گرامیداشت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی نماد، هویت ایرانی - اسلامی
13 آبان ؛ بصیرت دانشآموزی وفریاد ضد استکباری
گالیا توانگر
این را به شما جوانهای عزیزم عرض بکنم؛ ما در درون خودمان ضعفهایی داریم؛ دشمن در موارد زیادی از ضعفهای ما استفاده میکند؛ این ضعفها را باید برطرف کنیم. ما ضعف در سیاستگذاری داریم؛ ضعف در اجرا داریم؛ ضعف در تلاش داریم؛ گاهی دچار تنبلی و دچار کاهلی در حرکتهای خودمان میشویم؛ ضعف در [تشخیص] اولویتهای کشور داریم؛ گاهی اوقات سر یک چیز جزئی، گروههایی در درون کشور از خودمان با همدیگر درگیر میشوند، سر یک امری که ضرورتی هم ندارد، لزومی هم ندارد؛ از دشمن غافل [میشویم]؛ اینها ضعفهای ما است؛ این ضعفها را بایستی برطرف کرد. لکن وجود دشمن - دشمنی که آگاه است، دشمنی که پول خرج میکند، دشمنی که اگر بتواند از هیچ جنایتی فروگذار نمیکند - یک چیزی است که نباید مغفولٌعنه بماند. بعضیها به بهانه همین مسائل جزئی داخلی، دشمن خارجی را فراموش میکنند، آمریکا را فراموش میکنند... من توصیهام به جوانها این است که اولا جوانهای دانشجو و دانشآموز تحصیلات را خوب دنبال بکنند. علم وسیله قدرت است؛ یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت ملی، عبارت است از دانش؛ علم را دنبال بکنند؛ اهداف عمومی را بر خواستههای شخصی مقدم بدارند؛ بصیرت خودشان را نسبت به اوضاع کنونی، نسبت به گذشته تاریخیِ نزدیک، روزبهروز افزایش بدهند و بتوانند صحنه امروز دنیا را مشاهده بکنند. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشآموزان و دانشجویان 12 آبان 94)
سیزدهم آبان سالگرد سه رویداد مهم در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است.
تبعید امام خمینی به تركیه در 13 آبان 1343، كشتار دانشآموزان در 13 آبان 1357 در دانشگاه تهران و تسخیر سفارت آمریكا در 13 آبان 1358 به عنوان لانه جاسوسی، سه رویداد متفاوت بودند، ولی هر یك در شكل دادن به حركت انقلاب اسلامی مردم ایران نقش خاصی ایفا كردند.
هویت هر سه رخداد، مبارزه با استكبار و عوامل آن است و به همین دلیل این روز «روز ملی مبارزه با استكبار» نامیده میشود.
یکی از سه واقعه مهم این روز، کشتار دانشآموزان بصیر و مجاهد بوده است و از همین رو به روز دانشآموز هم شهرت دارد.
سیزدهم آبان 1357 و در روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی دهها نفر از دانشآموزان كه برای انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع كرده بودند، هدف تیراندازی مأموران رژیم منحوس پهلوی قرار گرفته و به شهادت رسیدند.
به دلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ یك از دانشآموزان نتوانستند در برابر آتش گلولههای مأموران بگریزند و این امر تلفات آنان را افزایش داده بود. این جنایت توسط دولت «آشتی ملی» شریفامامی صورت گرفت.
حادثه 13 آبان سال 1357 بعد از حادثه 17 شهریور آن سال، دومین خونریزی عمده دولت شریف امامی در حکومت پهلوی بود؛ در حالی كه عمر سیاسی این دولت از 70 روز تجاوز نمیكرد.
ابعاد حادثه دانشگاه به حدی بود كه وقتی در برنامه اخبار شبانگاهی گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی دانشآموزان در دانشگاه از شبكه سراسری تلویزیون پخش شد، وزیر علوم وقت بلافاصله استعفا داد و فردای آن روز كابینه شریفامامی نیز سقوط كرد. از آن پس روز 13 آبان «روز دانشآموز» نامیده شد.
