به نام بیماران نابارور، به کام پزشکان
بررسی طرح جدید وزارت بهداشت برای حمایت از بیماران نابارور
*اسماعیل نیکپیشه
تا قبل از ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت، درمان ناباروری در نظام سلامت کشور به عنوان یک خدمت پزشکی در رده عملهای زیبایی و یک مسئله شخصی طبقهبندی میشد. اما وقتی اولین بررسیها نشان داد بخش قابل توجهی از زوجها به ناباروری مبتلا هستند و تعداد آنها بالغ بر 20 درصد کل زوجهای کشور است، کارشناسان نسبت به تاثیر ناباروری در بحران پیری جمعیت هشدار دادند و برخی دیگر نیز به اثرات منفی آن بر سلامت اجتماعی زن و شوهرها اشاره کردند.
هزینههای سرسامآور درمان، عدم توزیع مناسب مراکز درمانی در استانهای کشور و نبود پوشش بیمهای اصلیترین مشکلات بیماران نابارور برای رسیدن به آرزوی فرزنددار شدن است. وزارت بهداشت به عنوان متولی سلامت مردم اولین ارگانی است که باید نسبت به حل این مسئله احساس مسئولیت کند و مطابق آنچه که قانون به آن تصریح کرده است برای تحت پوشش قرار گرفتن خدمات درمان ناباروری از سوی بیمههای سلامت (وزارت رفاه) اقدام کند، که برای این کار لازم است این وزارتخانه استانداردهای درمان را تهیه کرده و در اختیار شورای عالی بیمه قرار دهد. اقدامی که تا حدی از سوی وزارت بهداشت انجام شد، اما وزارت رفاه به دلیل مشکل کمبود اعتبار در بیمههای سلامت نتوانست درمان ناباروری را وارد بسته خرید خدمت کند.
در آغاز سال 95 اعلام شد که اعتباری در حدود 100 میلیارد تومان برای حمایت از بیماران نابارور اختصاص داده میشود، این وعده تا شهریور ماه این سال به تعویق افتاد و در نهایت نه تنها ناباروری از سوی بیمهها مورد حمایت قرار نگرفت، بلکه این اعتبار سر از ناکجاآباد وزارت بهداشت درآورد. در کمال تعجب معاون درمان وزیر بهداشت اعلام کرد این اعتبار در اختیار وزارت بهداشت قرار گرفته است تا از سوی آن در ازای انجام خدمات درمان ناباروری به مراکز درمانی طرف قرارداد و بیمارستانهای تحت مدیریت این وزارتخانه داده شود. در واقع وزارت بهداشت با اجرای این برنامه، بیمهها را دور زده و مستقیما از خود خرید خدمت میکند.
توضیح ذیل مشخص میکند که این برنامه تا چه حد ناکارآمد و به زیان بیماران نابارور است. ناباروری یک بیماری پیچیده است که بطور همزمان به ویژگیهای روحی و جسمی دو بیمار (زن و شوهر) وابسته است؛ یعنی ممکن است تشخیص بیماری در یکی از طرفین نسبت به انتخاب روش درمان در طرف دیگر تاثیر بگذارد، از طرفی احتمال تاثیرگذاری روشهای درمانی پرهزینه آن در بهترین حالت در حدود 30 درصد است، به علاوه ویژگیهای متمایز روشهای درمانی نیز به گونهایست که زوج باید عوارض روحی و جسمی بعضا سخت و طاقتفرسایی را متحمل شوند، در چنین شرایطی است که سیستم بیمه همچنان که در همه کشورهای توسعهیافته عمل میکند، به عنوان ناظر ثالث، حافظ حقوق بیمار تلقی میشود تا بطور مثال برای تمتعات مالی پزشک، بیمار متحمل روشهای درمانی غیرضرور نشود.
در شرایط فعلی نظام سلامت که وزارت بهداشت علاقه دارد همه منابع درمان را تحت مدیریت خود درآورد و بیمهها را به نوعی از وظیفه اصلیشان که نظارت بر عملکرد پزشکان است دور کند، چه کسانی جز بیماران لطمه خواهند دید؟ چه تضمینی وجود دارد که برخی پزشکان به جای یک دوره درمان ناباروری با دقت، چندین دوره درمانی بدون دقت را ارائه دهند تا درآمد بیشتری کسب کنند؟ آیا بهتر نیست وزارت به جای خرید خدمت از خود به فکر افزایش کیفیت و کمیت مراکز درمان ناباروری در کشور باشد؟
با توجه به صحبتهای سال 94 معاون محترم درمان وزارت بهداشت که اظهار داشت «در کشور 24 مركز دولتي و 38 مركز خصوصي خدمات درمان ناباروری ارائه میدهند که در بخش دولتي، 13 درصد خدمات درمانی و در بخش خصوصی 82 درصد خدمات ارائه میشود»، چگونه انتظار میرود مشکل سه میلیون زوج نابارور حل شود؟ در ثانی با این برنامه وزارت بهداشت که قرار است 85 درصد هزینههای درمانی از محل اعتبار 105 میلیاردی وزارت بهداشت پرداخت شود، چه کسی بر حسن انجام خدمات، دقت و رعایت استانداردهای درمان نظارت خواهد کرد؟ آیا با حذف بیمهها از خدمات سلامت اصولا ممکن است که از سوء استفادههای مالی برخی پزشکان جلوگیری کرد؟