سبک زندگی امروزی و راهکارهای پیشرو (بخش نخست) (گزارش روز)
ساختار آرامش زندگی - ایمان و قناعت منهای چشم و همچشمی (گزارش روز)
حسن آقایی
سرما و تندباد که تا چند صباحی تاروپود درختان و گلها را بیقرار کرده بودند اینک با حریر گرمای آفتاب و نسیم روحپرور بهاری پیوندی دیگربار و سازگارانه به نماد طبیعت داده بدین شیوه ناآسودگیهای انسان به تغییر ریخت، نظم، آرایه تازه و آرامش زندگی مبدل گشته است. حکمت این گردش و تحولات تأملانگیز طبیعت به عبارت و نوعی دیگر مینماید که چرخ زندگیمان همیشه در ناهمواری گستره راهها در نمیماند چون سکه هستی دو رو دارد که نظام طبیعت نیز چنین است از جمله گردش خورشید: در عین حال که تابش در قسمتی از کره زمین دارد، در بخش دیگر زمین سایهانداز است.
موضوع این سری گزارش در حال و هوای دلپذیر نوروزی فروردینماه این است: سبک زندگی آرامشبخش چیست؟، با محورهای ثروت، سلامت، قناعت، ایمان و چشم همچشمی است. زوایای گوناگون نظرات کارشناسانه و مردمی مطرح شده را میخوانیم:
چهارسوی باید و نباید برای آسایش زندگی
«داودی» کارشناس سابق مخابرات، در تعریف خود از جنبههای زندگی آسایش بخش، نخست پیرامون ثروت میگوید: « ثروت آمیخته به قدرت روی هر آنچه مایحتاج در حول و حوش انسان است تأثیر نامطلوب میگذارد از جمله آرامش فکری و روحی، زندگی آرامبخش و اقتصاد پویا و امیدوار کننده.
اما موضوع دیگر مورد نظرتان؛ قناعت میتواند مصرف ملزومات حیاتی و روال امور زندگی هر انسان را نظم داده و قاعدهمند کند. به گفته دیگر منظور از قناعت حفظ رعایت اصول چیزهای ضروری و مؤثر است که زندگی را تداوم میبخشد، مثل خوردن شیر که از جمله واجبترین اصول برای سلامت مردم است که اصلاً نباید در مصرف مناسب آن قناعت کرد.»
ادامه اظهارنظر وی اثرگذاری ایمان در جهت آرامش در زندگی است: «شخصاً همیشه تمامی توکلم به پروردگار است، باید در خوشیها و غمها یاد خدا باشیم و احساس شادی کنیم. اما در عین حال برای داشتن یک زندگی آسایش بخش، همیشه به خالق هستیبخش توکل و ایمان داشته باشیم.»
او در ادامه، موضوع چشم همچشمی بین برخی افراد، نظرش این است: «چشموهمچشمی یک مصیبت خیلی بزرگ است که پایههای زندگیها را از بین میبرد و باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری در زندگی مردمانی میشود که ناخواسته یا خواسته به آن مبتلا میگردند.»
چند جوان از در دانشگاه بیرون میآیند. گرم گفت و گو هستند. به سمتشان میروم. موضوع گزارش را شرح میدهم. آنان با تبسم نگاهی به همدیگر میکنند، از «میراحمدی» میپرسم. میگوید به نظر من پول و ثروت در مرتبه اسمی به حدی که نیازها را برطرف و نقشی در آسایش زندگی داشته باشد، طبعاً لازم است. وی میافزاید: «امروزه پول برای خرج تحصیل بچهها یکی از اولویتهای خانوادهها شده است. نظرم درباره قناعت این است که قناعت در کل زندگی و تعادل اقتصاد مردم نقش مهم دارد.»
صفات نیک؛ آرامش زندگی
اسم یکی دیگر از جمع دانشجویان که همگی فیزیک میخوانند را میپرسم. او نامی را میگوید که واضح و سلیس نیست. دوباره میپرسم. با خنده آرامی از جیبش کارت دانشجوییاش را بیرون میآورد میگوید نام فامیلیام سخت است و میخواند «ولاستجردی» بعد جواب میدهد: «اول سلامت انسان، سپس درآمد در حد نیاز و بعد قناعت که مجموعا جنبههای معنوی و مادی میباشند بهترین عوامل برای آسودگی در زندگی خواهند بود. اما درباره نقش ایمان در آسایش زندگی: «ایمان روی رفتار انسان اثر میگذارد.» مثال میزند:
«شخص میداند سیگار کشیدن باعث سرطان میشود ولی مصرف میکند. اما اگر ایمان باشد سیگار را ترک خواهد کرد. به نظر من ایمان قلبی تاثیر مثبت در کردار، اخلاق و ملاحظات اجتماعی انسان میگذارد.