شعار محوری 13 آبان؛ «مرگ بر آمریکا»
مهین سرمدی یک فعال دانش آموزی درباره شعار «مرگ برآمریکا» به عنوان نماد استکبار ستیزی به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «قرآن میفرماید: ظلم نکنید و تابع ظلم نباشید؛ بنابراین براساس آموزههای قرآنی و دینی مان باید در برابر ظلم بایستیم و سکوت نکنیم. آمریکا نماد استکبار و سردمدار ظلم در جهان است؛ کشوری که دولتمردانش حتی به شهروندان خود رحم نمیکند و با هم پیمانانش هم دشمنی میکند! آیا چنین سیاست کثیفی شایستگی «مرگ و نیستی» را ندارد؟»
وی در ادامه میگوید: «با نگاهی به اخبار داخلی جامعه آمریکایی میتوان دریافت که حتی قوانین آمریکایی برضد بشرند. رفتار خشونت آمیز پلیس با رنگین پوستان و سیاه پوستان این مسئله را به خوبی گواهی میدهد.»
این دانشآموز بسیجی، با اشاره به اینکه آمریکا برای رسیدن به منافع خود دست به هر ظلم و ستمی میزند، میگوید: «یکی از شیوههای استبداد آمریکایی این است که کشورهای استعمارگر اروپایی را برای ضایع کردن حقوق سایر ملتها و لشکر کشی به کشورهای ضعیف با هدف سوءاستفاده از ثروت ملی آنها به کار میبندد و از طرفی هم به دنبال غارت نفت و منابع ملی کشورهای اسلامی در منطقه شرق آسیاست. بنابراین شعار «مرگ بر آمریکا» معطوف به فکر و عملکرد آمریکایی است و کشورهای همسو با این تفکر را در برمیگیرد.»
نباید به لبخند دشمن اعتماد کرد
رضا نیکان یک فرهنگی در مورد بازیچه شدن آمریکا به دست رژیم غاصب صهیونیسم و ایادیاش میگوید: «با رصد و مطالعه در سیاستهای آمریکایی به خوبی میتوان دریافت که بدون شک شیطان بزرگ برده سیاستها و نقشههای اسرائیلی است. در سنای آمریکا در واقع اسرائیل حرف اول و آخررا میزند. حتی دولتمردان آمریکایی برای کوچکترین موضع گیری رای و نظر اربابان اسرائیلی شان را جویا میشوند. این سرسپردگی آمریکا در برابر اسرائیل تا به آنجا مشهود است که جامعه آمریکایی نیز از دخالتهای همیشگی اسرائیل به ستوه آمده است. بنابراین در کنارانزجار از سیاستهای آمریکایی در این روز خشم ونفرت خود را نسبت به اسرائیل نیز نشان خواهیم داد.»
وی با اشاره سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه:« هر ملت و دولتی که به آمریکا اعتماد کند، ضربه خواهد خورد، حتی اگر از دوستان آمریکا باشند.» در مورد انزجار از سیاستهای آمریکایی میگوید: «برخی از رسانهها با رویکرد جدیدی به این فرهنگ انقلابی - استکبار ستیزی در راستای مقابله با دشمنی آمریکا- نگاه میکنند و راهکارهای جدید و تعجب آوری را مطرح میکنند که واقعا تأسف آور است؛ گویی صاحبان اینگونه تفکر فراموش کردهاند رهبر معظم انقلاب بارها تذکر دادهاند که نباید به لبخند دشمن اعتماد کرد.»
آشنایی نسل جوان با خیانتهای آمریکایی
جوانان نسل اول انقلاب از این رو که خود به صحنه رویدادها و اتفاقات نزدیک بوده و در واقع شاهدان عینی به حساب میآمدهاند، چندان نیاز به روایت رخدادها نداشتهاند، اما امروز نسل چهارمیها بیش از هر زمان دیگری نیازمند شنیدن حقایق، تحقیق و تحلیل رویدادها هستند.
اکبرصدیقی مقدم یک فعال فرهنگی با بیان مطالب بالا به گزارشگر روزنامه کیهان متذکر میشود:« یکی از ضرورتهای امروز آشنا کردن دانشآموزان با خیانتها و توطئههای آمریکا علیه مردم کشور ما و سایر کشورهاست. این انتقال باید به صورت کاملا علمی، مستند و مستدل صورت پذیرد تا نقشبند ذهن نوجوانان و جوانان انقلابی شود.»
وی با تاکید بر این که روز استکبارستیزی تنها معطوف به روزی خاص در تقویم نیست، میگوید: «این روز باید روز تبلور بصیرت دانشآموزی در مبارزه با استکبار قلمداد گردد. افتخار ملت ما در این است که قریب 40 سال پیش به ماهیت اصلی این ابرقدرت پوشالی پیبرده است. نسل فعلی نیز نباید ذهن و باورشان خالی از این حقایق روشن باشد.»
