2) برای اصلاح میان مسلمانان 3) جائی که ممکن است راست گفتن موجب مفسده جدی برای جان و آبرو و مال باشد.
(لؤلؤ و مرجان ص 88-86 -معراج السعاده ص 479 و 480 و 484 - مجموعه ورّام ج 1 ص 213 و 99 - طریق وصل ص 116 - درسهایی از اخلاق ص 181)