چنین ایمانی، کوچکترین حرکت و رفتار انسان را خوب کنترل میکند ولی انتظار جواب خوب آن را هم دارد، ایمان دقیق. کل صفات نیک انسان در زندگی مایه آرامشبخشی است.»
سلامت بالاترین تاثیر برای آرامش زندگی
یک کتابفروش با 30 سال سابقه، آرامش در زندگی را از جنبهجهانی به نوعی نفی میکند چرا که به باور خود هیچ نوعی آسایش در دنیای امروز نیست چون هرجا انسان بخواهد آسوده باشد فرصت آن برایش میسر نخواهد بود.
«نمازی» سپس درباره اثر بخشی ایمان در جهت آسایش در زندگی، ایمان را تکیهگاه انسان میخواند که لازم است، در شرایط اجتماعی بشر امروزه این تکیهگاه برقرار باشد.
نظر وی را در زمینه تاثیر قناعت در چگونه بودن سبک زندگی آرامشبخش میپرسم. میگوید: «رعایت و توجه به قناعت را آرامش میگویند که هر فردی با امکانات خود حداقل بیتوقع شود و انتظارات افراد پایین بیاید تا بتوانند راحتتر زندگی را ادامه دهند.»
ادامه اظهارنظر وی در خصوص تندرستی شخص برای داشتن آسودگی در زندگی است. او سلامت انسان را بالاترین تاثیر برای آرامش در زندگی میخواند.
سبک زندگی اسلامی
محور اصلی گفتار یک پژوهشگر دینی در تبیین شیوه زندگی آسایشبخش، در قالب مثلث توحید، نبوت و معاد است: بر این اصول، روشهای گوناگون در سبک زندگی اسلامی به دلیل اقتضای زمان و مکان میباشد اما شیوه زندگی اسلامی در هر شرایط یکی میباشد و در همین زمینه بهداشت جسم و روان، اقتصاد سالم، آرامش، رفاه و امنیت در همه سبکهای زندگی برآورده میشود. وی نیز چشم و همچشمی در زندگی را باعث زیان رسانیدن به اقتصاد خانواده و روان انسان و ثروتمداری را نمایش قدرت و سبب ایجاد حسادت دیگران میداند.
«حمید صالحی» به این پرسشم که چه تعریفی از شیوه زندگانی آرامشبخش دارد؟ میگوید: «سبک زندگی اسلامی مبتنی بر فلسفهای است که چارچوبهای آن را توحید، نبوت و معاد شکل میدهد.
یعنی همه چیز از فکر و عمل میبایست بهگونهای باشد که محور اصلی آن الهی باشد و رفتارها بر اساس شریعتی که پیامبران آوردهاند سامان یابد و هدف در هر کاری زندگی اخروی باشد. البته این هم بدان معنا نیست که زندگی دنیوی بیارزش است، بلکه ارزش آن به میزان دستیابی انسان به سعادت اخروی است. در آموزههای قرآنی به ما آموختهاند که از خدا بخواهیم تا حسنات دنیا و آخرت را برای ما فراهم آورده و تامین نماید.
این فلسفه، شیوهای از زندگی را در یک کلیت جهانی و زمانی به ما میآموزد که دارای سبکهای مختلفی در هر موضوع است. از این رو که در آیات و روایات اسلامی احکامی از گهواره تا گور بیان شده است تا انسان بر اساس آن زندگی خود را سامان دهد.
البته سبکهای مختلفی که در شیوه زندگی اسلامی ایجاد میشود به سبب مقتضیات زمانی و مکانی است اما شیوه زندگی اسلامی در همه حال یکی است به این معنا که اصولی چون دست یابی به بهداشت - جسم و روح اقتصاد سالم و شکوفا، آسایش و رفاه، امنیت و مانند آنها در همه سبک زندگی تامین میشود. پس تعدد سبکهای زندگی موجب نمیشود که اصول از دست برود، بلکه شیوه زندگی اسلامی تامین کننده همان فلسفه و اهداف آفرینش انسان و جهان است، اسلام از مسلمانان میخواهد تا در معماری به گونهای خانهسازی کنند که ضمن تامین آسایش جسمی، آرامش روانی را نیز تامین کنند. از این روست که معماری اسلامی حافظ حجاب و امنیت است چنان که تامینکننده گرما و سرما در فصول مختلف نیز است.»