میثاقنامه دانشآموزان
برای تحقق اقتصاد مقاومتی
حافظه تاریخی ملت ایران مملو از اختلافات و دشمنیهایی است که از جانب نظام سیاسی آمریکا اعمال شده است. حتی سایر ملل هم متوجه این روحیه امپریالیستی و سلطهگری آمریکا به عنوان راس استکبار جهانی شدهاند.
ماهیت و ویژگی ذاتی انقلاب اسلامی بهگونهای ترسیم شده است که در قانون اساسی میخوانیم؛ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری استوار است، از اینرو شعار «مرگ بر آمریکا» یکی از مصادیق اصلی و بیانگر این ماهیت است.
بر هیچکس پوشیده نیست که یکی از توطئههای آمریکایی بر علیه سایر کشورهای زیر سلطه خود این است که آنها را روز به روز از لحاظ اقتصادی وابستهتر و مصرفگراتر کند.
از همینرو چندی پیش(25 مهر 95) میثاقنامهای در ده بند توسط فعالان و نخبگان دانشآموزی با این مطلع نوشته شد: «برای تحقق فرمان رهبرم میثاق میبندم که تولیدات داخلی کشور خودم را مصرف میکنم و به خانواده خودم نیز این مهم را توصیه و بر انجام دقیق آن مراقبت مینمایم. تلاش خواهم کرد تا در مصرف انرژی همیشه صرفهجویی کنم و از هدر رفت منافع ملی، با تذکر و توصیههای مستمر و اخلاقی در محیط اطراف خود کوشش کنم.»
سعید مردانپور یک فعال سیاسی درباره به هم پیوستگی جبهه ضداستکباری و حفظ سنگر اقتصاد مقاومتی و نیز نقش دانشآموزان در تحقق اقتصاد مقاومتی میگوید: «دانش آموزان میتوانند در هر خانهای سفیری برای انتقال آموختههایی باشند که در مدارس بر آنها تاکید میشود. امروز باید راهکارهای تقویت اقتصاد داخلی از مدارس به دانشآموزان و سپس به خانوادهها منتقل گردد تا مجریان سیاستهای آمریکایی نپندارند با برنامهریزی و تبلیغات میتوانند سد راه بالندگی اقتصادی کشورهای شرق آسیا شوند. یعنی دانشآموزان میتوانند نقشی کلیدی و محوری ایفا کنند.»
تاسی از عملکرد شهید فهمیده
در مسیر حفظ استقلال
داستان شهید فهمیده حکایتی است که تا همواره تاریخ نقشبند هر انسان آزاده و بویژه نوجوان با بصیرت و انقلابی خواهد ماند.
مادر شهید فهمیده با ورق زدن صفحات طلایی تاریخ استقامت فرزندش میگوید: «اوایل جنگ پاوه بود که محمدحسین گفت: میخواهم برای عروسی خواهر دوستم به خرمشهر بروم. او حتی ناهار نخورد. سریع آماده شد و یک پیراهن و جوراب برداشت و با دوستش رفت. ما هم با خیال راحت 2 روز بعد از آن با بچهها به مهمانی رفتیم. آن روز که مهمان بودیم، چند پاسدار دنبال من آمدند. چادر دختر بچهها را روی سرم انداختم و جلوی در رفتم، دیدم در اتومبیلی حسین جلو نشسته و گویا چند پاسدار در عقب مراقب او هستند! به من گفتند: «خانم، ما باید شما را به کمیته ببریم.» خیلی ترسیدم، سریع چادرم را عوض کردم و برگشتم. پرسیدم: «محمدحسین! اتفاقی افتاده؟»
سریع گفت: «نترس مامان چیزی نیست، این پاسدارها دوستانم هستند.»
در کمیته به او گفتند که باید امضا کنی از کرج خارج نشوی. گویا به او گفته بودند باید از حضور در جبهه منصرف شود. او هم گفته بود شما برادرهای من هستید و من نمیخواهم شما را فریب دهم اما امضا نمیدهم که از کرج خارج نشوم. هر وقت رهبرم اعلام کند به بسیجی نیاز است من نفر اول میروم. اما از بنده به عنوان مادر محمد حسین امضا گرفتند.»
وی ادامه میدهد: «بعد از مدتی که محمدحسین رفت، یک شب وقت شام رادیو اعلام کرد یک نوجوان سیزده ساله به خودش نارنجک بسته و زیرتانک رفته و شهید شده است.
به دلم افتاد این بچه 13 ساله حسین من است. همسرم گفت: «خانم این چه حرفی است؟ این جوان در خرمشهر شهید شده، حسین آنجا نیست. من اگر چنین پسری داشتم خدا را شکر میکردم! چهار روز بعد خبر شهادتش به ما رسید.»