قطع تلفن شهید صدوقی به دستور ساواک
آیتالله صدوقی(ره) که به امامخمینی(ره) عشق میورزید، پس از هماهنگیهای لازم، برای ملاقات با امام راهی پاریس شد:
«حاجی آقا امروز ساعت 1 بعدازظهر از یزد حرکت کردهاند برای قم و روز سهشنبه بلیط دارند که از تهران برای پاریس بروند؛ ولی ساعت پرواز را نمیدانم.»
آیتالله صدوقی(ره) در هدایت جریان انقلاب اسلامی، نه تنها در یزد و دیگر شهرهای استان، که در سراسر ایران، تاثیری غیرقابل انکار داشت. از این رو، چگونگی برخورد با اقدامات ایشان، به یکی از وظایف اصلی ساواک تبدیل شده بود. در همین راستا با دو تن از آیات قم، از جمله شریعتمداری، برای ارائه رهنمود در خصوص چگونگی برخورد با وی، مشورت شد! و نتیجه آن، به شرح زیر برای محمدرضا پهلوی ارسال گردید:
«مشارالیه یکی از کارگزاران جدی خمینی در ایران است، که ضمنا توانسته نفوذ نسبی در منطقه یزد تحصیل نماید. برای اتخاذ تدابیری در مورد مشارالیه، بررسیهای لازم صورت گرفته و با توجه به اثرات احتمالی اقداماتی علیه او، نظر آیتالله... و شریعتمداری استعلام گردیده است.
هر دو نفر ابراز عقیده کردهاند که با در نظر گرفتن اوضاع و احوال محل و نفوذ مشارالیه، اصلح است که فعلا تلفن او قطع و منزلش مورد محدودیت قرار گیرد و اثرات و عکسالعملهای این اقدام ارزیابی شود و آنگاه در صورتی که لازم بود، تصمیمات جدیتری در مورد او اتخاذ گردد.
با عرض اینکه مشارالیه از جمله عوامل محرک در اخلالگریها میباشد، در صورت تصویب با پیشبینیهای قبلی و تقویت واحدهای انتظامی یزد و شهرهای تابع آن استان، ارتباطات نامبرده قطع و با گماردن مامورین از برقراری تماس او با خارج از منزلش جلوگیری گردد.»
با وجود اینکه پرویز ثابتی، مراقبت شدید از آیتالله صدوقی را به ساواک یزد ابلاغ کرده بود؛ولی ساواک یزد، به دلیل نداشتن تجهیزات لازم، قادر به کنترل همهجانبه مکالمات ایشان نبود؛ و این در حالی بود که آیتالله صدوقی نیز تقاضای شماره تلفن جدیدی برای گسترش مکالمات خود کرده بود. در پاسخ به این درخواست نیروهای انقلابی مخابرات یزد از طریق کوچهها و بامهای پشت اداره مخابرات، خطوط دیگری را که از دسترس استراق سمع ساواک خارج باشد، برای ایشان راهاندازی نمودند:
«حاجیآقا تقاضای یک شماره تلفن جدید کردهاند و تقاضایشان را فرستادهاند، خواستند محبتی بکنید که تا فردا درست شود.»
ایشان، به دلیل آگاهی شنود تلفن خود، از گفتوگوهای مهم در تلفن پرهیز نمینمود و مکالمهکنندگان را به تماس با دیگر خطوط تلفنی که در منزل داشت، احاله میداد:
«در مکالمهای که بین مجید نجفی و شخصی به نام محمدعلی شد، مجید گفت: ما داریم تا میکنیم و میچینیم توی قوطی، این تلفن زیر نظر است.»
حضور دانشآموزان مقاطع مختلف تحصیلی در اعتصابات و تظاهرات خیابانی در یزد زیر نظر آیتالله صدوقی صورت میگرفت تا مانع بهرهبرداری گروههای انحرافی از این فعالیتها شود.
آیتالله صدوقی(ره) از این رو در مکالمهای پیرامون این فعالیتها، بر اصالت فعالیت حول محور اسلام و انقلاب اسلامی تاکید نمود:
«اگر این اعتصاب به عنوان پشتیبانی از روحانیت هست، تعطیل باشه و اعتصاب باشه و اگر انگیزههای دیگری دارد، خیر.»
در تداوم این اوضاع و شرایط مدارس شهرهای یزد به یکی از کانونهای اصلی مبارزه علیه رژیم ستمشاهی تبدیل شدند:
«چند تن از دانشآموزان دبیرستان امیرکبیر یزد به نامان: عباس شهربری سال چهارم تجربی، حسین مژگانیان سال سوم تجربی، مهدی صرافی سال چهارم تجربی، هر روزه شاگردان را تحریک به اعتصابات و اغتشاش نموده، در خیابان دور هم جمع شده شعار و اعلامیههای مضره در دبیرستان پخش مینمایند.»
از دیگر اقدامات تاثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی، اعتصابات کارگری، کارمندی، دانشجویی، دانشآموزی و تعطیلی بازارها و مغازهها بود؛ که آیتالله صدوقی درباره آن میگفت:
«بهترین چیز، این اعتصاب است.»
این مرحله در استان یزد، با بستن مغازههای شهر آغاز شد و دامنه آن به کارخانهها و ادارات و مدارس و دانشسراها کشیده شد.