انسان در دام زینتهایهای دنیوی نیفتد
«صالحی» پژوهشگر امور دینی، در پی آنچه اظهار کرده، همچنان پیرامون موضوع سبک زندگی آسایشبخش، موارد اقتصادی، قناعت و نیز اسراف را مطرح میکند:
وی میگوید: «اسلام در حوزه اقتصادی تاکید میکند ضمن برخورداری انسان از مواهب و نعمات الهی، از هرگونه افتادن در دام زینتهای دنیا در امان بماند و گمان نکند که آنچه زینت دنیا است زینت انسان است، بلکه اموری میباشد که انسان میبایست برای تعالی خویش از آن بهره گیرد. این گونه است که بر تولید حداکثری و مصرف حداقلی در چارچوب قناعت و صرفهجویی تاکید میکند و زهد در مصرف را تشویق و ترغیب میکند. خداوند در آیاتی از جمله آیه 61 سوره هود وظیفه انسان را عمران و آبادانی زمین میداند که به حوزه اقتصادی ارتباط مستقیم پیدا میکند. از سوی دیگر در آیاتی دیگر از جمله آیه 141 سوره انعام و 31 سوره اعراف و 26 سوره اسراء از هرگونه تبذیر و اسراف بر حذر داشته و مردم را به صرفهجویی تشویق میکند.»
وی ادامه میدهد: «برخی از رفتارهای انسانی چون چشم و همچشمی نه تنها به اقتصاد خانواده زیان میرساند بلکه آسیبهای جدی به روح افراد وارد میکند زیرا چشم و همچشمی ریشه در حسادت و تفاخر دارد زیان آنها بیش از آن که به دیگری برسد به خود حسود بازمیگردد. اصولا خداوند کسانی را که اهل تفاخر هستند دوست ندارد زیرا نمایش قدرت و ثروت موجب میشود تا حسادت دیگران برانگیخته شود و هم آنان را به سوی دنیاطلبی سوق دهد و از آخرتگروی دور سازد. از این رو است که خداوند اهل تفاخر را دشمن میدارد و همان طوری که قارون را برای تفاخر و نمایش قدرت و ثروت نابود نمود ایشان را نیز نابود خواهد ساخت.»
گفتههای استاد دانشکده علوم سیاسی، به پرسشم: سبک زندگی آرامشبخش چیست؟ و مواردی شامل ثروت، چشم و همچشمی، قناعت، ایمان، طمع و گذشت هر کدام چه تاثیری در آسودگی زندگانی دارند؟، دلالت به مولفههای مخل آسایشخاطر از جمله منیت در مالکیت خودمحوری، تعلقات منسوب به دنیا، غرور، ناهنجاریها در عرصه زندگی و همچنین در مسیر راستی و درستی گام گذاشتن، قانع بودن در زندگی و تغییر مسیر ندادن از صدق و حقیقت را در دستیافت به زندگی آسوده بخش میداند.
آرامش زندگی
پرهیز از غرور و سیاهنمایی
«دکتر اصغر ایمانی» سؤالم را چنین پاسخ میدهد: «خود زندگی کلمهای مستمر است که در واژه زندگی آمده و در واقع به معنای نیاز و ضرورت حوایج انسان از طرف خود و دیگران است، یعنی شما الان که زندگی میکنید نیازمند ضرورتهایی هستید که از دیگران؛ رابطه با خدا، مالکیت و... میگیرید؛ دیگران هم در تعامل نیازهاشان را که محبت، کمک، عدالت، آزادی، امید و ...، است از شما میگیرند. پس کلمه زندگی و آرامش یعنی انسان خواستهها و حوایج را از اطرافیان و مخاطب خود دریافت میکنند و در صورتی که این حوایج مشروع باشد به نهایت غایی میرسد. بنابراین، آرامش یعنی فضایی که هیچ سیاهنمایی و آلودگی نداشته باشد. به عبارت دیگر زمانی احساس آسودگی میشود که انسان از تکبر و غرور نیز بری باشد. اما مثلا کسی پیش انسانهای بدکار برود آیا آسایش برای او حاصل میشود؟، یا اگر در محیط زندگی، انسانهای ناهنجار و قانونشکن باشند آیا آرامش احساس میشود؟